سکستان

/sakestAn/

لغت نامه دهخدا

فرهنگ فارسی

نام قدیم آن زرنگ ( پب ) بود . پس از مهاجرت سکه ها ( سکا اسکوتاسکیثسیت ) در زمان فرهاد دوم اشکانی ( ۱۲۸ - ۱۳۶ ق . م . ) و اردوان دوم ( ۱۲۴- ۱۲۷ ق م . ) بطرف جنوب گروهی از آنان در زرنگ مستقر شدند . از این زمان زرنگ بنام آنان سکستان خوانده شد. ۱ - سیستان سرزمینی پست است که در دنباله کوههای مرکزی و شرقی ایران بین کوههای مکران و نجد هشتادان و کوههای افغانستان قرار گرفته و آن از اراضی شن زاری است که سیلابهای نواحی مجاور درگودالهایش جمع شده ودریاچه ها و باتلاقهای هامون و گودزره را تشکیل داده است. در خاک سیستان رود هیرمند (هیلمند ) جاری است که از کوههای افغانستان سرچشمه میگیرد وارد خاک ایران میشود.وسعت سیستان ۴۴۱۲ کیلومتر مربع است که ازین مقدار حدود ۳٠٠٠ کیلومتر مربع دایر و بقیه باتلاقی است . محصولات سیستان گندم جو پنبه و تنباکو بمقدار کم کاشته میشود . مرکز سیستان شهر زابل است . سیستان یکی از انبارهای گندم ایران بود ولی اخیرا بر اثر سدی که بر رود هیرمند در خاک افغانستان بستهاند آب آن کم شده و سطح کاشت در سیستان بسیار تقلیل یافته است .
صورتی دیگر از کلمه سیستان و سجستان است

فرهنگ عمید

۱. (نجوم ) صورت فلکی در نیم کرۀ جنوبی آسمان.
۲. دستگاهی در کشتی یا هواپیما برای تعیین طول و عرض جغرافیایی.

دانشنامه آزاد فارسی

سِکْسْتان (sextant)
سِکْسْتان
سِکْسْتان
اسباب ناوبریبرای تعیین عرض جغرافیایی، از طریق اندازه گیری زاویۀ بین بعضی از اجرام سماوی و افق. این اسباب را جان هدلی(۱۶۸۲ـ۱۷۴۴) در ۱۷۳۰ اختراع کرد و فقط در هوای صاف قابل استفاده است. وقتی از پشت شیشۀ افقسمت راست، که نیمی از آن شفاف و نیم دیگر آینه ای است، به افق نگاه کنیم، نور ستاره را با تنظیم آینۀ شاخص، هم زمان در بخش آینه ای سمت چپ می بینیم. در این حالت، زاویۀ ستاره با افق از مقیاس مدرج خوانده می شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس