سیب به لکی میگن سیف، سیف گِلاوی.
در لری سیو هم میگن.
" سیب" در زبان فارسی از ریشه ی " ساب" به معنای ساییده شده ( صاف ولطیف شده ) ساخته شده است که واقعاً این وازه برازنده ی " سیب" است.
سیب به زبان سنگسری
سو so
واژه سیب
معادل ابجد 72
تعداد حروف 3
تلفظ sib
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: sēp] ‹سیو› ( زیست شناسی )
مختصات ( س ) ( ص . )
آواشناسی sib
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ لغت معین
apple
سیب Apple
نام علمی Nigella Sativa
با درود ، در زبان گیلکی اصیل به سیب �هسی� گفته می شود
اسامی میوه های مختلف به انگلیسی:
apple = سیب 🍏 🍎
seed ( American ) / pip ( British ) = تخم سیب
pear = گلابی 🍐
banana = موز 🍌
grape = انگور 🍇
watermelon = هندوانه 🍉
... [مشاهده متن کامل]
melon = خربزه، ملون
cantaloupe = طالبی
honeydew melon = طالبی
❗️لطفا برای مشاهده تفاوت این دو طالبی، عکس های هر کدام را در گوگل سرچ و مشاهده کنید
plum = آلو
greengage = آلو سبز
apricot = زردآلو
peach = هلو 🍑
nectarine = شلیل
cherry = گیلاس 🍒
sour cherry = آلبالو
fig = انجیر
persimmon = خرمالو
mango = انبه 🥭
pineapple = آناناس 🍍
avocado / avocado pear = آووکادو 🥑
strawberry = توت فرنگی 🍓
blueberry = بلوبری
blackberry / bramble ( British ) = توت سیاه
raspberry = تمشک
❗️بعضی جا ها هر دو کلمه رو تمشک معنا کردند. برای مشاهده تفاوت این دو، لطفا هم blackberry و هم raspberry رو در گوگل سرچ کنید و تصاویر هر کدام رو مشاهده کنید
orange = پرتقال
tangerine = نارنگی 🍊
clementine = نارنگی یافا
lemon = لیمو 🍋
lime = لیمو ترش
pomegranate = انار
kiwi / kiwi fruit = کیوی 🥝
quince = به
stone ( British ) / pit ( American ) = هسته میوه
سیب به معنای فشار می باشد و به فشار زیاد وارده آسیب می گویند - سیب چم سلامتی را نمی دهد بلکه وارونه وار به چم تحت فشار می باشد
هنوز هم در زبان مازندرانی به کاری که به زور آنرا انجام می دهند سیب به سیب می گویند
سیب در گذشته گویا به ریخت دیگری بوده چون سیپ - سیو سپ - سه و . . .
سیب : خوش خور
بز گوسفند
الاغ خرگوش سگ زرافه شتر اسب خوک گاو بز روباه گوزن آهو گربه ببر خرس شیر پلنگ میمون گوسفند
Donkey
آلمه
به پر نه پر تی می سه سال
سیب
در زبانهای ترکی آذربایجانی، ترکمنی، قزاقی، قرقیزی و مجاری به سیب، آلما می گویند
در زبان ترکی استانبولی به سیب، اِلما ( elma ) می گویند
در زبان مغولی به سیب، آلیم ( alim ) می گویند
... [مشاهده متن کامل]
در زبانهای هندی، اردو و فارسی سیب ( sib ) می گویند
در زبان ارمنی به سیب، خندزور ( khndzor ) می گویند
در زبان یونانی به سیب، میلو ( milo ) می گویند
در زبان روسی به سیب، یابلوکو ( yabloko ) می گویند
در زبان گرجی به سیب، واشلی ( vashli ) می گویند
سیب
نامه مدل گوشی
سَیْبَ:عطا و بخشش.
إِلَهِی لَوْ قَرَنْتَنِی بِالأَْصْفَادِ وَ مَنَعْتَنِی سَیْبَکَ مِنْ بَیْنِ الأَْشْهَادِ وَ دَلَلْتَ عَلَی فَضَائِحِی عُیُونَ الْعِبَادِ
خدایا، اگر مرا با زنجیرها ببندی، و عطایت را در میان مردم از من بازداری، و بر رسواییهایم دیدگان بندگانت را بگشایی،
... [مشاهده متن کامل]
وَ أَمَرْتَ بِی إلَی النَّارِ وَ حُلْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَ الأَْبْرَارِ مَا قَطَعْتُ رَجَائِی مِنْکَ
و مرا به سوی دوزخ فرمان دهی، و بین من و نیکان پرده گردی ( حائل گردی ) ، امیدم را از تو نخواهم برید، ( از دعای ابوحمزه ثمالی )
سَیْبْ:عطا، بخشش.
برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد.
کلمه آشنا:سیب، میوه ی سلامتی.
کلمه جدید:سَیْبْ:عطا، بخشش.
ارتباط سازی:سَیْبْ من به تو سیب است یا سیب یک سَیْبْ الهی است به آدم.
یه میوه اس دیگه تاحالا نخوردین؟ از این لینک بخورینش ببین سیب چیه؟
https://www. digikala. com/product/dkp - 856966/سیب - قرمز - دماوند - فله - 1 - کیلوگرم
سیب به ترکی: آلما
سیب عاشقان : نوعی سیب است که نیمی از آن زرد و نیمی سرخ ( کنایه از همانندی دو نیمه )
درج یاقوت را به در یتیم
کرد چون سیب عاشقان به دو نیم
معنی بیت : لبخندی زد و سیب عاشقان ( غنچه ی سرخ دهان ) را به دو نیم کرد .
... [مشاهده متن کامل]
دکتر ثروتیان در مورد سیب عاشقان می نویسد : " هم اکنون در میاندآب و مراغه ( آذربایجان ) سیب عاشقی یکی از انواع بسیار خوب و مشهور سیب است که آن را ( عاشیق آلماسی ) می نامند . نصف روی آن زرد و نصف دیگرش سرخ رنگ است گویی عاشقی رخ زرد بر رخسار سرخ معشوق نهاده است . "
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص484 )
شهریار در حیدر با با به این نوع از سیب اشاره کرده است .
شنگیل آوا یوردى ، عاشیق آلماسىی
گاهدان گئدوب ، اوْردا قوْناق قالماسىی
داش آتماسی ، آلما ، هیوا سالماسىی
قالیب شیرین یوخی کیمین یادیمدا
اثر قویوب روحومدا ، هر زادیمدا
( دیار شنگل آوا با آن سیب های عاشقی اش یادش بخیر )
( هر از گاهی به عنوان مهمان گذرم به آنجا می افتاد )
( که سنگ می انداختیم سیب و به را از درخت پایین می آوردیم )
( گویی وقتی این خاطرات را به یاد می آورم خواب شیرین می بینم )
( این خاطرات در تارپود وجودم رخنه کرده و همه رفتارم را تحت تاثیر قرار داده )
سیب: تندرستی.
ضد سیب: آسیب
دوری جستن . . دوری جستن با رای شخصی و انتخاب . . انتخاب در جهت مسیر و ادامه حیات
جالب است بدانید نام شرکت اپل ( سیب ) و نشان آن ( سیب گاز زده ) را ما گذاشتیم. سرمایه نخستی شرکت از ایران تأمین شد و ابتدائا احتمالا شاخه ای از شرکت مایکروسافت، جدا و خریداری شد و پیشتر از آن به شکل سفارش
... [مشاهده متن کامل] هایی به نام گوشی و تبلت های اپل، زده شدند تا به بار بشیند. نامگذاری و سفارشها از سال ۱۳۸۵ به این سو بودند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)