سوغات

/sowqAt/

مترادف سوغات: ارمغان، تحفه، رهاورد، هدیه

برابر پارسی: ره آورد

معنی انگلیسی:
gift, present, souvenir, favor, present sent or brought by a traveller

لغت نامه دهخدا

سوغات. [ س َ ] ( ترکی - مغولی ،اِ ) تحفه. هدیه. ( از آنندراج ). تحفه. هدیه. ( مجموعه مترادفات ص 88 ). ره آورد. ( فرهنگ رشیدی ) ( غیاث ). ره آورد که دوستان برای دوستان آرند و مطلق ارمغان و بخشش را نیز گویند و این زبان خوارزمی است. ( مننسکی ازتتمه برهان چ هند، یادداشت بخط مولف ) :
گر نسیم سحر از زلف تو بویی آرد
جان فشانیم بسوغات نسیم تو نه سیم.
سعدی ( خواتیم ).
بهتر از جان به بر ای خواجه متاعی به در دوست
که بسوغات نبرده ست کسی زیره بکرمان.
سنجر کاشی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

ره آورد، ارمغان، هدیه، راه آورد، هدیه ازسفردادن
( اسم ) ۱ - هدیه ( مطلقا ) تحفه . ۲ - هدیه سفر ره آورد .

فرهنگ معین

(سَ یا سُ ) [ تر. ] (اِ. ) ۱ - هدیه ، تحفه . ۲ - ره آورد.

فرهنگ عمید

هدیه ای که کسی از سفر برای دوستان و آشنایان خود بیاورد، راه آورد، ره آورد، ارمغان.

دانشنامه عمومی

سوغات یا ره آورد کالایی است که مسافران و گردشگران از یک شهر، روستا یا منطقه می خرند تا پس از بازگشت از سفر به بستگان، دوستان یا آشنایان هدیه دهند. ره آوردها معمولاً جزء صنایع دستی، محصولات صنعتی و مواد غذایی ساخته شده در نواحی جغرافیایی هستند.
سوغات وام واژه ای ترکی است به معنای تحفه. [ ۱]
سعدی شاعر قرن هفتم قمری سروده است:
گر نسیم سحر از زلف تو بویی آرد جان فشانیم به سوغات نسیم تو نه سیم. [ ۱]
ره آورد به معنای سوغات، ارمغان و هر چیزی که چون شخصی از جایی بیاید برای کسی بیاورد اگر چه حتی چند بیت از نظم و نثر باشد. ره آورد کنایه از چیزی است که چون کسی از جایی بیاید به طریق تحفه آورد و سوغات نیز گویند. راه آورد را با نام های عراضه، سوغات، سوغاتی، سوغاتی، لهنه، ارمغان و هدیه نیز می شناسند.
مولوی در این باره سروده است:
چون سفر کردم مرا راه آزمود زین سفر کردن ره آوردم چه بود. [ ۲]
• شهر شیراز: عرقیات، آبلیمو، مسقطی، نان یوخه و خاتم و معرق و فرش و صنایع دستی و فالوده و بستنی و گلیم و گبه و انگور و. .
• شهر تبریز: نوقا، قرابیه، اریس، باسلوق، پشمک، خشکبار، آجیل، فرش، صنایع دستی و ….
• شهر اصفهان: گز و صنایع دستی، پولکی
• شهر کرمان: زیره، پته، خرمای مضافتی، حنا، قالی، قاووت، پسته، کلمپه، ظروف مسی و قطاب
• شهر بندرعباس: خرمای پیارم، ماهی و میگو، صنایع دستی و حصیری
• شهر زابل: ( سیستان ) : کلوچه های محلی، آچار ( نوعی ادویه ) ، فلفل سیاه
• شهر قم: سوهان ( شیرینی )
• شهر همدان: کشمش، گردو، سفال، انگشت پیچ.
• یزد: قطاب متوسلیان، باقلوا متوسلیان، لوز متوسلیان
• بروجرد: حلوا ارده سویدا، کشمش، ارده خام
• کرمانشاه: نان برنجی، روغن حیوانی، کاک، نان شکری، نان خرمایی
• شهر سراب: عسل، لبنیات ( کره ) ، فطیر
• الشتر: برساق
• تویسرکان: گردو
• بجنورد: آبنبات
در ادبیات و عرفان به یادگاری های معنوِی و مکاشفات نیز ره آورد گفته اند.
عکس سوغات

سوغات (فیلم). سوغات ( انگلیسی: The Souvenir ) یک فیلم در ژانر درام به کارگردانی جوانا هاگ است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به تام برک و تیلدا سوینتن اشاره کرد.
عکس سوغات (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

نورهان

مترادف ها

souvenir (اسم)
یادبود، یادگار، ره اورد، سوغات

فارسی به عربی

حاجة تذکاریة

پیشنهاد کاربران

آقای امین که سوغات رو سوگت تفسیر کردی
حرفت با ابتدایی ترین بنیاد های زبان ترکی در تناقضه
اولا سو گت دوتا فعل امر هست به معنای دوست بدار و برو! گت خودش یه فعل امر هست تو نمیتونی گت رو گتیر معنی کنی. اگه قرار بود اونطوری بشه میشد ( سوملی گتیریلمیش )
...
[مشاهده متن کامل]

حرف تو با زبان خودت هم جور در نمیاد .

مرحله به مرحله بررسی کنیم تا هم ریشه شناسی علمی روشن شود و هم جعلی بودن ادعای پان ترکی ها مشخص گردد.
- - -
۱. ریشه شناسی علمی واژه �سوغات�
در فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی ( دکتر محمدحسن دوست، ج ۲، ص ۱۵۴۹ به بعد ) آمده است:
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه اوستایی: saokā - / saoka -
معنا: �سود، منفعت�
واژه در فارسی میانه: sōgāt / sōkāt = هدیه، پیشکش، تحفه
در فارسی نو: سوغات = هدیه ای که از سفر آورده شود
📌 بنابراین �سوغات� از ترکیب سو ( سود، بهره ) پسوند اسمی ساز - ات در فارسی میانه ساخته شده و ریشه کاملاً اوستایی–ایرانی دارد.
- - -
۲. مسیر تاریخی واژه
اوستایی: saokā - �سود، بهره�
پهلوی: sōgāt �پیشکش�
فارسی نو: سوغات
حتی در متون ساسانی و مانوی این واژه با همین معنا به کار رفته است.
مثال: در متون پهلوی واژه sōgāt دقیقاً به معنای �هدیه� آمده.
- - -
۳. ادعای پان ترکی ها: �سوغات ← سو گتیرمک�
❌ این ساختگی است و هیچ پشتوانه تاریخی یا زبان شناسی ندارد.
�سو� در ترکی به معنی �آب� است، نه �دوست داشتن�. �sev - � فعل �دوست داشتن� است، نه �su�.
�گت� در ترکی تنها در قالب �getir - � ( = آوردن ) وجود دارد و هرگز به صورت مستقل �گت� به کار نمی رفته.
هیچ سندی از وجود واژه �سوگت� در متون ترکی قدیم ( اورخون، اویغوری، قراخانی، سلجوقی و… ) وجود ندارد.
در حالی که سوغات در متون فارسی میانه و اوستایی به وضوح وجود دارد.
- - -
۴. حضور در زبان های اروپایی
واژه sougat در بعضی زبان های اروپایی ( مثلاً انگلیسی کهن sugat ) از طریق فارسی و عربی وارد شده.
📖 منبع: Etymological Dictionary of Persian, English and other Indo - European languages ( Steingass; also cf. Dehkhoda, Hassan Doost ) .
- - -
۵. جمع بندی
�سوغات� یک واژه اصیل ایرانی–اوستایی است.
مسیر تحول آن: اوستایی saoka → پهلوی sōgāt → فارسی سوغات.
ادعای �ترکی بودن� آن از طریق �سو گتیرمک� هیچ سند تاریخی ندارد و از اساس جعلی است.
منابع معتبر:
دکتر محمدحسن دوست، فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی
Christian Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch
MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary
- - -

سوغات کلمه ای تورکی است در اصل سوگتیر بوده و به معنی هدیه ای است که از مسافرت برای دو ستان و فامیل و همسایه اورده می شود از دو جزو سوsev از فعل سومک به معنی دوست داشتن و گتیر از فعل گتیرمک به معنی اوردن
...
[مشاهده متن کامل]
می باشد و در کل به معنی دوست داشته باش و بیار هست در سوغاتی هم شخص برای افرادی که دوست دارد از سفرش هدیه می اورد و ر اخر افتاده و به صورت سوغاتی در فارسی بکار می رود

منبع. عکس فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی دکتر محمد حسن دوست
لینک کتاب فرهنگ واژه های اوستا
قرار می می دهم چون واژه درش دوستان می تواند بررسی کنید و ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

سوغاتسوغاتسوغات
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
سوغات کلمه ای تورکی است که در اصل سوقت بوده از دو جزو سو به معنی دوست داشتن از فعل سومق و قت به معنی آوردن از فعل گتیرمق تشکیل یافته و با هم به معنی آوردن آنچه دوست داشتنی است می باشد وبه شکل سوغات وارد
...
[مشاهده متن کامل]
فارسی شده در سوغاتی هم ان چیزی که شخص دوست دارد برایش آورده می شود در لغت نامه های دهخدا معین و شاهمرسی هم تورکی گفته شده است

خود سوق واژه فارسی است به معنای جهت و سمت و سو است، بازارهای ایرانی چهار سو یا چهار سوق بوده اند که به طور خلاصه عربها فقط سوق آنرا بکار برده اند. نمونه واژه دیگری که در خود زبان فارسی تغییر کرده واژه
...
[مشاهده متن کامل]
روستا است که نخست روستاک یا روستاق بوده که بعضی از روستاها هنوز پسوند رستاق را دارند مثل کچورستاق در استان اصفهان.

نورَهان
سوغات ؛ مرتبط با کلمه ی سخاوت با ریخت سوخات و سوق یافتن به سمت خود
معنی سوغات تحفه و ره آورد نیست بلکه هدیه ای که از روی سخاوت به دیگران بخشیده می شود و دیگران رو به سمت و یاد آن مکانی که سوغاتی آورده شده سوق می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

این مدل تبدیل حروف در کلمات زیاد پیش آمده مثل سطح و مساحت مثل موسیقی و موزیک
مدل صدور آوای حرف ( غ ) از ابزارهای کلامی واقع شده در دهان به گونه ای است که آوایش بین دو حرف ( خ ) و ( ق ) ایجاد می شود یعنی آوای حرف غ دارای امتداد آوایی و صوتی بیشتر از حرف ق و کمتر از حرف خ می باشد.
و عینیت و انطباق این آوا با عالم واقع در زمان هایی رخ می دهد که یک عمل ممتد بخواهد اتفاق بیفتد یا افتاده باشد.

سوغات . [ س َ ] ( ترکی - مغولی ، اِ ) تحفه . هدیه . ( از آنندراج ) . تحفه . هدیه . ( مجموعه ٔ مترادفات ص 88 ) . ره آورد. ( فرهنگ رشیدی ) ( غیاث ) . ره آورد که دوستان برای دوستان آرند و مطلق ارمغان و بخشش را نیز گویند و این زبان خوارزمی است . ( مننسکی ازتتمه ٔ برهان چ هند، یادداشت بخط مولف ) :
...
[مشاهده متن کامل]

گر نسیم سحر از زلف تو بویی آرد
جان فشانیم بسوغات نسیم تو نه سیم .
سعدی ( خواتیم ) .
بهتر از جان به بر ای خواجه متاعی به در دوست
که بسوغات نبرده ست کسی زیره بکرمان .
سنجر کاشی ( از آنندراج ) .

سوغات. [ س َ ] ( ترکی - مغولی ، اِ ) تحفه. هدیه. ( از آنندراج ) . تحفه. هدیه. ( مجموعه مترادفات ص 88 ) . ره آورد. ( فرهنگ رشیدی ) ( غیاث ) .
خب خدارو شکر اینم زدیم به اسم فارسی بریم کلمه ی بعدی
نورهان ، گجرات، ره آورد
●سوغات یا تلفظ ساوقات یا ساوگت
با ریشه ترکی به معنی ره آورد
سوغات
ذخیره کن سوغاتی صادق جان فراموش نشود
ریشه یابی واژه ی #سوغات ✅
این لغت مغولی نیست
این واژه از بن ساو به معنی خبر است
ساوغات - savğat که الدار فنی هم به این نکته اشاره کرده که به صورت سوغات وارد فارسی شده.
ساوقا یا ساوا به معنی مژده و بشارت است که با پسوند *ت* به معنی ارمغان مشتق شده است. ❇️
...
[مشاهده متن کامل]

نکته : ( در لهجه ی مردم عامیانه ی آذربایجان به صورت so یا sov مورد استفاده واقع میشود سوز - سو ، سوقت ، سوئوشماق )

واژه ی "سوق" در عربی به معنای مغازه و market میباشد و با پسوند جمع عربی "ات" میشود سوقات به معنی " بازار" که مانند دیگر واژگان عربی در فارسی دچار دگرگونی معنایی شده است.
سوغات یک واژه ترکی است اصل آن سؤغات بوده سؤ از مصدر سؤمک ( پسندیدن ) به معنی پسند هست . غات هم یک پسوند ترکی است در فارسی آلات معنی می هد مثل ابزار آلات . سوغات در کل پسندیده شده ها معنی می دهد و یا چیزهایی
...
[مشاهده متن کامل]
که بر اساس خواست های افراد انتخاب شده . بنابراین مسافران بنا به میل و خواست افراد برایشان تحفه هایی از شهر ها یی که به آن سفر می کردند می خریدند و برایشان می بردند .

ارمغان
نورهان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)