سوره زمر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سوره زمر، سی و نهمین سوره قرآن کریم می باشد.
«زمر» به معنای گروه ها و دسته ها است. انسان ها در روز قیامت به دو دسته «بهشتیان» و «دوزخیان» تقسیم می شوند و احوال آنان به صورت زیبا و هنرمندانه در این سوره ترسیم شده است؛ لذا «سوره زمر» نام گرفته است. این سوره به «سوره غرف» نیز شناخته می شود.
مفاد سوره
از آیات این سوره برمی آید که مشرکان زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم از آن جناب درخواست کرده اند که از دعوتش به سوی توحید و از تعرض به خدایان ایشان صرف نظر کند، و گر نه نفرین خدایان گریبانش را خواهد گرفت. در پاسخ آنان این سوره که به وجهی قرین سوره ص است، نازل شده و به آن جناب تاکید کرده که دین خود را برای خدای سبحان خالص کند، و اعتنایی به خدایان مشرکان نکند، و به مشرکان اعلام نماید که مامور به توحید و اخلاص دین است، توحید و اخلاصی که آیات و ادله وحی و عقل بر آن دلالت دارند. خدای سبحان در خلال سوره چند نوبت کلام را متوجه این مساله می سازد.
← مثال
۱. دارای ۷۵ آیه به عدد کوفی، ۷۲ آیه به عدد حجازی و بصری، ۷۳ آیه به عدد شامی، ۱۱۹۲ یا ۱۱۸۰ کلمه و ۴۷۰۸ یا ۴۸۷۱ حرف است.۲. در ترتیب نزول، پنجاه و نهمین، و در قرآن کریم سی و نهمین سوره است.۳. گفته شده: پس از سوره سبا و پیش از سوره مؤمن در مکه نازل شد؛ جز آیات ۵۲ تا ۵۴ که مدنی است.۴. از سور مثانی و حدود نیم جزء قرآن کریم است.۵. گفته اند پنج یا هفت آیه منسوخ دارد.
مطالب مهم سوره
...

[ویکی شیعه] سوره زُمَرْ سی و نهمین سوره و از سوره های مکی قرآن که در جزء ۲۳ قرآن جای گرفته است. «زمر» به معنای گروه ها و دسته ها است. انسان ها در روز قیامت به دو دسته بهشتیان و دوزخیان تقسیم می شوند که احوال آنان در این سوره ترسیم شده و به همین دلیل این سوره زمر نام گرفته است. ضمناً این سوره به «غُرف» نیز شناخته می شود. مسأله معاد و رستاخیز و بیان آثار توحید و تنزیه خداوند و همچنین ذکر این نکته که انسان معمولا در مواقع نیاز و اضطرار و درماندگی به خدا روی می آورد اما بعد از گشایش و راحتی دچار غفلت می شود از موضوعات مطرح شده در آن است. از آیات مشهور این سوره آیه ۵۳ است که به بندگان توصیه می کند هرگز از رحمت خدا ناامید نشوند. این سوره در حدود نیم جزءِ قرآن است. در فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر(ص) آمده هر کس سوره زمر را قرائت کند خداوند امید او را در روز قیامت قطع نمی کند و به او پاداش خائفان از خود را عطا می نماید.
این سوره را زُمَر (به معنای گروه ها) نامیده اند؛ زیرا این کلمه در آیات ۷۱ و ۷۳ آمده است. این آیات به بردن گروه بهشتیان به بهشت و راندن گروه دوزخیان به دوزخ اشاره می کند. نام دیگر این سوره غُرَف است که در آیه بیستم آمده و اشاره به اتاق های بهشتی دارد. همچنین سوره زُمَر را سورة العرب نامیده اند؛ زیرا آیه ۲۸، قرآن را «عربی» توصیف کرده است.
سوره زمر جزو سوره های مکی و در ترتیب نزول، پنجاه و نهمین سوره ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، سی و نهمین سوره است و در جزء ۲۳ و ۲۴ قرآن جای دارد.

[ویکی اهل البیت] سوره زمر سی و نهمین سوره از قرآن است و دارای 75 آیه است.
این سوره را (غرَف) نیز گفته اند و همه آیات آن طبق گفته «مجاهد و قتاده و حسن» مکی می باشد و برخی گفته اند: سه آیه این سوره در مدینه نازل شده که درباره «وحشی» قاتل «حمزه» و از اول آیه (قُلْ یا عِبادِیَ) تا آخر آیه سوم می باشد.
این سوره در ترتیب مصحف سی و نهمین سوره و در ترتیب نزول پنجاه و نهمین سوره قرآن کریم است که پیش از آن سوره سبا و پس از آن سوره غافر نازل شده است.
«شامیان» این سوره را هفتاد و پنج، «کوفیان» هفتاد و سه و دیگران هفتاد و دو آیه شماره کرده اند.
از خلال آیات این سوره برمی آید که مشرکین معاصر رسول خدا (ص) از آن جناب درخواست کرده اند که از دعوتش به سوی توحید و از تعرض به خدایان ایشان صرف نظر کند، و گر نه نفرین خدایان گریبانش را خواهد گرفت. در پاسخ آنان این سوره که به وجهی قرین سوره" ص" است، نازل شده و به آن جناب تاکید کرده که دین خود را خالص برای خدای سبحان کند، و اعتنایی به خدایان مشرکین نکند، و علاوه بر آن به مشرکین اعلام نماید که مامور به توحید و اخلاص دین است، توحید و اخلاصی که آیات و ادله وحی و عقل همه بر آن تواتر دارند. و لذا می بینیم خدای سبحان در خلال سوره چند نوبت کلام را متوجه این مساله می سازد، مثلا در آغاز سوره می فرماید:" فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ" و باز در آیه بعدی می فرماید:" أَلا لِلَّهِ الدِّینُ الْخالِصُ" سپس در وسط سوره دوباره به این مساله بر میگردد و می فرماید:" قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ" و باز در آیه 14 میفرماید:
" قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِینِی" و در آیه 15 می فرماید:" فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ". آن گاه در آیه 30 اعلام می دارد که:" إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ ..." و در آیه 36 می پرسد:" أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ وَ یُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ" و در آیه 39 تهدید می کند به اینکه:" قُلْ یا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلی مَکانَتِکُمْ إِنِّی عامِلٌ" و در آیه 64 می فرماید:" قُلْ أَ فَغَیْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّی أَعْبُدُ أَیُّهَا الْجاهِلُونَ" و همچنین اشارات دیگری که همه دلالت بر این دارد که مشرکین از آن جناب خواسته بودند دست از دعوت به توحید بردارد.
آن گاه به استدلال بر یکتایی خدا در ربوبیت و الوهیت پرداخته، هم از طریق وحی و هم از طریق برهان عقلی، و هم از راه مقایسه بین مؤمنین و مشرکین، آن را اثبات میکند. و مقایسه مزبور مقایسه ای لطیف است. چند نوبت مؤمنین را به بهترین اوصاف ستوده، و به پاداشهایی که به زودی در آخرت دارند بشارت میدهد. و هر جا سخن از مشرکین به میان آورده- علاوه بر وبال اعمالشان، که در دنیا گریبانشان را میگیرد، وبالی نظیر آن وبالها که به سایر امت های گذشته به کیفر تکذیب آیات خدا رسید، و آن عبارت بود از خواری در دنیا که البته عذاب آخرت قابل مقایسه با آن نیست- ایشان را به خسران و عذاب آخرت بشارت میدهد. و به همین منظور در این سوره- و مخصوصا در آخرش- روز قیامت را به روشن ترین اوصافش وصف کرده، و در همین جا سوره را خاتمه داده است

پیشنهاد کاربران

به فرموده پیامبر اسلام در یک حدیث یا روایت هر مسلمانی که در طول روز سه بار سوره کوتاه چهار آیه ای با شماره ۱۱۲ را بخواند، انگار کل قرآن یعنی کل معرفت وحیانی را از بهر یا حفظ کرده است. راز و معنای ژرف نهفته در پشت پرده ظاهر لفظی آن فرمایش حکیمانه و رهائی بخش بطور کوتاه و فشرده به شرح زیر می باشد:
...
[مشاهده متن کامل]

معرفت وحیانی فاقد ارزش علمی است و ارزش کل معرفت وحیانی قرآن مسلمانان و تورا ( تورات ) یهودیان بهمراه ملحقات آن تحت عنوان عهد یا وصیت نامه قدیم و ایوانگلی های چهارگانه ( اناجیل اربعه ) بهمراه ملحقات آن تحت عنوان عهد یا وصیت نامه نو یا جدید تا سطح چهار آیه کوتاه تقلیل یافته است. لذا عبارت : تا لب گور یا قبر علم یا دانش بجوی، براستی منظور از علم و دانش بوده است و می باشد و نه آیه و حدیث و روایت. پس از رحلت پیامبر اسلام پیروان دین و شریعت وی از خلفای چهارگانه صدر گرفته تا به امروز هیچ کدام معنای آن فرمایش را فهم و درک ننموده اند.
بنیانگذاران و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع سه دین به اصطلاح توحیدی ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، در مورد مبداء و آفرینش اولیه یا بنیادین و یا آغازین هیچگونه تصور روشنی نداشته اند غیر از دو داستان پایه ای و بنیادی و مشترک که آنهم بطور یکسان و برابر سروده نشده اند؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلقت بابا آدم و ننه حوای موسا و ایسا و محمّد. پس آن حضرات که فاقد علم و آگاهی به مبداء بوده چگونه توانسته اند تصور روشنی از معاد داشته باشند ؟ آن حضرات والا مقام و به اصطلاح انسان های کامل و معصوم و بی عیب و نقض که از دیدگاه پیروان موئمن و خالص و مخلص و چشم و گوش بسته یکی نبی یَهوَه و دیگری پسر پدر آسمانی و سومی رسول و ولی الله پندانشته می شوند، نتوانسته اند به این حقیقت ژرف و بنیادی پی ببرند که همین واقعیت و طبیعت و کیهان برای اولین بار در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین به امر خداوند متعال و از ابعاد فراوان و بیکران خود وی آفریده شده است و نه از عدم و نیستی . همچینن نتوانسته اند به کمک فعالیت های دل و باطن و سر و قوای ادراکی فهم و عقل به اصلاح کامل خویش به حقیقت ژرف و بنیادی دیگر ی پی ببرند که همین واقعیت و طبیعت و کیهان در حرکت کلی و راه و سفر مقطعی و نزولی و صعودی بسر می برد با هدف رجعت یا بازگشت به همان حالت آفرینش اولیه با کمیت و کیفیت بهشت برین یا به عبارتی دیگر نظام احسن و اشرف آفرینش مبدئی - ازلی - ابدی و نه فقط انسان به مثابه تافته ای جدا بافته از تار و پود های کثیر و فراوان و گوناگون این واقعیت و طبیعت و کیهان بسوی رجعت یا بازگشت به پیشگاه خداوند . همچنین نتوانسته اند بین آن سامان یا نظام آفرینش اولیه و عشق و زندگی بسیار طولانی درون آن در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی قبل از بر پائی بزم یا جشن الست به مناسبت خدا حافظی از همدیگر و آن عشق و زندگی قبل از آغار سفر مقطعی و نزولی و صعودی از یک طرف و سلسله طویل نظم ها و حیات دنیوی با مراتب و درجات مختلف و فراوان تکاملی از طرف دیگر فرق و تمیز قائل شوند. همچنین آن به اصطلاح منتخبین و مقربین و برگزیدگان و اعزامیان و ارسال شدگان ( البته بر اساس بینش و باور پیروان موئمن و چشم و گوش بسته و نیک اندیش و نیک گفتار و نیک رفتار و تسلیم شده و موظف و مکلف به حمل یوغ های سنگین و سبک شریعت بر روی سر و دوش و گردن و گرده خویش، بطور کلی حدود ۹۵ درصد کل پیروان ) از طرف یهوَه و پدر آسمانی و الله بسوی قوم و اقوام برای تربیت و هدایت آنان بر روی صراط مستقیم یا راه درست و راست بسوی معنویت و نور و روشنایی ها نتوانسته به حقیقت ژرف و بنیادی دیگری در میدان خود شناسی یا معرفت نفس دست یابند که هرکدام از خود آنان حداقل دارای دو جنبه یا دو بُعد انسانی روی همدیگر و در عین واحد و بطور همزمان یعنی هم مرد و هم زن می باشند یعنی دو نیم زوج خودی و بنیادی؛ یکی نفس مجرد مذکر یا مردانه و دیگری نفس مجرد موئنث یا زنانه. همچنین آن حکیمان و عالِمان و فرخندگان و فرهیخته گان و فرزانگان شریف و ارجمند و بزرگوار و نور چشمان جهانیان هیچگونه علم و آگاهی به نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض و یا دَم و باز دَم محتوای کیهان یا جهان و بر اثر آن گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی نداشته اند که بتوانند بفهمند و درک کنند که این حقیقت و واقعیت و طبیعت و کیهان چگونه و از چه راه و طریقی و به چه روشی این راه و سفر مقطعی نزولی و صعودی را بین دو حالت بهشت برین طی و سپری می نماید.
نتیجه اینکه اگر آن حضرات شفیع و واسطه و میانجی بین یهوَه و پدر آسمانی و الله از یک طرف ( معمولا دربالا و ساکن عالم غیب و امر و ملکوت ) و انسان از طرفی دیگر ( معمولا در پائین و ساکن عالم شهود و خلق و مِلک ) منکر چرخیدن گردونه مهر ایرانیان با نشان چلیپا روی آن و چرخه تولد - زندگی - مرگ هندوان و سمبل سواستیکا روی آن نمی شدند و همچنین به پرتو های وسوسه گر نور ظلمانی آتش سوزان شهوت غریزه طبیعی نام آوری و شهرت طلبی در طبع و طبیعت خویش واقف و آگاه میگردند و قوای ادراکی فهم و عقل خود را از زیر بار سنگین اسارت بار آن غریزه رها می نمودند، آنگاه شاید نور سماوات و الارض یا خالق سماوات سبع و الارض و یا رب العالمین یا هو یا اهو یا یهوَه یا اِلی و اله یا آبا یا پدر آسمانی یا الله یا حق تعالی یا آفریدگار کائنات و یا خداوند متعال، خود آنان را در قدم اول و قبل از انتخات و گزینش و اعزام و ارسال بسوی قوم، به سمت معنویت حقیقی و نور و روشنایی بر روی راه درست و راست هدایت می نمود.

🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم:
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
...
[مشاهده متن کامل]

13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس

بپرس