در زبان یونانی استرا ( ástra ) به معنی ستاره ها و زوروس ( zōrós ) به معنی ضعیف نشده است. این کهن ترین معنی نسبت داده شده در زبان یونانی است. [ ۱] دینون یونانی آن را به «ستاینده ستاره» ترجمه کرده است. کریستیان بارتلمه جزء نخست را «زرنت» ثبت کرده و «دارنده شتر پیر» معنی کرده است و دار «زراتو» دانسته و آن را «زرد» ترجمه کرده است. امروزه در منابع اروپایی، به پیروی از زبان یونانی، نام او زرواستر خوانده می شود. نام زرتشت را می توان "دارندهٔ روشنایی زرین" معنی کرد. [ ۲]
هرچند یونانیان به طور کل زرتشت را پیامبر و بنیان گذار آیین پارسیان می دانستند بقیه پنداره هایشان بیشتر خیالی بود. [ ۳] یونانیان زمان او را ۶۰۰۰ سال پیش از زمان خود می پنداشتند و او را شاه بلخ یا کلده ( گاهی آموزگار کلدیان ) و دارای زندگی نامه عادی دانایی فیثاغورس گرا تصور می کردند. مهم ترین انگاره شان از او ساحر، ستاره شناس، آفریننده جادو و ستاره شناس بود. با توجه با پنداره شان گفته های بسیاری به او نسبت داده می دادند، که در سراسر کرانه های دریای مدیترانه پراکنده شده بود. [ ۳]
یونانیان بهترین دانایی را دانایی رازناک می دانستند و هیچ کس شایسته تر از زرتشت بدین ویژگی نبود، چون هم از نظر زمانی و هم نظر مکانی از ایشان دور بود. نام زردشت جادو تأیید رسمی برای جادو بود. [ ۴]
زبان آن ادبیات بیش تر زبان یونانی بود. هرچند در دوره های گوناگون بخش هایی از آن به زبان های دیگر مانند آرامی ٫ سریانی ٫ کوپتیک و لاتین وارد شده است. چون مغ با کلمه «جادوگر» مرتبط بود، زرتشت نیز جادوگر پنداشته می شد. پلینی پیرتر در سده نخست میلادی زرتشت را خالق جادو می خواند. [ ۵] اما او به تنهایی مسئول معرفی جادوی سیاه به جهان یونانیان و رومیان نبود. کوروش سپیدمه را نیز نویسنده بسیاری از ادبیات جادویی می دانسته اند. [ ۴] هرچند پلینی پیرتر زرتشت را خالق جادو می خواند، اما رومیان شخصیتی جادوگر برای وی نمی انگاشتند. [ ۴] در واقع آموزه های جادویی که به زردتشت نسبت داده شده اند، همگی مربوط به پس از سده ۱۴ میلادی اند. [ ۳]
یکی ار دلایل مرتبط دانستن زردتشت با ستاره شناسی مفهومی بود که یونانیان از نام وی برای خود ساخته بودند. نحوه تفکر یونانیان این گونه بود که همیشه می کوشیدند، که ریشه اصلی و پنهان کلمات را بفهمند. به همین دلیل نام او در آغاز به ستاره پرست معنی می شد. این قضیه تا جایی پیش رفت که مرگ زردتشت را به دلیل ریزش آتش ستارگان می دانستند و می گفتند که ستارگان او را به دلیل مهار کردن شان کشته اند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفهرچند یونانیان به طور کل زرتشت را پیامبر و بنیان گذار آیین پارسیان می دانستند بقیه پنداره هایشان بیشتر خیالی بود. [ ۳] یونانیان زمان او را ۶۰۰۰ سال پیش از زمان خود می پنداشتند و او را شاه بلخ یا کلده ( گاهی آموزگار کلدیان ) و دارای زندگی نامه عادی دانایی فیثاغورس گرا تصور می کردند. مهم ترین انگاره شان از او ساحر، ستاره شناس، آفریننده جادو و ستاره شناس بود. با توجه با پنداره شان گفته های بسیاری به او نسبت داده می دادند، که در سراسر کرانه های دریای مدیترانه پراکنده شده بود. [ ۳]
یونانیان بهترین دانایی را دانایی رازناک می دانستند و هیچ کس شایسته تر از زرتشت بدین ویژگی نبود، چون هم از نظر زمانی و هم نظر مکانی از ایشان دور بود. نام زردشت جادو تأیید رسمی برای جادو بود. [ ۴]
زبان آن ادبیات بیش تر زبان یونانی بود. هرچند در دوره های گوناگون بخش هایی از آن به زبان های دیگر مانند آرامی ٫ سریانی ٫ کوپتیک و لاتین وارد شده است. چون مغ با کلمه «جادوگر» مرتبط بود، زرتشت نیز جادوگر پنداشته می شد. پلینی پیرتر در سده نخست میلادی زرتشت را خالق جادو می خواند. [ ۵] اما او به تنهایی مسئول معرفی جادوی سیاه به جهان یونانیان و رومیان نبود. کوروش سپیدمه را نیز نویسنده بسیاری از ادبیات جادویی می دانسته اند. [ ۴] هرچند پلینی پیرتر زرتشت را خالق جادو می خواند، اما رومیان شخصیتی جادوگر برای وی نمی انگاشتند. [ ۴] در واقع آموزه های جادویی که به زردتشت نسبت داده شده اند، همگی مربوط به پس از سده ۱۴ میلادی اند. [ ۳]
یکی ار دلایل مرتبط دانستن زردتشت با ستاره شناسی مفهومی بود که یونانیان از نام وی برای خود ساخته بودند. نحوه تفکر یونانیان این گونه بود که همیشه می کوشیدند، که ریشه اصلی و پنهان کلمات را بفهمند. به همین دلیل نام او در آغاز به ستاره پرست معنی می شد. این قضیه تا جایی پیش رفت که مرگ زردتشت را به دلیل ریزش آتش ستارگان می دانستند و می گفتند که ستارگان او را به دلیل مهار کردن شان کشته اند.

wiki: زرتشت در منابع غربی