ستاره شناسی

/setAreSenAsi/

مترادف ستاره شناسی: اخترشناسی، رصد، نجوم

معنی انگلیسی:
astronomy

لغت نامه دهخدا

ستاره شناسی. [ س ِ رَ / رِ ش ِ ] ( حامص مرکب ) عمل ستاره شناس. شغل ستاره شناس. رجوع به ستاره شناس و ستاره شمر شود.

فرهنگ فارسی

فرهنگ عمید

شناختن ستارگان، اخترشناسی، علم هیئت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ستاره شناسی در قدیم دو علم بوده، اول علمی که در حرکات و موضع های ستارگان و احکام آن از نظر خسوف و کسوف گفتگو می داشت. دوم آنکه ارتباط وضع کواکب را با حوادث زمین از قبیل جنگ، صلح، سعد، نحس، مرگ، تولد، باران، آفتاب و مانند آن شرح می داد. بطوری که گفته شد، عرب ها این هر دو علم را می دانستند و همین که متمدن شدند و علوم دیگران را نیز ترجمه کردند، از یونان، ایران، کلده، هند و غیره چیزهائی اقتباس نمودند. در قسمت ستاره شناسی دو نوع معلومات یافتند که به منظور آسان شدن آن را به اسم تنجیم و نجوم می خوانیم.
اول خلیفه ای که در نهضت عباسی به تنجیم و نجوم علاقه مند شد ابو جعفر منصور بود، وی دستور داد زیج سند هند را به عربی ترجمه کنند و پس از او سایر خلفاء نیز به منصور تاسی کردند و تنجیم در دستگاه خلافت مقام مهمی یافت، ستاره شناسان مانند پزشکان و نویسندگان و حسابداران جزء کارمندان رسمی دولت درآمدند، خلفاء در کارهای مهم اداری و سیاسی با آنان مشورت می کردند و اگر از عاقبت کاری اندیشناک بودند با منجمان شور می نمودند و آنان در اوضاع کواکب و اقتران، ستاره ها نظر کرده از روی آن بخلفاء می گفتند که اقدام به فلان عمل نتیجه دارد یا ندارد. نظر ستاره شناسان به قدری مهم بود که خلفاء در غذا خوردن و ملاقات ها نیز با آنان مشورت می کردند، اما علماء شریعت اسلام علنا بر ضد منجمان تبلیغ می نمودند و گفته آنان را بی اساس می خواندند در صورتی که مردم چه خلفاء و چه غیر آنان کاملا به صحت گفتار منجمان ایمان داشتند و تاکنون نیز بعضی ها با همان ایمان و عقیده هستند.۱: مدرسه سنجار الجولی، قاهره؛ ۲: توردل کمون، ورونا ایتالی؛ ۳: دوومو، سولتو، ایتالیا؛ ۴: مسجد یرکوک، نزدیک قاهره؛ ۵: دوومو، لسی، ایتالیا؛ ۶: سنت ماری لونو، لندن هیئت یا نجوم.
← اقدامات خوارزمی
اساس هیئت بر رصد است، مواضع نجوم و حرکات آن از روی رصد تعیین می شود، رصد پیش یونانی ها بسیار مهم بود و آلاتی برای رصد ساخته بودند. در قرن سوم پیش از میلاد یونانی ها در اسکندریه رصدخانه ای ساختند که در دوره بطلمیوس قلوذی مؤلف کتاب مجسطی به منتهای عظمت رسید. رصدخانه اسکندریه تا نهضت اسلام یگانه دوران خود بود آنگاه مسلمانان در دمشق و بغداد و مصر و اندلس و مراغه و سمرقند و غیره رصدخانه بنا کردند. شرح آن بیاید.
آلات رصد
در دوره تمدن اسلام آلات رصد از ده بیست آلات تشکیل می یافت که هر کدام برای غرض مخصوصی بکار می رفت و مهم ترین آن به قرار زیر است:۱-لبنه: جسم مربع مسطحی است که ابعاد ستارگان و عرض شهرها و میل کلی با آن تعیین می شود.۲-حلقه اعتدالی: حلقه ای است که در سطح دایره معدل نصب می شود تا تحویل اعتدالی بدان وسیله تعیین گردد.۳-ذات الاوتار: چهار استوانه چهارگوشه است که با آن تحویل میل معلوم می شود و منجم را از حلقه اعتدالی بی نیاز می سازد.۴-ذات الحلق: این آلت از حیث تشکیل و فایده بزرگ ترین و مهم ترین آلات رصد محسوب می شود و عبارت از حلقه ای است که به جای منطقه فلک البروج بکار می رود و حلقه دیگری که بجای مارة الاقطاب استعمال می شود. این دو حلقه را به نسبت تقطیع و تنصیف بر یکدیگر سوار می کنند و دیگر حلقه طول کبری و حلقه طول صغری که اولی در محدب منطقه و دومی در مقعر منطقه سوار می شود. آنگاه حلقه نصف النهار که قطر مقعر آن مساوی با قطر محدب حلقه طول کبری می باشد و حلقة الارض قطری دارد که قطر محدب آن باندازه قطر مقعر حلقه طول صغری است و این آلت را بر روی چهارپایه (کرسی) می گذارند.۵-ذات السمت و الارتفاع: نیم حلقه ایست که قطر آن سطحی از سطح های متوازی السطوح می باشد و با آن سمت و ارتفاع تعیین می گردد و رصدشناسان مسلمان آنرا اختراع کرده اند.۶-ذات الشبتین: سه مسطره بر روی یک چهار پایه است که بدان وسیله ارتفاع تعیین می شود.۷-ذات الجیب: دو مسطره منظمی است که دو شعبه دارد.۸-المشتبهة بالمناطق: آلتی است دارای سه مسطره و با آن بعد ستارگان تعیین می شود.۹-اسطرلاب: بر چندین نوع است و اسامی مختلف دارد:تام، مسطح، طوماری، هلالی، زورقی، عقربی، آسی، قوسی جنوبی و شمالی، مبطع، سرطق، حق القمر، مغنی، جامعه، عصا موسی.بعلاوه بسیاری از آلات رصد که به تناسب شکل هایشان مربع، مستطیل و غیره نامیده می شوند و شماره آن از حد افزون است. برای اطلاع جامع و دقیق اصطلاحات رصد و آلات آن بکتاب ابجد العلوم مراجعه شود.
رصدخانه در اسلام
...

دانشنامه آزاد فارسی

جدول کلمات

استرونومی

مترادف ها

astrology (اسم)
طالع بینی، ستاره شناسی، علم احکام نجوم

astronomy (اسم)
ستاره شناسی، علم نجوم، هیئت، علم هیئت، فلکیات

uranology (اسم)
ستاره شناسی، آسمان شناسی، مبحث اجرام سماوی و سیارات

فارسی به عربی

تنجیم , علم الفلک

پیشنهاد کاربران

بپرس