روابط مجلس و رضاشاه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] از آن جا که اساس و بنیاد های قدرت از ملت، از اراده عمومی ناشی می شود و این اراده ملی به طور مشخص در مجلس تجلی یابد؛ مجلس نماد واقعی انقلاب مشروطه تلقی می شود؛ زیرا مهم ترین و مردمی ترین رکن نظام سیاسی مشروطیت است. براساس قانون اساسی مشروطیت قوه قانون گذاری ایران از دو مجلس تشکیل می شود: یکی مجلس شورای ملی که طبق اصل دوم "نماینده قاطبه اهالی مملکت ایران" است و دیگری مجلس سنا به موجب اصل ۴۵ قانون اساسی اعضای سنا، از اشخاص خبیر، بصیر، متدین و محترم مملکت انتخاب شود.
از انحلال مجلس سوم در سال ۱۲۹۹ تا تشکیل آن در سال ۱۳۰۰ فترتی طولانی به فضایی سیاسی کشور سایه افکند، این تعطیلی یا رکود سیاسی دلایل متعددی داشت که عبارت بودند از: مهاجرت جمع انبوهی از نمایندگان و دیگر فعالان فکری و سیاسی به خارج کشور در اثنای جنگ جهانی اول، انحلال و فروپاشی احزاب و تشکل های سیاسی، نگرانی و هراس توام با مخالفت دولت و زمان داران از بازگشایی مجلس و فعالیت آن که سرخوردگی گسترده ای را سبب شد. مجلس چهارم که مرکب از نمایندگان فرمایشی به منظور تصویب قرارداد تحت الحمایگی ایران در سال ۱۹۱۹ بود و با خروج روسیه از صحنه سیاسی ایران در پی انقلاب ۱۷ اکتبر، کار خود را آغاز کرد. بدعت هراس انگیز در انتخابات مجلس چهارم و مداخله وسیع و همه جانبه دولت در امر انتخابات و گزینشی بودن نمایندگان دلخواه دولت که به صورت یک سنت پایدار و ناپسند باقی ماند، روند دولتی شدن مجلس و فرمایشی شدن انتخابات نمایندگان را در سراسر دوره رضاشاه سرعت بخشید. هر یک از جریان های فعال در مجلس چهارم با انگیزه های متفاوت و با شانه خالی کردن از پذیرش مسئولیت و رسالت های سنگین ملی، زمام کشور را به سهولت از کف دادند و با انشعابات متعدد و ایجاد چندین اقلیت، مجلس را از کارآیی لازم انداختند و اکثریت بعدها به عنوان عامل عمده در سقوط قوام السلطنه ناخواسته نقش موثری در به قدرت رسیدن رضاخان سردار سپه ایفا کردند. رضاخان نیز همگام با مجلس و گاه پیش از آنان ابتکار عمل را با برکناری افسران خارجی از قشون کشور به دست می گرفت و در یک توافق پنهان از امضای قرارداد استخدام افسران انگلیسی سرباز زد؛ و کابینه اول قوام السلطنه را واداشت تا منابع جدیدی را برای تدارکات مالی و مستشاری بیابد. خودسری های روز افزون رضاخان و دست زدن به اقداماتی خارج از چارچوب وظایف و اختیارات وزیر جنگ، نقض آشکار قانون اساسی، تعرض به آزادی های بیان و قلم، سرکوب روزنامه نگاران، مداخله در امور مالی و تلاش برای تسلط برمنابع درآمد کشور و اختصاص آن به وزارت جنگ توطئه چینی مستمر برای فلج کردن کابینه ها و به هم آمیختن امور لشگری و کشوری و مانند آن در سطح گسترده، سرانجام مجلس چهارم را با تمام سکوت و انفعالی که دچار آن بود به واکنش واداشت و در نهایت سردار سپه از کار کناره گرفت.
انتخابات مجلس پنجم
رضاخان علی رغم میل مخالفینش توانست، در انتخابات اعمال نفوذ کرده و از طریق انتخاب افراد مورد نظر خود پایگاه محکمی در مجلس به دست بیاورد؛ نکته جالب توجه این است که خود رضا خان از همه ایالات و ولایات به نمایندگی انتخاب شده است و این امر خود نشانه آشکار، از اعمال نفوذ وی در نظامیان طرفدار او در امر انتخابات است. مجلس پنجم از همان آغاز با نوعی جبهه گیری داخلی، دچار انشقاقی کم سابقه گشت. بدین معنا که اکثریت جمهوری خواهی در مقابل ضد جمهوری قرار گرفت. قبل از افتتاح مجلس حزبی به نام "جمهوری خواهی" از طریق جراید، موجودیت خود را اعلام کرده بودند؛ اما جمهوری خواهان در مجلس تحت نام ها و عناوین دیگری فعالیت می کردند. احزاب و گروه ها مجلس پنجم را دولت آبادی چنین تقسیم کرده است: اول هیاتی که آزادی خواهان معروف تشکیل داده بودند، دوم هیات روحانیون یا هیات علمیه به ریاست "سید حسن مدرس"، سوم هیات سوسیالیست ها که در اقلیت بودند و چهارم اکثریت یا تجددی ها که "سید محمد تدین" رهبر آن بود. البته حزب تجدد در ابتدا به نام "دموکرات مستقل"خوانده می شد. مجلس پنجم پس از افتتاح طبق معمول یک هفته تعطیل شد و از اول اسفند ماه جلسات خود را به طور رسمی آغاز کرد، از همان ابتدا اقلیت و اکثریت مجلس بر سر تصویب اعتبار نامه ها با هم درگیر شدند. هدف جمهوری خواهان این بود که هر چه زودتر اعتبارنامه ها را تصویب رسانده و با به حد نصاب رساندن تعداد نمایندگان مجلس را رسمیت بخشیده و لایحه تغییر رژیم را قبل از عید نوروز به تصویب قطعی برساند و به خیال خود عید و بهار جمهوری را با عید نوروز و بهار طبعیت مقارن سازند؛ جمهوری خواهان به حدی به این موفقیت خود اطمینان داشتند که به استظهار دولت سردار سپه رساندند که سکه های طلایی با علامت جمهوری ضرب کرده و می خواستند، آن ها را به عنوان هدیه بین مردم پخش کنند؛ اما مدر س تمام تلاش خود را کرد تا از به رسمیت رسیدن مجلس تا قبل از عید نوروز جلوگیری کنند و مانع تحقق آرزوی جمهوری خواهان شود؛ بهترین راه برای وصول این هدف مخالفت با همه اعتبارنامه ها بود، بنابراین مدرس از همان جلسه اول شروع به مخالفت با هر اعتبارنامه ای کرد. حتی از رد اعتبارنامه کسی چون "موتمن الملک" حسین پیرنیا از صادق ترین رجل سیاسی آن دوره دریغ نورزید. بعد از چند بار تغییر در انتخاب ریاست مجلس "تدین" از اعوان و انصار رضا خان به ریاست مجلس انتخاب شد، بعد از برخورد شدید مدرس و تدین که به تعطیلی مجلس انجامید، دکتر حسین بهرامی (احیا السلطنه) از فرط خشم چنان سیلی به صورت مدرس نواخت که عمامه آن سید بزرگوار به زمین پرت شد، این سیلی شاید آتش خشم تجددی ها را فرونشاند؛ اما در عوض باعث شعله کشیدن خشم هزاران تن از مردم تهران بر علیه جمهوری شد، به هر حال این سیلی زمینه تظاهرات ۲۸ - ۲۹ اسفند سال ۱۳۰۲ شد که از عوامل مهم شکست جنبش جمهوری بود.
← عزل رضاخان
در انتخابات دوره ششم که اولین انتخابات در دوران سلطنت رضاشاه بود در شهرستان ها، نظامیان و امرای لشگر و فرماندهان پادگان ها در امر انتخابات دخالت می کردند. تیمورتاش وزیر دربار به زودی توانست، مجلس را از عناصر "نامطلوب" پاک کند و درهای خانه ملت را به روی نمایندگان واقعی مردم مسدود گرداند. سردار سپه به دستیاری او دوره پنجم مجلس شورای ملی شاه شد. در دوره ششم که اولین انتصاب مجلس در دوران سلطنت او بود، شخصیت های مخالف هم چون مدرس و بهار، مصدق و یکی دو شخصیت سیاسی را به مجلس راه داد؛ ولی آن ها را در اقلیت مطلق باقی گذارد؛ به طوری که نتوانستند در جهت مخالفت با رضا خان گام موثری بردارد،
مجلس دوره هفتم به بعد
...

پیشنهاد کاربران

بپرس