فرهنگ اسم ها
معنی: نام کوهی از سلسله جبال البرز در شمال شرقی تهران، دارای دمه و بخار
برچسب ها: اسم، اسم با د، اسم پسر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
ز بیدادی سمر گشته ست ضحاک
که گویند او به بند است در دماوند.
ناصرخسرو.
در طره آن قند لب آویز که مژگانْش دارد صف جادوی دماوند شکسته.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
دماوند (شهر). دَماوَند یکی از شهرهای استان تهران و مرکز شهرستان دماوند است. شهرداری دماوند در سال ۱۳۱۲ تأسیس شد. [ ۳] دماوند و اطراف آن به شماره ۵۶ در آثار ملی ایران در ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ ثبت و همچنین به عنوان شهر نمونه گردشگری ایران نیز برگزیده شده است. [ ۴] این شهر از رشد و توسعه قصبه دماوند به وجود آمده است، که به خط مستقیم در فاصله ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی کوه دماوند و ۷۴ کیلومتری شرق شهر تهران قرار دارد. ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۹۶۰ متر و توسط چند رود مشروب می شود، یکی از مشرق که از دریاچه تار سرچشمه می گیرد و دیگری از شمال غربی که از مشا و تیزاب سرچشمه گرفته و پس از پیوستن به یکدیگر رود دماوند را تشکیل می دهند. [ ۳] [ ۵] این شهر در شرق تهران و در فاصله ۴۶ کیلومتری از پایتخت ایران قرار دارد.
نام دماوند نامی کهن است که در طول تاریخ دچار دگرگونی های بسیار گشته است. در کارنامه اردشیر بابکان به صورت دنباوند و در کتیبه های ساسانی چون کتیبهٔ شاپور اول در نقش رستم و کتیبهٔ نرسی در پایکولی به صورت دُمباوَند و در کتاب جغرافیای موسی خورنی دُمباوَند آمده که ریشه در نام پهلوی آن دارد. [ ۶] دماوند در مورد کوه به از دم زبان پهلوی به معنی گرما یا بخار و گاز است و وند که پسوند نسبت است تشکیل شده است و دارای معنی ظرفی که دارای گرما یا بخار است می باشد اما دربارهٔ نام گذاری شهر می توان گفت که دمب، دمبال، دما و دمال به علاوه آوند یا وند به معنای شهری است که دنباله ظرف یا دنباله کوه واقع شده است؛ بنابراین اگرچه نام کوه و شهر یکی است ولی دارای بار معنایی متفاوت می باشد. دماوند برای کوه به معنی ظرف آتش یا دارنده آتش یا بخار و برای شهر به معنی دنباله ظرف یا دنباله کوه واقع شده می باشد. این شهر از گذشته تا به امروز بر دامنه کوه واقع شده است. [ ۷]
دربارهٔ این نام کسروی عقیده دارد که:
«دماوند و نهاوند شباهت زیادی به یکدیگر دارند: هر دو از دو کلمه ترکیب یافته و در کلمه وند در آخر شریک و یکسان می باشند، به علاوه در نام گذاری این دو آبادی دوری و نزدیکی را نسبت به جایی یا شهری میزان گرفته اند و آنچه که نزدیک بوده نهاوند و آن دیگری را دماوند گفته اند و نها یعنی پیش و روبرو و دما یعنی پشت و دنبال؛ بنابراین نهاوند یعنی شهر و آبادی یا قلعه ایستاده در پیش رو و دماوند یعنی شهر و آبادی یا قلعه ایستاده در دنبال و پشت»[ ۸]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنام دماوند نامی کهن است که در طول تاریخ دچار دگرگونی های بسیار گشته است. در کارنامه اردشیر بابکان به صورت دنباوند و در کتیبه های ساسانی چون کتیبهٔ شاپور اول در نقش رستم و کتیبهٔ نرسی در پایکولی به صورت دُمباوَند و در کتاب جغرافیای موسی خورنی دُمباوَند آمده که ریشه در نام پهلوی آن دارد. [ ۶] دماوند در مورد کوه به از دم زبان پهلوی به معنی گرما یا بخار و گاز است و وند که پسوند نسبت است تشکیل شده است و دارای معنی ظرفی که دارای گرما یا بخار است می باشد اما دربارهٔ نام گذاری شهر می توان گفت که دمب، دمبال، دما و دمال به علاوه آوند یا وند به معنای شهری است که دنباله ظرف یا دنباله کوه واقع شده است؛ بنابراین اگرچه نام کوه و شهر یکی است ولی دارای بار معنایی متفاوت می باشد. دماوند برای کوه به معنی ظرف آتش یا دارنده آتش یا بخار و برای شهر به معنی دنباله ظرف یا دنباله کوه واقع شده می باشد. این شهر از گذشته تا به امروز بر دامنه کوه واقع شده است. [ ۷]
دربارهٔ این نام کسروی عقیده دارد که:
«دماوند و نهاوند شباهت زیادی به یکدیگر دارند: هر دو از دو کلمه ترکیب یافته و در کلمه وند در آخر شریک و یکسان می باشند، به علاوه در نام گذاری این دو آبادی دوری و نزدیکی را نسبت به جایی یا شهری میزان گرفته اند و آنچه که نزدیک بوده نهاوند و آن دیگری را دماوند گفته اند و نها یعنی پیش و روبرو و دما یعنی پشت و دنبال؛ بنابراین نهاوند یعنی شهر و آبادی یا قلعه ایستاده در پیش رو و دماوند یعنی شهر و آبادی یا قلعه ایستاده در دنبال و پشت»[ ۸]
wiki: دماوند (شهر)
پیشنهاد کاربران
شرکت آب های معدنی دماوند در زمینهٔ تولید آب بسته بندی شده و تولید نوشابهٔ گازدار در ایران فعالیت می کند.
سال ۱۳۵۲ شرکت پریه فرانسه پس از بررسی چشمه های معدنی در ایران، سفره زیرزمینی چشمه اعلا را با توجه به خصوصیات آب آن تأیید و برای اولین بار در ایران اقدام به احداث کارخانه بسته بندی آب نمود. سال ۱۳۵۶ آب معدنی دماوند به مرحلهٔ تولید رسید.
... [مشاهده متن کامل]
شرکت آب معدنی دماوند در سال ۱۳۸۶ با هدف تولید بیشتر، به خرید و نصب خط تولید جدید ساخت کرونس آلمان اقدام کرد. این خط تولید خودکار با ظرفیت ۳۶هزار بطری در ساعت راه اندازی شد. سال ۱۳۷۷ شرکت آب های معدنی دماوند همکاری با ویشی را آغاز کرد. سال ۱۳۸۶ ویشی تمام سهام خود را به شرکت دنون فرانسه واگذار کرد. سال ۱۳۸۶ شرکت آب های معدنی دماوند اقدام به خرید و نصب خط تولید جدید با ظرفیت تولید ۳۶۰۰۰ بطری در ساعت نمود.
شرکت آب های معدنی دماوند هم اکنون چهل درصد از بازار مصرف آب بسته بندی را در اختیار دارد. این شرکت دارای استاندارد ملی ایران و استاندارد بین المللی ایزو سیستم مدیریت محیط زیست، سیستم مدیریت کیفیت، سیستم مدیریت ایمنی غذایی است.
بررسی کیفیت آب دماوند توسط دستگاه های مجهز کنترل کیفی بررسی می شوند. به این ترتیب که روزانه ۵۰ مرحله آزمایش کیفی روی تمامی محصولات انجام می شود.
محصولات دماوند به کمک سیستم فیلتراسیون پیشرفته و پس از عبور از شش مرحله مختلف، تولید می شود.
شرکت دماوند تا کنون موفق شده است گواهی نامه از سوی سازمان ملی استاندارد، گواهی تأیید سلامت از سوی سازمان غذا و دارو، سیستم مدیریت کیفیت 2008:ISO9001، سیستم مدیریت ایمنی غذائی 2005:ISO ۲۲۰۰۰، سیستم حفاظت از محیط زیست 2004:ISO ۱۴۰۰۱ و همچنین گواهینامه سلامت و ایمنی موادغذایی HACCP دریافت نماید.
• آب آشامیدنی دماوند در ۵ نوع بسته بندی مختلف روانه بازار می شود: بطری خانواده ( یک و نیم لیتری ) ، بطری ورزشی ( ۸۲۰ میلی لیتری ) ، بطری هر روز ( نیم لیتری ) ، بطری بچه ها ( ۳۵۰ میلی لیتر ) و بطری جیبی ( ۲۹۶ میلی لیتر )
• آب گازدار دماوند در دو اندازه ۱/۲۵۰ لیتری و ۳۳۰ میلی لیتری ( از ابتدای ۱۳۹۱ تولید نمی شود )
• نوشابهٔ گازدار تاپسیا پرتقالی، تاپسیا تروپیکال، تاپسیا لیمویی، تاپسیا کولا - در دو اندازه ۱/۲۵۰ لیتری و ۳۰۰ میلی لیتر ( ازابتدای ۱۳۹۱ تولید نمی شود )
سال ۱۳۵۲ شرکت پریه فرانسه پس از بررسی چشمه های معدنی در ایران، سفره زیرزمینی چشمه اعلا را با توجه به خصوصیات آب آن تأیید و برای اولین بار در ایران اقدام به احداث کارخانه بسته بندی آب نمود. سال ۱۳۵۶ آب معدنی دماوند به مرحلهٔ تولید رسید.
... [مشاهده متن کامل]
شرکت آب معدنی دماوند در سال ۱۳۸۶ با هدف تولید بیشتر، به خرید و نصب خط تولید جدید ساخت کرونس آلمان اقدام کرد. این خط تولید خودکار با ظرفیت ۳۶هزار بطری در ساعت راه اندازی شد. سال ۱۳۷۷ شرکت آب های معدنی دماوند همکاری با ویشی را آغاز کرد. سال ۱۳۸۶ ویشی تمام سهام خود را به شرکت دنون فرانسه واگذار کرد. سال ۱۳۸۶ شرکت آب های معدنی دماوند اقدام به خرید و نصب خط تولید جدید با ظرفیت تولید ۳۶۰۰۰ بطری در ساعت نمود.
شرکت آب های معدنی دماوند هم اکنون چهل درصد از بازار مصرف آب بسته بندی را در اختیار دارد. این شرکت دارای استاندارد ملی ایران و استاندارد بین المللی ایزو سیستم مدیریت محیط زیست، سیستم مدیریت کیفیت، سیستم مدیریت ایمنی غذایی است.
بررسی کیفیت آب دماوند توسط دستگاه های مجهز کنترل کیفی بررسی می شوند. به این ترتیب که روزانه ۵۰ مرحله آزمایش کیفی روی تمامی محصولات انجام می شود.
محصولات دماوند به کمک سیستم فیلتراسیون پیشرفته و پس از عبور از شش مرحله مختلف، تولید می شود.
شرکت دماوند تا کنون موفق شده است گواهی نامه از سوی سازمان ملی استاندارد، گواهی تأیید سلامت از سوی سازمان غذا و دارو، سیستم مدیریت کیفیت 2008:ISO9001، سیستم مدیریت ایمنی غذائی 2005:ISO ۲۲۰۰۰، سیستم حفاظت از محیط زیست 2004:ISO ۱۴۰۰۱ و همچنین گواهینامه سلامت و ایمنی موادغذایی HACCP دریافت نماید.
• آب آشامیدنی دماوند در ۵ نوع بسته بندی مختلف روانه بازار می شود: بطری خانواده ( یک و نیم لیتری ) ، بطری ورزشی ( ۸۲۰ میلی لیتری ) ، بطری هر روز ( نیم لیتری ) ، بطری بچه ها ( ۳۵۰ میلی لیتر ) و بطری جیبی ( ۲۹۶ میلی لیتر )
• آب گازدار دماوند در دو اندازه ۱/۲۵۰ لیتری و ۳۳۰ میلی لیتری ( از ابتدای ۱۳۹۱ تولید نمی شود )
• نوشابهٔ گازدار تاپسیا پرتقالی، تاپسیا تروپیکال، تاپسیا لیمویی، تاپسیا کولا - در دو اندازه ۱/۲۵۰ لیتری و ۳۰۰ میلی لیتر ( ازابتدای ۱۳۹۱ تولید نمی شود )
با سپاس از نظر دوستان شعر زیبای� دماوند� سروده �منوچهر پازوکی� را به حضورتان تقدیم میکنم
شعر دماوند سروده منوچهر پازوکی با تخلص �شاهین� ۱۳۵۰
بر بامِ بلندِکوه البرز بنشسته زنِ سپید مویی
افشانده سپید مو به هر سو چشمش به ره کسی است گویی
... [مشاهده متن کامل]
از روزنِ سقفِ لاجوردی خورشید بر او نظاره می کرد
پیراهنِ نازکِ حریرش با تیغِ نگاه پاره می کرد
از شوخیِ گاهگاهِ خورشید خیسش ز عرق تَن و جیین بود
پیرانه سری و عشقبازی زین مسأله سخت شرمگین بود
با چادرِ ابر روی خود را پوشاندِه به ناز و دلربایی
تا نَنگَردش به شوخ چشمی بازیگر چنبر طلایی
چندی چو از این میانه بگذشت از دامنِ کوه و بسترِ سنگ
برداشت سَر و برون شد از خاک یک لاله ی سرخِ آتشین رنگ
نوشیده ز شیرِ دایه ی ابر پرورده به گاهواره ی باد
وانگه ز غرورِ نوجوانی با کوه زبانِ شِکوه بگشاد
کز چیست تُو را چنین بزرگی من را ز چه روست این زبونی
بنشسته بر این رواق چندی با گردش روزگار چونی؟
هر شام به گوشِ ماه گردون سرگرم به گفتن چه رازی؟
با مِهرِ بلندِ آسمان ها از چیست که نَردِ عشق بازی؟
این گفته ز روی دل برآید گر می شنوی ز جان خروشی
من در غمِ عشق داغدارم تو پیرهنِ سپید پوشی؟
ناگَه ز ستیغِ کوه برخاست فریاد چو تندرِ بهاران
آهی به لطافتِ مِه صبح اشکی به صفایِ چشمه ساران
می گفت که ای یگانه فرزند من مادرِ پیرِ روزگارم
بس غنچه نو شکفته چون تو روییده و خُفته در کنارم
آموختم از زمانه بسیار بیهوده چه می دهی تو پندم
آماج بَلا گرفت ایام بیرون ز شمار چون و چندم
آنگه که مرا ز اخگرِ عشق شوری به دل آتشی به سَر بود
کی از برِ تلخِ عشقِ شیرین فرهادِ زمانه را خبر بود
از آهِ منِ سپید پوش است اشکی که به چشمِ ژاله باشد
وز سوزِ درونِ آتشینم داغی که به رویِ لاله باشد
شرمنده گُل از گزافه گویی خَم گشتهِ و سَر بَر آستان کرد
تا دیده نیفتدش بِدو پیر رو در پسِ برگ ها نهان کرد
در گرمی نیمروز خرداد این قصه ز دوستی شنیدم
کردم نِگَهی به سوی البرز از پنجره ی اتاق دیدم
در زیرِ سپهرِ لاجوردی با سادگی و گشاده رویی
بر بامِ بلندِ کوهِ البرز
بنشسته زن سپید مویی
شعر دماوند سروده منوچهر پازوکی با تخلص �شاهین� ۱۳۵۰
بر بامِ بلندِکوه البرز بنشسته زنِ سپید مویی
افشانده سپید مو به هر سو چشمش به ره کسی است گویی
... [مشاهده متن کامل]
از روزنِ سقفِ لاجوردی خورشید بر او نظاره می کرد
پیراهنِ نازکِ حریرش با تیغِ نگاه پاره می کرد
از شوخیِ گاهگاهِ خورشید خیسش ز عرق تَن و جیین بود
پیرانه سری و عشقبازی زین مسأله سخت شرمگین بود
با چادرِ ابر روی خود را پوشاندِه به ناز و دلربایی
تا نَنگَردش به شوخ چشمی بازیگر چنبر طلایی
چندی چو از این میانه بگذشت از دامنِ کوه و بسترِ سنگ
برداشت سَر و برون شد از خاک یک لاله ی سرخِ آتشین رنگ
نوشیده ز شیرِ دایه ی ابر پرورده به گاهواره ی باد
وانگه ز غرورِ نوجوانی با کوه زبانِ شِکوه بگشاد
کز چیست تُو را چنین بزرگی من را ز چه روست این زبونی
بنشسته بر این رواق چندی با گردش روزگار چونی؟
هر شام به گوشِ ماه گردون سرگرم به گفتن چه رازی؟
با مِهرِ بلندِ آسمان ها از چیست که نَردِ عشق بازی؟
این گفته ز روی دل برآید گر می شنوی ز جان خروشی
من در غمِ عشق داغدارم تو پیرهنِ سپید پوشی؟
ناگَه ز ستیغِ کوه برخاست فریاد چو تندرِ بهاران
آهی به لطافتِ مِه صبح اشکی به صفایِ چشمه ساران
می گفت که ای یگانه فرزند من مادرِ پیرِ روزگارم
بس غنچه نو شکفته چون تو روییده و خُفته در کنارم
آموختم از زمانه بسیار بیهوده چه می دهی تو پندم
آماج بَلا گرفت ایام بیرون ز شمار چون و چندم
آنگه که مرا ز اخگرِ عشق شوری به دل آتشی به سَر بود
کی از برِ تلخِ عشقِ شیرین فرهادِ زمانه را خبر بود
از آهِ منِ سپید پوش است اشکی که به چشمِ ژاله باشد
وز سوزِ درونِ آتشینم داغی که به رویِ لاله باشد
شرمنده گُل از گزافه گویی خَم گشتهِ و سَر بَر آستان کرد
تا دیده نیفتدش بِدو پیر رو در پسِ برگ ها نهان کرد
در گرمی نیمروز خرداد این قصه ز دوستی شنیدم
کردم نِگَهی به سوی البرز از پنجره ی اتاق دیدم
در زیرِ سپهرِ لاجوردی با سادگی و گشاده رویی
بر بامِ بلندِ کوهِ البرز
بنشسته زن سپید مویی
دماوند و نهاوند لری هستند
دما در لری به معنای عقب
نها در لری به معنای جلو
وند هم یک پسوند پارسی هست
دما در لری به معنای عقب
نها در لری به معنای جلو
وند هم یک پسوند پارسی هست
دماوند یعنی خواستنی یعنی تماشایی. کلمه demavand یعنی خواستگاری. کلمه demo یعنی نمایشی. کلمه demand یعنی تقاضا. این کلمات یک کلمات مشترک جا مانده از قدیم در زبانهای امروزی است. کلمه democracy نیز یعنی یک
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
حکومت مورد تقاضای مردم. کلمه Diamond که به مفهوم الماس در زبان فارسی ترجمه شده نیز یعنی تماشایی و خواستنی و با ارزش.
دم و آواند دو کلمه است دیگه خیلی ساده همینطور هم هست دم و آواند یکی هست نسبتا همه جای کوه یک نوع هسش دم و آواند مثل آستر و رو میمونه
تلفظ باستانی نام دماوند " تَماوَنت " بوده
که اشاره به افسانه مرگ طهمورث در اوستا دارد
طبق اوستا ، طهمورث در سیُمین سال حکومتش
سوار بر گرده اهریمن ، از کوه دماوند بالا رفت
و قله را فتح نمود ، اما سپس هنگام بازگشتن
... [مشاهده متن کامل]
و پایین آمدن از سراشیب کوه ،
اهریمن طهمورث را محکم به زمین کوبید
و طهمورث درجا از پا درآمد
تلفظ اوستایی باستانی نام طهمورث
" تَخمؤاروپا " یا " تَماروپا " است و
لقب وی دیوبند و " ویوَهوَنت " است
و " وَند " تغییر یافته وَنت به معنای بند است
تَماوَنت یعنی : بند طهمورث !
چه بسا که یکی از دلایل
به زنجیر کشیدن ضحاک در دماوند
شستن نحوست و جبران بدنامی و پیشینه بد آنست
که اشاره به افسانه مرگ طهمورث در اوستا دارد
طبق اوستا ، طهمورث در سیُمین سال حکومتش
سوار بر گرده اهریمن ، از کوه دماوند بالا رفت
و قله را فتح نمود ، اما سپس هنگام بازگشتن
... [مشاهده متن کامل]
و پایین آمدن از سراشیب کوه ،
اهریمن طهمورث را محکم به زمین کوبید
و طهمورث درجا از پا درآمد
تلفظ اوستایی باستانی نام طهمورث
" تَخمؤاروپا " یا " تَماروپا " است و
لقب وی دیوبند و " ویوَهوَنت " است
و " وَند " تغییر یافته وَنت به معنای بند است
تَماوَنت یعنی : بند طهمورث !
چه بسا که یکی از دلایل
به زنجیر کشیدن ضحاک در دماوند
شستن نحوست و جبران بدنامی و پیشینه بد آنست
این واژه در سنسکریت دماوندو dam�vandu بوده که از سه بخش ساخته شده: dam - �van - du و دَم یعنی خانه، سرا، آوَن یعنی گیرایی داشتن و du به معنی خواهش بوده که روی هم به معنی سرای گیرا، خانه ی دلنشین یا جایی
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
که به خاطر گیرایی بسیارش انسان آرزوی بودن در آن جا را دارد بوده است. ( Williams Monier Monier. A Sanskrit - Englishe Distionary. Oxford 1964 ) از این رو می توان گفت که نخست نام روستای دماوند بوده ( که امروزه شهرستان دماوند است ) و مردم آن جا نام روستای خود را بر روی آن کوه نهاده اند. برخی گویند که دماوند از دو بخش دما وند ساخته شده و دما را به معنی رودخانه در پهلوی گرفته اند؛ ولی رودخانه در زبان پهلوی این واژه هاست که دما در میان آنها نیست: تِجِرا ( که تجریش از همین واژه است ) ، تاچان، تَچَرُمان، رُت، رُتخانَک، رُتَک، رُد، رُس، زَهاپ، ناوتاک، وَز. ( فرهنگ واژه های پهلوی، دکتر بهرام فره وشی ) *** فانکو آدینات 09163657861
با سلام . کلمه دماوند کلمه ای مازندرانی با لهجه آملی است. دال با کسره یعنی دو، ما همون ماه است و وند به آملی ون و به معنا بند است. یعنی محلی که دو ماه در سال بسته است و قابل تردد نیست.
ریشه در زبان لکی و لری داره دماوند یعنی کوهی که در پشت سر ایستاده نوا یعنی پیش دوما یعنی پشت ودر زمان هخامنشیان نامگذاری شده مناطقی مثل هویر هم داره اطراف دماوند که درزبان لکی و لری یعنی خورشید
چهارمین کوه بزرگ آتشفشان در شمال شرقی تهران
معنیه قله ی دماوند
تقویم جلالی
هرساله کوردها در دماوند گردهم میایند و کشته شدن ضحاک رو جشن میگردند. . . . .
دماوند = عقب ، انتها . مرز بین پهلوی زبانها و جهنم ( تون و توس )
هرساله کوردها در دماوند گردهم میایند و کشته شدن ضحاک رو جشن میگردند. . . . .
دماوند = عقب ، انتها . مرز بین پهلوی زبانها و جهنم ( تون و توس )
دماوند کوهی در استان مازندران در شمال ایران و جنوب دریای خزر است و نزدیک به ۶۰۰۰ متر ارتفاع دارد و بلند ترین کوه ایران است و در ۲۶ کیلومتری شهرستان دماوند قرار دارد. و ۶۹ کیلو متری تهران قرار دارد و بعد از توچال نزدیک ترین قله به تهران است!
... [مشاهده متن کامل]
این قله در صورت نبود مانع از شهرستان دماوند به خوبی قابل مشاهده و منظره بسیار خوبی دارد البته در قسمتی از این شهرستان به خاطر وجود تپه هایی این قله معلوم نیست!
قله دماوند در صورت هوا پاک و نبود مانع از شهر هایی همچون تهران، کرج و قم نیز دیده میشود.
از ما در کوهی بلند قرار بگیریم از چند استان می توانیم این قله زیبا را ببینیم! این استان ها عبارتند از:
استان مازندران
استان تهران
استان البرز
استان قم
شرق استان گیلان
شمال استان مرکزی
استان قزوین
غرب استان سمنان
شمال استان اصفهان
بخشی از استان یزد و نیز قسمتی از استان های گلستان و زنجان!
این قله از کوه های توچال و علم کوه و کرکس و شیرکوه نیز دیده میشود!
... [مشاهده متن کامل]
این قله در صورت نبود مانع از شهرستان دماوند به خوبی قابل مشاهده و منظره بسیار خوبی دارد البته در قسمتی از این شهرستان به خاطر وجود تپه هایی این قله معلوم نیست!
قله دماوند در صورت هوا پاک و نبود مانع از شهر هایی همچون تهران، کرج و قم نیز دیده میشود.
از ما در کوهی بلند قرار بگیریم از چند استان می توانیم این قله زیبا را ببینیم! این استان ها عبارتند از:
استان مازندران
استان تهران
استان البرز
استان قم
شرق استان گیلان
شمال استان مرکزی
استان قزوین
غرب استان سمنان
شمال استان اصفهان
بخشی از استان یزد و نیز قسمتی از استان های گلستان و زنجان!
این قله از کوه های توچال و علم کوه و کرکس و شیرکوه نیز دیده میشود!
دماوند:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " دماوند" می نویسد : ( ( ریختی کهنتر از آن دُنْباوند است ، به معنی کوهی است که دمه و دود از آن بر می خیزد . ) )
( ( همی تاختی تا دماوند کوه
کشان و دوان از پس اندر گروه ) )
... [مشاهده متن کامل]
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 292. )
این واژه از دو قسمت : دم / آوندساخته شده دم در آن به معنی دود و دم ( بخار ) می باشد آوند هم به معنی دارنده می باشد که در کل به معنی کوه دود خیز و کوهی که دود از آن بر می خیزد .
دکتر کزازی در مورد واژه ی " دماوند" می نویسد : ( ( ریختی کهنتر از آن دُنْباوند است ، به معنی کوهی است که دمه و دود از آن بر می خیزد . ) )
( ( همی تاختی تا دماوند کوه
کشان و دوان از پس اندر گروه ) )
... [مشاهده متن کامل]
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 292. )
این واژه از دو قسمت : دم / آوندساخته شده دم در آن به معنی دود و دم ( بخار ) می باشد آوند هم به معنی دارنده می باشد که در کل به معنی کوه دود خیز و کوهی که دود از آن بر می خیزد .
دما به لری یعنی عقب . وند هم پسوند اقوام لر مثل حسنوند. بیرانوند. سگوند. . . . یعنی انتهای قلمرو لرها. ابتداشم نهاوند بوده. نها به لری یعنی جلو. وندم پسوند اقوام لر. ابتدای قلمرو لرها
در زبان لری
دما::پایین. عقب. سرد
وند::انداخت.
دماوند::هوای پایین. هوای سرد. پایین انداخته
دما::پایین. عقب. سرد
وند::انداخت.
دماوند::هوای پایین. هوای سرد. پایین انداخته
ریشه در زبان تالشی ؛ "دمو" به فتح هر سه حرف به معنای عبور نکن و "ند" پسوند مصدری درنتیجه به معنای عبور نکردنی یا غیر قابل عبور میباشد
محلی که رودخانه دارد.
دما: در پهلوی به معنی رودخانه است.
وند: محل - اشکاوند دهی در نزدیکی اصفهان که اسم آن به معنی محل اشکها است.
دما: در پهلوی به معنی رودخانه است.
وند: محل - اشکاوند دهی در نزدیکی اصفهان که اسم آن به معنی محل اشکها است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)