دعوت قوم نوح به تقوا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دعوت قوم نوح به تقوا (قرآن). طبق آیات قرآن کریم حضرت نوح (علیه السّلام) قوم خود را به رعایت تقوا و پرهیز از گناه دعوت کرده است.
در اینجا دعوت دلسوزانه نوح (علیه السّلام) از قومش، برای رعایت تقوا و پرهیز از گناه را بیان می کند:«ولقد ارسلنا نوحـا الی قومه فقال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره افلا تتقون؛ و ما نوح را بسوی قومش فرستادیم؛ او به آنها گفت: ای قوم من! خداوند یکتا را بپرستید، که جز او معبودی برای شما نیست! آیا (از پرستش بتها) پرهیز نمی کنید؟!»«اذ قال لهم اخوهم نوح الا تتقون• فاتقوا الله واطیعون؛ هنگامی که برادرشان نوح به آنان گفت: آیا تقوا پیشه نمی کنید؟!• تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمایید!»«انا ارسلنا نوحـا الی قومه ان انذر قومک من قبل ان یاتیهم عذاب الیم• ان اعبدوا الله واتقوه واطیعون؛ ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و گفتیم: قوم خود را انذار کن پیش از آنکه عذاب دردناک به سراغشان آید!•...• که خدا را پرستش کنید و از مخالفت او بپرهیزید و مرا اطاعت نمایید!»
دعوت به عبادت الهی
در داستان های نوح در تفسیر سوره هود گذشت که آن جناب اولین پیغمبر از پیامبران اولو العزم است که دارای کتاب و شریعت اند و به سوی عموم بشر مبعوث شده و به دعوت به توحید و نفی شرک قیام نموده اند. پس مراد از کلمه قومه، امت آن جناب است که عموم اهل عصر آن جنابند.جمله: اعبدوا الله ما لکم من اله غیره، دعوت به سوی پرستش خدا و ترک پرستش آلهه غیر خدا است، چون وثنی ها غیر خدا از ملائکه و جن و مقدسین را می پرستیدند و برای آنها ادعای الوهیت می کردند، یعنی آنها را معبود می دانستند نه خدا را.بعضی از مفسرین گفته اند: معنای: اعبدوا الله، این است که تنها خدا را بپرستید، هم چنان که آیه: الا تعبدوا الا الله، که در سوره هود است این معنا را روشن می کند. و اگر در آیه مورد بحث جمله را مقید به قید نکرد و نفرمود: فقط خدا را عبادت کنید، برای این است که بفهماند اصلا عبادت تنها عبادت خدا است و عبادت غیر خدا و شرک ورزیدن به کلی عبادت نیست.ولی مفسر مزبور غفلت و یا فراموش کرده که وثنی ها اصلا خدای سبحان را عبادت نمی کنند، چون عبادت را عبارت می دانند از توجه عابد به معبود، و خدای سبحان را به خاطر اینکه دیدنی نیست بزرگتر از آن می دانند که توجهی یا عملی متوجه او شود. پس وجه صحیح آن است که بندگان در عبادت خود متوجه خواص از مخلوقات او مانند ملائکه و امثال ایشان شوند، تا آنان واسطه و شفیع ایشان شوند، و آنان را به درگاه خدا نزدیک کنند علاوه بر این، به زعم مشرکین عبادت به خاطر تدبیر عالم، و در مقابل آن است، و تدبیر عالم واگذار به ملائکه و امثال ایشان شده، پس معبود و ارباب هم همانهایند، نه خدا.از اینجا معلوم می شود اگر به مذهب وثنی ها جایز باشد که خدا عبادت شود دیگر غیر خدا را عبادت نخواهند کرد، برای اینکه وثنی مذهبان تردیدی ندارند در اینکه رب الارباب و پدید آورنده همه رب ها و همه عالم تنها خدا است و اگر عبادت خدا جایز باشد قهرا عبادت غیر او جایز نخواهد بود. لیکن همانطور که گفتیم بت پرستان عبادت خدا را درست نمی دانند، دلیلش هم بیان شد. پس اینکه نوح علیه السّلام به امت بت پرست خود فرمود: اعبدوا الله، در معنای این است که فرموده باشد: اعبدوا الله وحده، تنها خدای را بپرستید، هم چنان که در سوره هود در جمله:الا تعبدوا الا الله اینطور فرموده بود. و جمله: ما لکم من اله غیره، هم در معنای این است که فرموده باشد: برای شما معبودی غیر خدا نیست، چون که غیر از خدا ربی که مدبر امور عالم و امور شما باشد نیست، تا او را به امید خیرش و ترس از غضبش بپرستید.و اینکه با فاء تفریع فرمود: افلا تتقون، معنایش این است که وقتی برای شما ربی نباشد که مدبر امور شما باشد، پس با این حال باز هم از خدا نمی ترسید و از عذاب او بیم نمی دارید؟ که غیر او را می پرستید؟.
سفارش های نوح به قومش
در جمله: ان اعبدوا الله، ایشان را به توحید در عبادت می خواند، چون مردم نوح بت پرست بودند، و مذهب وثنیت (بت پرستی) داشتند، که اجازه نمی دهد مردم خدای تعالی را بپرستند، نه به تنهایی، و نه با غیر، بلکه تنها مجازند با پرستش بتها ارباب بت ها را بپرستند، تا آن ارباب که مستقیما خدا را می پرستند، نزد خدا شفاعت ایشان کنند در حقیقت عبادت پرستندگان خود را روی عبادت خود نهاده تحویل خدا دهند و اگر این مذهب اجازه پرستش خدای تعالی را می داد حتما خدا را به تنهایی می پرستیدند، پس دعوت چنین مردمی به عبادت خدا در حقیقت دعوت به توحید در عبادت است.و جمله: و اتقوه، دعوتشان را به اجتناب از گناهان کبیره و صغیره است، یعنی شرک و پایین تر از شرک، و انجام اعمال صالحه ای که انجام ندادنش گناه است.و جمله: و اطیعون، دعوتشان به اطاعت از خودش است، و اطاعتشان از او مستلزم این است که رسالتش را تصدیق نموده، معالم دین خود را و دستور یکتاپرستی را از او بگیرند، و این دستورات را سنت حیاتی خود قرار دهند. پس جمله: ان اعبدوا الله و اتقوه و اطیعون، ایشان را به اصول سه گانه دین دعوت می کند. جمله اول یعنی: و اعبدوا الله، به توحید، و جمله: و اتقوه، به تصدیق معاد که اساس تقوی است دعوت می کند، چون اگر معاد و حساب و جزای آن نبود، تقوای دینی معنای درستی نمی داشت، و جمله: و اطیعون، به تصدیق اصل نبوت که همان اطاعت بی چون و چرا است می خواند. از خدا بترسید و تقوا پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید، که اطاعت من اطاعت خدا است (فاتقوا الله و اطیعون). این تعبیر نشان می دهد که نوح (علیه السلام) سابقه ممتدی از امانت در میان قوم خود داشت و او را با این صفت والا می شناختند لذا می گوید: به همین دلیل من در ادای رسالت الهی امینم و خیانتی از من نخواهید دید. مقدم داشتن تقوا بر اطاعت به خاطر این است که تا ایمان و اعتقادی نسبت به الله و ترس از او در میان نباشد، اطاعت از فرمان پیامبرش صورت نخواهد گرفت.

پیشنهاد کاربران

بپرس