درد ( dord ) : آنچه که از مایعاتی چون سرکه، آبغوره، آبلیمو در ظرف ته نشین می شود که آن را در شهرستان بهاباد لُرتی ( lorti ) می نامند.
کردی کرمانجی
ژان:درد
دُرد : ته نشست شراب
دَرد یکی از زیباترین واژه های پارسی است. تشنجی که در زبان ایجاد می کنه احساس درد رو در بدن برمی انگیزه.
دَرد در زبان کُردی دَر = بیرون د = میاد معنی: از بیرون میاد
مرضی که وارد بدن میشه
درمان = دَر بیرون مان = بمان بیرون بمان
مرضی که از بدن خارج شد ، علاج شد
بلا
زجر
گلوگیر
سیه روزی
عذاب
رنج
واژه درد
معادل ابجد 208
تعداد حروف 3
تلفظ dard
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: dart]
مختصات ( دُ رْ دْ ) ( اِ. )
آواشناسی dard
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع فرهنگ فارسی معین
لغت نامه دهخدا
کُردی: ژان، اِیش، دَرد
اثر
کشتهٔ غمزهٔ تو شد حافظ ناشنیده پند
تیغ سزاست هر که را درد، سخن نمی کند
مفهوم: کسی که نصیحت تو مغزش اثر نکرد سزاوار زیان است.
درد یعنی
رنج کشیدن
یعنی سختی
آزاز و اذیت
هرکی علمش بیشتر؛ دردش عمیقتر.
هرکی أحمقتر؛ زندگیش راحتر وثروتمنتر. ( وخودش زرنگ میدانه! )
یه دانشمند ( نه أداء عالِم را درمیارد ) معرفی کن؛ پولدار وزندگی راحت داشت!
این ابزارها برای راحتی:
بی خیال
... [مشاهده متن کامل]
به من چه
چرا من
اول دیگران انجام بدن تا من
که چی
چی شد مگه
خوابیدن با شکم سیر
. . . .
ناخوشی
سختی
درد در زبان فاخر لکی ژان یا دَژین
اینجی و آغری و گاهی سانجی در تورکی
دکتر کزازی
درد از ذْرَته در اوستایی که با میانجی دَرْت در پهلوی و درد در پارسی به روزگاران ِسپسین رسیده است
درد بی درمون چی میشه
یامان
الم. . . .
یا حق
درد ( dord ) ته مانده شراب است. و آن آخر راه سالک است که مستی آن چون از وحدت وجود است با مستی هیچ چیز دیگر قابل مقایسه نیست. هو
https://www. aparat. com/v/UEMSk/استاد_شهرام_ناظری___گل_صد_برگ_/_آلبوم
به درد چیزی/کسی خوردن
در ترکی تورتا می گویدن ماده ای است که از حرارت دادن کره و به اصتلاح در درست کردن روغن حیوانی از کره به دست می اید که خوشمزه می شود و بعضی از طعام ها از آن پخته می شوند
تعب، الم، بیماری، تالم، داء، رنج، سوز، سوزش، عارضه، کسالت، مرض، ناخوشی، وجع | بقایا، تفاله، ته نشست، ثفل، راسب، رسوب
درد به ترکی: " قادا " ، " آغری " ، " اینجیمَک "
بدنم درد می کند. = بدنیم آغری ییر. = بدنیم آغریر. بدنیم اینجی ییر. بدنیم اینجیر.
دردت به جونم. = قادان جانیما. = قادان آلیم. = قادایین آلیم. = آغرین جانیما. = آغری یین جانیما = آغرین آلیم. = آغری یین آلیم.
نوعی إحساس ناخوش آیند که نشان نامطلوبی در بدن است، از ألطاف خفیه خدای حکیم.
عارضه، علت
درد و منت:/dardomennat/در گویش شهرستان بهاباد به درد و رنج و درد و سختی گفته می شود درد و منت در اصل درد و محنت بوده و محنت/mehnat/ به معنای رنج و سختیست.
لرت ته شراب را دُرد گویند . برخی گویند اندک شراب ته پیاله شراب را گویند
تعب
رنج
الم
بیماری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٢)