خیام
/xayyAm/
مترادف خیام: خیمه باف، خیمه دوز
برابر پارسی: چادر دوز
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: خیمه، چادر دوز، خیمه فروش، نام حکیم عمر خیام نیشابوری فیلسوف، ریاضی دان، منجم و شاعر نامدار ایران، ( اَعلام ) حکیم عمر خیام نیشابوری فیلسوف، منجم و شاعر نامدار ایران در قرن هجری، که به خاطر رباعیهایش شهرت دارد، همچنین او را از تدوین کنندگان زیج ملکشاهی و تقویم جلالی می دانند
برچسب ها: اسم، اسم با خ، اسم پسر، اسم عربی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
خیام. ( ع اِ ) ج ِ خیمه. خیمه ها. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). چادرها. سراپرده ها :
باغ پرخیمه های دیبا گشت
زندوافان درون شده بخیام.
فرخی.
این چه خرگه چه تتق این چه خیام است اینجاچتر مه رایت خور ظل غمام است اینجا.
نظام قاری.
خیام. [ خ َی ْ یا ] ( ع ص ) چادردوز. خیمه دوز. ( از ملخص اللغات حسن خطیب ) ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). || خیمه فروش. ( انساب سمعانی ).
خیام. [ خ َی ْ یا ] ( اِخ ) شهرت و لقب و تخلص ابوالفتح و بقولی ابوحفص غیاث الدین عمربن ابراهیم نیشابوری است و او را خیامی نیز می نامند [ متوفی بین 515 - 517 هَ. ق. ]. او حکیم وریاضی دان و شاعر معروف ایران در قرن پنجم و ششم هَ. ق. است. سبب شهرت او به خیام درست معلوم نیست و احتمال داده اند که پدرش خیمه دوز بوده است. تفصیل زندگی او نیز با روایات افسانه آمیز مخلوط گشته است. بموجب این روایات ، او در کودکی با خواجه نظام الملک و حسن صباح همشاگرد بوده است و این خبر بسیار مستبعد است ؛ همچنین وی را در امر تهیه زیج ملکشاهی ( 467 هَ. ق. ) در شمار سایر دانشمندان ذکر کرده اند که خالی از اشکال نیست. قدیمترین مآخذی که ذکر او در آنها آمده است غیر از یک نامه منسوب به سنائی غزنوی کتاب میزان الحکمه عبدالرحمن خازنی و چهارمقاله نظامی عروضی و تتمه صوان الحکمه ابوالحسن بیهقی است. خیام بنابر مشهور در عراق و خراسان سفر کرد و غالباً بتدریس حکمت و مطالعه در علوم ریاضی اشتغال داشت. از جمله آثاروی رساله ای در جبر و مقابله و رساله ای فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس و همچنین مختصری در طبیعیات و رساله ای در وجود و رساله ای در کون و تکلیف است ؛ در تذکره ها چند رساله دیگر به او نسبت داده اند و از آنجمله است نوروزنامه که در صحت انتساب آن بدو تردید کرده اند و غیر از اینها چند شعر عربی و تعدادی رباعی فارسی است. در هر صورت هرچند شهرت بخل او در تعلیم ظاهراً اساسی ندارد اما محقق است که وی پرگویی را دوست نمیداشته چه نه بتألیف کتابهای مفصل پرداخته و نه شاگردان معروفی دارد. حتی رباعیهای بدیع و لطیف فارسی و مشهور خود را زیاد نگفته و احتمال دارد که بسبب اشتغال به علم و حکمت تا حدی شاعری را دون شأن خود میدانسته است مضافاً به اینکه در قدیم نیز شهرت او بشاعری نبوده است. چنانکه معاصر وی نظامی عروضی سمرقندی با آنکه به وی ارادتی داشته است و از او با احترام و تقدم در علم نجوم نام می برد، از شاعری او سخنی نمیگوید، در حالی که اگر خیام را رباعی مشهور بود و یا به شاعری شهرت داشت ، قاعدةً باید نظامی این دقیقه را فرونگذارد. باری در باب رباعیات منسوب به خیام و اینکه چه مقدار از این رباعیات از او است و چه مقداربنام اوست بین محققان قرن حاضر اختلاف است تا آنجا که تنی چند انتساب این رباعیات را به حکیم عمرخیام منکر شده اند! و خیام ریاضی دان و خیام شاعر را دو تن پنداشته اند اما برخلاف این تصور، از قدیمترین مآخذ که در آنها از رباعیات خیام ذکری رفته است تاریخ الحکماء شهرزوری و مرصادالعباد نجم الدین رازی است و پس از آن جهانگشای جوینی و تاریخ گزیده و مونس الاحرار را می توان ذکر کرد اگر چه در کتب قدیمتر هم اشارات بشعر فارسی او هست. از رباعیات خیام که آن همه باعث شهرت اوشده تاکنون نسخه جامع و کامل موثقی در دست نیست و بسیاری از آنچه بدو منسوب می باشد مجهول و منحول است و به این جهت در تعداد واقعی رباعیات او جای بحث است و از قرن نهم و دهم هجری قمری تعداد این رباعیات درنسخ مختلف روبفزونی نهاده است و بجهات مختلف هر رباعی مجهول القائلی را که مضمونش با بعضی سخنان خیام مناسبت داشته به او نسبت داده اند چندانکه تعداد رباعیات منسوب به او که در مجموع مآخذ نسبةً قدیم به سیصدرباعی نمی رسد رفته رفته از هزار نیز تجاوز می کند.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
جمع خیمه
( اسم ) جمع خیمه خیمه ها چادر ها سراپرده ها.
یکی از آثار دوره صفوی شهر اسپاهان است
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
خیمه دوز، خیام
پیشنهاد کاربران
نوخیام شناسی:بازشناسی خیام.
"خیام اگر ترانه ای اومی ساخت"
"هرگز نه به سبک مکتبی می پرداخت"
"این نابغهء زمانه بی چام نبود"
"زیرا به شکار لحظه ها می پر داخت".
شهرام"
"خیام اگر ترانه ای اومی ساخت"
"هرگز نه به سبک مکتبی می پرداخت"
"این نابغهء زمانه بی چام نبود"
"زیرا به شکار لحظه ها می پر داخت".
شهرام"
خیام، خیّام؛خمه، تاشو :چادر ، هردو فارسی میباشند .
"او پیایند پور سینا بود با آنکه در گفت ونوشت گیر وگرفتی داشت ". بیهقی. ترجمه شهرام.
گویند خیام ز آثار چندی دارد
درگفت ونوشت سبک پندی دارد
چونی بفزا چند سخن می داری
اندیشه نما فرصت اندی دارد. شهرام
درگفت ونوشت سبک پندی دارد
چونی بفزا چند سخن می داری
اندیشه نما فرصت اندی دارد. شهرام
واژه خیام
معادل ابجد 651
تعداد حروف 4
تلفظ xiyām
نقش دستوری اسم خاص اشخاص
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ خَیمَة] [قدیمی]
مختصات ( خَ یّ ) [ ع . ] ( ص . )
آواشناسی xayyAm
الگوی تکیه WS
... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
معادل ابجد 651
تعداد حروف 4
تلفظ xiyām
نقش دستوری اسم خاص اشخاص
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ خَیمَة] [قدیمی]
مختصات ( خَ یّ ) [ ع . ] ( ص . )
آواشناسی xayyAm
الگوی تکیه WS
... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
هووووووووووو
چو مسیح دم روان کن
که تو نیز ازآن هوایی
چو مسیح دم روان کن
که تو نیز ازآن هوایی
هوووووووووووو
یا حق
هووووووووووووووووو
همه خانه ها یکی شد
دومبین به آب بنگر
که جا نیند اگر چه
"که جدا جدا درآمد"
ماهتاب
هووووووووووووووووووووووووو
هووووووووووووووووو
همه خانه ها یکی شد
دومبین به آب بنگر
که جا نیند اگر چه
"که جدا جدا درآمد"
ماهتاب
هووووووووووووووووووووووووو
یا حق
هووووووووووووو
فکر صوفی در محدوده زمان و مکان نیست
هووووووووووووو
فکر صوفی در محدوده زمان و مکان نیست
چرا صوفی فنای عشق مولایش می شود؟ زیرا قلب مراد نور ملکوتی حق تعالی را منعکس میکند. هوووووووووو
یا حق
هووووووووووووووووووو
صوفی فنای عشق مراد و شیخش می شود.
هووووووووووووووووووو
صوفی فنای عشق مراد و شیخش می شود.
در تصوف عقلی نیست که چیزی بر آن سوار شود. فنای فی الشیخ. این است راه سلوک.
یا هو
مهتاب به نور دامن شب بشکافت
می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت
خوش باش و میندیش که مهتاب بسی
اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت
هوووووووووووووو
مهتاب به نور دامن شب بشکافت
می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت
خوش باش و میندیش که مهتاب بسی
اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت
هوووووووووووووو
هووووووووووووووووو
خیّام را میتوان از هم تفکیک کرد و آنرا بصورت زیر نوشت:
خَی یام. زیرا علامت تشدید نشانه وجود دو حرف " ی " میباشد. واژه خَی به معنای مشک یا ظرف و واژه یام به معنای مرکَب. مرکبی که یک مشک یا ظرف بار آن باشد. لذا غیر از خیمه باف، خیّام دارای معنی دیگری هم ممکن است داشته باشد و آنهم نه مشک و ظرف و مرکب مادی بلکه یک بار از قبیل آب حیات یا دانش و یا معنویات سوار بر مرکب عقل.
... [مشاهده متن کامل]
خَی یام. زیرا علامت تشدید نشانه وجود دو حرف " ی " میباشد. واژه خَی به معنای مشک یا ظرف و واژه یام به معنای مرکَب. مرکبی که یک مشک یا ظرف بار آن باشد. لذا غیر از خیمه باف، خیّام دارای معنی دیگری هم ممکن است داشته باشد و آنهم نه مشک و ظرف و مرکب مادی بلکه یک بار از قبیل آب حیات یا دانش و یا معنویات سوار بر مرکب عقل.
... [مشاهده متن کامل]
عُمَر خَیّام نیشابوری ( نام کامل: غیاث الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری ) ( زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ در نیشابور – درگذشتهٔ ۱۲ آذر ۵۱۰ در نیشابور ) که خیامی و خیام نیشابوری و خیامی النّیسابوریهم
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
نامیده شده است، همه چیزدان، فیلسوف، ریاضی دان، ستاره شناس و رباعی سرای ایرانی در دورهٔ سلجوقی است.
خیام بدونِ تشدید روی "ی" به معنی ترس
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)