خنده

/xande/

مترادف خنده: تبسم، لبخند

متضاد خنده: گریه

معنی انگلیسی:
laugh, laughing, laughter

لغت نامه دهخدا

خنده. [ خ َ دَ / دِ ] ( اِمص ) حالتی که در انسان بواسطه شعف و خوشحالی و بشاشت پیدا میشود و در آن حالت لب ها و دهان بحرکت می آیند و غالباً این حالت با آواز مخصوصی همراه است. ضحک.مضحکه. ( ناظم الاطباء ). از «خند» + «ه » ( پسوند پدیدآورنده اسم از فعل ) پهلوی خندک «اسفا 1: ص 173» ختنی. خن. «بیلی ، روزگار نو ج 4 شماره 3 ص 52« »ص شانزده مقدمه »، شهمیرزادی خَنَه ( ک. 2 ص 177 ) گیلکی خندا ،حالتی که در انسان از نشاط و سرور پیدا شود و در آن حالت لبها و گاه دهان گشاده گردد و غالباً این حالت با آوازی مخصوص همراه است. ضحک. ضد گریه. رک : خندیدن. ( حاشیه برهان قاطع معین ). مقابل گریه. ( آنندراج ). انفعال نفس حاکی از شادمانی با بروز آثار آن بر روی ، در دیدن عجائب. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
از مهر او ندارم بی خنده کام و لب.
رودکی.
ببازی و خنده گرفت و نشست
شغ گاو دنبال گرگی بدست.
فردوسی.
ز آتش برون آمد آزادمرد
لبان پرز خنده به رخ همچو ورد.
فردوسی.
سراینده باش و فزاینده باش
شب و روز با رامش و خنده باش.
فردوسی.
رویت ز در خنده و سبلت ز در تیز
گردن ز در سیلی و پهلو ز در لت.
لبیبی.
لب بخت پیروز را خنده ای.
عنصری.
بلکه بخرند کشته را ز کشنده
گه بدرشتی و گه بخواهش و خنده.
منوچهری.
نباید شد از خنده شه دلیر
نه خنده ست دندان نمودن ز شیر.
اسدی.
شد از تابش تیغها تیره شب
چو زنگی که بگشاید از خنده لب.
اسدی ( گرشاسب نامه ).
که چون بمالم بر خنده خنده افزاید.
؟ ( از نسخه اسدی نخجوانی ).
لب لعل توتا در خنده آید.
خاقانی.
بر سرم شمشیر اگر خون گریدی
در سرشک خنده جان افشاندمی.
خاقانی.
گر آنستی که این خر زنده بودی
پس از این کارخر را خنده بودی.
عطار ( اسرارنامه ).
ذوق خنده دیده ای ای خیره چند
ذوق گریه بین که هست آن کان قند
خنده ها در گریه پنهان و کتیم
گنج در ویرانه ها جو ای حکیم.
مولوی.
گر که زند خنده بر او مرد و زن
او هم از آن خنده شود خنده زن.
امیرخسرو دهلوی.
- امثال :بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم ) حالتی در انسان که بسبب شادی و نشاط ایجاد شود و لبها و دهان گشاده گردند و آوازی مخصوص از حلق بر آید مقابل گریه. یا خند. جام . ۱ - موج جام . ۲ - پرتو شراب . یا خند. زمین . دمیدگی سبزه و ریاحین . یا خند. می . پرتو شراب .

فرهنگ معین

(خَ دِ ) [ په . ] (اِ. ) حالتی در انسان که به سبب شادی و نشاط ایجاد شودولب ها و دهان گشا د گردند. ، از ~ روده بر شدن کنایه از: خندة شدید و ممتد کردن .

فرهنگ عمید

حالتی در چهرۀ انسان به واسطۀ شعف، خوشحالی، یا تمسخر که در آن لب ها گشوده می گردد و گاه با صدای مخصوصی همراه است.

واژه نامه بختیاریکا

هنده هریک؛ هِر و کِر؛ کِر؛ هِریک

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خنده‏ از حالات شخص است که در هنگام شادی بروز می کند. از احکام آن در بابهای طهارت، صلات، حج و کفارات سخن گفته‏اند.
خنده حالتی در چهره، ناشی از شادی، رضایت یا تمسخر است.
احکام خنده
تبسم و لبخند مستحب است و در روایات آمده است: «خنده مؤمن تبسم است»؛ چنان که لبخند زدن بر چهره مؤمن و هم سفران استحباب دارد.
خندیدن با صدای بلند (قهقهه) کراهت دارد و مستحب است پس از آن به جهت کفاره بگوید: «أللَّهُمَّ لا تَمْقُتنی؛ خدایا بر من خشم مگیر». زیاد خندیدن و خنده بی جهت و نیز خندیدن در تشییع جنازه و گورستان مکروه است.
خنده صدا دار (قهقهه) در نماز از روی عمد موجب بطلان آن است؛ هرچند از روی اضطرار باشد. خنده از روی سهو موجب بطلان نماز نمی‏گردد؛ چنان که تبسم نیز نماز را باطل نمی‏کند؛ هرچند بنابر تصریح برخی، مکروه است.
برخی مطلق خنده- جز تبسم- در نماز را، هرچند بی صدا باشد، موجب بطلان آن دانسته‏اند. در مقابل، برخی، صرف با صدا بودن خنده- بدون قهقهه یا بلند بودن صدا- را موجب بطلان ندانسته‏اند. برخی نیز در عدم بطلان نماز به قهقهه سهوی اشکال کرده‏اند. برخی، قهقهه سهوی را در صورت محو صورت نماز با آن موجب بطلان نماز دانسته‏اند.
در بطلان نماز به قهقهه تقدیری (مالامال شدن شکم از خنده و بر افروخته گشتن چهره بدون اظهار صدای آن) اختلاف است.
قهقهه در نماز، وضو را باطل نمی‏کند؛ امّا وضو گرفتن پس از آن مستحب است.
از برخی قدما بطلان وضو به آن نقل شده است.
خنده کردن در طواف، موجب بطلان آن نمی‏گردد، لیکن مکروه است.

دانشنامه عمومی

خنده، واکنش صدادار به احساس خوشحالی، قلقلک یا در مواقع ناراحتی است که به آن خنده تلخ می گویند. عوامل متعددی نظیر شنیدن یک لطیفه یا مورد قلقلک قرار گرفتن می تواند باعث پیدایش خنده شود. خنده در رفتار انسان و بعضی از حیوانات دیده می شود. خنده جزئی از رفتار انسانی است که به وسیله مغز برای تنظیم احساسات تولید شده؛ و در دید روان شناسی، نشانه ای برای برقرار کردن رابطه ای مثبت با دیگران است. [ ۱] خنده می تواند دارای گیرایش باشد و خنده یک نفر باعث پیدایش خنده در دیگر انسانها شود. این می تواند دلیل محبوبیت استفاده از صدای خنده در نمایش های کمدی را توضیح دهد.
خنده از انقباض حنجره به وسیله اپیگلوت ایجاد می شود. مطالعه خنده و اثرات آن بر بدن را خنده شناسی می گویند.
محققان می گویند: افراد خندان به دلیل ترشح نوعی ماده شیمیایی در حال خنده، کسانی هستند که درد کمتری احساس می کنند. [ ۲]
پیش از همه این داروین بود که متوجه شد اگر از بروز نشانه های یک هیجان مثلاً حالت بغض و غم جلوگیری کنیم احساس غم و اندوه کمتری خواهیم داشت. روان شناس مشهور قرن نوزدهم «ویلیام جیمز» که پدر علم روان شناسی نامیده می شود به یک نظر افراطی رسید و عنوان کرد که: «اگر یک نفر هیجانی را با صورتش بروز ندهد، اصلاً حسش نخواهد کرد». در حال حاضر به ندرت روان شناسی را می توان یافت که با ایده ویلیام جیمز موافق باشد، اما شواهد چشم گیر جدیدی وجود دارد که به شکل های دیگر بخشی از نظرات وی را تأیید می کند، مبنی بر اینکه احساسات تنها به مغز مربوط نیستند، بلکه به عنوان مثال حالت های چهره نیز نقش قابل توجهی در شکل گیری و تقویت هیجان ها ایفا می کنند. [ ۳]
روان شناسان دانشگاه کاردیف در ولز دریافتند افرادی که توانایی اخم کردنشان به وسیلهٔ تزریق «بوتاکس» تحلیل رفته بود به صورت میانگین «شادتر» از افرادی هستند که قدرت اخم کردن شان مختل نشده است. پژوهش های بعدی نشان داد ناتوانی در بروزِ یک هیجان نه تنها از تأثیر روحی و درونی آن می کاهد بلکه توانایی تشخیص آن را نیز پایین می آورد. افرادی که با بوتاکس توانایی اخم کردن را از دست داده بودند جمله های مربوط به «ناراحتی» و «غم» را کُندتر و سخت تر می خواندند یا به عبارتی تأثیر احساسی کلمات غمگین را کمتر حس می کردند. [ ۴]
هیجان انگیزترین پژوهش در این رابطه مربوط به پژوهشگران دانشگاه مانهایم آلمان است که حتی شرکت کنندگان در آن انگیزهٔ اصلی پژوهش گران را نمی دانستند. به شرکت کننده ها گفته شده بود شما در پژوهشی شرکت می کنید که قرار است میزانِ دشواریِ انجام کارها بدون استفاده از «دست» را بسنجد. سه گروه شرکت کننده می بایست «مدادی» را به یکی از دو حالت زیر در طول آزمایش با دهانشان نگه می داشتند. به گروه نخست گفته شد مدادها را با لب خود نگه دارند که ناخواسته موجب می شد چهره شان حالت اخم و ناراحتی به خود بگیرد. گروه دوم باید مداد را با دندان نگه می داشت ( برای این عمل Risorius یا عضلهٔ خنده به گوشه ها جمع می شود ) که ناخواسته حالت چهرهٔ خندان را ایجاد می کند و گروه سوم که گروه کنترل بود باید مداد را با دستی نگه می داشت که کار کمتری از آن می کشید. هر سه گروه پرسش های پرسش نامه و همین طور میزان دشواری این عمل را نمره می دادند. آخرین تکلیف برای این شرکت کننده ها ( که در واقع هدف اصلی پژوهش بود ) نمره دادن به «میزانِ خنده دار بودنِ» یک کارتون کوتاه بود آن هم وقتی که که مداد را با دهان یا دندان نگه داشته بودند و طبیعتاْ چهره شان ناخواسته حالت غم یا شادی به خود گرفته بود. همان طور که انتظار می رفت گروهی که مداد را با دندان نگه داشته بود ( گروه خندان ) کارتون را بسیار خنده دارتر ارزیابی کرده بود، بدون آن که شرکت کننده ها کوچک ترین سرنخی از واقعیت ماجرا داشته باشند. چیزی که این یافته ها پیشنهاد می دهد این است که خندهٔ مصنوعی می تواند باعث شادی شود و حالت های صورت حتی اگر واقعاً منظور خاصی پشت شان نباشد می توانند به صورت معناداری خلق و خو و احساسات ما را تحت تأثیر قرار دهند. [ ۵]
عکس خندهعکس خنده

خنده (فیلم). خنده ( انگلیسی: Laughter ) یک فیلم است که در سال ۱۹۳۰ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به فردریک مارچ، نانسی کرول، فرانک مورگان، و گلن آندرس اشاره کرد.
عکس خنده (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

laugh (اسم)
خنده، صدای خنده

laughter (اسم)
قاه قاه خنده، خنده، صدای خنده بلند

sneer (اسم)
تمسخر، استهزاء، خنده، پوزخند، نیشخند

fleer (اسم)
تمسخر، استهزاء، خنده نیش دار، خنده

grin (اسم)
دام، خنده، پوزخند، نیش وا کردن، دام افکنی، خنده نیشی، دندان نمایی

فارسی به عربی

ضحک , ضحکة

پیشنهاد کاربران

لبخند.
پوزخند.
چرت خند.
گندخند.
زهرخند.
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
خنده
خنده به زبان سنگسری
خویه khoieh
متضاد بورمهboremeh
قاه قاه خنده ، صدای خنده بلند
خنده: در پهلوی خندگ xandag بوده است .
( ( جهان بخش را لب پر از خنده شد
تو گفتی مگر ایرجش زنده شد‏ ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 358. )

نیش وا کردن پوزخند نیش خند

بپرس