[ویکی فقه] حقائق التفسیر، یکی از قدیم ترین تفاسیر عرفانی قرآن به زبان عربی، تألیف ابوعبدالرحمان سُلَمی (۳۳۰ـ۴۱۲) می باشد.
سلمی مجموعه ای از روایات و اقوالی را که در تفسیر عرفانی آیات قرآن، از قول امامان و اولیا و مشایخ، به صورت پراکنده در اینجا و آن جا آورده بودند، فراهم آورد و آرای خود را در این باره در اثنای آن ها ذکر کرد.
او در مقدمه حقائق التفسیر نوشته است که چون صاحبان دانش های ظاهری در رشته های مرتبط با قرآن به نگارش پرداخته اند و جز آنچه در کلام امام صادق (علیه السلام) و ابن عطاء در توضیح پاره ای از آیات متفرقه آمده، کسی برای فهم خطابات قرآنی به زبان اهل حقیقت اقدامی نکرده، بر آن شده آنچه را در این باب در کلام امام صادق (علیه السلام) و ابن عطاء یافته است گردآوری کند و سخنان مشایخ اهل حقیقت را در این باب به آن منضم نماید و آن را به ترتیب سوره های قرآن تنظیم کند.
شیوه سلمی در تدوین حقائق التفسیر
سلمی در تفسیر اشاری خود، روش تأویل به شیوه صوفیان را به کار گرفته و معانی ای برای آیات قرآن عرضه کرده است که با آنچه از ظواهر آن ها برمی آید متفاوت است. همچنین وی، به سبب ضعف حافظه، گاهی آیه و آیاتی از یک سوره را در ضمن آیاتی از سوره های دیگر تفسیر کرده و گاه تفسیر آیات در خود سوره مشوش است.
اقوال موجود در حقائق التفسیر
در میان کسانی که اقوالشان (یا اقوال منسوب به ایشان) در حقائق التفسیر آمده، بیشترین اقوال متعلق (یا منسوب) است به :
← اقوال منسوب به امام صادق(علیه السلام)
...
سلمی مجموعه ای از روایات و اقوالی را که در تفسیر عرفانی آیات قرآن، از قول امامان و اولیا و مشایخ، به صورت پراکنده در اینجا و آن جا آورده بودند، فراهم آورد و آرای خود را در این باره در اثنای آن ها ذکر کرد.
او در مقدمه حقائق التفسیر نوشته است که چون صاحبان دانش های ظاهری در رشته های مرتبط با قرآن به نگارش پرداخته اند و جز آنچه در کلام امام صادق (علیه السلام) و ابن عطاء در توضیح پاره ای از آیات متفرقه آمده، کسی برای فهم خطابات قرآنی به زبان اهل حقیقت اقدامی نکرده، بر آن شده آنچه را در این باب در کلام امام صادق (علیه السلام) و ابن عطاء یافته است گردآوری کند و سخنان مشایخ اهل حقیقت را در این باب به آن منضم نماید و آن را به ترتیب سوره های قرآن تنظیم کند.
شیوه سلمی در تدوین حقائق التفسیر
سلمی در تفسیر اشاری خود، روش تأویل به شیوه صوفیان را به کار گرفته و معانی ای برای آیات قرآن عرضه کرده است که با آنچه از ظواهر آن ها برمی آید متفاوت است. همچنین وی، به سبب ضعف حافظه، گاهی آیه و آیاتی از یک سوره را در ضمن آیاتی از سوره های دیگر تفسیر کرده و گاه تفسیر آیات در خود سوره مشوش است.
اقوال موجود در حقائق التفسیر
در میان کسانی که اقوالشان (یا اقوال منسوب به ایشان) در حقائق التفسیر آمده، بیشترین اقوال متعلق (یا منسوب) است به :
← اقوال منسوب به امام صادق(علیه السلام)
...
wikifeqh: حقایق_التفسیر
[ویکی اهل البیت] مجموعه ای از روایات تفسیری با صبغه ای عرفانی- اشاری منسوب به امام جعفر صادق علیه السلام. این روایات، به طور پراکنده، در قرن سوم هجری در محافل صوفیان کوفه و بغداد بازگو می شد( سلمی، ج 1، مقدمه ماسینیون، ص 9). نخستین بار ابو عبد الرحمان سلمی( متوفی 412) آنها را در کتاب حقائق التفسیر گردآوری کرد و آشنایی ما با این تفسیر تنها از طریق نقل قولهای اوست. هنوز روشن نیست که سلمی متن کامل تفسیر را روایت کرده است یا خیر. شواهدی ثابت می کند که وی متن کامل را روایت نکرده، چنانکه خرگوشی در تهذیب الاسرار، منتخباتی از این تفسیر را به دست داده که در کتاب سلمی نیست. همچنین روزبهان بقلی( متوفی 606) در کتاب عرائس البیان فی حقائق القرآن، قطعاتی نقل کرده که در حقائق التفسیر یافت نمی شود( نویا aiywn،ص 130، پانویس 45).
در مجموعه نافذپاشا کتابخانه سلیمانیه تفسیری منسوب به امام جعفر صادق وجود دارد که گردآورنده آن احمد بن محمد بن حرب است. وی این تفسیرها را، بترتیب، از طریق ابو طاهر بن مؤمن، ابو محمد حسن بن محمد بن حمزه، محمد بن حمزه( پدر حسن بن محمد)، ابو محمد حسن بن عبد اللّه( عموی حسن بن محمد)، علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا علیه السلام، امام موسی بن جعفر و امام جعفر صادق علیهما السلام روایت کرده است( آتش، ص 43). باورینگ gnirewoB(ص 52) در معرفی مآخذ زیادات حقائق التفسیر اشاره کرده که سلمی در این تفسیر، به نقل از ابوبکر احمد بن نصر بغدادی( متوفی بعد از 365) و او نیز به نقل از عبد اللّه بن احمد بن عامر، او نیز از پدرش و او از طریق امام علی بن موسی الرضا علیه السلام و پدرش از امام جعفر صادق علیه السلام سخنانی نقل کرده است.
علاوه بر این، در الذریعه( آقا بزرگ طهرانی، ج 4، ص 269) از رساله ای به نام تفسیر الامام جعفر بن محمد الصادق یاد شده که نسخه ای از آن در کتابخانه علی پاشا در استانبول موجود است. بنابر الذریعه، در کتابهای تذکره نویسان و عالمان رجال امامیه، به این کتاب اشاره ای نشده است و احتمال دارد تفسیر مذکور را برخی از اصحاب امامان از ائمه روایت کرده باشند. به نظر می رسد که این اثر همان نسخه پیشین باشد.
رساله دیگری نیز وجود دارد که به تفسیر نعمانی معروف است و گاه تفسیر امام جعفر صادق خوانده می شود. ابو عبد اللّه محمد بن ابراهیم نعمانی، معروف به ابن ابی زینب، از محدّثان سده چهارم و از شاگردان کلینی، کتاب تفسیر القرآن لاهل البیت را نگاشته و مجلسی در بحار الانوار این تفسیر را( ج 90، ص 3- 97) نقل کرده است.
مجموعه تفسیری مورد بحث، بترتیب، از طریق احمد بن محمد بن سعید، ابن عقده، احمد بن یوسف بن یعقوب جعفی، اسماعیل بن مهران، حسن بن علی بن ابی حمزه بطائنی و پدرش از اسماعیل بن جابر، از امام صادق نقل شده است که همه راویان آن شیعه اند. اگر چه ابن عقده مذهب زیدی جارودی داشته است(- نجاشی، ص 94, طوسی، ص 28) و حسن بن علی بن ابی حمزه و پدرش نیز در شمار واقفه بودند(- بطائنی). این تفسیر را- که دست کم دو نسخه از آن موجود است- می توان همتای شیعی نسخه ابن عطا دانست که سلمی آن را در تفسیر خود نقل کرده است( نویا، ص 131, سلّمی، ج 1، مقدمه نویا، ص 6).
نویا( ص 131، پانویس 48) در باب تفاوتهای محتوایی روایت سنّی و روایت شیعی مجموعه تفسیری امام جعفر صادق، به این نکته اشاره کرده که در متن سلمی، تمام روایتها یا تفسیرهایی که به اهل بیت اشاره داشته اند، حذف شده اند و تنها یک جا( در نسخه خطی ینی جامع، ش 43) در باب تفسیر آیه« فتلقّی آدم من ربّه کلمات...»( بقره: 37) روایتی نقل شده که کاملا شیعی است و بعید است از تفسیری سنّی باشد. نویا( ص 131)، به رغم اشاره به تفاوتهای دو مجموعه تفسیری مذکور، به این نتیجه رسیده است که با اثری واحد، دارای فکر و سبک و حتی محتوای معنوی واحد، روبروست و از آن مهمتر، در هر دو نسخه جملاتی با الفاظ یکسان یافت می شود.
در باب گردآورندگان یا راویان اثر نیز اختلاف نظر وجود دارد. ماسینیون( سلمی، ج 1، مقدمه، ص 12) به نام چند تن اشاره کرده که نخستین آنها جابر بن حیّان کوفی( قرن دوم) است.
از جمله دلایل وی این است که جابر بن حیّان کتابهایی به نام امام تألیف کرده, ذو النون مصری( متوفی 246)، که به ادعای ماسینیون نخستین ویراستار تفسیر امام جعفر صادق است، شاگرد ابن حیّان در علم کیمیا بوده, و ابن حیّان کتابهایی در زهد نوشته و لقبش نیز« صوفی» بوده است. ابن ندیم( ص 422) نیز در زمره کتابهای ابن حیّان به کتاب التفسیر اشاره کرده، اما آقا بزرگ طهرانی( ج 4، ص 268) درباره اینکه چنین کتابی تفسیر قرآن باشد تردید دارد. گرچه جابر بن حیّان در کیمیا شاگرد امام صادق دانسته شده( سزگین، ج 1، جزء 3، ص 267) و ابن ندیم( ص 420) این ادعا را به شیعیان نسبت داده، در هیچیک از کتابهای رجال شیعه از جابر بن حیّان نامی برده نشده است. نویا( ص 129- 130) دلیل این امر را در روایتهایی می یابد که درباره امام صادق نقل شده و منعکس کننده دو وجه واقعی و فراواقعی شخصیت ایشان است.
در مجموعه نافذپاشا کتابخانه سلیمانیه تفسیری منسوب به امام جعفر صادق وجود دارد که گردآورنده آن احمد بن محمد بن حرب است. وی این تفسیرها را، بترتیب، از طریق ابو طاهر بن مؤمن، ابو محمد حسن بن محمد بن حمزه، محمد بن حمزه( پدر حسن بن محمد)، ابو محمد حسن بن عبد اللّه( عموی حسن بن محمد)، علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا علیه السلام، امام موسی بن جعفر و امام جعفر صادق علیهما السلام روایت کرده است( آتش، ص 43). باورینگ gnirewoB(ص 52) در معرفی مآخذ زیادات حقائق التفسیر اشاره کرده که سلمی در این تفسیر، به نقل از ابوبکر احمد بن نصر بغدادی( متوفی بعد از 365) و او نیز به نقل از عبد اللّه بن احمد بن عامر، او نیز از پدرش و او از طریق امام علی بن موسی الرضا علیه السلام و پدرش از امام جعفر صادق علیه السلام سخنانی نقل کرده است.
علاوه بر این، در الذریعه( آقا بزرگ طهرانی، ج 4، ص 269) از رساله ای به نام تفسیر الامام جعفر بن محمد الصادق یاد شده که نسخه ای از آن در کتابخانه علی پاشا در استانبول موجود است. بنابر الذریعه، در کتابهای تذکره نویسان و عالمان رجال امامیه، به این کتاب اشاره ای نشده است و احتمال دارد تفسیر مذکور را برخی از اصحاب امامان از ائمه روایت کرده باشند. به نظر می رسد که این اثر همان نسخه پیشین باشد.
رساله دیگری نیز وجود دارد که به تفسیر نعمانی معروف است و گاه تفسیر امام جعفر صادق خوانده می شود. ابو عبد اللّه محمد بن ابراهیم نعمانی، معروف به ابن ابی زینب، از محدّثان سده چهارم و از شاگردان کلینی، کتاب تفسیر القرآن لاهل البیت را نگاشته و مجلسی در بحار الانوار این تفسیر را( ج 90، ص 3- 97) نقل کرده است.
مجموعه تفسیری مورد بحث، بترتیب، از طریق احمد بن محمد بن سعید، ابن عقده، احمد بن یوسف بن یعقوب جعفی، اسماعیل بن مهران، حسن بن علی بن ابی حمزه بطائنی و پدرش از اسماعیل بن جابر، از امام صادق نقل شده است که همه راویان آن شیعه اند. اگر چه ابن عقده مذهب زیدی جارودی داشته است(- نجاشی، ص 94, طوسی، ص 28) و حسن بن علی بن ابی حمزه و پدرش نیز در شمار واقفه بودند(- بطائنی). این تفسیر را- که دست کم دو نسخه از آن موجود است- می توان همتای شیعی نسخه ابن عطا دانست که سلمی آن را در تفسیر خود نقل کرده است( نویا، ص 131, سلّمی، ج 1، مقدمه نویا، ص 6).
نویا( ص 131، پانویس 48) در باب تفاوتهای محتوایی روایت سنّی و روایت شیعی مجموعه تفسیری امام جعفر صادق، به این نکته اشاره کرده که در متن سلمی، تمام روایتها یا تفسیرهایی که به اهل بیت اشاره داشته اند، حذف شده اند و تنها یک جا( در نسخه خطی ینی جامع، ش 43) در باب تفسیر آیه« فتلقّی آدم من ربّه کلمات...»( بقره: 37) روایتی نقل شده که کاملا شیعی است و بعید است از تفسیری سنّی باشد. نویا( ص 131)، به رغم اشاره به تفاوتهای دو مجموعه تفسیری مذکور، به این نتیجه رسیده است که با اثری واحد، دارای فکر و سبک و حتی محتوای معنوی واحد، روبروست و از آن مهمتر، در هر دو نسخه جملاتی با الفاظ یکسان یافت می شود.
در باب گردآورندگان یا راویان اثر نیز اختلاف نظر وجود دارد. ماسینیون( سلمی، ج 1، مقدمه، ص 12) به نام چند تن اشاره کرده که نخستین آنها جابر بن حیّان کوفی( قرن دوم) است.
از جمله دلایل وی این است که جابر بن حیّان کتابهایی به نام امام تألیف کرده, ذو النون مصری( متوفی 246)، که به ادعای ماسینیون نخستین ویراستار تفسیر امام جعفر صادق است، شاگرد ابن حیّان در علم کیمیا بوده, و ابن حیّان کتابهایی در زهد نوشته و لقبش نیز« صوفی» بوده است. ابن ندیم( ص 422) نیز در زمره کتابهای ابن حیّان به کتاب التفسیر اشاره کرده، اما آقا بزرگ طهرانی( ج 4، ص 268) درباره اینکه چنین کتابی تفسیر قرآن باشد تردید دارد. گرچه جابر بن حیّان در کیمیا شاگرد امام صادق دانسته شده( سزگین، ج 1، جزء 3، ص 267) و ابن ندیم( ص 420) این ادعا را به شیعیان نسبت داده، در هیچیک از کتابهای رجال شیعه از جابر بن حیّان نامی برده نشده است. نویا( ص 129- 130) دلیل این امر را در روایتهایی می یابد که درباره امام صادق نقل شده و منعکس کننده دو وجه واقعی و فراواقعی شخصیت ایشان است.
wikiahlb: حقائق_التفسیر
[ویکی نور] حقائق التفسیر مجموعه ای از روایات تفسیری با صبغه ای عرفانی - اشاری، منسوب به امام جعفر صادق(ع) است. این روایات، به طور پراکنده، در قرن سوم هجری در محافل صوفیان کوفه و بغداد بازگو می شدنخستین بار ابوعبدالرحمان سلمی (متوفی 412) آنها را در کتاب «حقائق التفسیر» گردآوری کرد و آشنایی ما با این تفسیر تنها از طریق نقل قول های اوست. هنوز روشن نیست که سلمی متن کامل تفسیر را روایت کرده است یا خیر. شواهدی ثابت می کند که وی متن کامل را روایت نکرده؛ چنان که خرگوشی در «تهذیب الأسرار»، منتخباتی از این تفسیر را به دست داده که در کتاب سلمی نیست. همچنین روزبهان بقلی (متوفی 606) در کتاب «عرائس البیان فی حقائق القرآن»، قطعاتی نقل کرده که در حقائق التفسیر یافت نمی شود
در مجموعه نافذپاشا کتابخانه سلیمانیه، تفسیری منسوب به امام جعفر صادق وجود دارد که گردآورنده آن احمد بن محمد بن حرب است. وی این تفسیرها را، به ترتیب، از طریق ابوطاهر بن مؤمن، ابومحمد حسن بن محمد بن حمزه، محمد بن حمزه (پدر حسن بن محمد)، ابومحمد حسن بن عبداللّه (عموی حسن بن محمد)، علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا(ع)، امام موسی بن جعفر و امام جعفر صادق(ع)روایت کرده است
باورینگ Bowering ص52 در معرفی مآخذ زیادات حقائق التفسیر اشاره کرده که سلمی در این تفسیر، به نقل از ابوبکر احمد بن نصر بغدادی (متوفی بعد از 365) و او نیز به نقل از عبداللّه بن احمد بن عامر، او نیز از پدرش و او از طریق امام علی بن موسی الرضا(ع)و پدرش از امام جعفر صادق(ع)سخنانی نقل کرده است.
علاوه بر این، در «الذریعة»، از رساله ای به نام تفسیر الإمام جعفر بن محمد الصادق یاد شده که نسخه ای از آن در کتابخانه علی پاشا در استانبول موجود است.
بنا بر گفته «الذریعة»، در کتاب های تذکره نویسان و عالمان رجال امامیه، به این کتاب اشاره ای نشده است و احتمال دارد تفسیر مذکور را برخی از اصحاب امامان از ائمه روایت کرده باشند. به نظر می رسد که این اثر همان نسخه پیشین باشد.
رساله دیگری نیز وجود دارد که به تفسیر نعمانی معروف است و گاه تفسیر امام جعفر صادقخوانده می شود. ابوعبداللّه محمد بن ابراهیم نعمانی، معروف به ابن ابی زینب، از محدّثان سده چهارم و از شاگردان کلینی، کتاب تفسیر القرآن لأهل البیت را نگاشته و مجلسی در بحار الأنوار این تفسیر رانقل کرده است.
در مجموعه نافذپاشا کتابخانه سلیمانیه، تفسیری منسوب به امام جعفر صادق وجود دارد که گردآورنده آن احمد بن محمد بن حرب است. وی این تفسیرها را، به ترتیب، از طریق ابوطاهر بن مؤمن، ابومحمد حسن بن محمد بن حمزه، محمد بن حمزه (پدر حسن بن محمد)، ابومحمد حسن بن عبداللّه (عموی حسن بن محمد)، علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا(ع)، امام موسی بن جعفر و امام جعفر صادق(ع)روایت کرده است
باورینگ Bowering ص52 در معرفی مآخذ زیادات حقائق التفسیر اشاره کرده که سلمی در این تفسیر، به نقل از ابوبکر احمد بن نصر بغدادی (متوفی بعد از 365) و او نیز به نقل از عبداللّه بن احمد بن عامر، او نیز از پدرش و او از طریق امام علی بن موسی الرضا(ع)و پدرش از امام جعفر صادق(ع)سخنانی نقل کرده است.
علاوه بر این، در «الذریعة»، از رساله ای به نام تفسیر الإمام جعفر بن محمد الصادق یاد شده که نسخه ای از آن در کتابخانه علی پاشا در استانبول موجود است.
بنا بر گفته «الذریعة»، در کتاب های تذکره نویسان و عالمان رجال امامیه، به این کتاب اشاره ای نشده است و احتمال دارد تفسیر مذکور را برخی از اصحاب امامان از ائمه روایت کرده باشند. به نظر می رسد که این اثر همان نسخه پیشین باشد.
رساله دیگری نیز وجود دارد که به تفسیر نعمانی معروف است و گاه تفسیر امام جعفر صادقخوانده می شود. ابوعبداللّه محمد بن ابراهیم نعمانی، معروف به ابن ابی زینب، از محدّثان سده چهارم و از شاگردان کلینی، کتاب تفسیر القرآن لأهل البیت را نگاشته و مجلسی در بحار الأنوار این تفسیر رانقل کرده است.
wikinoor: حقائق_التفسیر
[ویکی فقه] حقائق التفسیر (کتاب). تفسیر حقائق التفسیر، یکی از قدیم ترین تفاسیر عرفانی قرآن به زبان عربی، تالیف ابوعبدالرحمن سُلَمی (۳۳۰ـ۴۱۲) صوفی و مفسر سده چهارم و اوایل سده پنجم هجری است. این تفسیر از مهمترین تفاسیر اهل تاویل به شمار می رود و سرشارترین منبع برای تفسیرنگاران پس از وی بر مشرب اهل عرفان است.سلمی در این تفسیر، از گفته های تفسیری ابن عطا و روایات منقول از امام صادق (علیه السلام) بهره گرفته و در کنار آن، به اقوال مشایخ بزرگ صوفیه و اهل عرفان نیز پرداخته است. سلمی مجموعه ای از روایات و اقوالی را که در تفسیر عرفانی آیات قرآن، از قول امامان و اولیا و مشایخ، به صورت پراکنده در اینجا و آن جا آورده بودند، فراهم آورد و آرای خود را در این باره در اثنای آن ها ذکر کرد. وی در این تفسیر، به معانی باطنی (تاویل) پیش از معانی ظاهری (تفسیر) پرداخته و بدین جهت راه نکوهش را به سوی خود گشوده است.
تفسیر سُلَمی (حقائق التفسیر) دومین تفسیری که بر مشرب اهل تصوف و عرفان نوشته شده، تفسیر ابوعبدالرحمن محمد بن حسین بن موسی ازدی سُلَمی (متوفای ۴۱۲) است. سلمی از مشایخ و سران صوفیه خراسان بود. در تصوف ید طولایی داشت و در عرفان و علم حقایق موفق و شهره آفاق بود.
خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۲، ص۲۴۴، شماره ۷۱۷.
این تفسیر از مهمترین تفاسیر اهل تاویل به شمار می رود و سرشارترین منبع برای تفسیرنگاران پس از وی بر مشرب اهل عرفان است. در حقیقت، تفسیر سلمی ادامه کاری است که به دست سهل تستری آغاز شد و ادامه راهی است که پیشینیان اهل تصوف پیموده بودند. سلمی در این تفسیر، از گفته های تفسیری ابن عطا و روایات منقول از امام صادق (علیه السلام) بهره گرفته و در کنار آن، به اقوال مشایخ بزرگ صوفیه و اهل عرفان نیز پرداخته است.در مقدمه (پس از حمد الهی و درود بر محمد و آل او) می گوید: چون دیدم آراستگان به علوم ظاهری، در انواع فوائد قرآنی، همچون قرائات، تفاسیر، مشکلات، احکام، اعراب، لغت، مجمل و مفسر، ناسخ و منسوخ و جز آن پرداخته اند و هیچیک به گردآوری لحن الخطاب (لحن الخطاب، اشارات و رموز کلامی است که از لابه لای سخن به دست می آید) آن از نظر اهل حقیقت نپرداخته است، مگر در مواردی پراکنده و بدون ترتیب که منتسب به ابوالعباس بن عطا (از سران و اقطاب صوفیه که مورد تجلیل و احترام فراوان بود. او در بغداد می زیست و همانجا درگذشت. شرح حال او را عطار نیشابوری به تفصیل آورده است.
عطار نیشابوری، محمد بن ابوبکر، تذکرة الاولیاء، ج۲، ص۶۳ – ۵۷.
وی در این تفسیر، به معانی باطنی (تاویل) پیش از معانی ظاهری (تفسیر) پرداخته و بدین جهت راه نکوهش را به سوی خود گشوده است. از معاصران او و نیز پس از وی کسانی از در معارضه با وی در آمده اند و او را به انواع برچسب ها و تهمت ها از قبیل بدعت گذاری در دین، تحریف معانی قرآن، جعل حدیث به نفع صوفیان و بالاخره میل به برخی از مذاهب منحرف مانند قرامطه (قرمطیان، پیروان حمدان بن اشعث معروف به قرمط که در حدود سال ۲۸۰ فرقه ای به وجود آورد که از فرقه اسماعیلیه منشعب و به نام وی مشهور شد. او قیام به سیف را شعار خود قرار داد و به قتل و غارت و چپاول همت بست. زیارت قبور و بوسیدن حجرالاسود و اعتقاد به ظواهر اسلام را تحریم نمود و حجرالاسود را از جای کند و در احکام شریعت دست به تاویل زد. این حرکت بیش از یک قرن ادامه داشت تا در اوایل قرن پنجم در عراق و ایران مبارزه سختی علیه آنان آغاز شد و از هم پاشیده شدند.) متهم ساخته اند.وقتی از ] ابوعمرو عثمان بن عبدالرحمن شهرزوری معروف به ابن صلاح موصلی از تبار کرد (۶۴۳-۵۷۷) که مقام شیخ الاسلامی دیار خود را داشت، درباره تفاسیر صوفیان سوال شد، گفت: ابو عبدالرحمان سلمی تفسیری دارد که اگر عقیده داشته که تفسیر قرآن است هر آینه کافر شده است ... نوشته هایی که ظاهرا کسانی مورد اطمینان از اینان، پیرامون آیات قرآن آورده اند، به عنوان تفسیر یا تبیین معانی قرآن نبوده است، بلکه اینان صرفا به عنوان تنظیر و تمثیل از قرآن بهره گرفته اند؛ مثلا آیه کریمه «قاتلوا الذین یلونکم من الکفار؛
توبه/سوره۹، آیه۱۲۳.
...
تفسیر سُلَمی (حقائق التفسیر) دومین تفسیری که بر مشرب اهل تصوف و عرفان نوشته شده، تفسیر ابوعبدالرحمن محمد بن حسین بن موسی ازدی سُلَمی (متوفای ۴۱۲) است. سلمی از مشایخ و سران صوفیه خراسان بود. در تصوف ید طولایی داشت و در عرفان و علم حقایق موفق و شهره آفاق بود.
خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۲، ص۲۴۴، شماره ۷۱۷.
این تفسیر از مهمترین تفاسیر اهل تاویل به شمار می رود و سرشارترین منبع برای تفسیرنگاران پس از وی بر مشرب اهل عرفان است. در حقیقت، تفسیر سلمی ادامه کاری است که به دست سهل تستری آغاز شد و ادامه راهی است که پیشینیان اهل تصوف پیموده بودند. سلمی در این تفسیر، از گفته های تفسیری ابن عطا و روایات منقول از امام صادق (علیه السلام) بهره گرفته و در کنار آن، به اقوال مشایخ بزرگ صوفیه و اهل عرفان نیز پرداخته است.در مقدمه (پس از حمد الهی و درود بر محمد و آل او) می گوید: چون دیدم آراستگان به علوم ظاهری، در انواع فوائد قرآنی، همچون قرائات، تفاسیر، مشکلات، احکام، اعراب، لغت، مجمل و مفسر، ناسخ و منسوخ و جز آن پرداخته اند و هیچیک به گردآوری لحن الخطاب (لحن الخطاب، اشارات و رموز کلامی است که از لابه لای سخن به دست می آید) آن از نظر اهل حقیقت نپرداخته است، مگر در مواردی پراکنده و بدون ترتیب که منتسب به ابوالعباس بن عطا (از سران و اقطاب صوفیه که مورد تجلیل و احترام فراوان بود. او در بغداد می زیست و همانجا درگذشت. شرح حال او را عطار نیشابوری به تفصیل آورده است.
عطار نیشابوری، محمد بن ابوبکر، تذکرة الاولیاء، ج۲، ص۶۳ – ۵۷.
وی در این تفسیر، به معانی باطنی (تاویل) پیش از معانی ظاهری (تفسیر) پرداخته و بدین جهت راه نکوهش را به سوی خود گشوده است. از معاصران او و نیز پس از وی کسانی از در معارضه با وی در آمده اند و او را به انواع برچسب ها و تهمت ها از قبیل بدعت گذاری در دین، تحریف معانی قرآن، جعل حدیث به نفع صوفیان و بالاخره میل به برخی از مذاهب منحرف مانند قرامطه (قرمطیان، پیروان حمدان بن اشعث معروف به قرمط که در حدود سال ۲۸۰ فرقه ای به وجود آورد که از فرقه اسماعیلیه منشعب و به نام وی مشهور شد. او قیام به سیف را شعار خود قرار داد و به قتل و غارت و چپاول همت بست. زیارت قبور و بوسیدن حجرالاسود و اعتقاد به ظواهر اسلام را تحریم نمود و حجرالاسود را از جای کند و در احکام شریعت دست به تاویل زد. این حرکت بیش از یک قرن ادامه داشت تا در اوایل قرن پنجم در عراق و ایران مبارزه سختی علیه آنان آغاز شد و از هم پاشیده شدند.) متهم ساخته اند.وقتی از ] ابوعمرو عثمان بن عبدالرحمن شهرزوری معروف به ابن صلاح موصلی از تبار کرد (۶۴۳-۵۷۷) که مقام شیخ الاسلامی دیار خود را داشت، درباره تفاسیر صوفیان سوال شد، گفت: ابو عبدالرحمان سلمی تفسیری دارد که اگر عقیده داشته که تفسیر قرآن است هر آینه کافر شده است ... نوشته هایی که ظاهرا کسانی مورد اطمینان از اینان، پیرامون آیات قرآن آورده اند، به عنوان تفسیر یا تبیین معانی قرآن نبوده است، بلکه اینان صرفا به عنوان تنظیر و تمثیل از قرآن بهره گرفته اند؛ مثلا آیه کریمه «قاتلوا الذین یلونکم من الکفار؛
توبه/سوره۹، آیه۱۲۳.
...
wikifeqh: تفسیر_ابوعبدالرحمان_سلمی
[ویکی شیعه] حقائق التفسیر (کتاب). حقائق التفسیر، یکی از قدیمی ترین تفاسیر عرفانی قرآن، به زبان عربی است که توسط عبدالرحمن سلمی (۳۳۰ـ۴۱۲ق) تالیف شده است.
این کتاب، مجموعه ای از روایات و اقوالی را که در تفسیر عرفانی آیات قرآن، از قول امام صادق (ع)، ابن عطا آدمی، منصور حلاج و ابوالحسین نوری به صورت پراکنده در اینجا و آنجا آورده بودند، فراهم آورد و آرای خود را در این باره در اثنای آنها ذکر کرد. این تفسیر، دارای دو قسمت اصلی و زیادات است.
عبدالرحمن سلمی، در سال ۳۳۰ق به دنیا آمد. مهمترین کتاب وی، تفسیر عرفانی حقائق التفسیر است. به عقیده برخی محققان، نقش وی در جمع آوری احادیث امام صادق (ع) همانند نقش سیدرضی (درگذشت ۴۰۶ق) در گردآوری خطبه ها و کلمات و نامه های امام علی (ع) در کتابی به نام نهج البلاغه است؛ زیرا پیش از سلمی، اقدامات وسیعی برای گردآوری احادیث امام صادق(ع) به صورت مسند و همراه با سلسله سند روایات انجام شده بود و سلمی آنها را در یک کتاب تدوین و گردآوری کرد. به عقیده وی این روایات، پیش از گردآوری در یک کتاب، به صورت شفاهی در حلقه های صوفیه مطرح و نزد بزرگان شافعیه مورد احترام زیادی بوده است.
این کتاب، مجموعه ای از روایات و اقوالی را که در تفسیر عرفانی آیات قرآن، از قول امام صادق (ع)، ابن عطا آدمی، منصور حلاج و ابوالحسین نوری به صورت پراکنده در اینجا و آنجا آورده بودند، فراهم آورد و آرای خود را در این باره در اثنای آنها ذکر کرد. این تفسیر، دارای دو قسمت اصلی و زیادات است.
عبدالرحمن سلمی، در سال ۳۳۰ق به دنیا آمد. مهمترین کتاب وی، تفسیر عرفانی حقائق التفسیر است. به عقیده برخی محققان، نقش وی در جمع آوری احادیث امام صادق (ع) همانند نقش سیدرضی (درگذشت ۴۰۶ق) در گردآوری خطبه ها و کلمات و نامه های امام علی (ع) در کتابی به نام نهج البلاغه است؛ زیرا پیش از سلمی، اقدامات وسیعی برای گردآوری احادیث امام صادق(ع) به صورت مسند و همراه با سلسله سند روایات انجام شده بود و سلمی آنها را در یک کتاب تدوین و گردآوری کرد. به عقیده وی این روایات، پیش از گردآوری در یک کتاب، به صورت شفاهی در حلقه های صوفیه مطرح و نزد بزرگان شافعیه مورد احترام زیادی بوده است.
wikishia: حقائق_التفسیر_(کتاب)