حزب اسلامی افغانستان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در این مقاله، حزب اسلام گرای افغانستان، به رهبری گُلبُدین حِکمَتیار معرفی می گردد.
قانون اساسی مصوب ۱۳۴۳ش افغانستان، از طریق آزادی احزاب و مطبوعات و تشکیل اجتماعات، فضای مناسبی برای رشد جریانها و احزاب سیاسی به وجود آورد و از این تاریخ، احزاب چپ و راست در صحنه سیاست و اجتماع کشور، به ویژه در کابل، به وجود آمدند. در چنین اوضاعی، فشار ناشی از سلطه درازمدت خاندان محمدزائی کاهش یافت و باعث شد در افغانستان، به ویژه در میان دانشگاهیان، احزاب مارکسیستی شکل گیرد. در کابل، ظهور گروههای چپ با واکنش برخی از استادان دانشگاهی فارغ التحصیل الازهر مصر (نظیر غلام محمد نیازی و صبغةاللّه مجددی) و دانشجویان مواجه شد. یکی از این دانشجویان گلبدین حکمتیار بود که همراه با دانشجویان دیگر در قالب «سازمان جوانان مسلمان»، با انتشار «شب نامه جهاد» در ۱۳۴۴ش، مواضع خویش را در مخالفت با جریانات کمونیستی اعلام کردند نخستین مؤسسان جریان اسلام گرای دانشجویی، که پایه گذاران حزب اسلامی نیز شناخته می شوند، عبارت بودند از: عبدالرحیم نیازی، مولوی حبیب الرحمان، سیف الدین نصرت یار، عبدالقادر توانا، غلام ربانی عطیش، سیدعبدالرحمان، گل محمدخان، گلبدین حکمتیار، حبیب الرحمان، محمد عمر، عبدالحبیب حنانی، و خواجه محفوظ مسطور. آنان در ۱۳۴۸ش نخستین حلقه دانشجویان مسلمان را پدید آوردند و عبدالرحیم نیازی (متوفی ۱۳۵۰ش)، عملا رهبری این گروه را در دست داشت. پس از آن پنج تن با عنوان شورای رهبری، مسئول تنظیم و ترتیب امور مبارزاتی دانشجویان شدند در ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ش، میان جنبش اسلام گرایان شکاف ایجاد شد. آن دسته از جوانان مسلمان که مبارزه قهرآمیز با حکومت وقت افغانستان را در پیش گرفتند، «حزب اسلامی» نامیده شدند و گروهی که معتقد بودند آمادگی لازم را ندارند و ترجیح می دادند با شکیبایی و نفوذ در ارتش کودتا کنند، «جمعیت اسلامی» نام گرفتند. رهبر «حزب اسلامی» گلبدین حکمتیار و رهبر «جمعیت اسلامی» برهان الدین ربانی بود. در ۱۳۵۸ش، انشعاب دیگری در حزب اسلامی رخ داد و مولوی یونس خالص، با جدا شدن از حکمتیار، حزب دیگری را با همین نام ایجاد کرد.
ساختار و مرامنامه حزب
ساختار و مرامنامه حزب اسلامی افغانستان. امیر از حیث تشکیلاتی، بالاترین مقام حزب است که اعضای شورای اجرائیه و مرکزی، هر چهار سال یک بار او را انتخاب می کنند. او موظف است در مراعات حدود و احکام و مستحبات شرعی دقیق باشد، از ایجاد دسته بندیهای غیرمجاز خودداری کند، در مورد اعضای حزب معلومات کافی و مفصّل و موثق به دست آورد و اعتراضات و شکایات و انتقادات اعضای حزب را با دقت بشنود. شورای اجرائیه امور اجرایی را در دست دارد. انتخابات داخلی حزب هر چهار سال یک بار صورت می گیرد و افراد جذب شده باید یک دوره آزمایشی را بگذرانند و با دقت درباره آنان تحقیق شود.باتوجه به زمینه ها و اوضاع اجتماعی و سیاسی، مقاصد حزب اسلامی در پاسخ به نیاز زمان و در واکنش به جریان ضددینی در افغانستان و با هدف کارآمد نشان دادن اسلام، مجموعاً در پنج فصل و ۱۱۰ مادّه تدوین گردید طبق مرامنامه حزب، قرآن و احادیث نبوی، نخستین مرجع قوانین اند و در مسائل شرعی مطابق فقه حنفی عمل خواهد شد. در زمینه سیاست خارجی، حزب اسلامی مبارزه یکسان با استعمار شرق و غرب را وظیفه اساسی ملتها می داند و به منظور پایان بخشیدن به آن، نیروها و امکانات موجود خود را به کار می برد.
فعالیتهای حزب اسلامی افغانستان
حلقه جوانان مسلمان در دهه ۱۳۵۰ش، در دوره ای به نام دموکراسی، نظر بسیاری از دانشگاهیان را به خود جلب کرد، به طوری که در انتخابات اتحادیه دانشجویان در ۱۳۵۴ش، بیش از دو سوم آرا را به دست آورد این دستاورد برای جوانان مسلمان که همواره با نیروهای چپ افراطی در دانشگاه کابل درگیری داشتند، اهمیت بسیاری داشت. در درگیری جناحهای چپ در ۳۰ خرداد ۱۳۵۱ با مائوئیستهای گروه شعله جاوید، ۲۴ تن مجروح شدند و یک نفر به قتل رسید به دنبال آن، دولت وقت افغانستان نُه تن از رهبران جوانان مسلمان، از جمله محمدعمر، سیف الدین نصرت یار و گلبدین حکمتیار، را دستگیر و به یک سال ونیم حبس محکوم کرد کودتای ۱۳۵۲ش محمد داوود، که با حمایت جناح پرچم صورت گرفت، بیش از پیش سوءظن اسلام گرایان را برانگیخت. عبدالرحمان نیازی و برهان الدین ربانی، از رهبران جنبش، به عنوان آخرین تلاش به داوودخان، رئیس جمهوری افغانستان، روی آوردند و پیشنهاد کردند که در ازای قطع رابطه با کمونیستها، از او حمایت نمایند، اما داوودخان به این پیشنهاد وقعی ننهاد و حتی قصد جان آنان و همفکرانشان را نمود. غلام محمد نیازی، استاد دانشکده الهیات، دستگیر شد اما برهان الدین ربانی، گلبدین حکمتیار و احمدشاه مسعود موفق شدند به پاکستان فرار کنند. این گروه مورد توجه مقامات پاکستانی قرار گرفتند و ذوالفقار علی بوتو، نخست وزیر وقت آن کشور، در ۱۳۵۴ش از آنان پشتیبانی نمود بعد از کودتای کمونیستی در ۱۳۵۷ش در کابل و سپس مهاجرت وسیع مردم افغانستان به پاکستان، حزب اسلامی و دیگر احزاب مبارز موقعیت مناسبی به دست آوردند. آنان در این زمان اعضای خود را از میان انبوه آوارگان برگزیدند. از سوی دیگر، سیاست دولت پاکستان مبنی بر این که مجاهدان برای ادامه فعالیت و جهاد تنها از طریق یکی از احزاب مستقر در پاکستان می توانند اسلحه و کمک دریافت کنند، باعث شد، خواه ناخواه، آوارگان به عضویت یکی از احزاب افغانی مطرح در پاکستان درآیند. حزب اسلامی حکمتیار، که از مجاهدان پشتیبانی می کرد و با حزب جماعت اسلامی پاکستان و دیگر احزاب این کشور نیز مناسباتی داشت، برای جذب نیرو از امکانات بیشتری برخوردار گردید و در عین حال تمایل داشت تا افراد تندرو و جوانانی با تحصیلات عالی، به ویژه تحصیلات فنی، را جذب نماید، اما چون حزب اسلامی اساسآ نماینده بخشی از غَلزاییهای پشتون به شمار می آمد، به لحاظ اجتماعی پایگاه مردمی آن محدود می شد بنابراین، نتوانست به صورت حزبی فراگیر دیگر شاخه های اقوام پشتون یا سایر اقوام را دربرگیرد. با این حال، طرفدارانی در نَنگَرهار، کُندُز، بَغلان قندهار، زابل، هِلمند و فَراه به دست آورد. به علاوه، هواداران غیرپشتون در شمال شرقی کشور از جمله گروههایی از تاجیکان (مانند فرید در کوهستان، و نهضت یار در بغلان)، اقوام حاشیه نشین مانند بلوچهای فارسی زبان در اطراف کشم به سرکردگی عبدالودود و گروهی از ازبکهای مهاجر را نیز جذب نمود.
درگیری با دیگر گروه های مجاهد
...

پیشنهاد کاربران

بپرس