[ویکی فقه] سفر هجرت از مکه به مدینه روز جمعه دوازدهم ربیع الاول سال سیزدهم بعثت (۶۲۲ ق) به پایان رسید و رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) بعد از ظهر آن روز از «قبا» _در حومه شهر_ وارد مدینه گردید مرکب او (ناقه قصوی) در محله بنی ظمالک بن النجار در زمینی متعلق به دو کودک یتیم به نام سهل و سهیل متوقف شد و زانو بر زمین زد. آن حضرت از شتر به زیر آمد و دستور داد مسجد مدینه را در آن محل بنا کنند.
خود او در همان نزدیکی در خانه ابوایوب انصاری _در حجره فوقانی_ منزل گرفت و مدت یازده ماه که کار ساختمان مسجد ادامه داشت در همان محل باقی ماند. نقشه مجتمع مسجد و خانه های اطراف آن را پیغمبر شخصا طرح کرد. زمین مسجد را از قیم آن دو یتیم به مبلغ ده مثقال طلا خریداری کرد و به ابوبکر خزانه دار خود دستور پرداخت آن وجه را صادر نمود. مقرر شد پی دیوارها با سنگ و گل و دیوارها با خشت و گل ساخته شود. پس دیوارها به عمق سه گز (ذراع، ارش) و ارتفاع آنها پنج و به قولی هفت گز بود که به بلندی قامت انسان می رسید. به روایت ابن شهاب زهری. مسلمانان سنگ از سنگستان های اطراف مدینه می آوردند و در زمین مسجد خشت می زدند. رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) مانند سایر صحابه سنگ می کشید و گل کاری می کرد. برای حفظ نمازگزاران از تابش آفتاب و ریزش باران ستون هایی از تنه نخل برافراشتند و محوطه مسجد را با شاخ و برگ خرما پوشاندند. تا رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) زنده بود اجازه نداد روی مسجد سقف خشت و گلی بگذارند. در انتهای شمالی مسجد خیمه بزرگی برافراشتند که قبله را به سمت صخره بیت المقدس نشان می داد. بعد از تغییر قبله به سمت کعبه آن خیمه محل سکونت مهاجران فقیر (اصحاب صفه) گردید. بنای مسجد و ضمائم آن از ربیع الاول تا صفر سال بعد، حدود یازده ماه به طول انجامید ولی مسلمانان نمازهای خود را پیوسته به جماعت در آن محل می گزاردند. مقصوره مسجد ده هزار گز مساحت داشت.
ابواب مسجدالنبی
سه دروازه (باب) برای آن ساخته شد که با تکه های سنگ ازاره بندی شده بود. یکی از آنها به رفت و آمد رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) و اهل بیت اختصاص داشت و آن را باب جبرئیل گفتند. محل و نام این دروازه تا امروز حفظ شده است. دیگری باب الرحمه و سومی بی نام بود و این دروازه سوم راهرو همگان از بنده و آزاد و مسلمان و کافر بود. در مسجد هیچ فرش و اثاثه نبود و کف آن را با سنگ ریزه فرش کرده بودند. منبر هم نداشت و رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) برای القای خطبه به یکی از ستون های مسجد تکیه می داد. نخستین منبر برای مسجد مدینه در سال هفتم یا هشتم هجری شبیه منبر کلیساهای شام ساخته شد و سازنده آنها مردی به نام تمیم داری بود. برای رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) و علی (علیه السّلام) و بعضی مهاجرین اطاق های کوچکی با سقف کوتاه در کنار مسجد ساختند که در آنها به داخل مسجد گشوده می شد. سقف اطاق ها آن قدر کوتاه بود که دست یک طفل نوبلوغ به آن می رسید، سبک معماری آنها هم مانند شبستان مسجد بود یعنی ستون هایی از تنه نخل برافراشته روی آنها را با شاخ و برگ خرما پوشانده بودند. اطاق ها یک دری و بدون چفت و کوبه و یراق بود. حجره عایشه که رسول بعد از رحلت در آن مدفون گردید و حجره علی و فاطمه در سمت شرقی مسجد بود. برای هر همسر تازه که به خانه پیغمبر می آمد حجره تازه ای به همان اسلوب در ردیف حجره عایشه بنا می گردید. مسجد مدینه حیاط مستقل و وضوخانه نداشت و اهالی مدینه برای قضاء حاجت به خارج شهر می رفتند. تمام مسجد هم سرپوشیده نبود.
مسدود کردن ابواب مسجد
بعد از آن که ساختمان مسجد تمام شد پیغمبر از خانه ابوایوب به خانه خود منتقل گردید. علی بن ابی طالب (علیه السّلام) و ابوبکر و عمر و نیز عباس و حمزه عموهای پیغمبر در خانه های خود مستقر گردیدند و از راه مسجد رفت و آمد می کردند. لیکن رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) می خواست با همسر بسیار جوان خود عایشه زفاف کند و ازدواج فاطمه دختر آن حضرت با علی (علیه السّلام) نیز قریب الوقوع بود و رفت و آمد صحابه از داخل مسجد مانع از آن بود که اهل بیت بعد از نماز فراغتی داشته باشند. از این سبب دستور رسید که همه صحابه حتی عموها درهای خود را که به مسجد باز می شد ببندند و از راه دیگر رفت و آمد کنند و برای نماز از درهای مسجد وارد آن گردند. انحصارا به علی مرتضی که از کودکی در کنار رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) به سر می برد اجازه داده شد در خانه اش را به مسجد باز نگاه دارد و هر کار که در مسجد بر رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) حلال است بر وی نیز حلال باشد. این امتیاز به بعض صحابه از جمله عموهای پیغمبر گران آمد و کار به گله گزاری رسید ولی رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) قاطعانه ابلاغ فرمود که این دستور به موجب وحی الهی است و علی به حکم خدای این مزیت را حاصل کرده است. از این رو اصحاب ساکت شدند و سخن کوتاه گشت و درهائی که به داخل مسجد باز می شد مسدود گردید.
بررسی چند روایت
...
خود او در همان نزدیکی در خانه ابوایوب انصاری _در حجره فوقانی_ منزل گرفت و مدت یازده ماه که کار ساختمان مسجد ادامه داشت در همان محل باقی ماند. نقشه مجتمع مسجد و خانه های اطراف آن را پیغمبر شخصا طرح کرد. زمین مسجد را از قیم آن دو یتیم به مبلغ ده مثقال طلا خریداری کرد و به ابوبکر خزانه دار خود دستور پرداخت آن وجه را صادر نمود. مقرر شد پی دیوارها با سنگ و گل و دیوارها با خشت و گل ساخته شود. پس دیوارها به عمق سه گز (ذراع، ارش) و ارتفاع آنها پنج و به قولی هفت گز بود که به بلندی قامت انسان می رسید. به روایت ابن شهاب زهری. مسلمانان سنگ از سنگستان های اطراف مدینه می آوردند و در زمین مسجد خشت می زدند. رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) مانند سایر صحابه سنگ می کشید و گل کاری می کرد. برای حفظ نمازگزاران از تابش آفتاب و ریزش باران ستون هایی از تنه نخل برافراشتند و محوطه مسجد را با شاخ و برگ خرما پوشاندند. تا رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) زنده بود اجازه نداد روی مسجد سقف خشت و گلی بگذارند. در انتهای شمالی مسجد خیمه بزرگی برافراشتند که قبله را به سمت صخره بیت المقدس نشان می داد. بعد از تغییر قبله به سمت کعبه آن خیمه محل سکونت مهاجران فقیر (اصحاب صفه) گردید. بنای مسجد و ضمائم آن از ربیع الاول تا صفر سال بعد، حدود یازده ماه به طول انجامید ولی مسلمانان نمازهای خود را پیوسته به جماعت در آن محل می گزاردند. مقصوره مسجد ده هزار گز مساحت داشت.
ابواب مسجدالنبی
سه دروازه (باب) برای آن ساخته شد که با تکه های سنگ ازاره بندی شده بود. یکی از آنها به رفت و آمد رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) و اهل بیت اختصاص داشت و آن را باب جبرئیل گفتند. محل و نام این دروازه تا امروز حفظ شده است. دیگری باب الرحمه و سومی بی نام بود و این دروازه سوم راهرو همگان از بنده و آزاد و مسلمان و کافر بود. در مسجد هیچ فرش و اثاثه نبود و کف آن را با سنگ ریزه فرش کرده بودند. منبر هم نداشت و رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) برای القای خطبه به یکی از ستون های مسجد تکیه می داد. نخستین منبر برای مسجد مدینه در سال هفتم یا هشتم هجری شبیه منبر کلیساهای شام ساخته شد و سازنده آنها مردی به نام تمیم داری بود. برای رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) و علی (علیه السّلام) و بعضی مهاجرین اطاق های کوچکی با سقف کوتاه در کنار مسجد ساختند که در آنها به داخل مسجد گشوده می شد. سقف اطاق ها آن قدر کوتاه بود که دست یک طفل نوبلوغ به آن می رسید، سبک معماری آنها هم مانند شبستان مسجد بود یعنی ستون هایی از تنه نخل برافراشته روی آنها را با شاخ و برگ خرما پوشانده بودند. اطاق ها یک دری و بدون چفت و کوبه و یراق بود. حجره عایشه که رسول بعد از رحلت در آن مدفون گردید و حجره علی و فاطمه در سمت شرقی مسجد بود. برای هر همسر تازه که به خانه پیغمبر می آمد حجره تازه ای به همان اسلوب در ردیف حجره عایشه بنا می گردید. مسجد مدینه حیاط مستقل و وضوخانه نداشت و اهالی مدینه برای قضاء حاجت به خارج شهر می رفتند. تمام مسجد هم سرپوشیده نبود.
مسدود کردن ابواب مسجد
بعد از آن که ساختمان مسجد تمام شد پیغمبر از خانه ابوایوب به خانه خود منتقل گردید. علی بن ابی طالب (علیه السّلام) و ابوبکر و عمر و نیز عباس و حمزه عموهای پیغمبر در خانه های خود مستقر گردیدند و از راه مسجد رفت و آمد می کردند. لیکن رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) می خواست با همسر بسیار جوان خود عایشه زفاف کند و ازدواج فاطمه دختر آن حضرت با علی (علیه السّلام) نیز قریب الوقوع بود و رفت و آمد صحابه از داخل مسجد مانع از آن بود که اهل بیت بعد از نماز فراغتی داشته باشند. از این سبب دستور رسید که همه صحابه حتی عموها درهای خود را که به مسجد باز می شد ببندند و از راه دیگر رفت و آمد کنند و برای نماز از درهای مسجد وارد آن گردند. انحصارا به علی مرتضی که از کودکی در کنار رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) به سر می برد اجازه داده شد در خانه اش را به مسجد باز نگاه دارد و هر کار که در مسجد بر رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) حلال است بر وی نیز حلال باشد. این امتیاز به بعض صحابه از جمله عموهای پیغمبر گران آمد و کار به گله گزاری رسید ولی رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) قاطعانه ابلاغ فرمود که این دستور به موجب وحی الهی است و علی به حکم خدای این مزیت را حاصل کرده است. از این رو اصحاب ساکت شدند و سخن کوتاه گشت و درهائی که به داخل مسجد باز می شد مسدود گردید.
بررسی چند روایت
...
wikifeqh: حدیث_سدّالابواب
[ویکی نور] حدیث سد الأبواب، تألیف سید علی حسینی میلانی، در رابطه با یکی از روایات معروفی است که پیامبر خدا(ص) در فضیلت امیر مؤمنان علی(ع) فرمودند. این حدیث از سوی علمای اهل سنت مورد جعل و تحریف قرار گرفته است.
کتاب، مشتمل بر دو مقدمه مختصر از ناشر و مؤلف و متن اثر در چهار بخش است. در بخش های کتاب، به شیوه علمی و مستند، با استناد به منابع اهل سنت متن روایت به لحاظ سندی و دلالی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
از احادیث صحیح قطعی و مشهور، بلکه متواتر، حدیث سد ابواب است که از رسول خدا(ص) در شأن مولایمان امیر مؤمنان علی(ع) وارد شده است علمای بسیاری به نقل این حدیث پرداخته اند. ترمذی، احمد بن حنبل، نسائی و حاکم نیشابوری به سند خود، این حدیث را نقل کرده اند. حاکم نیشابوری نقل می کند که زید بن ارقم می گوید: در خانه چند تن از اصحاب رسول خدا(ص) به مسجد باز می شد. روزی رسول خدا فرمود: «سدوا هذه الأبواب إلا باب علی»؛ «این درها - جز درِ خانه علی - را ببندید». زید می گوید: مردم در این مورد اعتراض کردند. رسول خدا(ص) برخاست و خدا را ستود و بر او ثنا گفت و فرمود: من به بستن این درها جز در خانه علی امر نمودم، برخی از شما به این مسئله اعتراض کردید، به خدا سوگند! من نه دری را بستم و نه دری را گشودم؛ بلکه به کاری امر شدم و از آن فرمان، پیروی کردم. حاکم نیشابوری پس از نقل این حدیث می نویسد: سند این حدیث صحیح است
در مبحث دوم، وراونه شدن حدیث توسط علمای اهل سنت مورد بحث قرار گرفته است. پیش از این مطرح شد که پیامبر خدا(ص) حدیث سد ابواب را درباره حضرت علی(ع) بیان فرموده و این حدیث به تواتر نقل شده است؛ ولی برخی معاندان، چون نتوانستند اصل حدیث را انکار کنند؛ ازاین رو نسبت آن را از «علی» به «ابوبکر» تغییر دادند و در این راستا «حدیث الخوخة» (حدیث دریچه) را جعل کردند؛ یعنی هم، نام علی(ع) را تغییر دادند و هم کلمه «در» را با «دریچه» تعویض کردند. این حدیث وارونه را بخاری، مسلم، ترمذی، احمد بن حنبل و دیگر عالمان از متقدّمین و متأخّرین نقل کرده اند
بخاری این حدیث وارونه را در چند بخش از کتاب خود نقل کرده است. او با ذکر سند، این روایت را از عکرمه از ابن عباس چنین نقل می کند: رسول خدا(ص) در دوران بیماری خود که به فوت آن حضرت انجامید، در حالی از خانه بیرون آمد که سر خود را با پارچه ای بسته بود. او پس از وارد شدن به مسجد، بر فراز منبر نشست. پس از آنکه خدا را ستود و به او درود فرستاد فرمود: در میان مردم کسی بخشنده تر از ابوبکر بن ابی قحافه نیست که جان و مالش را برای من ارزانی داشته باشد؛ اگر می خواستم از میان مردم دوستی برای خود برگزینم، به یقین ابوبکر را برمی گزیدم، ولی برادری و دوستی اسلامی برتر است. هر دریچه خانه ای را که به این مسجد باز می شود جز دریچه خانه ابوبکر ببندید
نویسنده در ادامه با بررسی سندی دو روایتی که بخاری و مسلم از ابن عباس و ابوسعید خدری نقل کرده اند، هر دو سند را از درجه اعتبار ساقط می داند
کتاب، مشتمل بر دو مقدمه مختصر از ناشر و مؤلف و متن اثر در چهار بخش است. در بخش های کتاب، به شیوه علمی و مستند، با استناد به منابع اهل سنت متن روایت به لحاظ سندی و دلالی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
از احادیث صحیح قطعی و مشهور، بلکه متواتر، حدیث سد ابواب است که از رسول خدا(ص) در شأن مولایمان امیر مؤمنان علی(ع) وارد شده است علمای بسیاری به نقل این حدیث پرداخته اند. ترمذی، احمد بن حنبل، نسائی و حاکم نیشابوری به سند خود، این حدیث را نقل کرده اند. حاکم نیشابوری نقل می کند که زید بن ارقم می گوید: در خانه چند تن از اصحاب رسول خدا(ص) به مسجد باز می شد. روزی رسول خدا فرمود: «سدوا هذه الأبواب إلا باب علی»؛ «این درها - جز درِ خانه علی - را ببندید». زید می گوید: مردم در این مورد اعتراض کردند. رسول خدا(ص) برخاست و خدا را ستود و بر او ثنا گفت و فرمود: من به بستن این درها جز در خانه علی امر نمودم، برخی از شما به این مسئله اعتراض کردید، به خدا سوگند! من نه دری را بستم و نه دری را گشودم؛ بلکه به کاری امر شدم و از آن فرمان، پیروی کردم. حاکم نیشابوری پس از نقل این حدیث می نویسد: سند این حدیث صحیح است
در مبحث دوم، وراونه شدن حدیث توسط علمای اهل سنت مورد بحث قرار گرفته است. پیش از این مطرح شد که پیامبر خدا(ص) حدیث سد ابواب را درباره حضرت علی(ع) بیان فرموده و این حدیث به تواتر نقل شده است؛ ولی برخی معاندان، چون نتوانستند اصل حدیث را انکار کنند؛ ازاین رو نسبت آن را از «علی» به «ابوبکر» تغییر دادند و در این راستا «حدیث الخوخة» (حدیث دریچه) را جعل کردند؛ یعنی هم، نام علی(ع) را تغییر دادند و هم کلمه «در» را با «دریچه» تعویض کردند. این حدیث وارونه را بخاری، مسلم، ترمذی، احمد بن حنبل و دیگر عالمان از متقدّمین و متأخّرین نقل کرده اند
بخاری این حدیث وارونه را در چند بخش از کتاب خود نقل کرده است. او با ذکر سند، این روایت را از عکرمه از ابن عباس چنین نقل می کند: رسول خدا(ص) در دوران بیماری خود که به فوت آن حضرت انجامید، در حالی از خانه بیرون آمد که سر خود را با پارچه ای بسته بود. او پس از وارد شدن به مسجد، بر فراز منبر نشست. پس از آنکه خدا را ستود و به او درود فرستاد فرمود: در میان مردم کسی بخشنده تر از ابوبکر بن ابی قحافه نیست که جان و مالش را برای من ارزانی داشته باشد؛ اگر می خواستم از میان مردم دوستی برای خود برگزینم، به یقین ابوبکر را برمی گزیدم، ولی برادری و دوستی اسلامی برتر است. هر دریچه خانه ای را که به این مسجد باز می شود جز دریچه خانه ابوبکر ببندید
نویسنده در ادامه با بررسی سندی دو روایتی که بخاری و مسلم از ابن عباس و ابوسعید خدری نقل کرده اند، هر دو سند را از درجه اعتبار ساقط می داند
wikinoor: حدیث_سد_الأبواب