[ویکی فقه] حاج علی کیا در سال ۱۲۸۵ش در مازندران به دنیا آمد. پدر او مشهور به حاجی پیرزاده از ملاکین ثروتمند این خطه بود. حاج علی در جوانی وارد صفوف ارتش شد و در درجه ستوان یکمی به عنوان مامور خرید اسلحه به اروپا اعزام و به مدت ۴ سال در چکسلواکی و مجارستان اقامت گزید. در این زمان وی با رئیس هیئت اعزامی خرید اسلحه به اروپا اختلاف پیدا کرد و به ایران عودت داده شد.
وی در خاطراتش اشاره می کند: «سه سالی مامور شدم، از طرف دولت در زمان رضاشاه برای اروپا چون افسر توپچی بودم، افسر توپخانه بودم. برای تفتیش توپ هایی که می خریدم... سه سال در چکسلواکی بودم و در آن جا بعدها ماموریت پیدا کردم، یک سال و خرده ای رفتم به بوداپست برای تفتیش یک دستگاه گاما که دستگاه هدایت تیر ضد هوائی بود... بعدها تقاضا کردم که مرا بفرستید تهران، من دیگر نمی توانم کار بکنم.» ولی او که مورد توجه سرلشکر عزیزالله ضرغامی، رئیس ستاد ارتش قرار داشت، ۸ ماه بعد برای ادامه تحصیل نظامی به سوئد اعزام گردید. اقامت کیا در سوئد به علت وقوع جنگ جهانی دوم، ۱۲ سال به درازا کشید. در این دوران حاجی علی کیا، دوره عالی ستاد را در دانشگاه جنگ سوئد به پایان رسانید و به تجارت نیز اشغال داشت.
فعالیت های سیاسی کیا
در بازگشت به ایران کیا، مدتی در مشاغل مختلف، از جمله ریاست اداره مرزبانی، فعالیت نمود. سرهنگ دوم کیا مورد توجه سپهبد حاجی علی رزم آرا، رئیس ستاد ارتش قرار گرفت و در سال ۱۳۲۷ توسط او به ریاست شعبه تجسس رکن دوم ستاد ارتش منصوب شد. در سال های بعد کیا به یکی از چهره های فعال وابسته به دربار بدل گردید و لذا در زمان دولت مصدق در درجه سرتیپی بازنشسته شد و به تجارت و ملکداری در مازندران پرداخت.پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، کیا به دستور محمدرضا پهلوی خود را کاندید نمایندگی مجلس از مازندران نمود؛ ولی به علت کارشکنی سپهبد فضل الله زاهدی نخست وزیر، ناکام ماند. شاه که در پی تحکیم مواضع خود در ارتش، در قبال نفوذ زاهدی، بود حاجی علی کیا را در سال ۱۳۳۳ به ارتش بازگردانید. کیا طی سال های ۱۳۳۴- ۱۳۳۶ از عناصر فعال وابسته به دربار بود و در همین زمان به گفته رائین ماموریت انحلال «لژ پهلوی» را که به دلایلی ادامه فعالیت آن دیگر مورد تایید شاه نبود، به عهده گرفت. او در سال ۱۳۳۶، پس از برکناری سرلشکر محمد ولی قره نی، به ریاست اداره دوم ستاد ارتش منصوب شد و مدتی بعد به درجه سپهبدی رسید. هدف محمدرضا پهلوی از این انتصاب ایجاد یک رقیب قدرتمند و مورد اعتماد در مقابل تیمور بختیار، رئیس ساواک بود. از سال ۱۳۳۶ کیا در راس «نیروهای مقاومت ملی» نیز قرار داشت و در همین زمان توسط او «سازمان کوک» تاسیس شد. اسناد موجود توسعه نفوذ و قدرت سپهبد کیا و نقش موثر او را در حوادث سیاسی روز در سال های ۱۳۳۸- ۱۳۳۹ نشان می دهد. به همین دلیل او به همراه تیمور بختیار در اواخر سال ۱۳۳۹ باز نشسته شد. با صعود امینی به قدرت، کیا از جمله چهره های نظامی بود که به علت اشتهار به فساد مالی در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۰ بازداشت شد.
دستگیری کیا و پایان حیات سیاسی وی
چنانکه اسناد مفصل مندرج در پرونده ۵ جلدی سپهبد حاجی علی کیا در ساواک نشان می دهد، در واقع حیات سیاسی او با بازنشستگی به پایان رسید و دستگیری وی توسط امینی نه تنها ضربه ای به محمد رضا پهلوی محسوب نمی شد، بلکه چه بسا این اقدام نمایشی با موافقت او بود. معهذا، کیا در زندان علت بازداشت خود را به اعمال نفوذ دولت آمریکا به منظور حذف چهره های انگلوفیل از ارتش منسوب می نمود و سیاست های آمریکا را آماج حمله قرار می داد: روز ۳/۱۲/۱۳۴۰ تیمسار کیا... اشاره به خطب و خطا و اشتباهات سیاسی و غرور غلط مقامات آمریکایی در ایران نموده افزودند که آنها دکتر امینی را به زور به ملت نجیب ایران حتی شاه تحمیل کردند و پاولز عنوان نخست وزیر کاردان به او داده، خاک به سر امینی که خود را به دامن آنها انداخته و با نهایت بی شرمی گفته است. چون بانک های داخلی به من پول ندادند از دوستان خارجی می گیرم. انگلیسی ها که سیاست عاقلانه ای دارند، فرضاً اگر بخواهند شخص مورد نظر خود را در کشوری مصدر کار نمایند بدواً او را مطرح می سازند تا به میزان محبوبیت او در میان اجتماع پی ببرند و چنانچه حس کردند که محبوبیتی دارد موجبات روی کار آمدنش را فراهم می کنند، اما این آمریکایی های مغرور که فقط تاجر و سرمایه دارند و نه سیاستمدار بدون توجه به افکار عمومی اراده خویش را تحمیل می نمایند و هیچ وقت هم از این رویه نتیجه مثبت نگرفته اند کما اینکه اکنون نزد همه ملت ها اینها منفور و مغضوب هستند. کیا در دوران بازداشت از طریق شبکه وسیع تحت کنترلش (سازمان کوک) به فعالیت های موثری علیه دولت امینی دست زد و حتی او را به افشاگری اطلاعاتی تهدید نمود: اطلاع موثق حاکی است که سپهبد کیا تهدید کرده است در صورت ادامه محاکمه و موشکافی بازپرس اسرار کودتای سرلشکر قره نی و امینی و چگونگی انتقام جوئی آنها را در محاکمه فاش خواهد کرد و مثل سرتیپ نویسی گول نخواهد خورد. سازمان کوک وابسته به تیمسار سپهبد کیا که اعضاء آن در وزارتخانه ها و موسسات دولتی هنوز ارتباط خود را با یکدیگر حفظ کرده اند مرتباً از تیمسار کیا در زندان دستور می گیرند و اجرا می کنند و با شروع محاکمه نامبرده طبق دستوری که به آنها داده شده در هم جا شایع کرده اند که به زودی با حمایت دو سیاست روس و انگلیس حکومت نظامی که دست نشانده تیمسار کیا خواهد بود روی کار خواهد آمد و آقای دکتر امینی و چند نفر از وزراء کابینه ایشان از جمله آقایان الموتی و درخشش را محاکمه و اعدام خواهد نمود..
تبرئه کیا
...
وی در خاطراتش اشاره می کند: «سه سالی مامور شدم، از طرف دولت در زمان رضاشاه برای اروپا چون افسر توپچی بودم، افسر توپخانه بودم. برای تفتیش توپ هایی که می خریدم... سه سال در چکسلواکی بودم و در آن جا بعدها ماموریت پیدا کردم، یک سال و خرده ای رفتم به بوداپست برای تفتیش یک دستگاه گاما که دستگاه هدایت تیر ضد هوائی بود... بعدها تقاضا کردم که مرا بفرستید تهران، من دیگر نمی توانم کار بکنم.» ولی او که مورد توجه سرلشکر عزیزالله ضرغامی، رئیس ستاد ارتش قرار داشت، ۸ ماه بعد برای ادامه تحصیل نظامی به سوئد اعزام گردید. اقامت کیا در سوئد به علت وقوع جنگ جهانی دوم، ۱۲ سال به درازا کشید. در این دوران حاجی علی کیا، دوره عالی ستاد را در دانشگاه جنگ سوئد به پایان رسانید و به تجارت نیز اشغال داشت.
فعالیت های سیاسی کیا
در بازگشت به ایران کیا، مدتی در مشاغل مختلف، از جمله ریاست اداره مرزبانی، فعالیت نمود. سرهنگ دوم کیا مورد توجه سپهبد حاجی علی رزم آرا، رئیس ستاد ارتش قرار گرفت و در سال ۱۳۲۷ توسط او به ریاست شعبه تجسس رکن دوم ستاد ارتش منصوب شد. در سال های بعد کیا به یکی از چهره های فعال وابسته به دربار بدل گردید و لذا در زمان دولت مصدق در درجه سرتیپی بازنشسته شد و به تجارت و ملکداری در مازندران پرداخت.پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، کیا به دستور محمدرضا پهلوی خود را کاندید نمایندگی مجلس از مازندران نمود؛ ولی به علت کارشکنی سپهبد فضل الله زاهدی نخست وزیر، ناکام ماند. شاه که در پی تحکیم مواضع خود در ارتش، در قبال نفوذ زاهدی، بود حاجی علی کیا را در سال ۱۳۳۳ به ارتش بازگردانید. کیا طی سال های ۱۳۳۴- ۱۳۳۶ از عناصر فعال وابسته به دربار بود و در همین زمان به گفته رائین ماموریت انحلال «لژ پهلوی» را که به دلایلی ادامه فعالیت آن دیگر مورد تایید شاه نبود، به عهده گرفت. او در سال ۱۳۳۶، پس از برکناری سرلشکر محمد ولی قره نی، به ریاست اداره دوم ستاد ارتش منصوب شد و مدتی بعد به درجه سپهبدی رسید. هدف محمدرضا پهلوی از این انتصاب ایجاد یک رقیب قدرتمند و مورد اعتماد در مقابل تیمور بختیار، رئیس ساواک بود. از سال ۱۳۳۶ کیا در راس «نیروهای مقاومت ملی» نیز قرار داشت و در همین زمان توسط او «سازمان کوک» تاسیس شد. اسناد موجود توسعه نفوذ و قدرت سپهبد کیا و نقش موثر او را در حوادث سیاسی روز در سال های ۱۳۳۸- ۱۳۳۹ نشان می دهد. به همین دلیل او به همراه تیمور بختیار در اواخر سال ۱۳۳۹ باز نشسته شد. با صعود امینی به قدرت، کیا از جمله چهره های نظامی بود که به علت اشتهار به فساد مالی در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۰ بازداشت شد.
دستگیری کیا و پایان حیات سیاسی وی
چنانکه اسناد مفصل مندرج در پرونده ۵ جلدی سپهبد حاجی علی کیا در ساواک نشان می دهد، در واقع حیات سیاسی او با بازنشستگی به پایان رسید و دستگیری وی توسط امینی نه تنها ضربه ای به محمد رضا پهلوی محسوب نمی شد، بلکه چه بسا این اقدام نمایشی با موافقت او بود. معهذا، کیا در زندان علت بازداشت خود را به اعمال نفوذ دولت آمریکا به منظور حذف چهره های انگلوفیل از ارتش منسوب می نمود و سیاست های آمریکا را آماج حمله قرار می داد: روز ۳/۱۲/۱۳۴۰ تیمسار کیا... اشاره به خطب و خطا و اشتباهات سیاسی و غرور غلط مقامات آمریکایی در ایران نموده افزودند که آنها دکتر امینی را به زور به ملت نجیب ایران حتی شاه تحمیل کردند و پاولز عنوان نخست وزیر کاردان به او داده، خاک به سر امینی که خود را به دامن آنها انداخته و با نهایت بی شرمی گفته است. چون بانک های داخلی به من پول ندادند از دوستان خارجی می گیرم. انگلیسی ها که سیاست عاقلانه ای دارند، فرضاً اگر بخواهند شخص مورد نظر خود را در کشوری مصدر کار نمایند بدواً او را مطرح می سازند تا به میزان محبوبیت او در میان اجتماع پی ببرند و چنانچه حس کردند که محبوبیتی دارد موجبات روی کار آمدنش را فراهم می کنند، اما این آمریکایی های مغرور که فقط تاجر و سرمایه دارند و نه سیاستمدار بدون توجه به افکار عمومی اراده خویش را تحمیل می نمایند و هیچ وقت هم از این رویه نتیجه مثبت نگرفته اند کما اینکه اکنون نزد همه ملت ها اینها منفور و مغضوب هستند. کیا در دوران بازداشت از طریق شبکه وسیع تحت کنترلش (سازمان کوک) به فعالیت های موثری علیه دولت امینی دست زد و حتی او را به افشاگری اطلاعاتی تهدید نمود: اطلاع موثق حاکی است که سپهبد کیا تهدید کرده است در صورت ادامه محاکمه و موشکافی بازپرس اسرار کودتای سرلشکر قره نی و امینی و چگونگی انتقام جوئی آنها را در محاکمه فاش خواهد کرد و مثل سرتیپ نویسی گول نخواهد خورد. سازمان کوک وابسته به تیمسار سپهبد کیا که اعضاء آن در وزارتخانه ها و موسسات دولتی هنوز ارتباط خود را با یکدیگر حفظ کرده اند مرتباً از تیمسار کیا در زندان دستور می گیرند و اجرا می کنند و با شروع محاکمه نامبرده طبق دستوری که به آنها داده شده در هم جا شایع کرده اند که به زودی با حمایت دو سیاست روس و انگلیس حکومت نظامی که دست نشانده تیمسار کیا خواهد بود روی کار خواهد آمد و آقای دکتر امینی و چند نفر از وزراء کابینه ایشان از جمله آقایان الموتی و درخشش را محاکمه و اعدام خواهد نمود..
تبرئه کیا
...
wikifeqh: محمد_کیا