جایگاه ارامش در معنویت گرایی جدید

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جایگاه آرامش در معنویت گرایی جدید. از ویژگی های دوران معاصر، فقدان آرامش و افزایش روزافزون اضطراب است و به همین دلیل است که تلاش های بسیاری در حوزه های مختلف علم پیرامون مبانی آرامش و نحوه تحقق آن انجام می گیرد. انواع معنویت گرایی جدید نیز مبتنی بر اندیشه ها و افکار خود به ارائه راه کارهایی برای تحصیل آرامش پرداخته اند.
این مقاله کوششی برای تبیین عوامل ایجاد آرامش در معنویت گرایی جدید است. بر این اساس شش معنویت مورد پژوهش قرارگرفت: معنویت اکنکار (پال توئیچل)، معنویت اوشو، معنویت سای بابا، معنویت یوگاناندا، معنویت کریشنامورتی و معنویت کارلوس کاستاندا. سپس به بررسی و نقد دیدگاه های هرکدام درباره آرامش پرداخته شد.
مقدمه
جنبش های نوپدید دینی، (New Religions Movements) نشان از واقعیتی دارد که در حال پیشرفت، تحول و زایشی نوین در عرصه معنویت گرایی در دوران معاصر است. منش این گونه جریانات باطنی بر مبنای مخالفت یا بی اعتنایی به ادیان بزرگ است، نگاه این جریانات هیچ گاه از تحصیل تعالیم ادیان بزرگ پوشیده نیست. زیرا هرجا ضرورت و نیازی احساس شده تعالیم ادیان بزرگ در مسیر پیشرفت و جذابیت عرفان های سکولار به یغمی رفته است. از این رو پرداختن به این مهم، همواره بزرگترین نقد به این جریانات عرفانی خواهد بود.وجه تسمیه ـ عرفان سکولار ـ بر این گونه تعالیم ریشه در تاریخ قبل و بعد از رنسانس، به ویژه دوران اصلاح گرای دینی تا دوران معاصر دارد. مدرنیته با رشد روزافزون خود و تغییر در نگاه اخلاقی و فطری به الگوهای رفاه زدگی و آسان گیری و ترویج غریزه گرایی و مصرف طلبی و تنوع طلبی با سرعت به پیش رفت. و با محوریت یافتن نیاز های ظاهری، نیازهای فطری و قدسی کمرنگ شد. ضمن اینکه به جامعه زنان به دید ابزاری نگریسته شد. چنانچه خواننده در مسیر تاریخی غرب غرق شود و پله پله در مسیر افکار متاثر از دوران رنسانس حرکت کند و به بلوغ کامل رسد تا هنگامی که به عصر حاضر وصل شود، گواهی می دهد که نیاز به مکتبی دارد تا بتواند به کمک آن آلام روحی خویش و هم سفران خود را تسکین دهد. دنیای غرب راه رهایی از مصائب و تامین آرامش روان را در پرتو معنویت یافت. جامعه غرب دریافت که فقدان معنویت موجب بروز شدیدترین گرفتاری های روحی و روانی است؛ بنابراین به دنبال معنویتی رفت که بر خلاف جریان مدرنیته نباشد، بلکه قابلیت هماهنگی با فرآیند مدرنیته را داشته باشد.اینکه چرا غرب برای تسکین آلام روحی متوجه معنویت شد، عوامل گوناگونی دارد که یکی از آن وجود آرامشی نیرومند در پیروان ادیان آسمانی است. از این رو در عرفان های سکولار، راهکارهای فراوانی برای کسب آرامش روانی بیان شده است.
عرفان اکنکار
آزادی، کمال، خردمندی، آگاهی، امنیت، رهایی از قانون علیت، تناسخ (Reincarnation) و... همگی کلماتی است که در عرفان اکنکار (Eckankar) به فراوانی از آن یاد می شود. در میان بسیاری از سر فصل های کتب اکنکار با مطالبی همچون «کاربرد اکنکار در حل مشکلات زندگی» مواجه می شویم.در این مکتب مهم ترین و شاید تنها ترین روش برای حل مشکلات زندگی، فراگیری و تمرین عملی ای نیست جز «سفر روح».در این عرفان می خوانیم: تمامی نوع بشر به دو گروه تقسیم می شوند. مانوموخ ها (Manumukhs)و گوروموخ ها. ( Gourumukhs) معنای این دو کلمه یکی مانوموخ یعنی کسی است که از اوامر ذهنش پیروی می کند و دیگری گوروموخ به معنای شخصی است که از ماهانتا، (Mahanta) استاد حق در قید حیات (مکتب اکنکار) تبعیت می کند. مانوموخ ها تابع ذهن هستند و هوس های او را اطاعت و به میلش حرکت می کنند. چنین شخصی برده ذهن و نفسانیت آن است ولیکن شخصی که همواره روی به استاد حق دارد انسانی آزاده است... استاد (Guru) حق راه را به او نشان می دهد و هیچکس تا به حال نتوانسته که آن را بدون کمک وی و به تنهایی بیابد. سفر روح و به کار گرفتن روشی که اک نام دارد گریز ناپذیر است. ارزش سفر روح در اکنکار بسیار پیچیده تر و با اهمیّت تر تبلیغ می شود. زیرا اساس تعلیمات اکنکار نهفته در سفر روح است. در برخی از کتب اکنکار، تنها لفظ اکنکار به معنای سفر روح یا عبارات و کلماتی با همین مضمون تعریف شده است.پال پوئیچل(Paul Twitchell) می گوید:مقصود اصلی از سفر روح یافتن اقلیم بهشتی خداست. سفر روح کلید اصلی برای گشودن اسرار جهان معنوی است. این، وسیله ای است برای رسیدن به اقلیم روح که به عنوان سرزمین بهشت شناخته شده است. جایی که خدا سرچشمه خود را در مرکز تمامی هستی ها تاسیس کرده است. جدای از این حقیقت، ما مقصودی دیگر برای اکنکار در جهانی که در آن زندگی می کنیم می یابیم و آن حل مسائل زندگی مان از طریق سفر روح است. از علل آشفتگی امروزی و رنجش انسان در طی سالیان، نادیده گرفتن مطالعه روش های جدایی روح از بدن توسط رهبران سیاسی و روحانی است. اهمیّت چنین مطالعه ای واضح است، زیرا تنها راه رسیدن و دستیابی به علم نایتناهی، رها ساختن روح است از زندان تن قبل از مرگ.روش ارادی خارج ساختن روح از کالبد، مستلزم استفاده از عالی ترین متون است و مهم ترین مشغله پویندگان حقیقت را تشکیل می دهد. هرگز کسی که در وضعیت آگاهی انسانی به سر می برد، درباره برطرف کردن مشکلات موفقیتی حاصل نکرده است. حتی ناجیان و پیشوایان مشهور تاریخ هم که در میان آدمیان به سر می برده اند بر این اعتراف بوده اند که استفاده از قدرت های روانی طریق نهایی نیست. آنها می دانند که در وضعیت آگاهی انسان می شود روند مشکلات را تحت کنترل گرفت ولیکن حل این مشکلات از دیدگاه جهان مادی و در این دنیا ممکن نیست. امّا اگر در وضعیت آگاهی معنوی ـ سفر روح ـ به سر بریم موفقیت حقیقی نصیبمان خواهد شد. مزایای سفر روح در مکتب اکنکار بسیار پر جلوه تبلیغ شده است؛ زیرا منافع سفر روح در عین ظرافت، متضمن دستیابی به افق های دور دست است. ـ اکنکار معتقد است که ـ هنگامی با تجربه شخصی در می یابیم که فراسوی کالبد مادی دارای حیات هستیم از وحشت مرگ رها می شویم و نگرانی کمتری را به خود راه می دهیم.پال توئیچل می گوید: وقتی در طی تجربیات درک کنیم که خود جزئی از خدایی هستیم که به ما عشق می ورزد، عشق بیشتری را در زندگی خود جاری و نگرانی یا بیگانگی را کمتر احساس می کنیم. وقتی به تجربه در می یابیم که هدفی معنوی در پس زندگی وجود دارد احساس توانایی می کنیم. هنگامی که شخصی قادر به انجام سفر روح در هر حدی باشد، می تواند از بالا به مشکلات دنیایی اش نگاه کند و به همان شکلی که یک پازل را حل می کند کنترل آن مشکلات را به دست گیرد. این بدان معنی است که به جای آنکه مسائل را از سطح افقی ببینیم باید از بالا به آنها نگاه کنیم. این نگاه ماورایی فرصت آن را فراهم می آورد که بالاتر از آنچه متبحرین علوم ماوراءالطبیعه کمربند نگرانی ها می خوانند قرار بگیریم و با مستقر شدن در چنین موقعیتی، قادر به یافتن هرآنچه احتیاج به تنظیم دارد خواهیم بود. از چنین موقعیتی همچنین می توان دریافت که کدام قسمت از بدن انسان احتیاج به درمان دارد و یا اینکه چگونه می توان موقعیت مالی را تنظیم کرد و نیز از پس سایر مسائل پر اهمیّت در این دنیا بر آمد. در مورد این نظریه ایرادهای متفاوتی عنوان می شود که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:در مکتب اکنکار سفر روح برای رسیدن به اقالیم معنوی و در نتیجه رهایی از دردها و رنج ها، عامل اساسی پیروزی بر اضطراب، ترس و نارامی است. از این رو، در تحقق این ایده، تمرین های فراوان معنوی ارائه می شود که بیشتر در جهت رها ساختن روح از جسم است. حال آنکه در ادوار گوناگون استادان و کتاب های گوناگونی وجود داشته است که همگی راه های خارج ساختن روح از بدن را تعلیم می دادند و هیچ گاه محاسن و منافع سفر روح را بزرگتر و یا پرارزش تر از تعالیم گوناگون ادیان بزرگ معرفی نکرده اند. ضمن اینکه برخی از استادان عرفانی به داشتن سفر روح، مکاشفات عرفانی و تجربیات دینی مشهور بودند و چنین ادعایی را نکرده اند.چنانچه اکنکار معتقد است اگر تنها راه دستیابی به هدف معنوی که در پس زندگی وجود دارد، انجام سفر روح باشد. بی شک نقش صدها، بلکه هزاران پیامبر الهی و مبلغ معنوی را نادیده گرفته است، کسانی که همواره در مورد هدف های معنوی سخن گفته اند و برخی از شاگردان ایشان بارها به انجام سفرهای روحی و مکاشفات گوناگون اذعان کرده اند. بدین معنا که باید سفر روح در خدمت آموزه های دینی باشد نه برعکس.در عرفان اکنکار، آرامش حاصل از سفر روح به این معناست که سالک اقالیم بهشتی یا اقالیم خدا را می یابد. بنابراین وارد بهشت و از اوصاف آن مطلع می شود. ضمن اینکه در آنجا جواب تمام مشکلات دنیوی خود را می یابد، حتی قادر می شود اوضاع اقتصادی خویش را سروسامان دهد. این ادعای بزرگی است که اگر اثبات می شد وضعیت زندگی و کمیت سالکان اکنکار چنین نبود. این نظریه تنها ادعایی تبلیغاتی است.اینکه عارف چگونه بر مشکلات دنیوی پیروز می شود و به آرامش دست می یابد، همان بود که در بحث «آرامش به تعبیر عارف» بیان شد. در عرفان اسلامی عارف حالات گوناگونی را تجربه می کند. سفر روح و مکاشفات عرفانی و... همه جزئی از حالات سالک در عرفان اسلامی است. از این رو، سزاوار نیست اکنکار تمام ادیان بزرگ ـ ازجمله اسلام ـ را فاقد هرگونه راه و روش در جهت کسب آرامش و رستگاری بداند.به نظر می رسد در دنیای مدرن که انسان ها دچار بزرگترین رنج های روحی و آزارهای روانی شده اند، ترویج «سفر روح» نه تنها موجب آرامش روح نشود، بلکه به علت ایجاد نوعی توهمات یا برداشت های نامناسب از تجربیات سفر روحی، دچار آزارهای روحی نیز شوند.
عرفان اوشو
...

پیشنهاد کاربران

بپرس