تناسخ کلامی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بحث تناسخ در میان متکلمان اولیه، یعنی معتزلیان متقدم، در شمار مباحث جدّی درون کلامی مطرح نبوده و بعدها با رواج و قدرت گرفتن این عقیده بتدریج آرای تناسخیه مورد بحث قرار گرفته است، تا جایی که سرانجام در هر کتاب کلامی ، فصلی به رد تناسخ اختصاص یافته است.
حسن بن موسی نوبختی (متوفی بین ۳۰۰ تا ۳۱۰) که مؤلف فرق الشیعه، نخستین منبع مهم ما در باره غلات تناسخی، است کتابی در رد تناسخیه داشته و به ابوعلی جُبّائی (متوفی ۳۰۳)، متکلم معتزلی، و ابوالحسن اشعری (متوفی ۳۳۴) کتابی در این باره نسبت داده اند.
تناسخ در آرای متکلمان معتزله
تناسخ عمدتاً در بحث از آلام (رنجها) مطرح شده است. معتقدان به تناسخ، همانند معتزله و به خلاف اشاعره، جزو گروهی قرار می گیرند که به حسن و قبح عقلی در مورد آلام معتقدند. اما مشخصه رأی ایشان آن است که رنجها را منحصراً وقتی خوب می دانند که فرد سزاوار آن باشد. از همین جاست که مشاهده رنج کودکان و جانوران بی گناه دلیلی شده است تا این رنج را کیفر گناهان گذشته آنان در بدنی دیگر بشمرند.
موضع اشاعره در برابر معتزله
مطابق موضع اشاعره از آن جا که اصولاً تعیین عقلانی حسن و قبح امور پذیرفته نیست، خودبخود نتایج مترتب بر چنین عقیده ای نفی می شود. همچنانکه ابن حزم ظاهری هم در محاجه با اهل تناسخ به مخدوش بودن مبنای آنان، که همان مبنای معتزله است، اشاره می کند و می گوید بر مبنای خود آنان، خدایی که عادل و حکیم و رحیم باشد اصلاً موجودی نمی آفریند که در معرض معصیت قرار بگیرد و نیازی به عذاب کردنش باشد.
ادله اشاعره در برابر اهل تناسخ
...

پیشنهاد کاربران

بپرس