[ویکی فقه] تلوین و تمکین، از اصطلاحات عرفانی است.
تلوین در لغت به معانی رنگ کردن، رنگ دار و گوناگون کردن، از حالی به حالی گشتن، تغییر پذیرفتن و دگرگونی در حالات مختلف است و تمکین در لغت به معنای جای گرفتن، جای دادن، پا بر جا کردن و توانا گردانیدن است.
معنای اصطلاحی تلوین و تمکین
این اصطلاحات گاهی به صورت تلوّن و تمکّن نیز به کار رفته است و در این وجه، همان معانی از آن ها مراد شده است. در بیش تر متون عرفانی، تلوین عبارت است از دگرگونی بنده در احوالش و از حالی به حالی گشتن او و نیز تحول قلب میان کشف و احتجاب حق که در نتیجه غیبت و ظهور صفات نفس بر سالک عارض می شود.اما تمکین به معنای زوال صفات نفس و «اقامت محققان در محل کمال و درجت اعلی» و به تعبیری همان مرتبه فقر و فنای محض و اصل و دوام کشف حقیقت به سبب استقرار قلب در محل قرب است
مبداین این اصطلاح
احتمالاً حلاج (متوفی ۳۰۹) نخستین صوفی ای است که از این دو اصطلاح سخن به میان آورده است پس از او بسیاری از صوفیان نامدار در توضیح تلوین و تمکین سخن گفته اند.
← سخن ابو نصر سراج در این باب
...
تلوین در لغت به معانی رنگ کردن، رنگ دار و گوناگون کردن، از حالی به حالی گشتن، تغییر پذیرفتن و دگرگونی در حالات مختلف است و تمکین در لغت به معنای جای گرفتن، جای دادن، پا بر جا کردن و توانا گردانیدن است.
معنای اصطلاحی تلوین و تمکین
این اصطلاحات گاهی به صورت تلوّن و تمکّن نیز به کار رفته است و در این وجه، همان معانی از آن ها مراد شده است. در بیش تر متون عرفانی، تلوین عبارت است از دگرگونی بنده در احوالش و از حالی به حالی گشتن او و نیز تحول قلب میان کشف و احتجاب حق که در نتیجه غیبت و ظهور صفات نفس بر سالک عارض می شود.اما تمکین به معنای زوال صفات نفس و «اقامت محققان در محل کمال و درجت اعلی» و به تعبیری همان مرتبه فقر و فنای محض و اصل و دوام کشف حقیقت به سبب استقرار قلب در محل قرب است
مبداین این اصطلاح
احتمالاً حلاج (متوفی ۳۰۹) نخستین صوفی ای است که از این دو اصطلاح سخن به میان آورده است پس از او بسیاری از صوفیان نامدار در توضیح تلوین و تمکین سخن گفته اند.
← سخن ابو نصر سراج در این باب
...
wikifeqh: تلوین_و_تمکین