[ویکی فقه] تقوا و فضل خدا (قرآن). از اثرات تقواپیشگی بهره مند شدن از فضل و نعمت خداوند می باشد.
بهره مندی از فضل و نعمت بزرگ خداوند، فرجام تقواپیشگی می باشد:یـایها الذین ءامنوا ان تتقوا الله... والله ذوالفضل العظیم.ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، ... و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است! ان المتقین فی مقام امین• فی جنـت وعیون• یلبسون من سندس واستبرق متقـبلین• کذلک وزوجنـهم بحور عین• یدعون فیها بکل فـکهة ءامنین• لا یذوقون فیها الموت الا الموتة الاولی و وقـهم عذاب الجحیم• فضلا من ربک ذلک هو الفوز العظیم.(ولی) پرهیزگاران در جایگاه امنی قرار دارند،•در میان باغ ها و چشمه ها.•آنها لباس هایی از حریر نازک و ضخیم می پوشند و در مقابل یکدیگر می نشینند.•اینچنین اند بهشتیان و آنها را با «حور العین» تزویج می کنیم! •آنها در آنجا هر نوع میوه ای را بخواهند در اختیارشان قرار می گیرد، و در نهایت امنیت به سر می برند!•هرگز مرگی جز همان مرگ اول (که در دنیا چشیده اند) نخواهند چشید، و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ می کند.•این فضل و بخششی است از سوی پروردگارت، این همان رستگاری بزرگ است! ان المتقین فی جنـت ونعیم• فمن الله علینا ووقـنا عذاب السموم.ولی پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمت های فراوان جای دارند. اما خداوند بر ما منت نهاد و از عذاب کشنده ما را حفظ کرد!
دیدگاه مفسرین
فضلا من ربک ذلک هو الفوز العظیم، این جمله، جمله ای است حالیه از کرامت و نعمتی که قبلا ذکر شده بود. ممکن هم هست مفعول مطلق و یا مفعول له باشد. در هر صورت چه حال باشد و چه مفعول مطلق، و چه مفعول له این معنا را افاده می کند که آن کرامت و نعمت که گفته شد فضلی است از ناحیه خدا، نه اینکه بندگان خدا از او چنین چیزی را طلب کار باشند، و آن چنان مستحق آن باشند که خدا بر خود لازم و واجب بداند که آن بهشت را به عنوان پاداش به ایشان بدهد، برای اینکه خدا مالک است، مالکی غیر مملوک، و هیچ چیزی و هیچ موجودی مالک حقی که آن را از خدا طلب کند نیست تا خدا را محکوم به دادن آن حق کند، بلکه داستان نعمت بهشت تنها وعده ای است که خدا به بندگان صالحش داده، و این خود او است که فرموده: خدا خلف وعده نمی کند.کلمه فوز به معنای ظفر یافتن به مقصود است، و اگر بهشت را پیروزی و فوزی عظیم خوانده، بدین جهت است که آخرین سعادتی است که آدمی بدان نائل می شود. در آخرین آیه مورد بحث اشاره به تمام این نعمتهای هفتگانه کرده، به صورت یک جمع بندی می گوید: همه اینها به عنوان فضل و بخششی از سوی پروردگار تو است و این فوز عظیم و پیروزی بزرگی است که شامل حال پرهیزگاران می شود (فضلا من ربک ذلک هو الفوز العظیم).درست است که پرهیزگاران حسنات بسیاری در دنیا انجام داده اند، ولی مسلما پاداش عادلانه آن اعمال ناچیز اینهمه نعمت بی پایان و جاودانی نیست این فضل خدا است که اینهمه پاداش را در اختیار آنها گذارده. از این گذشته، اگر فضل الهی در دنیا شامل حال آنها نبود هرگز نمی توانستند آن حسنات را بجا آورند، او به آنها عقل و دانش داد، او پیامبران الهی و کتب آسمانی را فرستاد، و او توفیق هدایت و عمل را شامل حالشان کرد. آری بهره گیری از این توفیقات بزرگ و رسیدن به آن همه پاداش در پرتو این توفیقات، فوز عظیم، و پیروزی بزرگی است که جز در سایه لطف او حاصل نمی شود. قرآن می گوید: علاوه بر تشخیص حق از باطل نتیجه پرهیزکاری این است که خداوند گناهان شما را می پوشاند و آثار آن را از وجود شما بر می دارد (و یکفر عنکم سیئاتکم) به علاوه شما را مشمول آمرزش خود قرار می دهد (و یغفر لکم) و پاداش های فراوان دیگری در انتظار شماست که جز خدا نمی داند زیرا خداوند فضل و بخشش عظیم دارد (و الله ذو الفضل العظیم).این چهار اثر، میوه های درخت تقوا و پرهیزکاری هستند و وجود رابطه طبیعی در میان تقوا و پاره ای از این آثار مانعی از آن نمی شود که همه آنها را به خدا نسبت بدهیم زیرا کرارا در این تفسیر گفته ایم که هر موجودی هر اثری دارد به خواست خداست و لذا هم می توان آن اثر را به خدا نسبت داد و هم به آن موجود.در اینکه میان تکفیر سیئات و غفران چه تفاوتی است بعضی از مفسران معتقدند که اولی اشاره به پرده پوشی در دنیا و دومی اشاره به رهایی از مجازات در آخرت است. ولی احتمال دیگری در اینجا وجود دارد که تکفیر سیئات اشاره به آثار روانی و اجتماعی گناهان دارد که در پرتو تقوا و پرهیزکاری از میان می رود،ولی غفران اشاره به مساله عفو و بخشش خداوند و رهایی از مجازات است.
بهره مندی از فضل و نعمت بزرگ خداوند، فرجام تقواپیشگی می باشد:یـایها الذین ءامنوا ان تتقوا الله... والله ذوالفضل العظیم.ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، ... و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است! ان المتقین فی مقام امین• فی جنـت وعیون• یلبسون من سندس واستبرق متقـبلین• کذلک وزوجنـهم بحور عین• یدعون فیها بکل فـکهة ءامنین• لا یذوقون فیها الموت الا الموتة الاولی و وقـهم عذاب الجحیم• فضلا من ربک ذلک هو الفوز العظیم.(ولی) پرهیزگاران در جایگاه امنی قرار دارند،•در میان باغ ها و چشمه ها.•آنها لباس هایی از حریر نازک و ضخیم می پوشند و در مقابل یکدیگر می نشینند.•اینچنین اند بهشتیان و آنها را با «حور العین» تزویج می کنیم! •آنها در آنجا هر نوع میوه ای را بخواهند در اختیارشان قرار می گیرد، و در نهایت امنیت به سر می برند!•هرگز مرگی جز همان مرگ اول (که در دنیا چشیده اند) نخواهند چشید، و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ می کند.•این فضل و بخششی است از سوی پروردگارت، این همان رستگاری بزرگ است! ان المتقین فی جنـت ونعیم• فمن الله علینا ووقـنا عذاب السموم.ولی پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمت های فراوان جای دارند. اما خداوند بر ما منت نهاد و از عذاب کشنده ما را حفظ کرد!
دیدگاه مفسرین
فضلا من ربک ذلک هو الفوز العظیم، این جمله، جمله ای است حالیه از کرامت و نعمتی که قبلا ذکر شده بود. ممکن هم هست مفعول مطلق و یا مفعول له باشد. در هر صورت چه حال باشد و چه مفعول مطلق، و چه مفعول له این معنا را افاده می کند که آن کرامت و نعمت که گفته شد فضلی است از ناحیه خدا، نه اینکه بندگان خدا از او چنین چیزی را طلب کار باشند، و آن چنان مستحق آن باشند که خدا بر خود لازم و واجب بداند که آن بهشت را به عنوان پاداش به ایشان بدهد، برای اینکه خدا مالک است، مالکی غیر مملوک، و هیچ چیزی و هیچ موجودی مالک حقی که آن را از خدا طلب کند نیست تا خدا را محکوم به دادن آن حق کند، بلکه داستان نعمت بهشت تنها وعده ای است که خدا به بندگان صالحش داده، و این خود او است که فرموده: خدا خلف وعده نمی کند.کلمه فوز به معنای ظفر یافتن به مقصود است، و اگر بهشت را پیروزی و فوزی عظیم خوانده، بدین جهت است که آخرین سعادتی است که آدمی بدان نائل می شود. در آخرین آیه مورد بحث اشاره به تمام این نعمتهای هفتگانه کرده، به صورت یک جمع بندی می گوید: همه اینها به عنوان فضل و بخششی از سوی پروردگار تو است و این فوز عظیم و پیروزی بزرگی است که شامل حال پرهیزگاران می شود (فضلا من ربک ذلک هو الفوز العظیم).درست است که پرهیزگاران حسنات بسیاری در دنیا انجام داده اند، ولی مسلما پاداش عادلانه آن اعمال ناچیز اینهمه نعمت بی پایان و جاودانی نیست این فضل خدا است که اینهمه پاداش را در اختیار آنها گذارده. از این گذشته، اگر فضل الهی در دنیا شامل حال آنها نبود هرگز نمی توانستند آن حسنات را بجا آورند، او به آنها عقل و دانش داد، او پیامبران الهی و کتب آسمانی را فرستاد، و او توفیق هدایت و عمل را شامل حالشان کرد. آری بهره گیری از این توفیقات بزرگ و رسیدن به آن همه پاداش در پرتو این توفیقات، فوز عظیم، و پیروزی بزرگی است که جز در سایه لطف او حاصل نمی شود. قرآن می گوید: علاوه بر تشخیص حق از باطل نتیجه پرهیزکاری این است که خداوند گناهان شما را می پوشاند و آثار آن را از وجود شما بر می دارد (و یکفر عنکم سیئاتکم) به علاوه شما را مشمول آمرزش خود قرار می دهد (و یغفر لکم) و پاداش های فراوان دیگری در انتظار شماست که جز خدا نمی داند زیرا خداوند فضل و بخشش عظیم دارد (و الله ذو الفضل العظیم).این چهار اثر، میوه های درخت تقوا و پرهیزکاری هستند و وجود رابطه طبیعی در میان تقوا و پاره ای از این آثار مانعی از آن نمی شود که همه آنها را به خدا نسبت بدهیم زیرا کرارا در این تفسیر گفته ایم که هر موجودی هر اثری دارد به خواست خداست و لذا هم می توان آن اثر را به خدا نسبت داد و هم به آن موجود.در اینکه میان تکفیر سیئات و غفران چه تفاوتی است بعضی از مفسران معتقدند که اولی اشاره به پرده پوشی در دنیا و دومی اشاره به رهایی از مجازات در آخرت است. ولی احتمال دیگری در اینجا وجود دارد که تکفیر سیئات اشاره به آثار روانی و اجتماعی گناهان دارد که در پرتو تقوا و پرهیزکاری از میان می رود،ولی غفران اشاره به مساله عفو و بخشش خداوند و رهایی از مجازات است.
wikifeqh: تقوا_و_فضل_خدا_(قرآن)