[ویکی فقه] تقوا و حقوق همسران (قرآن). از جلوه های تقواپیشگی رعایت حقوق همسران مطلقه می باشد.
رعایت حقوق همسران مطلقه از آثار تقواپیشگی می باشد:واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فامسکوهن بمعروف او سرحوهن بمعروف ولا تمسکوهن ضرارا لتعتدوا ومن یفعل ذلک فقد ظـلم نفسه ولا تتخذوا ءایـت الله هزوا واذکروا نعمت الله علیکم وما انزل علیکم من الکتـب والحکمة یعظکم به واتقوا الله واعلموا ان الله بکل شیء علیم.و هنگامی که زنان را طلاق دادید، و به آخرین روزهای «عده» رسیدند، یا به طرز صحیحی آنها را نگاه دارید (و آشتی کنید)، و یا به طرز پسندیده ای آنها را رها سازید! و هیچ گاه به خاطر زیان رساندن و تعدی کردن، آنها را نگاه ندارید! و کسی که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است. (و با این اعمال، و سوء استفاده از قوانین الهی،) آیات خدا را به استهزاء نگیرید! و به یاد بیاورید نعمت خدا را بر خود، و کتاب آسمانی و علم و دانشی که بر شما نازل کرده، و شما را با آن، پند می دهد! و از خدا بپرهیزید! و بدانید خداوند از هر چیزی آگاه است (و از نیات کسانی که از قوانین او، سوء استفاده می کنند، با خبر است)! وللمطـلقـت متـع بالمعروف حقا علی المتقین.و برای زنان مطلقه، هدیه مناسبی لازم است (که از طرف شوهر، پرداخت گردد). این، حقی است بر مردان پرهیزکار. یـایها النبی اذا طـلقتم النساء فطـلقوهن لعدتهن واحصوا العدة واتقوا الله ربکم لا تخرجوهن من بیوتهن... • ... ومن یتق الله یجعل له من امره یسرا.ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عده، آنها را طلاق گویید (زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، و حساب عده را نگه دارید و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید نه شما آنها را از خانه هایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عده) بیرون روند.... ... و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان می سازد!
محدودیت های طلاق
به دنبال آیات گذشته، این آیه نیز اشاره به محدودیتهای دیگری در امر طلاق می کند تا از نادیده گرفتن حقوق زن جلوگیری کند. در آغاز می گوید: هنگامی که زنان را طلاق دادید و به آخرین روزهای عده رسیدند (باز می توانید با آنها آشتی کنید) یا به طرز پسندیده ای آنها را نگاه دارید، و یا به طرز پسندیده ای رها سازید (و اذا طلقتم النساء فبلغن اجلهن فامسکوهن بمعروف او سرحوهن بمعروف). یا صمیمانه تصمیم به ادامه زندگی زناشویی بگیرید و یا اگر زمینه را مساعد نمی بینید با نیکی از هم جدا شوید، نه با جنگ و جدال و اذیت و آزار و انتقام جویی.سپس به مفهوم مقابل آن اشاره کرده، می فرماید: هرگز به خاطر ضرر زدن و تعدی کردن، آنها را نگه ندارید(و لا تمسکوهن ضرارا لتعتدوا). این جمله در حقیقت تفسیر کلمه معروف است، زیرا در جاهلیت گاه بازگشت به زناشویی را وسیله انتقام جویی قرار می دادند، لذا با لحن قاطعی می گوید: هرگز نباید چنین فکری در سر بپرورانید. چرا که هر کس چنین کند به خویشتن ظلم و ستم کرده (و من یفعل ذلک فقد ظلم نفسه). پس این کارهای نادرست تنها ستم بر زن نیست، بلکه ظلم و ستمی است که شما بر خود کرده اید زیرا: اولا: رجوع و بازگشتی که به قصد حق کشی و آزار باشد هیچ گونه آرامشی در آن نمی توان یافت و محیط زندگی زناشویی برای هر دو جهنم سوزانی می شود. ثانیا: از نظر اسلام زن و مرد در نظام خلقت، عضو یک پیکرند بنابراین پایمال کردن حقوق زن، تعدی و ظلم به خود خواهد بود. ثالثا: مردان با این ظلم و ستم در واقع به استقبال کیفر الهی می روند و چه ستمی بر خویشتن از این بالاتر. سپس به همگان هشدار می دهد و می فرماید: آیات خدا را به استهزاء نگیرید (و لا تتخذوا آیات الله هزوا). این تعبیر نیز می تواند اشاره به کارهای خلاف عصر جاهلیت باشد که رسوبات آن در افکار مانده بود.در حدیثی آمده است که در عصر جاهلیت بعضی از مردان هنگامی که طلاق می دادند می گفتند: هدف ما بازی و شوخی بود و همچنین هنگامی که برده ای را آزاد یا زنی را به ازدواج خود در می آوردند. آیه فوق نازل شد و به آنها هشدار داد و پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: هر کس زنی را طلاق دهد یا برده ای را آزاد کند یا با زنی ازدواج کند یا به ازدواج دیگری درآورد بعد مدعی شود که بازی و شوخی می کرده، از او قبول نخواهد شد و به عنوان جدی پذیرفته می شود.این احتمال نیز وجود دارد که آیه ناظر به حال کسانی است که برای اعمال خلاف خود کلاه شرعی درست می کنند و ظواهر را دستاویز قرار می دهند قرآن این کار را نوعی استهزاء به آیات الهی شمرده، و از جمله همین مساله ازدواج و طلاق و بازگشت در زمان عده به نیت انتقام جویی و آزار زن و تظاهر به اینکه از حق قانونی خود استفاده می کنیم می باشد. بنابراین نباید با چشم پوشی از روح احکام الهی و چسبیدن به ظواهر خشک و قالبهای بی روح، آیات الهی را بازیچه و ملعبه خود قرار داد که گناه این کار شدیدتر، و مجازاتش دردناکتر است.سپس می افزاید: نعمت خدا را بر خود به یاد آورید و آنچه از کتاب آسمانی و دانش بر شما نازل کرده و شما را با آن پند می دهد (و اذکروا نعمت الله علیکم و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمة یعظکم به). و تقوای الهی پیشه کنید و بدانید خداوند به هر چیزی داناست (و اتقوا الله و اعلموا ان الله بکل شی ء علیم).این هشدارها به خاطر آن است که اولا توجه داشته باشند که خداوند آنها را از خرافات و آداب و رسوم زشت جاهلیت در مورد ازدواج و طلاق و غیر آن رهایی بخشیده و به احکام حیاتبخش اسلام راهنمایی کرده، قدر آن را بشناسند و حق آنها را ادا کنند و ثانیا: در مورد حقوق زنان، از موقعیت خود سوء استفاده نکنند و بدانند که خداوند حتی از نیات آنها آگاه است.
شرط طلاق
یا ایها النبی اذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن و احصوا العدة...، در آغاز سوره نخست خطاب را متوجه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم می کند، چون او است که به سوی امت فرستاده شده و پیشوای امت است، پس می شود مطالب مربوط به همه امت را به شخص او خطاب کرد، و این گونه خطابها در استعمال شایع است، خطابی است مخصوص بزرگ قوم، و مقدم بر همه آنان، ولی منظور عموم پیروان و زیردستان او است، پس دیگر وجه و دلیلی ندارد که مثل بعضی از مفسرین بگوییم تقدیر آیه یا ایها النبی قل لامتک اذا طلقتم النساء، است، یعنی ای پیامبر به امتت بگو که وقتی زنان را طلاق دادید چنین و چنان کنید.و معنای اینکه فرموده: و چون زنان را طلاق دادید با عده طلاق دهید، این است که چون خواستید طلاق بدهید و نزدیک شد این کار را انجام دهید چنین و چنان کنید، چون معنا ندارد که بعد از طلاق دادن دوباره طلاق دهند، پس در حقیقت این تعبیر نظیر تعبیر در این آیه است که می فرماید: اذا قمتم الی الصلاة فاغسلوا، یعنی چون خواستید به نماز بایستید چنین کنید. و عده عبارت از این است که زن در آن مدت از ازدواج جدید، خودداری کند، تا آن مدت که شرع معین کرده تمام شود، و مراد از طلاق دادن برای عده، طلاق دادن برای زمان عده است، به طوری که زمان عده را از روز وقوع طلاق حساب کنند، و این بدین صورت می شود که طلاق در طهری واقع شود که در آن طهر عمل جنسی انجام نشده باشد، از آن تاریخ حساب عده را نگه می دارد تا سه بار حیض دیدن و پاک شدن، که بعد از آن می تواند شوهر کند.و احصوا العدة، یعنی عدد حیض ها و پاک شدنها را که معیار عده است بشمارید و حسابش را داشته باشید. و منظور از این دستور نگهداری زن است، چون زن در این مدت حق نفقه و سکنی را دارد، و همسرش باید مخارجش را بدهد، و نمی تواند از خانه بیرونش کند، البته حقی هم شوهر به او دارد، و آن این است که می تواند به طلاق خود رجوع نموده، زندگی با او را از سر گیرد.و اتقوا الله ربکم لا تخرجوهن من بیوتهن، ظاهر سیاق این است که جمله: بیرونشان نکنید، بدل باشد از جمله: از خدا پروردگارتان بترسید، و خاصیت این بدل آوردن تاکید نهی در جمله بیرونشان نکنید، است، و منظور از من بیوتهن، از خانه هایشان، همان خانه هایی است که زنان قبل از طلاق در آن سکنی داشتند، و به همین جهت فرموده: خانه هایشان، با اینکه خانه مال شوهر است. و جمله: و لا یخرجن، نهی از بیرون رفتن خود زنان از خانه است، هم چنان که جمله قبلی نهی شوهران بود از بیرون کردن آنان.
رعایت حقوق همسران مطلقه از آثار تقواپیشگی می باشد:واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فامسکوهن بمعروف او سرحوهن بمعروف ولا تمسکوهن ضرارا لتعتدوا ومن یفعل ذلک فقد ظـلم نفسه ولا تتخذوا ءایـت الله هزوا واذکروا نعمت الله علیکم وما انزل علیکم من الکتـب والحکمة یعظکم به واتقوا الله واعلموا ان الله بکل شیء علیم.و هنگامی که زنان را طلاق دادید، و به آخرین روزهای «عده» رسیدند، یا به طرز صحیحی آنها را نگاه دارید (و آشتی کنید)، و یا به طرز پسندیده ای آنها را رها سازید! و هیچ گاه به خاطر زیان رساندن و تعدی کردن، آنها را نگاه ندارید! و کسی که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است. (و با این اعمال، و سوء استفاده از قوانین الهی،) آیات خدا را به استهزاء نگیرید! و به یاد بیاورید نعمت خدا را بر خود، و کتاب آسمانی و علم و دانشی که بر شما نازل کرده، و شما را با آن، پند می دهد! و از خدا بپرهیزید! و بدانید خداوند از هر چیزی آگاه است (و از نیات کسانی که از قوانین او، سوء استفاده می کنند، با خبر است)! وللمطـلقـت متـع بالمعروف حقا علی المتقین.و برای زنان مطلقه، هدیه مناسبی لازم است (که از طرف شوهر، پرداخت گردد). این، حقی است بر مردان پرهیزکار. یـایها النبی اذا طـلقتم النساء فطـلقوهن لعدتهن واحصوا العدة واتقوا الله ربکم لا تخرجوهن من بیوتهن... • ... ومن یتق الله یجعل له من امره یسرا.ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عده، آنها را طلاق گویید (زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، و حساب عده را نگه دارید و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید نه شما آنها را از خانه هایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عده) بیرون روند.... ... و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند کار را بر او آسان می سازد!
محدودیت های طلاق
به دنبال آیات گذشته، این آیه نیز اشاره به محدودیتهای دیگری در امر طلاق می کند تا از نادیده گرفتن حقوق زن جلوگیری کند. در آغاز می گوید: هنگامی که زنان را طلاق دادید و به آخرین روزهای عده رسیدند (باز می توانید با آنها آشتی کنید) یا به طرز پسندیده ای آنها را نگاه دارید، و یا به طرز پسندیده ای رها سازید (و اذا طلقتم النساء فبلغن اجلهن فامسکوهن بمعروف او سرحوهن بمعروف). یا صمیمانه تصمیم به ادامه زندگی زناشویی بگیرید و یا اگر زمینه را مساعد نمی بینید با نیکی از هم جدا شوید، نه با جنگ و جدال و اذیت و آزار و انتقام جویی.سپس به مفهوم مقابل آن اشاره کرده، می فرماید: هرگز به خاطر ضرر زدن و تعدی کردن، آنها را نگه ندارید(و لا تمسکوهن ضرارا لتعتدوا). این جمله در حقیقت تفسیر کلمه معروف است، زیرا در جاهلیت گاه بازگشت به زناشویی را وسیله انتقام جویی قرار می دادند، لذا با لحن قاطعی می گوید: هرگز نباید چنین فکری در سر بپرورانید. چرا که هر کس چنین کند به خویشتن ظلم و ستم کرده (و من یفعل ذلک فقد ظلم نفسه). پس این کارهای نادرست تنها ستم بر زن نیست، بلکه ظلم و ستمی است که شما بر خود کرده اید زیرا: اولا: رجوع و بازگشتی که به قصد حق کشی و آزار باشد هیچ گونه آرامشی در آن نمی توان یافت و محیط زندگی زناشویی برای هر دو جهنم سوزانی می شود. ثانیا: از نظر اسلام زن و مرد در نظام خلقت، عضو یک پیکرند بنابراین پایمال کردن حقوق زن، تعدی و ظلم به خود خواهد بود. ثالثا: مردان با این ظلم و ستم در واقع به استقبال کیفر الهی می روند و چه ستمی بر خویشتن از این بالاتر. سپس به همگان هشدار می دهد و می فرماید: آیات خدا را به استهزاء نگیرید (و لا تتخذوا آیات الله هزوا). این تعبیر نیز می تواند اشاره به کارهای خلاف عصر جاهلیت باشد که رسوبات آن در افکار مانده بود.در حدیثی آمده است که در عصر جاهلیت بعضی از مردان هنگامی که طلاق می دادند می گفتند: هدف ما بازی و شوخی بود و همچنین هنگامی که برده ای را آزاد یا زنی را به ازدواج خود در می آوردند. آیه فوق نازل شد و به آنها هشدار داد و پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: هر کس زنی را طلاق دهد یا برده ای را آزاد کند یا با زنی ازدواج کند یا به ازدواج دیگری درآورد بعد مدعی شود که بازی و شوخی می کرده، از او قبول نخواهد شد و به عنوان جدی پذیرفته می شود.این احتمال نیز وجود دارد که آیه ناظر به حال کسانی است که برای اعمال خلاف خود کلاه شرعی درست می کنند و ظواهر را دستاویز قرار می دهند قرآن این کار را نوعی استهزاء به آیات الهی شمرده، و از جمله همین مساله ازدواج و طلاق و بازگشت در زمان عده به نیت انتقام جویی و آزار زن و تظاهر به اینکه از حق قانونی خود استفاده می کنیم می باشد. بنابراین نباید با چشم پوشی از روح احکام الهی و چسبیدن به ظواهر خشک و قالبهای بی روح، آیات الهی را بازیچه و ملعبه خود قرار داد که گناه این کار شدیدتر، و مجازاتش دردناکتر است.سپس می افزاید: نعمت خدا را بر خود به یاد آورید و آنچه از کتاب آسمانی و دانش بر شما نازل کرده و شما را با آن پند می دهد (و اذکروا نعمت الله علیکم و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمة یعظکم به). و تقوای الهی پیشه کنید و بدانید خداوند به هر چیزی داناست (و اتقوا الله و اعلموا ان الله بکل شی ء علیم).این هشدارها به خاطر آن است که اولا توجه داشته باشند که خداوند آنها را از خرافات و آداب و رسوم زشت جاهلیت در مورد ازدواج و طلاق و غیر آن رهایی بخشیده و به احکام حیاتبخش اسلام راهنمایی کرده، قدر آن را بشناسند و حق آنها را ادا کنند و ثانیا: در مورد حقوق زنان، از موقعیت خود سوء استفاده نکنند و بدانند که خداوند حتی از نیات آنها آگاه است.
شرط طلاق
یا ایها النبی اذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن و احصوا العدة...، در آغاز سوره نخست خطاب را متوجه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم می کند، چون او است که به سوی امت فرستاده شده و پیشوای امت است، پس می شود مطالب مربوط به همه امت را به شخص او خطاب کرد، و این گونه خطابها در استعمال شایع است، خطابی است مخصوص بزرگ قوم، و مقدم بر همه آنان، ولی منظور عموم پیروان و زیردستان او است، پس دیگر وجه و دلیلی ندارد که مثل بعضی از مفسرین بگوییم تقدیر آیه یا ایها النبی قل لامتک اذا طلقتم النساء، است، یعنی ای پیامبر به امتت بگو که وقتی زنان را طلاق دادید چنین و چنان کنید.و معنای اینکه فرموده: و چون زنان را طلاق دادید با عده طلاق دهید، این است که چون خواستید طلاق بدهید و نزدیک شد این کار را انجام دهید چنین و چنان کنید، چون معنا ندارد که بعد از طلاق دادن دوباره طلاق دهند، پس در حقیقت این تعبیر نظیر تعبیر در این آیه است که می فرماید: اذا قمتم الی الصلاة فاغسلوا، یعنی چون خواستید به نماز بایستید چنین کنید. و عده عبارت از این است که زن در آن مدت از ازدواج جدید، خودداری کند، تا آن مدت که شرع معین کرده تمام شود، و مراد از طلاق دادن برای عده، طلاق دادن برای زمان عده است، به طوری که زمان عده را از روز وقوع طلاق حساب کنند، و این بدین صورت می شود که طلاق در طهری واقع شود که در آن طهر عمل جنسی انجام نشده باشد، از آن تاریخ حساب عده را نگه می دارد تا سه بار حیض دیدن و پاک شدن، که بعد از آن می تواند شوهر کند.و احصوا العدة، یعنی عدد حیض ها و پاک شدنها را که معیار عده است بشمارید و حسابش را داشته باشید. و منظور از این دستور نگهداری زن است، چون زن در این مدت حق نفقه و سکنی را دارد، و همسرش باید مخارجش را بدهد، و نمی تواند از خانه بیرونش کند، البته حقی هم شوهر به او دارد، و آن این است که می تواند به طلاق خود رجوع نموده، زندگی با او را از سر گیرد.و اتقوا الله ربکم لا تخرجوهن من بیوتهن، ظاهر سیاق این است که جمله: بیرونشان نکنید، بدل باشد از جمله: از خدا پروردگارتان بترسید، و خاصیت این بدل آوردن تاکید نهی در جمله بیرونشان نکنید، است، و منظور از من بیوتهن، از خانه هایشان، همان خانه هایی است که زنان قبل از طلاق در آن سکنی داشتند، و به همین جهت فرموده: خانه هایشان، با اینکه خانه مال شوهر است. و جمله: و لا یخرجن، نهی از بیرون رفتن خود زنان از خانه است، هم چنان که جمله قبلی نهی شوهران بود از بیرون کردن آنان.
wikifeqh: تقوا_و_حقوق_همسران_(قرآن)