تقریرات در فقه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تقریرات، عنوان آثاری عمدتاً در فقه و اصول که مؤلفان آنها به مبانی، دلایل و توضیحات استاد خود در دوره درس خارج پرداخته اند.
واژه تقریر در اصطلاح منابع دینی و عالمان دین ، دو معنا و دو کاربرد دارد: یکی در اصول فقه با عنوان تقریر معصوم که عبارت است از سکوت معصوم ( پیامبر اکرم ، حضرت فاطمه و ائمه علیهم السلام) در برابر کاری که در محضر ایشان انجام می شود و در صورت وجود شرایطی خاص، دلیل بر اقرار به صحت و جواز و در نتیجه مشروعیت آن عمل است. دیگری در نظام آموزشی حوزه های علوم دینی ، که در آن برخی طلاب ، پس از پایان هر نوبت درس استاد ، درس را مرور می کردند.
شیوه های تقریر در حوزه های علمیه و محاسن آنها
تقریر دروس حوزه معمولاً به دو شیوه صورت می گرفت: شفاهی و مکتوب. در تقریر شفاهی، پس از پایان هر نوبت درس استاد، بعضی از شاگردان ممتاز و خوش فهم و باسابقه، با اتکا به حافظه خود، همان درس را برای شاگردانی که سابقه کمتری داشتند یا درس را خوب نفهمیده بودند، تکرار می کردند. در این جلسات، طلاب سؤالات خود را راحت تر می پرسیدند و اشکالاتشان را برطرف می کردند. این روش، علاوه بر آنکه موجب تقویت افراد ضعیف می شد، به حفظ و رسوخ مطالب در ذهن شاگردان کمک می کرد و نوشتن آن مطالب را آسان می نمود. مثلاً، پس از پایان هر جلسه درس شریف العلمای مازندرانی (متوفی ۱۲۴۵)، یکی از فضلا به تقریر درس می پرداخت و استاد مشکلات را حل می کرد. سپس چند تن همان درس را مجدداً تقریر می کردند تا اشکالات طلاب کاملاً برطرف شود. همچنین میرزا ابوالقاسم تهرانی (متوفی ۱۲۹۲) و میرزا محمدحسن آشتیانی (متوفی ۱۳۱۹) از جمله کسانی بودند که درس شیخ انصاری را برای عده ای تقریر می کردند. ملامحمد شربیانی درسهای استاد خود، سیدحسن حسینی کوهکمری (متوفی ۱۲۹۹)، را آنقدر تقریر کرده بود که به ملامحمد مقرِّر معروف شده بود. سیدابوالقاسم خوئی نیز به گفته خود درسهای استادانش، محمدحسین نائینی و محمدحسین اصفهانی ، را برای حاضران تقریر می کرد. تقریرنویسی از سویی موجب یادگیری بهتر و ماندگارتر مقرّر و پیشرفت قدرت استنباط او می شود و از سوی دیگر، برای محققان بعدی این امکان را فراهم می آورد که آخرین آرای مطرح شده در آن زمینه را بشناسند و بررسی و نقد کنند. همچنین از فراموش شدن آرای صاحب نظران، پس از مرگ آنان، جلوگیری می کند. ازینرو، مجموعه های تقریری گنجینه ای بزرگ برای حوزه ها و راهی مطمئن برای آشنایی با نظریات گوناگون در مباحث علمی است. یکی از عوامل توفیق آیت اللّه خوئی را در گسترش دروس فقه و اصول، تقریرنویسی مرتب و منظم شاگردان ایشان دانسته اند.
تاریخچه دو روش تقریر و معید در مدارس علمی جهان اسلام
این شیوه آموزشی ظاهراً در زمان وحید بهبهانی (متوفی ۱۲۰۵) در حوزه های علمی شیعی رایج شد، ولی امروزه معمول نیست. در نظام آموزشی بعضی از مدارس جهان اسلام ، روش دیگری، نزدیک به روش تقریر، سابقه داشته است. در این مدارس، عنوان « مُعید » (بازگوکننده) ظاهراً از نیمه های سده پنجم به شاگردی که درس استاد خود را بازگو می کرده، اطلاق می شده و تا قرن دهم رایج بوده است. این شیوه در مدارس نظامیه (تأسیس در نیمه دوم سده پنجم) تا آنجا رایج بوده که هر استاد یک یا چند معید از میان طلاب ممتاز داشته است. معیدان، پس از پایان درس و رفتن استاد، درس را برای طلابی که نیاز به راهنمایی داشتند، بازگو می کردند و آنها را در فهم قسمتهای مشکل درس یاری می دادند. در تقریر مکتوب، طلابی که قدرت فراگیری بیشتری دارند، پس از پایان هر نوبت درس استاد (در دوره خارج فقه و اصول)، آن درس را به قلم خود می نویسند. اصطلاح تقریرات به این معنا، از اواخر قرن دوازدهم رایج شد و همچنان متداول است.
روش امالی نویسی در مدارس علمی جهان اسلام
...

پیشنهاد کاربران

بپرس