[ویکی فقه] محیی الدین بن عربی معروف به شیخ اکبر، اندیشمند، عارف و صوفی بزرگ جهان اسلام است. وی علاوه بر دست داشتن در بسیاری از علوم، از دیگران برتر و شگفت آفرین بود. به سنت ها و آثار پیشینیان آشنایی کامل داشت؛ و تالیفات انبوه وی دلیل توانمندی و گستره معلومات و اطلاعات و تبحر او در علوم ظاهری و باطنی است.به یقین وی در تفسیر و علم حدیث آراء و نظریاتی داشته و در ضمن کتب خود به ویژه فتوحات مکیه و فصوص به اسامی برخی از آنها اشاره کرده است. در تألیفات ابن عربی درازگویی و بی پایه گویی فراوان به چشم می خورد و اکثراً در جایی که تفسیری از آیه ارائه می کند بیشتر از وحدت وجود و فنای ذات دم می زند و بی محابا آیات قرآن را به همین سو سوق می دهد؛ بدون آنکه اصول تفسیر یا ضوابط تاویل را رعایت کند. ابن عربی در تفکرات فلسفی - عرفانی خود تا اندازه ای غلو کرده و در برخی مواقع قرآن را با همین دید ناهمگون تفسیر می کند.
ابوبکر محیی الدین محمد بن علی بن محمد بن احمد بن عبدالله حاتمی طائی اندلسی معروف به ابن عربی. (او را به ابن عربی (بدون الف و لام) خوانده اند تا بین او و قاضی ابوبکر بن العربی صاحب کتاب احکام القرآن که با الف و لام همراه است فرق نهاده شود؛ البته این تفاوت، در اصطلاح مشارقة (شرقیان) مطرح است اما مغاربه (غربیان) در هر دو مورد، الف و لام به کار می برند.)وی در سال ۵۶۰ در مرسیه (مرسیة، از شهرهای آباد اندلس که به دست امویان آن دیار ساخته و آباد گردید) زاده شد. در سال ۵۶۸ به اشبیلیه (اشبیلیة، از شهرهای مرکزی اندلس و پایتخت آن دیار بوده است) رفت و حدود سی سال در آنجا ماند. در این سی سال از محضر استادان زیادی بهره جست تا اینکه بلند آوازه گردید و ستاره اش بدرخشید.او در سال ۵۹۸ به سوی مشرق مهاجرت کرد. در این سفر، از بسیاری از کشورها؛ از جمله شام، مصر، آسیای صغیر و مکه دیدن کرد و سرانجام در شهر دمشق اقامت گزید و در سال ۶۳۸ در همانجا بدرود حیات گفت.ابن عربی در روزگار خود شیخ و بزرگ متصوفه به شمار می رفت و پیروان و مریدانی داشت که به شدت به او عشق می ورزیدند؛ تا حدی که وی را به شیخ اکبر و عارف بالله لقب دادند. در مقابل نیز دشمنانی داشت که بر او کینه می ورزیدند و طریقه وی را رد می کردند و پس از آنکه مقالات ایهام آمیز و ابهام برانگیز وی که ظاهرشان با کفر و الحاد سازگار بود از او صادر شد، او را به زندقه و کفر متهم ساختند.وی علاوه بر دست داشتن در بسیاری از علوم، از دیگران برتر و شگفت آفرین بود. به سنت ها و آثار پیشینیان آشنایی کامل داشت و از آنجا که شاعر و ادیبی فرهیخته بود، نوشتن احکام و فرامین برخی از پادشاهان کشورهای غرب اسلامی را بر عهده گرفته بود. تالیفات انبوه وی دلیل توانمندی و گستره معلومات و اطلاعات و تبحر او در علوم ظاهری و باطنی است. او بسیار تیز بین و در استنباط بسیار دقیق بود ولی در بیشتر موارد بر مشرب باطنی و صوفیانه اش تکیه می کرد؛ از این رو تالیفات و کتب وی سرشار از شطحیات است.
تألیف تفسیر
به یقین وی در تفسیر و علم حدیث آراء و نظریاتی داشته و در ضمن کتب خود به ویژه فتوحات مکیه و فصوص و کتاب های دیگر خود مقالاتی در تفسیر آیات و فقه الحدیث نوشته است؛ اما با این همه، آیا وی به طور ویژه در تفسیر کتابی نوشته است یا نه؟در چند مورد از کتب وی، به خصوص در کتاب فتوحات مکیه چنین برمی آید که وی در تفسیر کتابی نوشته است؛ مثلا در جلد اول فتوحات هنگام سخن از حروف مقطعه در اوائل سور می گوید: ما در کتاب الجمع و التفصیل فی معرفة معانی التنزیل نکاتی را ذکر کرده ایم
ابن عربی، محمد بن علی، فتوحات مکیه، ص۵۹.
تفاسیری وجود دارد که نام ابن عربی بر آن نهاده شده است. این تفاسیر عبارتند از:ایجاز البیان فی الترجمة عن القرآن؛ که در نهایت ایجاز و اختصار نوشته شده است و چنان که اشاره کرده ایم، بخش اندکی از آن در حاشیه تفسیر رحمة من الرحمان به چاپ رسیده است.
تفسیر رحمة من الرحمان فی تفسیر و اشارات القرآن
...
ابوبکر محیی الدین محمد بن علی بن محمد بن احمد بن عبدالله حاتمی طائی اندلسی معروف به ابن عربی. (او را به ابن عربی (بدون الف و لام) خوانده اند تا بین او و قاضی ابوبکر بن العربی صاحب کتاب احکام القرآن که با الف و لام همراه است فرق نهاده شود؛ البته این تفاوت، در اصطلاح مشارقة (شرقیان) مطرح است اما مغاربه (غربیان) در هر دو مورد، الف و لام به کار می برند.)وی در سال ۵۶۰ در مرسیه (مرسیة، از شهرهای آباد اندلس که به دست امویان آن دیار ساخته و آباد گردید) زاده شد. در سال ۵۶۸ به اشبیلیه (اشبیلیة، از شهرهای مرکزی اندلس و پایتخت آن دیار بوده است) رفت و حدود سی سال در آنجا ماند. در این سی سال از محضر استادان زیادی بهره جست تا اینکه بلند آوازه گردید و ستاره اش بدرخشید.او در سال ۵۹۸ به سوی مشرق مهاجرت کرد. در این سفر، از بسیاری از کشورها؛ از جمله شام، مصر، آسیای صغیر و مکه دیدن کرد و سرانجام در شهر دمشق اقامت گزید و در سال ۶۳۸ در همانجا بدرود حیات گفت.ابن عربی در روزگار خود شیخ و بزرگ متصوفه به شمار می رفت و پیروان و مریدانی داشت که به شدت به او عشق می ورزیدند؛ تا حدی که وی را به شیخ اکبر و عارف بالله لقب دادند. در مقابل نیز دشمنانی داشت که بر او کینه می ورزیدند و طریقه وی را رد می کردند و پس از آنکه مقالات ایهام آمیز و ابهام برانگیز وی که ظاهرشان با کفر و الحاد سازگار بود از او صادر شد، او را به زندقه و کفر متهم ساختند.وی علاوه بر دست داشتن در بسیاری از علوم، از دیگران برتر و شگفت آفرین بود. به سنت ها و آثار پیشینیان آشنایی کامل داشت و از آنجا که شاعر و ادیبی فرهیخته بود، نوشتن احکام و فرامین برخی از پادشاهان کشورهای غرب اسلامی را بر عهده گرفته بود. تالیفات انبوه وی دلیل توانمندی و گستره معلومات و اطلاعات و تبحر او در علوم ظاهری و باطنی است. او بسیار تیز بین و در استنباط بسیار دقیق بود ولی در بیشتر موارد بر مشرب باطنی و صوفیانه اش تکیه می کرد؛ از این رو تالیفات و کتب وی سرشار از شطحیات است.
تألیف تفسیر
به یقین وی در تفسیر و علم حدیث آراء و نظریاتی داشته و در ضمن کتب خود به ویژه فتوحات مکیه و فصوص و کتاب های دیگر خود مقالاتی در تفسیر آیات و فقه الحدیث نوشته است؛ اما با این همه، آیا وی به طور ویژه در تفسیر کتابی نوشته است یا نه؟در چند مورد از کتب وی، به خصوص در کتاب فتوحات مکیه چنین برمی آید که وی در تفسیر کتابی نوشته است؛ مثلا در جلد اول فتوحات هنگام سخن از حروف مقطعه در اوائل سور می گوید: ما در کتاب الجمع و التفصیل فی معرفة معانی التنزیل نکاتی را ذکر کرده ایم
ابن عربی، محمد بن علی، فتوحات مکیه، ص۵۹.
تفاسیری وجود دارد که نام ابن عربی بر آن نهاده شده است. این تفاسیر عبارتند از:ایجاز البیان فی الترجمة عن القرآن؛ که در نهایت ایجاز و اختصار نوشته شده است و چنان که اشاره کرده ایم، بخش اندکی از آن در حاشیه تفسیر رحمة من الرحمان به چاپ رسیده است.
تفسیر رحمة من الرحمان فی تفسیر و اشارات القرآن
...
wikifeqh: تفاسیر_ابن_عربی