[ویکی فقه] تعصب فرعون (قرآن). فرعون و همه طاغوت ها هر کجا حکومت خود را در خطر ببینند؛ برای سرکوب حرکت های دینی از تعصبات دینی مردم سوءاستفاده کرده و خود را حامی مردم، طرفدار دین و اصلاح طلب معرّفی می کنند.
سوءاستفاده فرعون از تعصب دینی قوم خویش، منشا برخورد خشونت آمیز وی با موسی علیه السّلام :•«وقال فرعون ذرونی اقتل موسی ولیدع ربه انی اخاف ان یبدل دینکم...:و فرعون گفت: «بگذارید موسی را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من می ترسم که آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!»» فرعون تصمیم داشت که موسی را به قتل برساند ولی قوم و درباریان او را منع می نمودند از نظر اینکه قوم قبط را نفرین می کند و مردم را به هلاکت خواهد افکند و فرعون برای چرایی قتل موسی از تعصبات دینی مردم سوءاستفاده کرده و می گفت که بیم آن دارم که دین و بت پرستی که شعار قومی قبطیان است تغییر دهد و به خدا پرستی تبدیل نماید و نیز در اثر پیروی بنی اسرائیل از او سرزمین مصر را تصرف نماید و اختلاف در میان مردم پدید آورد در اثر این دو خطر، موسی باید به قتل برسد.
تفسیر المیزان
جمله" ذرونی" به معنای" اترکونی" است، یعنی مانع من نشوید و بگذارید موسی را بکشم، و این خطابی است که فرعون به درباریان خود کرده. و در آن این دلالت است که در برابرش مردمی بوده اند که با کشتن موسی مخالفت می کرده اند و به وی می گفته اند: او را مکش و دست از او بردار، جمله:" وَ لْیَدْعُ رَبَّهُ" سخنی است که فرعون از روی تکبر و طغیان گفته. می گوید:بگذارید من موسی را بکشم، آن وقت او پروردگار خود را بخواند، تا اگر توانست از دست من نجاتش دهد و از کشتن خلاص اش کند.و در جمله " إِنِّی أَخافُ أَنْ یُبَدِّلَ دِینَکُمْ أَوْ أَنْ یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسادَ"تصمیم خود را توجیه و تعلیل می کند، می گوید: من از موسی بر شما می ترسم که مبادا دین و دنیای شما را تباه کند. اما از جهت دین- یعنی پرستش بت ها- برای اینکه می ترسم او دین دیگری به جای آن رواج دهد و آن پرستش خدای یگانه است. و اما از جهت دنیا چون می ترسم کار او بالا بگیرد و نیرومند شود و پیروانش زیاد گشته، به آسانی سر از اطاعت ما برتابد و کار منجر به مشاجره و جنگ و از بین رفتن امنیت گردد.
تفسیر نمونه
از تعبیر (وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسی وَ لْیَدْعُ رَبَّهُ )استفاده می شود که اکثریت مشاوران که مانع قتل موسی بودند یا لا اقل بعضی از آنان به این امر استدلال می کردند که با توجه به کارهای خارق العاده موسی ممکن است نفرینی کند و خدایش عذاب بر ما نازل کند، اما فرعون مغرور می گوید: من او را می کشم هر آنچه باداباد! البته معلوم نیست انگیزه واقعی اطرافیان و مشاوران در این ممانعت چه بود؟ در اینجا احتمالات زیادی وجود دارد که ممکن است همه آنها با هم صحیح باشد.نخست ترس از عذاب احتمالی پروردگار.دوم ترس از اینکه موسی بعد از کشته شدن به عنوان یک شهید و قهرمان در هاله ای از قدس فرو رود و آئین او مؤمنان و هواخواهان بسیاری پیدا کند، مخصوصا اگر این ماجرا بعد از داستان مبارزه موسی با ساحران و غلبه عجیب و خارق العاده او بر آنان رخ داده باشد، و ظاهرا چنین است زیرا موسی در نخستین برخورد با فرعون دو معجزه بزرگ خود (معجزه عصا و ید بیضاء) را نشان داده بود، و همین امر سبب شد که فرعون او را ساحر بخواند، و دعوت برای مبارزه با جمع ساحران بنماید، و امیدوار بود از این طریق بتواند بر موسی غلبه کند لذا در انتظار روز موعود به سر می برد.با این حال دلیلی ندارد که فرعون در این فاصله زمانی تصمیم قتل موسی را گرفته باشد، یا از تبدیل دین و آئین مردم مصر در وحشت فرو رود.سپس فرعون برای توجیه تصمیم قتل موسی دو دلیل برای اطرافیانش ذکر می کند: یکی جنبه به اصطلاح دینی و معنوی دارد، و دیگر جنبه دنیوی و مادی می گوید:" من از این می ترسم که آئین شما را عوض کند! و دین نیاکانتان را بر هم زند"! (إِنِّی أَخافُ أَنْ یُبَدِّلَ دِینَکُمْ )." یا اینکه فسادی بر روی زمین آشکار سازد" (أَوْ أَنْ یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسادَ) اگر سکوت کنم آئین موسی به سرعت در اعماق قلوب مردم مصر نفوذ می کند، و آئین مقدس بت پرستی که حافظ قومیت و منافع شما است جای خود را به یک آئین توحیدی بر ضد شما می دهد! و اگر امروز سکوت کنم و بعد از مدتی اقدام به مبارزه با موسی نمایم هواخواهان بسیاری پیدا می کند و درگیری شدیدی به وجود می آید که مایه خونریزی و فساد و ناآرامی در سطح کشور خواهد بود، بنا بر این مصلحت این است که هر چه زودتر او را به قتل برسانم.
سوءاستفاده فرعون از تعصب دینی قوم خویش، منشا برخورد خشونت آمیز وی با موسی علیه السّلام :•«وقال فرعون ذرونی اقتل موسی ولیدع ربه انی اخاف ان یبدل دینکم...:و فرعون گفت: «بگذارید موسی را بکشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من می ترسم که آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا کند!»» فرعون تصمیم داشت که موسی را به قتل برساند ولی قوم و درباریان او را منع می نمودند از نظر اینکه قوم قبط را نفرین می کند و مردم را به هلاکت خواهد افکند و فرعون برای چرایی قتل موسی از تعصبات دینی مردم سوءاستفاده کرده و می گفت که بیم آن دارم که دین و بت پرستی که شعار قومی قبطیان است تغییر دهد و به خدا پرستی تبدیل نماید و نیز در اثر پیروی بنی اسرائیل از او سرزمین مصر را تصرف نماید و اختلاف در میان مردم پدید آورد در اثر این دو خطر، موسی باید به قتل برسد.
تفسیر المیزان
جمله" ذرونی" به معنای" اترکونی" است، یعنی مانع من نشوید و بگذارید موسی را بکشم، و این خطابی است که فرعون به درباریان خود کرده. و در آن این دلالت است که در برابرش مردمی بوده اند که با کشتن موسی مخالفت می کرده اند و به وی می گفته اند: او را مکش و دست از او بردار، جمله:" وَ لْیَدْعُ رَبَّهُ" سخنی است که فرعون از روی تکبر و طغیان گفته. می گوید:بگذارید من موسی را بکشم، آن وقت او پروردگار خود را بخواند، تا اگر توانست از دست من نجاتش دهد و از کشتن خلاص اش کند.و در جمله " إِنِّی أَخافُ أَنْ یُبَدِّلَ دِینَکُمْ أَوْ أَنْ یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسادَ"تصمیم خود را توجیه و تعلیل می کند، می گوید: من از موسی بر شما می ترسم که مبادا دین و دنیای شما را تباه کند. اما از جهت دین- یعنی پرستش بت ها- برای اینکه می ترسم او دین دیگری به جای آن رواج دهد و آن پرستش خدای یگانه است. و اما از جهت دنیا چون می ترسم کار او بالا بگیرد و نیرومند شود و پیروانش زیاد گشته، به آسانی سر از اطاعت ما برتابد و کار منجر به مشاجره و جنگ و از بین رفتن امنیت گردد.
تفسیر نمونه
از تعبیر (وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسی وَ لْیَدْعُ رَبَّهُ )استفاده می شود که اکثریت مشاوران که مانع قتل موسی بودند یا لا اقل بعضی از آنان به این امر استدلال می کردند که با توجه به کارهای خارق العاده موسی ممکن است نفرینی کند و خدایش عذاب بر ما نازل کند، اما فرعون مغرور می گوید: من او را می کشم هر آنچه باداباد! البته معلوم نیست انگیزه واقعی اطرافیان و مشاوران در این ممانعت چه بود؟ در اینجا احتمالات زیادی وجود دارد که ممکن است همه آنها با هم صحیح باشد.نخست ترس از عذاب احتمالی پروردگار.دوم ترس از اینکه موسی بعد از کشته شدن به عنوان یک شهید و قهرمان در هاله ای از قدس فرو رود و آئین او مؤمنان و هواخواهان بسیاری پیدا کند، مخصوصا اگر این ماجرا بعد از داستان مبارزه موسی با ساحران و غلبه عجیب و خارق العاده او بر آنان رخ داده باشد، و ظاهرا چنین است زیرا موسی در نخستین برخورد با فرعون دو معجزه بزرگ خود (معجزه عصا و ید بیضاء) را نشان داده بود، و همین امر سبب شد که فرعون او را ساحر بخواند، و دعوت برای مبارزه با جمع ساحران بنماید، و امیدوار بود از این طریق بتواند بر موسی غلبه کند لذا در انتظار روز موعود به سر می برد.با این حال دلیلی ندارد که فرعون در این فاصله زمانی تصمیم قتل موسی را گرفته باشد، یا از تبدیل دین و آئین مردم مصر در وحشت فرو رود.سپس فرعون برای توجیه تصمیم قتل موسی دو دلیل برای اطرافیانش ذکر می کند: یکی جنبه به اصطلاح دینی و معنوی دارد، و دیگر جنبه دنیوی و مادی می گوید:" من از این می ترسم که آئین شما را عوض کند! و دین نیاکانتان را بر هم زند"! (إِنِّی أَخافُ أَنْ یُبَدِّلَ دِینَکُمْ )." یا اینکه فسادی بر روی زمین آشکار سازد" (أَوْ أَنْ یُظْهِرَ فِی الْأَرْضِ الْفَسادَ) اگر سکوت کنم آئین موسی به سرعت در اعماق قلوب مردم مصر نفوذ می کند، و آئین مقدس بت پرستی که حافظ قومیت و منافع شما است جای خود را به یک آئین توحیدی بر ضد شما می دهد! و اگر امروز سکوت کنم و بعد از مدتی اقدام به مبارزه با موسی نمایم هواخواهان بسیاری پیدا می کند و درگیری شدیدی به وجود می آید که مایه خونریزی و فساد و ناآرامی در سطح کشور خواهد بود، بنا بر این مصلحت این است که هر چه زودتر او را به قتل برسانم.
wikifeqh: تعصب_فرعون_(قرآن)