[ویکی فقه] تصغیر، مبحثی در
قواعد عربی و
دستور زبان فارسی و ترکی است.
تصغیر از مباحث صرف اسم در عربی است.دستورنویسان عرب از این عنوان بیش تر خردی و کوچکی را در نظر داشته و تصغیر را مترادف تحقیر دانسته اند تصغیر به این معانی (حقیقی و مجازی)دلالت می کند: ۱) کوچکی چیزی که درباره آن صحبت می کنیم، مانند «دُوَیْرَه» (خانه کوچک) به جای «دار» (
خانه )؛ ۲) حقارت و کوچکی چیزی از دیدگاه گوینده که ممکن است در واقع کوچک و حقیر نباشد، مانند «ذَهَبَتِ الدراهمُ إلا دُرَیْهِما»؛ ۳) نزدیکی، مانند «قُبَیْلَالصبح»؛ ۴)
محبت و دلبستگی، مانند «یا بُنَیَّ»، «یا اُخَیّ»؛ ۵)
عظمت ، بزرگی و
اغراق ، مانند «دُوَیْهیَه» (مصیبت بزرگ)، «سُنَیه حَمراء» (سال سخت و طاقت فرسا).نحویان
بصره این معنای تصغیر را نپذیرفته اند؛ ۶)
تمجید و
ستایش ، مانند «کُنَیْفٌ مُلِی ءَ عِلماً»؛ ۷)
سرزنش و
نکوهش ، مانند «یا فُوَیْسِق».
← قالبهای تصغیر در عربی
اگر اسم علامت تصغیر داشته باشد، آن را مصغر می نامند. مصغر اسمی است که مفهوم خردی و کوچکی را برساند. اسم مصغر یا به کوچکی از نظر اندازه
دلالت می کند یا به کوچکی از نظر معنوی. صفت نیز گاهی مصغر می شود، مانند بَدَک، کَمَکی، بیشترک، پیشترک.تصغیر سه علامت دارد: «ک» (دخترک)، «چه» (باغچه)، «و» (خواجو). «ک» تصغیر گاهی بی ارزش بودن را می رساند، مانند مردک، عالمک؛ و گاهی تحبیب و
دلسوزی را، مانند طفلک، مامک و گاهی نیز شباهت یا داشتن رنگی را، مانند موشک، خروسک، زردک، سُرخَک.در بعضی لهجه ها در مقام
تعریف و تصغیر، به اسم، های بیان حرکت می افزایند، مانند پسره، دختره. اگر کلمه ای به «ا» یا «و» ختم شده باشد.قبل از «ک»، «ی» می افزایند، مانند پایَک، مویَک.اگر کلمه ای به های بیان حرکت ختم شده باشد، «ه» به «گ» بدل می شود، مانند جوجه
پسوند «ـ ویه» (- uye) را از علامتهای تصغیر دانسته اند: شیرویه، بابویه، ماهویه. گاه در تصغیر با چه، بر خلاف
قیاس ، یک «ی» نیز می آید: دریچه، (دنبلیچه (دنبالیچه)).گاه در یک قید، «ی» نکره و «ک» تصغیر باهم جمع می شوند: کَمَکی، لَختکی، نَرمکی.
تصغیر در ترکی
در
ترکی عثمانی ، گذشته از علامتهای تصغیر فارسی، علامت تصغیر، «جِق» و «جِک» است که در ترکی امروزی
ترکیه ، به لحاظ داشتن نوع واکه/ واکه ها (
ظریف ،
ستبر ؛ گِرد، صاف) به صورتهای -cik، k c، cuk و cدk نوشته می شود: k" â c - " ev (خانه)، evcik (خانه کوچک)؛ elma (
سیب )، k â elmac (سیب کوچک/ سیبِ آدم (زیرگلو))؛ tomur (برجستگی)؛ tomurcuk (جوانه،
غنچه )؛ دk µ kد (کوچک)، دcدk µ kد (خیلی کوچک).در پاره ای واژه های ترکی، به هنگام افزوده شدن پسوند تصغیر، در آخر کلمه تغییرهایی روی می دهد :az (کم) k