تشبیه به ابر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تشبیه به ابر (قرآن). قرآن کریم موج متلاطم دریا را به ابر سایه افکن تشبیه کرده است.
در آیه ۳۲ سوره لقمان خداوند متعال موج متلاطم دریا، را به ابر سایه افکن تشبیه فرموده است:و اذا غشیهم موج کالظلل دعوا الله مخلصین له الدین فلما نجاهم الی البر فمنهم مقتصد وما یجحد بآیاتنا الا کل ختار کفور «و چون موجی کوه آسا آنان را فرا گیرد خدا را بخوانند و اعتقاد (خود) را برای او خالص گردانند و (لی) چون نجاتشان داد و به خشکی رساند برخی از آنان میانه رو هستند و نشانه های ما را جز هر خائن ناسپاسگزاری انکار نمی کند.»
← دیدگاه تفسیر نمونه
در آیه ۱۷۱ سوره اعراف به برافراشتگی کوه طور بر سر بنی اسرائیل، به سان ابر سایه افکن اشاره شده است:و اذ نتقنا الجبل فوقهم کانه ظلة وظنوا انه واقع بهم خذوا ما آتیناکم بقوة و اذکروا ما فیه لعلکم تتقون «و (یاد کن) هنگامی را که کوه ( طور) را بر فرازشان سایبان آسا برافراشتیم و چنان پنداشتند که (کوه) بر سرشان فرو خواهد افتاد (و گفتیم) آنچه را که به شما داده ایم به جد و جهد بگیرید و آنچه را در آن است به یاد داشته باشید شاید که پرهیزگار شوید.»
سخن درباره قوم یهود
" نتقنا" از ماده" نتق" (بر وزن قلع) در اصل به معنی کندن چیزی از جایش و به سوی دیگری پرتاب کردن است، به زنانی که زیاد فرزند می آورند نیز" ناتق" می گویند، زیرا به آسانی فرزند را از محیط رحم جدا کرده و به خارج می گذارند.این آیه آخرین آیه ای است که در این سوره اعراف پیرامون زندگی بنی اسرائیل سخن می گوید و در آن سرگذشت دیگری را به جمعیت یهود یادآوری می کند، سرگذشتی که هم درس عبرت است و هم دلیل بر سپردن یک پیمان، می گوید:" به خاطر بیاورید هنگامی که کوه را بالای سر آنها قرار دادیم، آن چنان که گویی سایبانی بر سر آنها بود" (و اذ نتقنا الجبل فوقهم کانه ظلة)." و آن چنان که آنها گمان می بردند بر سرشان سقوط خواهد کرد" وحشت و اضطراب سراسر وجودشان را گرفت، و به تضرع افتادند (و ظنوا انه واقع بهم).در همان حال به آنها گفتیم" آنچه را از احکام به شما داده ایم با جدیت و قوت بگیرید" (خذوا ما آتیناکم بقوة)." و آنچه در آن آمده است به خاطر داشته باشید تا پرهیزگار شوید" از کیفر خدا بترسید و به پیمانهایی که در آن از شما گرفته ایم عمل کنید (و اذکروا ما فیه لعلکم تتقون).این آیه با تفاوت مختصری در سوره بقره آیه ۶۳ گذشت، و همانطور که در آنجا گفتیم طبق گفته مفسر معروف طبرسی در مجمع البیان از قول ابن زید، این جریان هنگامی بود که موسی -علیه السلام - از کوه طور باز می گشت و احکام تورات را با خود می آورد، موقعی که وظایف واجب و دستورات حلال و حرام را به قوم خود اطلاع داد، آنها تصور کردند عمل به این همه وظائف کار مشکلی است و به همین جهت بنای مخالفت و نافرمانی گذاردند، در این هنگام قطعه عظیمی از کوه بالای سر آنها قرار گرفت آنها چنان در وحشت فرو رفتند که دست به دامن موسی -علیه السلام - زدند، حضرت موسی - علیه السّلام - در همان حال گفت: اگر پیمان وفاداری به این احکام ببندید این خطر برطرف خواهد شد، آنها تسلیم شدند و در پیشگاه خدا سجده کردند و بلا از سر آنها گذشت.

پیشنهاد کاربران

بپرس