[ویکی فقه] تبعید محاربان (قرآن). یکی از دستورات خداوند در قرآن برای مجازات محاربان تبعید است.
تبعید، کیفر سلاح برکشیدن، بدون ارتکاب قتل و غارت محارب می باشد:انما جزؤا الذین یحاربون الله ورسوله... او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا...کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ بر می خیزند... و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست... . در روایتی امام رضا علیه السّلام در تفسیر آیه یاد شده می فرماید: تبعید برای فردی است که شمشیر بکشد و با خدا و رسول محاربه نماید و فساد انگیزی او بدون قتل و غارت باشد. این آیه در حقیقت بحثی را که در مورد قتل نفس در آیات سابق بیان شد تکمیل می کند و جزای افراد متجاوزی را که اسلحه بروی مسلمانان می کشند و با تهدید به مرگ و حتی کشتن، اموالشان را به غارت می برند، با شدت هر چه تمامتر بیان می کند، و می گوید: کیفر کسانی که با خدا و پیامبر به جنگ بر می خیزند و در روی زمین دست به فساد می زنند این است که یکی از چهار مجازات در مورد آنها اجراء شود: نخست اینکه کشته شوند، دیگر اینکه به دار آویخته شوند، سوم این که دست و پای آنها به طور مخالف (دست راست با پای چپ) بریده شود، چهارم اینکه از زمینی که در آن زندگی دارند تبعید گردند.منظور از محاربه با خدا و پیامبر آن چنان که در احادیث اهل بیت وارد شده و شأن نزول آیه نیز کم و بیش به آن گواهی می دهد این است که:کسی با تهدید به اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز کند، اعم از اینکه به صورت دزدان گردنه ها در بیرون شهرها چنین کاری کند و یا در داخل شهر، بنابراین افراد چاقوکشی که حمله به جان و مال و نوامیس مردم می کنند نیز مشمول آن هستند.ضمنا جالب توجه است که محاربه و ستیز با بندگان خدا در این آیه به عنوان محاربه با خدا معرفی شده و این تاکید فوق العاده اسلام را درباره حقوق انسانها و رعایت امنیت آنان ثابت می کند.
کیفر محارب
تبعید، یکی از کیفرهای چهارگانه (قتل، به دار آویختن، قطع دست و پا، تبعید) محاربه با خدا و رسولش در دنیا است:انما جزؤا الذین یحاربون الله ورسوله ویسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا... او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا...کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ بر می خیزند، و اقدام به فساد در روی زمین می کنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می برند،) فقط این است که اعدام شوند یا به دار آویخته گردند یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست... . چون «محاربه» اصطلاحی است که در فقه و حقوق، استعمال می شود، از ذکر مصادیق آن خودداری شد تا ضمن در برگرفتن تمام مصادیقش از اختلافات موجود در آن نیز پرهیز گردد. گفتنی است تعیین یکی از کیفرهای چهارگانه در صورتی است که «او» برای اباحه و تخییر باشد. این آیات خالی از ارتباط با آیات قبل نیست، برای اینکه آیات قبل که داستان برادر کشی فرزندان آدم را نقل می کرد و می فرمود به همین جهت بر بنی اسرائیل نوشتیم که چنین و چنان، گو اینکه ارتباط مستقیمش با مطالب قبل بود که پیرامون حال و وضع بنی اسرائیل سخن می گفت، و گو اینکه در آن آیات بطور صریح نه یک حد شرعی بیان شده بود و نه یک حکم الهی، ولیکن بطور ضمنی و یا به عبارتی به ملازمه با آیات مورد بحث که بیانگر حد شرعی مفسدین و دزدان است ارتباط دارد. انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا، کلمه فسادا در این جمله مصدری است که به عنوان حال به کار رفته (و معنای در حالی که مفسدند را می دهد)، و جمله: یحاربون الله از آنجا که معنای تحت اللفظی و حقیقتش در مورد خدای تعالی محال است، و ناگزیر باید بگوئیم معنای مجازی آن منظور است، از این جهت معنای وسیع و دامنه داری خواهد داشت، (چون معنای مجازی محاربه با خدا همان دشمنی کردن با خدا است)، و دشمنی با خدا معنای وسیعی است که هم شامل مخالفت با یک یک احکام شرعی می شود و هم بر هر ظلمی و اسرافی صادق است ولیکن از آنجا که در آیه شریفه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم را هم ضمیمه کلمه الله کرده، و فرموده: الذین یحاربون الله و رسوله، این معنا را به ما می فهماند که مراد از محاربه، دشمنی با خدا در خصوص مواردی است که رسول نیز در آن دخالتی دارد و در نتیجه تقریبا متعین می شود که بگوئیم: مراد از محاربه با خدا و رسول عملی است که برگشت می کند به ابطال اثر چیزی که رسول از جانب خدای سبحان بر آن چیز ولایت دارد، نظیر جنگیدن کفار با رسول و با مسلمانان، و راهزنی راهزنان که امنیت عمومی را خدشه دار می سازد، امنیتی را که باز گسترش دامنه ولایت رسول آن امنیت را گسترش داده. آیا مجازات های چهارگانه فوق جنبه تخییری دارد یعنی حکومت اسلام هر کدام از آنها را درباره هر کسی صلاح ببیند اجراء می کند، و یا متناسب با چگونگی جرم و جنایتی است که از آنها انجام گرفته؟ یعنی اگر افراد محارب دست به کشتن انسان های بی گناهی زده اند مجازات قتل برای آنها انتخاب می شود و اگر اموال مردم را با تهدید به اسلحه ببرند انگشتان دست و پای آنها قطع می شود و اگر هم دست به آدم کشی و هم سرقت اموال زده باشند اعدام می شوند و جسد آنها برای عبرت مردم مقداری به دار آویخته می شود و اگر تنها اسلحه به روی مردم کشیده اند بدون اینکه خونی ریخته شود و یا سرقتی انجام گیرد به شهر دیگری تبعید خواهند شد، شک نیست که معنی دوم به حقیقت نزدیکتر است، و این مضمون در چند حدیث که از ائمه اهل بیت علیهم السلام نقل شده وارد گردیده است.
تبعید، کیفر سلاح برکشیدن، بدون ارتکاب قتل و غارت محارب می باشد:انما جزؤا الذین یحاربون الله ورسوله... او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا...کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ بر می خیزند... و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست... . در روایتی امام رضا علیه السّلام در تفسیر آیه یاد شده می فرماید: تبعید برای فردی است که شمشیر بکشد و با خدا و رسول محاربه نماید و فساد انگیزی او بدون قتل و غارت باشد. این آیه در حقیقت بحثی را که در مورد قتل نفس در آیات سابق بیان شد تکمیل می کند و جزای افراد متجاوزی را که اسلحه بروی مسلمانان می کشند و با تهدید به مرگ و حتی کشتن، اموالشان را به غارت می برند، با شدت هر چه تمامتر بیان می کند، و می گوید: کیفر کسانی که با خدا و پیامبر به جنگ بر می خیزند و در روی زمین دست به فساد می زنند این است که یکی از چهار مجازات در مورد آنها اجراء شود: نخست اینکه کشته شوند، دیگر اینکه به دار آویخته شوند، سوم این که دست و پای آنها به طور مخالف (دست راست با پای چپ) بریده شود، چهارم اینکه از زمینی که در آن زندگی دارند تبعید گردند.منظور از محاربه با خدا و پیامبر آن چنان که در احادیث اهل بیت وارد شده و شأن نزول آیه نیز کم و بیش به آن گواهی می دهد این است که:کسی با تهدید به اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز کند، اعم از اینکه به صورت دزدان گردنه ها در بیرون شهرها چنین کاری کند و یا در داخل شهر، بنابراین افراد چاقوکشی که حمله به جان و مال و نوامیس مردم می کنند نیز مشمول آن هستند.ضمنا جالب توجه است که محاربه و ستیز با بندگان خدا در این آیه به عنوان محاربه با خدا معرفی شده و این تاکید فوق العاده اسلام را درباره حقوق انسانها و رعایت امنیت آنان ثابت می کند.
کیفر محارب
تبعید، یکی از کیفرهای چهارگانه (قتل، به دار آویختن، قطع دست و پا، تبعید) محاربه با خدا و رسولش در دنیا است:انما جزؤا الذین یحاربون الله ورسوله ویسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا... او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا...کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ بر می خیزند، و اقدام به فساد در روی زمین می کنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می برند،) فقط این است که اعدام شوند یا به دار آویخته گردند یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست... . چون «محاربه» اصطلاحی است که در فقه و حقوق، استعمال می شود، از ذکر مصادیق آن خودداری شد تا ضمن در برگرفتن تمام مصادیقش از اختلافات موجود در آن نیز پرهیز گردد. گفتنی است تعیین یکی از کیفرهای چهارگانه در صورتی است که «او» برای اباحه و تخییر باشد. این آیات خالی از ارتباط با آیات قبل نیست، برای اینکه آیات قبل که داستان برادر کشی فرزندان آدم را نقل می کرد و می فرمود به همین جهت بر بنی اسرائیل نوشتیم که چنین و چنان، گو اینکه ارتباط مستقیمش با مطالب قبل بود که پیرامون حال و وضع بنی اسرائیل سخن می گفت، و گو اینکه در آن آیات بطور صریح نه یک حد شرعی بیان شده بود و نه یک حکم الهی، ولیکن بطور ضمنی و یا به عبارتی به ملازمه با آیات مورد بحث که بیانگر حد شرعی مفسدین و دزدان است ارتباط دارد. انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا، کلمه فسادا در این جمله مصدری است که به عنوان حال به کار رفته (و معنای در حالی که مفسدند را می دهد)، و جمله: یحاربون الله از آنجا که معنای تحت اللفظی و حقیقتش در مورد خدای تعالی محال است، و ناگزیر باید بگوئیم معنای مجازی آن منظور است، از این جهت معنای وسیع و دامنه داری خواهد داشت، (چون معنای مجازی محاربه با خدا همان دشمنی کردن با خدا است)، و دشمنی با خدا معنای وسیعی است که هم شامل مخالفت با یک یک احکام شرعی می شود و هم بر هر ظلمی و اسرافی صادق است ولیکن از آنجا که در آیه شریفه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلّم را هم ضمیمه کلمه الله کرده، و فرموده: الذین یحاربون الله و رسوله، این معنا را به ما می فهماند که مراد از محاربه، دشمنی با خدا در خصوص مواردی است که رسول نیز در آن دخالتی دارد و در نتیجه تقریبا متعین می شود که بگوئیم: مراد از محاربه با خدا و رسول عملی است که برگشت می کند به ابطال اثر چیزی که رسول از جانب خدای سبحان بر آن چیز ولایت دارد، نظیر جنگیدن کفار با رسول و با مسلمانان، و راهزنی راهزنان که امنیت عمومی را خدشه دار می سازد، امنیتی را که باز گسترش دامنه ولایت رسول آن امنیت را گسترش داده. آیا مجازات های چهارگانه فوق جنبه تخییری دارد یعنی حکومت اسلام هر کدام از آنها را درباره هر کسی صلاح ببیند اجراء می کند، و یا متناسب با چگونگی جرم و جنایتی است که از آنها انجام گرفته؟ یعنی اگر افراد محارب دست به کشتن انسان های بی گناهی زده اند مجازات قتل برای آنها انتخاب می شود و اگر اموال مردم را با تهدید به اسلحه ببرند انگشتان دست و پای آنها قطع می شود و اگر هم دست به آدم کشی و هم سرقت اموال زده باشند اعدام می شوند و جسد آنها برای عبرت مردم مقداری به دار آویخته می شود و اگر تنها اسلحه به روی مردم کشیده اند بدون اینکه خونی ریخته شود و یا سرقتی انجام گیرد به شهر دیگری تبعید خواهند شد، شک نیست که معنی دوم به حقیقت نزدیکتر است، و این مضمون در چند حدیث که از ائمه اهل بیت علیهم السلام نقل شده وارد گردیده است.
wikifeqh: تبعید_محاربان_(قرآن)