[ویکی فقه] تاریخچه تدبر در قرآن. تاریخچه تدبر در قرآن در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) بوده است که اصحاب راستین حضرت با درک شان قرآن که نسخه درمان فردی و اجتماعی است نه کتاب قرائت؛ شب و روزشان را با قرآن سپری می کردند و آیات را همچون مرهمی بر زخم های جان خود نهاده، از شفایش بهره جسته، به نور قرآن جانشان را منور می گرداندند.
این جریان فکری و روحی ملکوتی به رهبری و ارشاد رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) و تبیین و توضیح حضرت، به همراه ارائه الگوی عملی آیات به پیش می رفت.قرائت آیات و حفظ آن، تدبر در آیات و عمل به آن، جریانی عمومی گشته، وجودهایی عاشق ارزشهای الهی و پاکباخته و جانباز در راه خدا می پرورید، به گونه ای که بسیاری، حافظ قرآن و عامل به آن گشته، تعلیم تازه مسلمانان را برعهده گرفتند و به هنگام جنگ سر از پا نشناخته لباس رزم، پوشیده پا در رکاب، عازم جبهه جنگ شدند. به موازات پیشرفت انقلاب اسلامی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و نزدیک شدن به اواخر عمر شریف حضرت، بعلت غزوات و سریه های بی شمار، بتدریج شمار بسیاری از این پاکباختگان، شربت شهادت نوشیدند و به دیدار خدا شتافتند؛ کار به جایی رسید که برای حفظ هسته های فرهنگی و اعتقادی انقلاب، آیه معروف «نفر» نازل گشت: «و ما کان المؤمنون لینفروا کافه...». . (مؤمنین نبایستی همگی عازم جبهات شوند).
دستور تفقه در دین
در پی این دستور اکید، رسالت عظیم هجرت برای «تفقه در دین» جهت انذار مردم، با لحنی سرزنش آمیز با تشویق، اعلام گردید: «فلو لا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون». . (پس چرا از هر گروه از مؤمنین، دسته ای ـ سوی مدینه ـ عزم سفر نمی بندند تا که در امر دین به درک گسترده و عمیق دست یابند و (در پی آن) وقتی به سوی قومشان بازگشتند آنان را آگاهی بخشند و از عواقب انحراف از مسیر، هشدارشان دهند، و شاید که متوجه شوند و احساس خطر کرده، مراقبت لازم را ـ در فکر و روح و خانه و جامعه شان ـ بکار گیرند). با وجود این دستور اکید، ضرورت های زمان و طبیعت انقلاب عظیم اسلامی، به همراه شوق فراوان به شهادت، بسیاری از اصحاب راستی را به جبهه کشاند و سردارانی فقیه همچون حمزه سید الشهداء، جعفر طیار، زید بن حارثه و بسیاری دیگر شرب شهادت نوشیدند و عده ای هم در جریان کوچ های تبلیغی به شهادت رسیدند.
اعلان بی نیازی به تفسیر
انقلاب به پیش می رفت که رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام فرا رسید و جریان سقیفه پیش آمد؛ جریان سقیفه با قطع ارتباط بین مقام عصمت و قرآن در سطح جامعه اسلامی و اعلان بی نیازی به تفسیر و تبیین قرآن، توسط علی (علیه السّلام) (معصوم زمان) و سردادن شعار «حسبنا کتاب الله»، ضربه سنگین و هولناکی بر پیکر جامعه نوپای اسلامی وارد کرد و جریان انس با قرآن و تدبر در آن را به انحراف کشاند.با دستور اکید منع نقل و کتابت حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم )، زاویه مسیر انحرافی، بیشتر گشته به سرعت آن افزوده شد؛ کار بجایی رسید که به جهت پیش آمدن مشکلات فراوان اعتقادی و اجرایی و لزوم تفسیر قرآن برای حل معضلات حکومت پهناور اسلامی، علمای یهودی و مسیحی بظاهر مسلمان همچون «کعب الاحبار» و «تمیم داری» بر کرسی تبیین و تفسیر قرآن تکیه زدند و در مساجد و در تریبون های قبل از خطب نماز جمعه براساس «تورات و انجیل و تلمود (تفسیر عظیم تورات جعلی)» به شرح و توضیح آیات پرداختند و با تربیت «ابوهریره ها» جریان انحرافی تفسیر قرآن را به راه انداختند،(مرتضی عسکری ،یکصد و پنجاه صحابی دروغین، عبدالله بن سبا، نقش عایشه در تاریخ اسلام و... )
نتیجه قطع ارتباط با قرآن
...
این جریان فکری و روحی ملکوتی به رهبری و ارشاد رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) و تبیین و توضیح حضرت، به همراه ارائه الگوی عملی آیات به پیش می رفت.قرائت آیات و حفظ آن، تدبر در آیات و عمل به آن، جریانی عمومی گشته، وجودهایی عاشق ارزشهای الهی و پاکباخته و جانباز در راه خدا می پرورید، به گونه ای که بسیاری، حافظ قرآن و عامل به آن گشته، تعلیم تازه مسلمانان را برعهده گرفتند و به هنگام جنگ سر از پا نشناخته لباس رزم، پوشیده پا در رکاب، عازم جبهه جنگ شدند. به موازات پیشرفت انقلاب اسلامی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و نزدیک شدن به اواخر عمر شریف حضرت، بعلت غزوات و سریه های بی شمار، بتدریج شمار بسیاری از این پاکباختگان، شربت شهادت نوشیدند و به دیدار خدا شتافتند؛ کار به جایی رسید که برای حفظ هسته های فرهنگی و اعتقادی انقلاب، آیه معروف «نفر» نازل گشت: «و ما کان المؤمنون لینفروا کافه...». . (مؤمنین نبایستی همگی عازم جبهات شوند).
دستور تفقه در دین
در پی این دستور اکید، رسالت عظیم هجرت برای «تفقه در دین» جهت انذار مردم، با لحنی سرزنش آمیز با تشویق، اعلام گردید: «فلو لا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون». . (پس چرا از هر گروه از مؤمنین، دسته ای ـ سوی مدینه ـ عزم سفر نمی بندند تا که در امر دین به درک گسترده و عمیق دست یابند و (در پی آن) وقتی به سوی قومشان بازگشتند آنان را آگاهی بخشند و از عواقب انحراف از مسیر، هشدارشان دهند، و شاید که متوجه شوند و احساس خطر کرده، مراقبت لازم را ـ در فکر و روح و خانه و جامعه شان ـ بکار گیرند). با وجود این دستور اکید، ضرورت های زمان و طبیعت انقلاب عظیم اسلامی، به همراه شوق فراوان به شهادت، بسیاری از اصحاب راستی را به جبهه کشاند و سردارانی فقیه همچون حمزه سید الشهداء، جعفر طیار، زید بن حارثه و بسیاری دیگر شرب شهادت نوشیدند و عده ای هم در جریان کوچ های تبلیغی به شهادت رسیدند.
اعلان بی نیازی به تفسیر
انقلاب به پیش می رفت که رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام فرا رسید و جریان سقیفه پیش آمد؛ جریان سقیفه با قطع ارتباط بین مقام عصمت و قرآن در سطح جامعه اسلامی و اعلان بی نیازی به تفسیر و تبیین قرآن، توسط علی (علیه السّلام) (معصوم زمان) و سردادن شعار «حسبنا کتاب الله»، ضربه سنگین و هولناکی بر پیکر جامعه نوپای اسلامی وارد کرد و جریان انس با قرآن و تدبر در آن را به انحراف کشاند.با دستور اکید منع نقل و کتابت حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم )، زاویه مسیر انحرافی، بیشتر گشته به سرعت آن افزوده شد؛ کار بجایی رسید که به جهت پیش آمدن مشکلات فراوان اعتقادی و اجرایی و لزوم تفسیر قرآن برای حل معضلات حکومت پهناور اسلامی، علمای یهودی و مسیحی بظاهر مسلمان همچون «کعب الاحبار» و «تمیم داری» بر کرسی تبیین و تفسیر قرآن تکیه زدند و در مساجد و در تریبون های قبل از خطب نماز جمعه براساس «تورات و انجیل و تلمود (تفسیر عظیم تورات جعلی)» به شرح و توضیح آیات پرداختند و با تربیت «ابوهریره ها» جریان انحرافی تفسیر قرآن را به راه انداختند،(مرتضی عسکری ،یکصد و پنجاه صحابی دروغین، عبدالله بن سبا، نقش عایشه در تاریخ اسلام و... )
نتیجه قطع ارتباط با قرآن
...
wikifeqh: تاریخچه_تدبر_در_قرآن