برادر
/barAdar/
مترادف برادر: اخوی، داداش، کاکا ، دوست
متضاد برادر: خواهر
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: اخوی، داداش، کنایه از رفیق ( نگارش کردی
برچسب ها: اسم، اسم با ب، اسم پسر، اسم کردی
لغت نامه دهخدا
بکشتی برادر ز بهر کلاه
کله یافتی چند پویی براه.
فردوسی.
نگه کن که با قارن رزم زن برادر چه گفت اندر آن انجمن.
فردوسی.
اگرچه برادر بود دوست به چو دشمن شود بی رگ و پوست به.
فردوسی.
نوم باشد چون اخ الموت ای فلان زین برادر آن برادر را بدان.
مولوی.
- برادرانه ؛ مانند برادر، بطور برادری. ( فرهنگ فارسی معین ) ( ناظم الاطباء ) : برادرانه بیا قسمتی کنیم رقیب
جهان و هر چه در او هست ازتو یار از ما.
- برادرِ پدر، عم . ( ترجمان القرآن ). عم. عمو. ( فرهنگ فارسی معین ) :
بدو گفت رو با برادر پدر
بگو ای بداندیش پرخاشخر.
فردوسی.
بکین سیاوش بریدمش سربهفتاد خون برادر پدر.
فردوسی.
ببوسید رویش برادر پدرهمانجا بیفکند تختی ز زر.
فردوسی.
- برادرپرور ؛ آنکه نسبت به برادران محبت بسیار کند. برادر دوست. ( فرهنگ فارسی معین ). کسی که به برادران و خویشاوندان مهربان باشد. ( آنندراج ).- برادر پسر ؛ پسر برادر :
از این پهلوان وز برادر پسر
ندانم چه آورد خواهم بسر.
( گرشاسب نامه ).
- برادر تنی ؛ برادر حقیقی. و رجوع به همین ترکیب شود.- برادر حقیقی ؛ برادر از یک پدر و یک مادر. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ).
- برادرخواندگی ؛ برادرخوانده بودن. ( فرهنگ فارسی معین ). حالت و چگونگی برادرخوانده. ایجاد برادری میان یکدیگر بی آنکه برادر حقیقی یا برادرانه باشند. دوستی و رفاقت میان یکدیگر بی آنکه پیوستگی خانوادگی داشته باشند :
چو نامم بر برادرخواندگی خواند
خراج خویش بر قیصر نویسم.
خاقانی.
دوست مشمار آنکه در دولت زندبیشتر بخوانید ...فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] برادر، فرد مذکری است که از طرف پدر و مادر یا یکی از والدین با شخص مشترک باشد که از آن در بابهای طهارت، صلات، نکاح،اطعمه و اشربه،ارث و شهادات آمده است.
پاره کردن لباس در عزای پدر و برادر اشکال ندارد؛ هرچند از برخی عدم جواز آن نقل شده است.
خوردن از منزل برادر
خوردن از خانه برادر و نماز گزاردن در ملک او بدون اذن جایز است مگر آنکه انسان علم به ناخشنودی وی داشته باشد.
عدم ولایت برادر بر خواهر
برادر بر خواهر ولایت ندارد؛ لیکن مستحب است دختر در صورت نبودن پدر و جد، برادر خود را در امر ازدواج خویش وکیل کند و در صورت تعدّد آنان برادر بزرگ تر را به وکالت برگزیند.
محرم بودن برادر
...
پاره کردن لباس در عزای پدر و برادر اشکال ندارد؛ هرچند از برخی عدم جواز آن نقل شده است.
خوردن از منزل برادر
خوردن از خانه برادر و نماز گزاردن در ملک او بدون اذن جایز است مگر آنکه انسان علم به ناخشنودی وی داشته باشد.
عدم ولایت برادر بر خواهر
برادر بر خواهر ولایت ندارد؛ لیکن مستحب است دختر در صورت نبودن پدر و جد، برادر خود را در امر ازدواج خویش وکیل کند و در صورت تعدّد آنان برادر بزرگ تر را به وکالت برگزیند.
محرم بودن برادر
...
wikifeqh: برادر
[ویکی فقه] برادر (قرآن). برادر، فرد مذکری است که از طرف پدر و مادر یا یکی از والدین با شخص مشترک باشد.
منظور از برادر در اینجا، برادر نسبی و رضاعی است و برادر غیر نسبی و غیر رضاعی در جای دیگر (اخوت) ذکر شده است.
پیشینه برادری
پیشینه رابطه نَسَبی و برادری به آفرینش اوّلیه بشر باز می گردد؛ از زمانی که خداوند آدم را آفرید و برای او فرزندانی قرار داد برادر و برادری نیز پدید آمد.
برادری در قرآن
قرآن کریم در آیات متعددی از وجود و سرگذشت برخی برادران در جوامع گذشته و چگونگی رابطه آن ها با یکدیگر سخن به میان آورده و مؤمنان را به مطالعه این سرگذشت ها و عبرت گیری از آن ها فراخوانده است:در آیات ۲۷ سوره مائده به بعد به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم خطاب شده که سرگذشت دو فرزند آدم را برای مؤمنان بازگو کند که هر یک از این دو برادر برای تقرب به خدا کاری کردند؛ ولی تنها عمل یکی از آنان پذیرفته شد.در آیاتی دیگر قرآن از سرگذشت حضرت یوسف علیه السّلام و برادرانش یاد کرده است.قرآن در آیات دیگری به بخشی از سرگذشت خواهر موسی با برادر خود و نگرانی وی از سرنوشت او اشاره کرده است. در آیه ۲۸ سوره مریم گروهی از بنی اسرائیل حضرت مریم علیهاالسّلام را خواهر هارون خطاب کرده و متولد شدن فرزندی بدون پدر از وی را قبیح شمرده اند.در آیه ۸۲ سوره کهف از دو برادر یتیم یاد شده که پدرشان برای آنان گنجی پنهان کرده بود و حضرت خضر و موسی علیهماالسلام برای حفظ آن، دیوار روی گنج را باز سازی کردند تا آنان پس از بزرگ شدن، گنج پنهان شده را خارج کنند.در آیه ای دیگر قرآن به سخن برخی از منافقان صدر اسلام اشاره کرده که در مورد برادرانشان که در جنگ کشته شده بودند می گفتند: اگر آنان نزد ما بودند کشته نمی شدند.
منظور از برادر در اینجا، برادر نسبی و رضاعی است و برادر غیر نسبی و غیر رضاعی در جای دیگر (اخوت) ذکر شده است.
پیشینه برادری
پیشینه رابطه نَسَبی و برادری به آفرینش اوّلیه بشر باز می گردد؛ از زمانی که خداوند آدم را آفرید و برای او فرزندانی قرار داد برادر و برادری نیز پدید آمد.
برادری در قرآن
قرآن کریم در آیات متعددی از وجود و سرگذشت برخی برادران در جوامع گذشته و چگونگی رابطه آن ها با یکدیگر سخن به میان آورده و مؤمنان را به مطالعه این سرگذشت ها و عبرت گیری از آن ها فراخوانده است:در آیات ۲۷ سوره مائده به بعد به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم خطاب شده که سرگذشت دو فرزند آدم را برای مؤمنان بازگو کند که هر یک از این دو برادر برای تقرب به خدا کاری کردند؛ ولی تنها عمل یکی از آنان پذیرفته شد.در آیاتی دیگر قرآن از سرگذشت حضرت یوسف علیه السّلام و برادرانش یاد کرده است.قرآن در آیات دیگری به بخشی از سرگذشت خواهر موسی با برادر خود و نگرانی وی از سرنوشت او اشاره کرده است. در آیه ۲۸ سوره مریم گروهی از بنی اسرائیل حضرت مریم علیهاالسّلام را خواهر هارون خطاب کرده و متولد شدن فرزندی بدون پدر از وی را قبیح شمرده اند.در آیه ۸۲ سوره کهف از دو برادر یتیم یاد شده که پدرشان برای آنان گنجی پنهان کرده بود و حضرت خضر و موسی علیهماالسلام برای حفظ آن، دیوار روی گنج را باز سازی کردند تا آنان پس از بزرگ شدن، گنج پنهان شده را خارج کنند.در آیه ای دیگر قرآن به سخن برخی از منافقان صدر اسلام اشاره کرده که در مورد برادرانشان که در جنگ کشته شده بودند می گفتند: اگر آنان نزد ما بودند کشته نمی شدند.
wikifeqh: برادر_(قرآن)
دانشنامه عمومی
بَرادَر، که در فارسی ایران داداش هم گفته می شود، یکی از نسبت های خانوادگی است و به فرد مذکری ( غیر از خود فرد ) که فرزند پدر و مادرش باشد گفته می شود. [ ۱]
نام های مختلفی در فرهنگ و قومیت ایران میتوان نام برد. در بختیاری به برادر گوو
در بندر به برادر کاکا
در گیلکی به برادر برأر
و
در اصفهان به برادر دادا هم گفته می شود .
واژه برادر در فارسی و برخی از زبان های اروپایی ریشه در زبان نیاهندواروپایی دارد، در فارسی به آن داداش نیز می گویند که از زبان ترکی به فارسی راه پیدا کرده است.
در افغانستان داشتن پدری واحد برای برادر بودن کفایت می کند. با این تعریف به پسری از مادر واحد ولی از پدر متفاوت برادر ناتنی گفته می شود.
در ایران به فرزندان یک پدر و دو مادر نیز ناتنی گفته می شوند. در ایران به برادر، داداش یا اخوی هم گفته می شود.
در جوامعی چون هند به پسر عمو، پسر عمه، پسر دایی و پسر خاله نیز برادر گفته می شود.
کلئوپاترا یکی از ملکه های دودمان بطلمیوسی در مصر باستان، با بطلمیوس سیزدهم و بطلمیوس چهاردهم؛ برادران خویش، ازدواج کرد. [ ۲]
نام های مختلفی در فرهنگ و قومیت ایران میتوان نام برد. در بختیاری به برادر گوو
در بندر به برادر کاکا
در گیلکی به برادر برأر
و
در اصفهان به برادر دادا هم گفته می شود .
واژه برادر در فارسی و برخی از زبان های اروپایی ریشه در زبان نیاهندواروپایی دارد، در فارسی به آن داداش نیز می گویند که از زبان ترکی به فارسی راه پیدا کرده است.
در افغانستان داشتن پدری واحد برای برادر بودن کفایت می کند. با این تعریف به پسری از مادر واحد ولی از پدر متفاوت برادر ناتنی گفته می شود.
در ایران به فرزندان یک پدر و دو مادر نیز ناتنی گفته می شوند. در ایران به برادر، داداش یا اخوی هم گفته می شود.
در جوامعی چون هند به پسر عمو، پسر عمه، پسر دایی و پسر خاله نیز برادر گفته می شود.
کلئوپاترا یکی از ملکه های دودمان بطلمیوسی در مصر باستان، با بطلمیوس سیزدهم و بطلمیوس چهاردهم؛ برادران خویش، ازدواج کرد. [ ۲]
wiki: برادر
برادر (فیلم ۱۹۹۷). برادر ( به روسی: Брат ) یک فیلم سینمایی محصول سال ۱۹۹۷ کشور روسیه به کارگردانی آلکسی بالابانوف است. این فیلم در روسیه و دیگر کشورهای جهان با استقبال خوب تماشاگران و منتقدان روبرو شد و جایزه هایی از جشنواره های مختلف بین المللی به دست آورد. بالابانوف دنبالهٔ این فیلم نیز را با نام «برادر ۲» در سال ۲۰۰۰ ساخت. فیلم برادر در آذر ۱۳۸۷ از شبکه ۴ تلویزیون ایران نمایش داده شد. [ ۱]
دانیلا پس از پایان خدمت در ارتش به طور ناخواسته درگیر یک زد و خورد شدید می شود. مادرش او را نزد برادرش به لنینگراد می فرستد. اما پس از مدتی دانیلا درمی یابد که برادرش یک تبهکار حرفه ای و عضو باندهای مافیایی است. دانیلا از همان آغاز با برادرش در کارهای خلاف همکاری می کند. او پس از زخمی شدن در یکی از درگیری ها و فرار از دست تبهکاران، توسط یک زن لکوموتیوران نجات می یابد. [ ۲]
• جایزه ویژه هیئت داوران و جایزه فیپرشی جشنواره سینمای جوان تورینو ( ۱۹۹۷ )
• جایزه هوگو نقره ای بهترین بازیگر مرد ( سرگئی بودروف جونیور ) از جشنواره فیلم شیکاگو ( ۱۹۹۷ )
• جایزه دوربین طلایی از جشنواره فیلم ماناکی برادرز ( ۱۹۹۷ )
• جایزه ممتاز جشنواره فیلم روسی آزاد سوشی ( ۱۹۹۷ )
• دو جایزه ( فیپرشی و ویژه ) از جشنواره فیلم سینمای جوان اروپای شرقی کوتبوس ( ۱۹۹۷ )
این فیلم همچنین نامزد ۷ جایزه دیگر از جشنواره های بین المللی فیلم شده است. [ ۳]
دانیلا پس از پایان خدمت در ارتش به طور ناخواسته درگیر یک زد و خورد شدید می شود. مادرش او را نزد برادرش به لنینگراد می فرستد. اما پس از مدتی دانیلا درمی یابد که برادرش یک تبهکار حرفه ای و عضو باندهای مافیایی است. دانیلا از همان آغاز با برادرش در کارهای خلاف همکاری می کند. او پس از زخمی شدن در یکی از درگیری ها و فرار از دست تبهکاران، توسط یک زن لکوموتیوران نجات می یابد. [ ۲]
• جایزه ویژه هیئت داوران و جایزه فیپرشی جشنواره سینمای جوان تورینو ( ۱۹۹۷ )
• جایزه هوگو نقره ای بهترین بازیگر مرد ( سرگئی بودروف جونیور ) از جشنواره فیلم شیکاگو ( ۱۹۹۷ )
• جایزه دوربین طلایی از جشنواره فیلم ماناکی برادرز ( ۱۹۹۷ )
• جایزه ممتاز جشنواره فیلم روسی آزاد سوشی ( ۱۹۹۷ )
• دو جایزه ( فیپرشی و ویژه ) از جشنواره فیلم سینمای جوان اروپای شرقی کوتبوس ( ۱۹۹۷ )
این فیلم همچنین نامزد ۷ جایزه دیگر از جشنواره های بین المللی فیلم شده است. [ ۳]
wiki: برادر (فیلم ۱۹۹۷)
برادر (فیلم ۲۰۰۰). برادر ( انگلیسی: Brother ) فیلمی در ژانر جنایی به کارگردانی تاکشی کیتانو است که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد.
• عمر اپس
• کلود مکی
• تاکشی کیتانو
• ریو ایشیباشی
• تاتیانا علی
• آمائوری نولاسکو
• لومباردو بویار
• تیوزدی نایت
• عمر اپس
• کلود مکی
• تاکشی کیتانو
• ریو ایشیباشی
• تاتیانا علی
• آمائوری نولاسکو
• لومباردو بویار
• تیوزدی نایت
wiki: برادر (فیلم ۲۰۰۰)
برادر (فیلم ۲۰۱۳). برادر ( انگلیسی: Brother ) ( به هندی: Bhai ) فیلم هندی کمدی اکشن تلوگو - زبان، تولید سال ۲۰۱۳ است که توسط ویرابادرام چودری[ ۴] با همکاری ریلاینس انترتینمنت کارگردانی شده است و تهیه کنندگی آن بر عهده آکینی ناگرجونا تحت نظر آناپورنا استودیوز بوده است. بازیگران اصلی فیلم آکینی ناگرجونا و ریچا گانگوپادیای هستند، موسیقی فیلم توسط دوی سری پراسادا ساخته شده است.
wiki: برادر (فیلم ۲۰۱۳)
برادر (فیلم هندی ۱۹۹۷). برادر ( به هندی: Bhai ) فیلمی محصول سال ۱۹۹۷ و به کارگردانی دیپاک شیوداسانی است. در این فیلم بازیگرانی همچون سونیل شتی، پوجا باترا، سونالی بندره، کونال خمو، اوم پوری، قادرخان، شاکتی کاپور، اشیش ویدیارتی، لالیتا پاوار، راجندرا گوپتا و مشتاق خان ایفای نقش کرده اند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: برادر (فیلم هندی ۱۹۹۷)
جدول کلمات
مترادف ها
هم قطار، برادر، اخ
یار، رفیق، نوعی کتری فلزی، چماق یا گرز راهزنان، همدم، برادر، چوب دستی، باطوم یا چوب قانون پاسبان
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
برادر=داداش، اخوی، کاکا،
برادر=چون درزمان های قدیم پسر خانواده وظیفه داشت که شکار کند و غذای دیگرافراد خانواده را تامین کند بنابراین
بره در =کسی که بره ها را می درد وپوست می کند .
برادر=برا، در=کسی که جایگاهش بیرون و خارج از منزل است در =بیرون
برادر=چون درزمان های قدیم پسر خانواده وظیفه داشت که شکار کند و غذای دیگرافراد خانواده را تامین کند بنابراین
بره در =کسی که بره ها را می درد وپوست می کند .
برادر=برا، در=کسی که جایگاهش بیرون و خارج از منزل است در =بیرون
برادر؛ به لحاظ سخن خود کلمه یعنی برتری دهنده
خواهر؛ دارای خواهان
سیتستر؛ ادامه دهنده زیست
مادر؛ مدیر، اداره کننده، مدارا کننده
پدر؛ منشعب از پات و پتو و پوتین به مفهوم پوشاننده، پوشش دهنده
... [مشاهده متن کامل]
تفسیر کاملتر در خصوص کلیدواژه ی برادر مرتبط با توضیح زیر؛
اصطلاح بَحر و بَر که به مفهوم دریا و خشکی به ما رسیده است در اینجا بَر به مفهوم برآمده و برآمدگی برآمدن برکت یا وَر آمده وَرز آمده و ورزیده شده و برتر می باشد. و مرتبط با کلمه ورزش هموار دشوار دیوار برتر برادر برای بار بریدن برات برکه برکت باروت بیروت بریتانیا برایان بایرام برتراند برادستون نیز می باشد. کلمه ی هِر با توجه به ذات رفتاری حرف ( ه ) و انطباق آن در عالم واقع، و ذات رفتاری حرف ( ر ) که یک رفتار تکرار گونه در کلمات را ایجاد می کند این طور به نظر می رسد در بُعد ادبیات، مسایل نرم افزاری و روانشناسی و اخلاق گرایانه و مسائل معناگرایانه را شامل می شود و بِِر مسایل مربوط به مادیات و سخت افزار و نیازهای فیزیکی را شامل می شود. اگر هم مثالی بر تایید این تفسیر داشته باشیم کلماتی از قبایل حرارت و برودت یا هَرات و بَرات دو مقوله ی علم و فیزیک رو در خود نمایان دارد.
دو کلمه ی هرات و برات که اگر پیشینه تاریخی این دو کلمه را در جوامع بشری و حکمت نامگذاری و استفاده از این کلمات را جستجو کنیم بهتر به مفهوم این دو کلمه خواهیم رسید. کلمه هرات که نام شهری در افغانستان امروزی و زادگاه خواجه عبدالله انصاری می باشد و یک پیشینه مرکزی در علم و دانش و دانشگاه داشته است و کلمه ی برات که حکم یک برگه قرارداد در نقل و انتقال کالا و معاملات مادی را نقش ایفا می کرده است.
کلمه بَر در اصطلاح برهوت نیز که زادگاه حضرت هود پیامبر می باشد به مفهوم سرزمین حضرت هود هدایت کننده مفهوم دارد ولی چون این سرزمین در جای خشک و بی آب و علف واقع شده در اذهان کلمه برهوت تحت عنوان بیابان برداشت شده است. و اصطلاح بَحر با توجه به رفتار و مفهوم ذاتی آوای حرف ( ح ) در میان دو حرف ( ب ر ) یعنی زمین دارای عمق و دارای گودی. اصطلاح بُحران نیز که در مکالمات روزمره در حال استفاده می باشد یعنی مسئله ای که عمق پیدا کرده است.
با این تفسیر، اصطلاح بِِرکه نیز که در مکالمات جاری در حال استفاده می باشد با توجه به ذات رفتاری آوای حرف ( ک ) ، اینطور به نظر می رسد که بَحرکه باشد یعنی زمین دارای عمق کم یا گودال و آبگیر کوچک باشد.
یک اصطلاحی که با این تفسیر مرتبط می باشد و در زمانه ما رایج می باشد اصطلاح هِر را از بِر تشخیص دادن می باشد. که در حالت های مختلف معانی مختلف و کاربرد خودش را دارد. یعنی تر و خشک یا پستی و بلندی را از هم تشخیص دادن یا تشخیص و عدم تشخیص و تمییز عمق مفاهیم و نداشتن سواد و عدم تمییز و تفکیک سود و زیان در مسایل جاری زندگی. به گونه ای که حتی حضرت باباطاهر عریان نیز در این خصوص گفته است؛
خوشا آنانکه هر از بر ندانند
نه حرفی در نویسند و نه خوانند
به نزد آنکه جانان می پرستد
چه کفر آنجا چه ایمان می پرستند
خواهر؛ دارای خواهان
سیتستر؛ ادامه دهنده زیست
مادر؛ مدیر، اداره کننده، مدارا کننده
پدر؛ منشعب از پات و پتو و پوتین به مفهوم پوشاننده، پوشش دهنده
... [مشاهده متن کامل]
تفسیر کاملتر در خصوص کلیدواژه ی برادر مرتبط با توضیح زیر؛
اصطلاح بَحر و بَر که به مفهوم دریا و خشکی به ما رسیده است در اینجا بَر به مفهوم برآمده و برآمدگی برآمدن برکت یا وَر آمده وَرز آمده و ورزیده شده و برتر می باشد. و مرتبط با کلمه ورزش هموار دشوار دیوار برتر برادر برای بار بریدن برات برکه برکت باروت بیروت بریتانیا برایان بایرام برتراند برادستون نیز می باشد. کلمه ی هِر با توجه به ذات رفتاری حرف ( ه ) و انطباق آن در عالم واقع، و ذات رفتاری حرف ( ر ) که یک رفتار تکرار گونه در کلمات را ایجاد می کند این طور به نظر می رسد در بُعد ادبیات، مسایل نرم افزاری و روانشناسی و اخلاق گرایانه و مسائل معناگرایانه را شامل می شود و بِِر مسایل مربوط به مادیات و سخت افزار و نیازهای فیزیکی را شامل می شود. اگر هم مثالی بر تایید این تفسیر داشته باشیم کلماتی از قبایل حرارت و برودت یا هَرات و بَرات دو مقوله ی علم و فیزیک رو در خود نمایان دارد.
دو کلمه ی هرات و برات که اگر پیشینه تاریخی این دو کلمه را در جوامع بشری و حکمت نامگذاری و استفاده از این کلمات را جستجو کنیم بهتر به مفهوم این دو کلمه خواهیم رسید. کلمه هرات که نام شهری در افغانستان امروزی و زادگاه خواجه عبدالله انصاری می باشد و یک پیشینه مرکزی در علم و دانش و دانشگاه داشته است و کلمه ی برات که حکم یک برگه قرارداد در نقل و انتقال کالا و معاملات مادی را نقش ایفا می کرده است.
کلمه بَر در اصطلاح برهوت نیز که زادگاه حضرت هود پیامبر می باشد به مفهوم سرزمین حضرت هود هدایت کننده مفهوم دارد ولی چون این سرزمین در جای خشک و بی آب و علف واقع شده در اذهان کلمه برهوت تحت عنوان بیابان برداشت شده است. و اصطلاح بَحر با توجه به رفتار و مفهوم ذاتی آوای حرف ( ح ) در میان دو حرف ( ب ر ) یعنی زمین دارای عمق و دارای گودی. اصطلاح بُحران نیز که در مکالمات روزمره در حال استفاده می باشد یعنی مسئله ای که عمق پیدا کرده است.
با این تفسیر، اصطلاح بِِرکه نیز که در مکالمات جاری در حال استفاده می باشد با توجه به ذات رفتاری آوای حرف ( ک ) ، اینطور به نظر می رسد که بَحرکه باشد یعنی زمین دارای عمق کم یا گودال و آبگیر کوچک باشد.
یک اصطلاحی که با این تفسیر مرتبط می باشد و در زمانه ما رایج می باشد اصطلاح هِر را از بِر تشخیص دادن می باشد. که در حالت های مختلف معانی مختلف و کاربرد خودش را دارد. یعنی تر و خشک یا پستی و بلندی را از هم تشخیص دادن یا تشخیص و عدم تشخیص و تمییز عمق مفاهیم و نداشتن سواد و عدم تمییز و تفکیک سود و زیان در مسایل جاری زندگی. به گونه ای که حتی حضرت باباطاهر عریان نیز در این خصوص گفته است؛
خوشا آنانکه هر از بر ندانند
نه حرفی در نویسند و نه خوانند
به نزد آنکه جانان می پرستد
چه کفر آنجا چه ایمان می پرستند
برادر نیز در اصل بَرا در است . یعنی کسی که برای ما کار انجام می دهد. یعنی کار انجام دهنده برای ما و برای آسایش ما . در انگلیسی brother
برادر در سنسکریت: بهراتره bhrātre، پارسی باستان: براتاbrātā؛ اوستایی:براتر brātar؛ سغدی:برات brāt و براتر brātar؛ پارتی و مانوی:براد brād و برادر brādar؛ پهلوی:براتر brātar و براد brād و برادر brādar و به معنی پشتیبان بوده است.
با درود و سپاس خدمت شما عزیزان
در تاتی و مازنی و کردی و تالشی و دیگر زبانهای باستان ایران برادر ( بِرا، برار ) تلفظ میگردد
( برادر ) از دو واژه ی ( بِرا ) ( دُر ) ساخته شده است که معنی آن همانند دُر گرانبها می باشد
... [مشاهده متن کامل]
در فارسی بَرادَر تلفظ میگردد
در انگلیسی بِرادُر که مطابق با ریشه ی اصلی آن تلفظ میگردد
در زبان سانسکریت بِراتِر تلفظ میگردد
پدر روسی بِرات گفته میشود
امرتات
در تاتی و مازنی و کردی و تالشی و دیگر زبانهای باستان ایران برادر ( بِرا، برار ) تلفظ میگردد
( برادر ) از دو واژه ی ( بِرا ) ( دُر ) ساخته شده است که معنی آن همانند دُر گرانبها می باشد
... [مشاهده متن کامل]
در فارسی بَرادَر تلفظ میگردد
در انگلیسی بِرادُر که مطابق با ریشه ی اصلی آن تلفظ میگردد
در زبان سانسکریت بِراتِر تلفظ میگردد
پدر روسی بِرات گفته میشود
امرتات
واژه برادر
معادل ابجد 407
تعداد حروف 5
تلفظ barādar
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: barātar] ‹دادر›
مختصات ( بَ دَ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی barAdar
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد 407
تعداد حروف 5
تلفظ barādar
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: barātar] ‹دادر›
مختصات ( بَ دَ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی barAdar
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی هوشیار
برادر را به پارسی دادر/برادر/براذر/بیادر/براد/برات/براس/برار/برور/ورور - کاکا/کاکو/گگو/گئو گویند
نه بذاذر بود بنرم و درشت
که برای شکم بود هم پشت
آهو را گفت که ای بذاذر , آمدن تو اینجا بر من دشوارتر
... [مشاهده متن کامل]
تو امروز بذاذر مایی
هرکه بذاذر ندارد بیکس است
کلیله و دمنه
اندر آن وقت که تعلیم همی کرد مرا
دادری چند کرت مدخل ماشأاﷲ.
انوری.
لبیب ، عاقل و غمر و غبی و غافل ، گول
شقیق دادر و رد و رفیق و صاحب ، یار.
فراهی
آن ضیاء بلخ خوش الهام بود
دادر آن تاج شیخ اسلام بود.
مولوی.
تلخ خواهی کرد بر ما عمر ما
که بر این میدارد ای دادر ترا.
مولوی.
از پدر چون خواستند آن دادران
تابرندش سوی صحرا یک زمان.
مولوی.
شله از مردان بکف پنهان کند
تا که خود را دادر ایشان کند.
مولوی.
- هفت دادران ؛ هفت برادران ، بنات النعش باشد.
نه بذاذر بود بنرم و درشت
که برای شکم بود هم پشت
آهو را گفت که ای بذاذر , آمدن تو اینجا بر من دشوارتر
... [مشاهده متن کامل]
تو امروز بذاذر مایی
هرکه بذاذر ندارد بیکس است
کلیله و دمنه
اندر آن وقت که تعلیم همی کرد مرا
دادری چند کرت مدخل ماشأاﷲ.
انوری.
لبیب ، عاقل و غمر و غبی و غافل ، گول
شقیق دادر و رد و رفیق و صاحب ، یار.
فراهی
آن ضیاء بلخ خوش الهام بود
دادر آن تاج شیخ اسلام بود.
مولوی.
تلخ خواهی کرد بر ما عمر ما
که بر این میدارد ای دادر ترا.
مولوی.
از پدر چون خواستند آن دادران
تابرندش سوی صحرا یک زمان.
مولوی.
شله از مردان بکف پنهان کند
تا که خود را دادر ایشان کند.
مولوی.
- هفت دادران ؛ هفت برادران ، بنات النعش باشد.
برادر از ریشه پارسی باستان 𐭡𐭥𐭠𐭣𐭥 ( brād, br�dar ) است برا به چم هم رده هم شکم و در پسوند فاعلی ساز است . برادر به کسی که برابر و هم شکم توست گفته می شود. در کتیبه های باستان ایران به ریخت 𐎲𐎼𐎠𐎫𐎠
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
( brātā ) نگاشته شده است. در کردی آن را bira, birader, bra بیرا یا برار گویند. این واژه از ایران باستان به لاتین راه یافته و به ریخت frāter یعنی برادر روحانی در آمده است. در روسی آن را брат ( brat ) برات گویند. و در انگلیسی آن را brother برادر برابر پارسی آن می گویند. امروزه نزدیک به میلیارد نفر در جهان واژه برادر را از ریشه پارسی آن می گویند. https://www. definify. com/word/برادر https://www. definify. com/word/frater @iranaryan
جالب هست که داداش که واڙه ای آڋری است به چم سنگ یخ میباشد . ) دا=یخ ، داش =سنگ (
برادر ، برابر، کاکو همه فارسی هست کاکا یا کاکو در شیراز استفاده میشه و برار هم در افغانستان در گویش دری و هم در مناطق دیگه ایران استفاده میشه و برودر که در زبان انگلیسی وارد شده و در زبان کردی هم برادر وارد شده ریشه اش از همین فارسی هست کافیه به فارسی اوستا و پهلوی برید ، اشتباه نزن و تغییر بده اون عکسو این ریشه فارسی هست نه کردی.
... [مشاهده متن کامل]
قارداش یا قیردیش هم ترکی هست.
... [مشاهده متن کامل]
قارداش یا قیردیش هم ترکی هست.
به کسی که با او پدر یا مادر مشترک داریم یا از یک مادر شیر خوردیم برادر می گوییم.
گاه در تداول به عموزاده، دایی زاده، خاله زاده و عمه زاده و دوستان و هم کیشان برادر گفته می شود.
گاه در تداول به عموزاده، دایی زاده، خاله زاده و عمه زاده و دوستان و هم کیشان برادر گفته می شود.
برادر برار
کاکو: برادر
دی: مامان
بو: بابا
نهنه: مامان بزرگ
اقو: بابا بزرگ
دهده: ابجی
دی: مامان
بو: بابا
نهنه: مامان بزرگ
اقو: بابا بزرگ
دهده: ابجی
اخوی به لهجه شیرازی کاکو
میانه برادر. [ ن َ / ن ِ ب َ دَ ] ( اِ مرکب ) برادر وسطی. برادری که از یک برادر بزرگتر و از دیگری کوچکتر است. برادر میانه. دومین از سه پسر مردی :
میانه برادر چو او را بدید
کمان را به زه کردو اندرکشید.
فردوسی.
میانه برادر چو او را بدید
کمان را به زه کردو اندرکشید.
فردوسی.
پارسی:برادر، برا، ، کاکا برادر بزرگ در گویش شیرازی، دامولا برادر بزرگ در گویش همدانی
ترکی:اکارداش، قارداش، داش
ترکی:اکارداش، قارداش، داش
برادر :داداش - brother - قارداش - اخا -
به ترکی به برادر میگن : ( ( گارداش
برادر یعنی:
پشتیبان من تو همه سختی ها
مدیون توعم داداش
که بودی
که الان نفس میکشم
که کنارمی
همیشه حست میکنم
انگار روحمی و ازم جدا نمیشی هیچ وقت
خداروشکر دارمت
انشالله خدا حفظت کنه برام
... [مشاهده متن کامل]
خیلی دوست دارم وروجک
از اینکه مثل کوه کنارمی
هوامو داری
امید و قوت بهم میدی
از اینکه خدا تو رو برام فرستاد
هزار بار میگم خدایاشکرت
خیلی خوشحالم که کمبود محبت داداش ندارم
چون تو هستی کنارم
داداشمی
مهم نیس از خون و گوشتم نیستی
مهم اینه که قلبم تو رو داداش خودش میدونه
مرحم رازهاش
مهم اینه که کنارمی بیشتر از خانوادم هوامو داری مثل داداشی هیچی از داداش بودن برام کم نزاشتی
خداروشکر دارمت
وقتی میگی آبجی انگار کل دنیا بهم دادن
خیلی حس شیرینی بهم دست میده
وقتی به بقیه میگی خواهرم دوست دارم دنیا به پات بریزم
خدایا شکر که تو رو بهم داد
بهترین داداشی دنیا
پشتیبان من تو همه سختی ها
مدیون توعم داداش
که بودی
که الان نفس میکشم
که کنارمی
همیشه حست میکنم
انگار روحمی و ازم جدا نمیشی هیچ وقت
خداروشکر دارمت
انشالله خدا حفظت کنه برام
... [مشاهده متن کامل]
خیلی دوست دارم وروجک
از اینکه مثل کوه کنارمی
هوامو داری
امید و قوت بهم میدی
از اینکه خدا تو رو برام فرستاد
هزار بار میگم خدایاشکرت
خیلی خوشحالم که کمبود محبت داداش ندارم
چون تو هستی کنارم
داداشمی
مهم نیس از خون و گوشتم نیستی
مهم اینه که قلبم تو رو داداش خودش میدونه
مرحم رازهاش
مهم اینه که کنارمی بیشتر از خانوادم هوامو داری مثل داداشی هیچی از داداش بودن برام کم نزاشتی
خداروشکر دارمت
وقتی میگی آبجی انگار کل دنیا بهم دادن
خیلی حس شیرینی بهم دست میده
وقتی به بقیه میگی خواهرم دوست دارم دنیا به پات بریزم
خدایا شکر که تو رو بهم داد
بهترین داداشی دنیا
اخوی، داداش، کاکا، دوست
برادر به ترکی: " قارداش " که تغییر شکل یافته ترکیب " قارین تاش " به معنی هم شکم می باشد.
" تاش " در زبان ترکی به " داش " تغییر یافته و در آخر کلمات ترکی به معنی " هم " می باشد. مثال های دیگر:
یولداش: همراه، دوست - سیر داش: همراز - وطنداش: هموطن - آرخاداش: هم پشت، دوست، خودی، دو نفر که پشت در پشت هم قرار می دهند و رو به دشمن و با دشمن مبارزه می کنند در حالی که از ناحیه پشت سر ایمن و آسوده خاطر هستند چون در پشت سر " آرخاداش " و خودی را دارند. " آرخا" در ترکی به معنی قسمتی از بدن انسان که پشت و کمر او را شامل می شود.
... [مشاهده متن کامل]
در زبان ترکی برای نفرین کردن کسی می گویند: ایگیت " آرخان " یئره گَلسین: ای مرد پشتت بر زمین فرود آید. یعنی شکست بخوری، زمینگیر شوی. ( در کشتی کسی که پشتش به خاک برسد، شکست خورده است. )
" تاش " در زبان ترکی به " داش " تغییر یافته و در آخر کلمات ترکی به معنی " هم " می باشد. مثال های دیگر:
یولداش: همراه، دوست - سیر داش: همراز - وطنداش: هموطن - آرخاداش: هم پشت، دوست، خودی، دو نفر که پشت در پشت هم قرار می دهند و رو به دشمن و با دشمن مبارزه می کنند در حالی که از ناحیه پشت سر ایمن و آسوده خاطر هستند چون در پشت سر " آرخاداش " و خودی را دارند. " آرخا" در ترکی به معنی قسمتی از بدن انسان که پشت و کمر او را شامل می شود.
... [مشاهده متن کامل]
در زبان ترکی برای نفرین کردن کسی می گویند: ایگیت " آرخان " یئره گَلسین: ای مرد پشتت بر زمین فرود آید. یعنی شکست بخوری، زمینگیر شوی. ( در کشتی کسی که پشتش به خاک برسد، شکست خورده است. )
با بچه ای که هنوز زبان باز نکرده اینگونه حرف میزنند:
بَ بَ، بابا= پدر
مَ مَ، ماما=مادر
دَ دَ=خواهر
گَ گَ =برادر
پَ پَ=پدربزرگ
نَ نَ=مادر بزرگ
زمانی که بچه بزرگ می شود خانواده خود را اینگونه صدا میزند:
... [مشاهده متن کامل]
بو ( بُُ ) ، بواَ، بَوَ=پدر
دا، دی، دایه، دالکه=مادر
دَده، دَدی=خواهر
گَ گه، گَ یه، گَ گو، گَ وو، کاکا، کاکو= برادر
پاپا، باوا=پدربزرگ
نَنه=مادربزرگ
زمانی که بخواهد بستگی خود با خانواده را بگوید:
پدر، پئر
مادر، مائر، مار
خواهر، خوئر
برادر، برار
پاپا
ننه، داگَپ ( گَپ به مَنای بزرگ )
بَ بَ، بابا= پدر
مَ مَ، ماما=مادر
دَ دَ=خواهر
گَ گَ =برادر
پَ پَ=پدربزرگ
نَ نَ=مادر بزرگ
زمانی که بچه بزرگ می شود خانواده خود را اینگونه صدا میزند:
... [مشاهده متن کامل]
بو ( بُُ ) ، بواَ، بَوَ=پدر
دا، دی، دایه، دالکه=مادر
دَده، دَدی=خواهر
گَ گه، گَ یه، گَ گو، گَ وو، کاکا، کاکو= برادر
پاپا، باوا=پدربزرگ
نَنه=مادربزرگ
زمانی که بخواهد بستگی خود با خانواده را بگوید:
پدر، پئر
مادر، مائر، مار
خواهر، خوئر
برادر، برار
پاپا
ننه، داگَپ ( گَپ به مَنای بزرگ )
در گویش افغانستانی ، به برادر ، برار، بیادر گویند
اونی سان
داداش
این واژه را ایرانیا با غربی ها مثل هم می گویند، آنها به برادر می گویند ( بِرادِر brother )
اما اعراب اینگونه نیستن!
اما اعراب اینگونه نیستن!
اخو - اخا - اخی
بَرادَر - برای ما و پسوند ( در"تر"! ) نگهبانی و. . . فارسی اَوِستایی!
brother برگرفته شده از فارسی است!
تر - پسوند نگهبانی، حفاظت، مراقبت، نگهداری، رسیدگی، آسایش دهندگی و. . . فارسی اَوِستایی است!
... [مشاهده متن کامل]
مانند: مادر، پدر، اَودر، برادر، دختر ، رتوشترو. . .
معنی: کار انجام دهنده و پیگیر مشکلات ما، حامی و دوستداری برای ما - داداش!
brother برگرفته شده از فارسی است!
تر - پسوند نگهبانی، حفاظت، مراقبت، نگهداری، رسیدگی، آسایش دهندگی و. . . فارسی اَوِستایی است!
... [مشاهده متن کامل]
مانند: مادر، پدر، اَودر، برادر، دختر ، رتوشترو. . .
معنی: کار انجام دهنده و پیگیر مشکلات ما، حامی و دوستداری برای ما - داداش!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)