باروسما

لغت نامه دهخدا

باروسما. ( اِخ ) دو ناحیه ای است از سواد بغداداز ناحیه استان اوسط که آنها را باروسمای اعلی و باروسمای اسفل گویند. ( معجم البلدان ) ( مراصدالاطلاع ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] باروسْما، نام طَسوج یا ناحیه ای از ولایت بِهقُباد میانه، از اراضی سَقّی، یعنی مشروب از فرات، از سواد عراق می باشد.
سواد عراق ناحیه ای بود که، از شمال به جنوب، از حدیثه تا عبادان (یا از عَلْت و حربی تا عبّادان) و، از مغرب به مشرق، از عُذَیْب تا حُلوان امتداد داشت و در زمان ساسانیان، براساس نظام مالیاتی، به دوازده ولایت (استان) و شصت طَسوج (ناحیه) تقسیم شده بود. چون این ناحیه قرنها در تصرّف ایرانیان بود، نام تقسیمات بزرگتر (بهقباد و اردشیر بابکان و بهرمسیره و غیره) ایرانی و نام روستاها و قصبات و شهرکها (مانند همین باروسما) بیشتر آرامی و نَبَطی بود و کشاورزان و دهقانان این نواحی هم از نبطیها بودند.

چهار طسوج باروسما
باروسما از ولایت بهقباد اوسط بود که چهار طسوج داشت:
۱) جُبَّه و بَداة؛
۲) سُورا و بَرْبیسما؛
۳) باروسما و نهرالمَلکِ (که هریک از این دو، طسوج جداگانه ای هم شمرده شده است)؛
۴) سِیْبَیْن و وقوف.
طسوج باروسما و نهرالملک شامل ده رستاق (مجموعه ای از روستاها یا خود روستا) بود که رویهم رفته ۶۶۴ «بَیْدَر» یا خرمن را در بر می گرفت. معلوم نیست که این بیدرها هر کدام از آنِ یک کشاورز بوده یا چند کشاورز یک «بیدر» داشته اند.

نام باروسما در تاریخ فتوحات اسلامی
نام باروسما در تاریخ فتوحات اسلامی آمده است. طبری، در حوادث سال ۱۲، می نویسد که ابوبکر نامه ای به خالد بن ولید نوشت و فرمان داد که به عراق لشکرکشی کند. خالد روی به عراق نهاد تا به چند روستا (قریات) از اراضی سواد رسید، به نام های بانِقْیا و باروسما و اُلَّیْس. نام های بانقیا و اُلّیس فقط در تاریخ طبری و فتوح البلدان دیده می شود و ابن خرداذبه در تقسیمات سواد از این دو نامی نبرده است و معلوم نیست که جزو کدام طسوج بوده اند. ولی، به قرینه اینکه هر دو با باروسما ذکر شده اند و اولین ناحیه آباد از قسمت غربی سواد مجاور حجاز به شمارند، باید گفت که از آبادیهای ولایات سه گانه بهقباد (اعلی، اوسط، اسفل) بوده اند.اگر در زمان ابن خرداذبه بانقیا و الیس در دفاتر مالیاتی و دیوانی وجود می داشت، حتماً او نام آن ها را ذکر می کرد.با توجه به این معنی، ظاهراً این دو قریه در آن زمان در آبادیهای دیگر مستحیل شده بوده اند. دهقان (مالک) این نواحی ابن صَلوبا نام داشت که پیداست از نبطیهای بومی بوده است.
خالد بن ولید با این دهقان صلح می کند و معاهده  می بندد که با پرداخت جزیه (مالیات سرانه) در امان باشد و هزار درهم بابت دو قریه  باروسما و بانقیا بدهد. چنانکه دیده می شود، هم در اصلِ روایت و هم در صلحنامه، باروسما «قریه» خوانده شده است.

باروسما در بیان تاریخ طبری
...

پیشنهاد کاربران

بپرس