اردشیر بابکان

لغت نامه دهخدا

اردشیر بابکان.[ اَ دَ / دِ رِ ب َ ] ( اِخ ) مؤسس سلسله ساسانی. شورش و اختلالی که در آغاز قرن سوم میلادی در ایالت پارس واقع شد انحطاط قدرت اشکانیان را در آن عهد آشکار میسازد ظاهراً هر شهری که تا اندازه ای قابل اعتنا بوده پادشاه کوچکی داشته است مهمترین این ممالک کوچک در ایالت پارس شهر استخر بود که پایتخت پادشاهان باستانی محسوب میگردید در این تاریخ شهر استخر بدست گوچیهر از سلسله بازرنگیان افتاد این شخص گویا از سلاله ٔهمان گوچیهر باشد که در قرن اول میلادی برادر خود ارتخشتر نام را بقتل آورد. همچنین در گوپانان ( ناحیه دارابگرد ) و در کونوس ( ؟ ) و لوریور ( ؟ ) سلسله های کوچکی از شاهان محلی وجود داشتند تلفظ صحیح این اسامی که طبری نقل کرده میسر نشد از عبارت طبری معلوم میشود که این نامها را از منابع صحیحه نقل کرده است. ساسان که مردی از دودمان نجبا بود با زنی از خانواده بازرنگی وصلت کرد ساسان در معبد اناهیذ ( اناهیتا ) در شهر استخر سمت ریاست داشت پس از او پسرش پاپک جانشین شد و روابط خود را با بازرنگی ها مغتنم شمرده یکی از پسران خود را که اردشیرنام داشت در دارابگرد بمقام عالی نظامی اَرکَبَد رسانید تقریباً بعد از سال 212 م. اردشیر چند تن از ملوک پارس را مغلوب و هلاک کرد و مقام آنان را صاحب شد مقارن این احوال پاپک بر گوچیهر شاه که خویشاوند او بود شورید و مکان گوچیهر را که معروف بکاخ سفید بود بتصرف آورد گوچیهر را کشته خود بر اریکه سلطنت نشست. البته اردشیر مایل بود که پادشاه سرتاسر ایالت پارس شود ولی پاپک از قصد پسر جاه طلب خود هراسان شده نامه ای بحضور شاهنشاه اردوان ( ارتبان پنجم ) نوشت و رخصت طلبید که تاج گوچیهر را بسر فرزند ارشد خویش شاهپور گذارد. شاهنشاه در پاسخ نوشت که او پاپک و پسرش اردشیر را یاغی میشناسد. پاپک اندکی بعد از این واقعه بدرود حیات گفت و شاهپور بجای او نشست میان او و برادرش اردشیر نزاع در گرفت. اتفافاً شاهپور بطور ناگهانی وفات یافت و سبب را چنین نوشته اند که هنگام حمله بدارابگرد شاهپور در خانه ای ویرانه فرود آمد غفلةً سنگی جدا شد و او را از پای درآورد. برادران تخت و تاج را به اردشیر تقدیم کردند اردشیر چندی بعد برای جلوگیری از خیانت و طغیان برادران فرمان داد که همه آنان را بقتل آوردند. و بعد از آنکه طغیان دارابگرد را فرونشاند به استحکام مبانی قدرت خویش پرداخت و ایالت کرمان را که در جوار کشور او بود مسخر و پادشاه آنجا موسوم به ولگاش را اسیر کرد، سواحل خلیج فارس جزو قلمرو آن شهریار جهانگشا گردید. گویند در این ناحیه سلطانی بوده که مردم او را چون خدائی می پرستیدند. اردشیر بعد از بسط قدرت خود در تمام پارس و کرمان که دنباله جغرافیائی آن بشمار می آید فرمان داد تا در گور ( فیروزآباد کنونی ) قصری و آتشکده ای برآوردند یکی از فرزندان خود را که هم اردشیر نام داشت والی کرمان کرد. عاقبت میان اردشیر و شاهنشاه اشکانی جنگ درگرفت اردوان پادشاه اهواز ( خوزستان ) را فرمان داد که بجنگ اردشیر شتافته او را مغلولا به تسیفون فرستد اردشیر مهلت نداد بعد از آنکه شاذ شاهپور شهریار اصفهان را مغلوب و هلاک کرد رو بجانب اهواز نهاد و شهریار آنجا را کاملاً مغلوب و کشور او را بقلمرو خود ملحق نمود آنگاه ولایت کوچک مِسِن را که مصب شط دجله و ساحل خلیج فارس بود بتصرف آورد این ولایت در دست اعرابی بودکه از عمان آمده بودند و پیشرو طوایف عربی محسوب میشدند که در آغاز سلطنت ساسانیان ناحیه حیره را در مغرب فرات فروگرفتند. آخرالامر نبرد بزرگی میان اردشیرو شاهنشاه اشکانی که خود فرماندهی لشکر را داشت در جلگه هورمزدقان که تعیین موقع جغرافیائی آن میسر نیست واقع شد. بنابر روایات عهد ساسانیان اردوان بدست اردشیر کشته شد و اردشیر سر خصم را لگدکوب کرد این کار وحشیانه گویا حقیقت نداشته باشد و منشاء آن ظاهراً نقوش برجسته نقش رستم است ( که بعد خواهد آمد ). پس از این نبرد که در روز 28 آوریل 224 م. رخ داد اردشیر فاتحانه وارد تیسفون شد و ایالت بابل را به اطاعت خود آورده جانشین اشکانیان گردید. حکمران بابل در آن تاریخ ولگاش پنجم ( ولاگاز ) برادر اردوان بود این شخص را اردوان چند سال قبل معزول کرده بود چون خبر قتل اردوان ببابل رسید فرصت غنیمت شمرده بر تخت نشست.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

موسس سلسله ساسانی

دانشنامه آزاد فارسی

اَردشیر بابَکان ( ـ۲۴۱م)
اَردشیر بابَکان
اَردشیر بابَکان
(یا: اَردشیر اول) شاهنشاه ایران (حک : ۲۲۴ـ۲۴۱م) سرسلسلۀ ساسانیان. اردشیر پس از پدرانش ساسان و بابک، خادم آتشکدۀ آناهیتا در شهر اِستَخر و اَرگبد شهر دارابگِرد در پارس بود. پدرش بابک، سلسلۀ بازَرَنگیان پارس را مضمحل کرد. اردشیر در ۲۱۲م شاه پارس شد. وی در ۲۲۳م کرمان را فتح کرد و پسرش شاپور اول را بر حکومت آن جا گماشت. اردشیر در نبرد سرنوشت ساز هُرمُزگان، اَردَوان پنجم، آخرین شاه سلسلۀ اشکانی، را شکست داد و سلسلۀ ساسانیان را بنیان نهاد. داستان این پیروزی در نقش برجستۀ تَنگاب در فیروزآباد استان فارس نقش بسته است. اردشیر در ۲۲۶م در اِستَخر تاج گذاری کرد. در همان سال تیسفون را فتح کرد. او در ۲۳۲م در اَلحَضر (هَترا) و اِدِسا (اِدِس) با سپاه روم به فرماندهی اَلِکساندر سِوِروس جنگید، و نَصیبِین و حَرّان را گرفت. در ۲۳۶م در محاصره و تصرف شهر الحضر شکست خورد. اردشیر خود را موبد موبدان می دانست؛ با این حال، شاید دین زَرتشتی از زمان بهرام دوم در ایران رسمیت یافت. در ۲۴۱م اردشیر به نفع پسرش شاپور اول از قدرت کناره گیری کرد. کارنامَکِ اَردَشیر پاپَکان متنی است به خط و زبان پهلوی که به قدرت رسیدن اردشیر را روایت می کند. همچنین نامۀ تَنسَر به گُشنَسپ متنی دیگر به خط و زبان پهلوی است که در آن تنسر موبد، اردشیر را منجی دین زردشت معرفی می کند. نقش برجسته ای در نَقشِ رُستَم، اردشیر را سوار بر اسب نشان می دهد که با اَهورامَزدا که او نیز سوار بر اسب است، بیعت می کند. زیر پای اسب اردشیر، جسد اَردَوان پنجم و زیر پای اسب اهورامزدا، جسد اَهریمَن افتاده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس