باذام
لغت نامه دهخدا
باذام. ( اِخ ) نام تیراندازی مشهور پسر شمیران از خاندان جمشید: اندر تواریخ نبشته اند که به هرات پادشاهی بود کامکار و فرمانروا با گنج و خواسته بسیار و لشکری بیشمار، و هم خراسان در زیر فرمان او بود، و از خویشان جمشید بود، نام او شمیران ، و این دز شمیران که بهراست و هنوز برجاست آبادان او کرده است ، و او را پسری بود نام او باذام ، سخت دلیر و مردانه وبازور بود، و در آن روزگار تیراندازی چون او نبود. مگر روزی شاه شمیران بر منظره نشسته بود و بزرگان پیش او و پسرش باذام پیش پدر، قضا را همایی بیامد و بانگ میداشت و برابر تخت ، پاره ای دورتر بریز آمد و بزمین نشست. شاه شمیران نگاه کرد ماری دید در گردن همای بپیچیده و سرش درآویخته و آهنگ آن میکرد که همای رابگزد، شاه گفت ای شیرمردان این همای را از دست این مار که برهاند و تیری بصواب بیندازد؟ باذام گفت : ای ملک کار بنده است. تیری بینداخت چنانکه سر مار در زمین بدوخت. و بهمای هیچ گزندی نرسید، همای خلاص یافت وزمانی آنجا میپرید و برفت. ( نوروزنامه خیام از سبک شناسی ج 2 صص 169 - 170 ). رجوع به مزدیسنا ص 270 شود.
باذام. ( اِخ ) باذان. ابومهران ، پس از گذشت بیست سال از سلطنت خسروپرویز پسر هرمز پسر انوشیروان فرمانروای یمن از جانب شاه ایران بود. و ظاهراً همین است که در سال دهم هجرت اسلام آورده است. ( امتاع الاسماع ج 1 ص 12 و 535 ). رجوع به باذان شود.
باذام. ( اِخ ) باذان. ابوصالح ، مولای ام هانی که مفسرو محدث بود و حکم بضعف وی کرده اند. و آن غیرمنصرف است از جهت عجمه و علم و معرب از بادام فارسی است. ( منتهی الارب ). و صاحب تاج العروس آرد از مولای خود ام هانی و علی روایت کرده است و سدی و ثوری و عمربن محمد از وی روایت دارند. ابوحاتم گوید به وی استدلال نمیتوان کرد. ( تاج العروس ). و رجوع به ناظم الاطباء شود.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] باذام یا باذان، فرزند ساسان جَرون، آخرین حکمران ایرانی یمن که بعد از وَهْرِز و فرزندش و دو تن از احفاد او به فرمان خسرو انوشیروان، به حکومت عدن، صنعا و حوالی آن و قسمتی از جنوب شبه جزیره عربستان برگزیده شد و سرداری ابناء یا ابناء احرار را نیز برعهده داشت.
باذان معرب باذام است (عربی شده باذام )، برای معنی و اشتقاق ، فرمانروای ایرانی یمن از سوی خسرو پرویز مقارن ظهور اسلام می باشد. و به قولی دیگر مرکب از دو جزء باذ+ان که جزء اخیرش پسوند نسبت است و بر شهرت خانوادگی دلالت دارد.
← نسب باذام
در عصر حکومت باذان ، در ایران و شبه جزیره عربی تحولات بزرگ سیاسی پدید آمد که آینده ابناء را دگرگون ساخت .
← قتل خسروپرویز
درباره تاریخ این واقعه و گروش باذان و ابناء به اسلام که بسیاری از مورخان آن را در سال ۶ق /۶۲۷م دانسته اند، باید گفت که به نظر می رسد روایت ابن سعد که آن را در محرم سال ۷ دانسته ، درست تر است . از این رو، ابن حجر باذان را نخستین فرمانروای مسلمان ِ غیرعرب ، و نخستین امیر مسلمان ِ یمن خوانده است . با این همه ، برخی از همان مورخان و دیگران در مواضع دیگر، تصریح کرده اند که باذان در سال ۱۰ق اسلام آورد، در حالی که ظاهراً باذان پیش از این تاریخ درگذشته بود
← ارسال نامه گرایش به اسلام
...
باذان معرب باذام است (عربی شده باذام )، برای معنی و اشتقاق ، فرمانروای ایرانی یمن از سوی خسرو پرویز مقارن ظهور اسلام می باشد. و به قولی دیگر مرکب از دو جزء باذ+ان که جزء اخیرش پسوند نسبت است و بر شهرت خانوادگی دلالت دارد.
← نسب باذام
در عصر حکومت باذان ، در ایران و شبه جزیره عربی تحولات بزرگ سیاسی پدید آمد که آینده ابناء را دگرگون ساخت .
← قتل خسروپرویز
درباره تاریخ این واقعه و گروش باذان و ابناء به اسلام که بسیاری از مورخان آن را در سال ۶ق /۶۲۷م دانسته اند، باید گفت که به نظر می رسد روایت ابن سعد که آن را در محرم سال ۷ دانسته ، درست تر است . از این رو، ابن حجر باذان را نخستین فرمانروای مسلمان ِ غیرعرب ، و نخستین امیر مسلمان ِ یمن خوانده است . با این همه ، برخی از همان مورخان و دیگران در مواضع دیگر، تصریح کرده اند که باذان در سال ۱۰ق اسلام آورد، در حالی که ظاهراً باذان پیش از این تاریخ درگذشته بود
← ارسال نامه گرایش به اسلام
...
wikifeqh: باذان_پسر_ساسان_جرون
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید