[ویکی فقه] باباسَماسی، خواجه محمد، از مشایخ سلسله خواجگان ماوراء النهر که نسبت طریقتی ایشان به خواجه ابو یعقوب همدانی می رسد.
باباسماسی در سَمّاس از دیه های قصبه رامتین در سه فرسنگی بخارا به دنیا آمد و در اوان حیات، مرید خواجه علی رامتینی، معروف به حضرت عزیزان، شد.رامتینی بیش تر عمرش را در اطراف بخارا گذرانید ولی در تاریخی که دقیقاً بر ما روشن نیست به خوارزم مهاجرت کرد.سماسی ظاهراً در منطقه بخارا اقامت داشته است ولی باید دست کم یک بار برای دیدار شیخ خود به خوارزم رفته باشد، زیرا در ۷۲۱ که رامتینی در بستر مرگ بود و سماسی را به جانشینی خود برگزید، در آن جا حضور داشته است.
امیرکلان، بزرگترین شاگرد باباسماسی
برجسته ترین شخصیتی که به ارشاد سماسی به سلسله خواجگان پیوست خلیفه اصلی او امیر کُلان بود.امیر کلان پیش از پیوستن به تصوف به کشتی گیری اشتغال داشت.روزی، هنگام کشتی گیری در رامتین، جاذبه نظر سماسی که بر او دوخته شده بود باعث شد که آن پیشه را رها کند و به تصوف روی آورد، و از آن پس از مصاحبان سماسی شود.
دلیل شهرت باباسماسی
شهرت عمده باباسماسی در آن است که خواجه بهاءالدین نقشبند، مؤسّس طریقت نقشبندی، در کودکی فرزند روحانی او بود.به گمان صوفیان، هر گاه گذارش بر قصر هندوان، در حومه بخارا، می افتاد اشاره می کرد که از این خاک بویی خوش به مشام می رسد و این سخن را به ظهور شیخی بزرگ تأویل می کرد.در یکی از روزهای سال ۷۱۸ آن عطر را افزونتر از همیشه یافت و معلوم شد که سه روز پیش از آن بهاءالدین نقشبند در آن جا زاده شده است.جد بهاءالدین، که از مریدان باباسماسی بود، آن طفل را به خدمت بابا آورد تا از او برکت یابد و سماسی او را فرزند روحانی خود خواند. ولی در عین حال تربیت بهاءالدین را پس از رسیدن به بلوغ به امیر کُلال محول کرد و معلوم نیست که بهاءالدین پیش از هجده سالگی بار دیگر سماسی را دیده باشد.در آن هنگام جد بهاءالدین ـ که ظاهراً تأثیری عمیق در حیات او داشته است ـ تصمیم گرفت که بهاءالدین را زن دهد و برای استجازه از سماسی، بهاءالدین را نزد او فرستاد.بهاءالدین در آن جا کرامات بسیاری از سماسی مشاهده کرد. سماسی برای ازدواج بهاءالدین خود به قصر هندوان رفت و با نظر او عروسی برگزیدند وازدواج انجام یافت.
وفات باباسماسی
...
باباسماسی در سَمّاس از دیه های قصبه رامتین در سه فرسنگی بخارا به دنیا آمد و در اوان حیات، مرید خواجه علی رامتینی، معروف به حضرت عزیزان، شد.رامتینی بیش تر عمرش را در اطراف بخارا گذرانید ولی در تاریخی که دقیقاً بر ما روشن نیست به خوارزم مهاجرت کرد.سماسی ظاهراً در منطقه بخارا اقامت داشته است ولی باید دست کم یک بار برای دیدار شیخ خود به خوارزم رفته باشد، زیرا در ۷۲۱ که رامتینی در بستر مرگ بود و سماسی را به جانشینی خود برگزید، در آن جا حضور داشته است.
امیرکلان، بزرگترین شاگرد باباسماسی
برجسته ترین شخصیتی که به ارشاد سماسی به سلسله خواجگان پیوست خلیفه اصلی او امیر کُلان بود.امیر کلان پیش از پیوستن به تصوف به کشتی گیری اشتغال داشت.روزی، هنگام کشتی گیری در رامتین، جاذبه نظر سماسی که بر او دوخته شده بود باعث شد که آن پیشه را رها کند و به تصوف روی آورد، و از آن پس از مصاحبان سماسی شود.
دلیل شهرت باباسماسی
شهرت عمده باباسماسی در آن است که خواجه بهاءالدین نقشبند، مؤسّس طریقت نقشبندی، در کودکی فرزند روحانی او بود.به گمان صوفیان، هر گاه گذارش بر قصر هندوان، در حومه بخارا، می افتاد اشاره می کرد که از این خاک بویی خوش به مشام می رسد و این سخن را به ظهور شیخی بزرگ تأویل می کرد.در یکی از روزهای سال ۷۱۸ آن عطر را افزونتر از همیشه یافت و معلوم شد که سه روز پیش از آن بهاءالدین نقشبند در آن جا زاده شده است.جد بهاءالدین، که از مریدان باباسماسی بود، آن طفل را به خدمت بابا آورد تا از او برکت یابد و سماسی او را فرزند روحانی خود خواند. ولی در عین حال تربیت بهاءالدین را پس از رسیدن به بلوغ به امیر کُلال محول کرد و معلوم نیست که بهاءالدین پیش از هجده سالگی بار دیگر سماسی را دیده باشد.در آن هنگام جد بهاءالدین ـ که ظاهراً تأثیری عمیق در حیات او داشته است ـ تصمیم گرفت که بهاءالدین را زن دهد و برای استجازه از سماسی، بهاءالدین را نزد او فرستاد.بهاءالدین در آن جا کرامات بسیاری از سماسی مشاهده کرد. سماسی برای ازدواج بهاءالدین خود به قصر هندوان رفت و با نظر او عروسی برگزیدند وازدواج انجام یافت.
وفات باباسماسی
...
wikifeqh: خواجه_محمد_بابا_سماسی