اهمیت تضرع

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اهمیت تضرع (قرآن). تضرع که در بعضی آیات قرآن هم در مورد آن سخن به میان آمده است دارای اهمیت زیادی می باشد.
به هنگام سختیها تذلل و تضرع در پیشگاه خداوند دارای اهمیت می باشد که در قرآن خداوند در این مورد می فرماید:ولقد ارسلنا الی امم من قبلک فاخذنـهم بالباساء والضراء لعلهم یتضرعون• فلولا اذ جاءهم باسنا تضرعوا...ما به سوی امتهایی که پیش از تو بودند، (پیامبرانی) فرستادیم؛ (و هنگامی که با این پیامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدّت و رنج و ناراحتی مواجه ساختیم؛ شاید (بیدار شوند و در برابر حق ،) خضوع کنند و تسلیم گردند! •چرا هنگامی که مجازات ما به آنان رسید، (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند؟! بلکه دلهای آنها قساوت پیدا کرد؛ و شیطان ، هر کاری را که می کردند، در نظرشان زینت داد! .شاید مقصود از اینکه هم باءساء را ذکر کرد و هم ضراء را این بوده که دلالت کند بر شدایدی که در خارج واقع شده ، نظیر قحطی و سیل و زلزله ، و همچنین خوف و فقر و بد حالی مردم . ابتلاء امم قبل از امت اسلام به (( باءساء )) و (( ضراء )) ، تا شاید در برابر خدا سرفرود آورند. و (( ضراعة )) به معنای ذلت و خواری و (( تضرع )) به معنای تذلل است و مراد از آن در اینجا ذلیل شدن در برابر خدای سبحان است به این منظور که شاید گرفتاریها را رفع نماید. وما ارسلنا فی قریة من نبی الا اخذنا اهلها بالباساء و الضراء لعلهم یضرعون.و ما در هیچ شهر و آبادی پیامبری نفرستادیم مگر اینکه اهل آن را به ناراحتیها و خسارتها گرفتار ساختیم؛ شاید (به خود آیند، و به سوی خدا) بازگردند و تضرع کنند!
زمینه تضرع امتها
زمینه تضرع امتها رسالت انبیا ذکر شده همانطور که در قرآن هم می خوانیم:ولقد ارسلنا الی امم من قبلک فاخذنـهم بالباساء والضراء لعلهم یتضرعون.ما به سوی امتهایی که پیش از تو بودند، (پیامبرانی) فرستادیم؛ (و هنگامی که با این پیامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدّت و رنج و ناراحتی مواجه ساختیم؛ شاید (بیدار شوند و در برابر حق،) خضوع کنند و تسلیم گردند! وما ارسلنا فی قریة من نبی الا اخذنا اهلها بالباساء و الضراء لعلهم یضرعون.و ما در هیچ شهر و آبادی پیامبری نفرستادیم مگر اینکه اهل آن را به ناراحتیها و خسارتها گرفتار ساختیم؛ شاید (به خود آیند، و به سوی خدا) بازگردند و تضرع کنند! .این آیات که بعد از ذکر سرگذشت جمعی از پیامبران بزرگ مانند نوح و هود و صالح و لوط و شعیب ، و پیش از پرداختن به سرگذشت موسی بن عمران آمده ، اشاره به چند اصل کلی است که در همه ماجراها حکومت می کند، اصولی که اگر در آن بیندیشیم پرده از روی حقایقی پر ارزش که تماس با زندگی همه ما دارد برخواهد داشت . نخست می گوید: ((ما در هیچ شهر و آبادی ، پیامبری نفرستادیم مگر اینکه مردمش را گرفتار ناراحتیها و بلاها ساختیم ، تا کمی به خود آیند و دست از طغیان و سرکشی بردارند و به سوی آن کس که همه نعمتها از وجودش سرچشمه می گیرد بازگردند (و ما ارسلنا فی قریة من نبی الا اخذنا اهلها بالباساء و الضراء لعلهم یضرعون ).

پیشنهاد کاربران