[ویکی فقه] آمنه بیگم مجلسی. آمنه بیگم مجلسی (سده ۱۱ قمری) از زنانی است که در ایران به درجه اجتهاد و قضاوت رسیدند، وی دختر علامه محمدتقی مجلسی (پدر محمدباقر مجلسی)، عالم شیعه در عصر صفویان بود.
آمنه خاتون یا آمنه بیگم یکی از چهار دختر عالم بزرگوار مجلسی اول (۱۰۰۳-۱۰۷۰ه.ق) یعنی ملا محمدتقی مجلسی است. سال تولد آمنه خاتون در دست نیست. مؤلف ریاض العلماء که همزمان با وی می زیسته است، از او با عنوان فاضله، عالمه، صالحه، متقیه یاد کرده است.
افندی، میرزا عبداللّه، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۴۰۷، قم، کتابخانه آیت اللّه العظمی نجفی مرعشی، ۱۴۰۱ق (۶ جلد.
در باره این ازدواج نوشته اند: چون استاد محمدصالح یعنی ملا محمدتقی مجلسی متوجه شد که شاگرد دانشمند میل به ازدواج دارد، روزی بعد از فراغت از تدریس به وی گفت اگر اجازه دهی دختری را برای شما خواستگاری کنم تا از رنج تنهایی آسوده شوی. شاگرد جوان سر به زیر انداخت و با زبان حال آمادگی خود را اعلام داشت. ملا محمدتقی مجلسی به اندرون رفت و آمنه بیگم را که در علوم دینی و ادبی به سرحد کمال رسیده بود فرا خواند و گفت: دخترم! شوهری برایت پیدا کرده ام که در نهایت فقر و تنگدستی و منتهای فضل و صلاح و کمال درسی است. ولی قبولی او بسته به اجازه تو است. آمنه بیگم، این دختر دانشمند و پاک سرشت در پاسخ پدر گفت: پدر! فقر و تنگدستی عیب مردان نیست. و بدین گونه موافقت خود را با همسری آن دانشمند مستمند اعلام داشت. عقد آن دو، ساعتی بعد بسته شد و عروس را آراسته و مهیا کردند و به حجله عروسی بردند. داماد در حجله، عروس و رخسار زیبای او را دید و متوجه شد که عروس گذشته از شهرت علم و فضل، رخساری زیبا هم دارد و پی برد که واقعا علامه، استاد بزرگوارش چه مهربانی درباره او داشته است. و دختر نیز چه عنصر تربیت یافته باکمالی است که با این زیبایی و آن علم و فضل و اصالت خانوادگی حاضر شده با شاگرد پدرش که طلبه ای مستمند است شوهر کند. پس به گوشه ای رفت و بر این نعمت و موهبت الهی سجده شکر نمود و سرگرم مطالعه که اتفاقا با مسئله علمی بسیار مشکلی مواجه شد که می بایست با دقت در آن می اندیشید تا آن را حل کند و برای مباحثه فردا با همتای خود یا تدریس آماده سازد. مطالعه آن صفحه مدتی طول کشید و عروس که ناظر کار وی بود، با فراست ذاتی پی برد که مسئله چیست و در چه کتابی است. داماد تا پاسی از شب مشغول مطالعه بود و فردا صبح برای مباحثه یا تدریس از خانه بیرون رفت. پس از رفتن داماد، عروس برخاست و کتاب را یافت. قلم به دست گرفت و مسئله را حل کرد و پاسخ داد و میان کتاب گذاشت تا داماد پس از بازگشت آن را ببیند. شب دوم چون داماد کتاب را گشود و سرگرم مطالعه شد، چشمش به نوشته عروس افتاد که با خط خود آن مسئله مشکل علمی از کتاب قواعد علامه حلّی را حل کرده و برای اطلاع او پاسخ را در جای خود نهاده است تا او رنج مطالعه و تفکر را بر خود هموار نسازد. پس از مطالعه و پاسخ دریافت که آن مطلب مشکل با سرانگشت همسرش حل شده است. بی درنگ پیشانی بر خاک نهاد و خداوند متعال را شکر کرد که چنین همسر دانشمندی به وی ارزانی داشته است. به همین جهت آن شب نیز تا بامداد مشغول مطالعه و عبادت و شکرگزاری بود. وقتی استاد داماد و پدر عروس، یعنی مجلسی اول، از ماجرا آگاه شد، داماد را خواست و به وی گفت اگر این دختر با تو هم افق نیست صریحا بگو تا دیگری را برایت عقد کنم. ولی داماد گفت: نه، علت نه این است که دختر دانشمند شما مورد علاقه من نیست، بلکه فقط به ملاحظه این است که می خواهم شکر خدا را به مقداری که می توانم به جا آورم که چنین همسری به من موهبت کرده است و من می دانم که هر چه کوشش کنم نمی توانم چنانکه باید شکر نعمت خدا را ادا کنم. چون محمدتقی مجلسی این سخن را از داماد باکمال و شاگرد فرزانه دانشمند خود شنید فرمود: آری، اعتراف به نداشتن قدرت برای شکرگزاری، خود دلیل به نهایت شکر بندگان است.
دوانی، علی، علامه مجلسی (بزرگ مرد علم و دین)، ص۴۸_ ۴۹، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
از این ازدواج فرزندان صالح و فاضلی حاصل شد؛ به نقلی شش پسر (برخی دو پسر) و یک یا دو دختر. از جمله «اولاد ذکور اول، فاضل مقدس علامه آقا محمدهادی مترجم قرآن مجید و شارح فی حدیث و کافیه نحو و غیر آنها از کتب و رسایل است. دوم فاضل مقدس آقا نورالدین محمد، سوم عارف کامل و شاعر ادیب آقا محمدسعید متخلص به اشرف است و چهارم فاضل عارف آقا حسنعلی است.»
بهبهانی، آقا احمد بن محمدعلی، مرآت الاحوال جهان نما (بخش یکم)، ص۱۳۰، مقدمه و تصحیح و تحشیه: علی دوانی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۰ش.
...
آمنه خاتون یا آمنه بیگم یکی از چهار دختر عالم بزرگوار مجلسی اول (۱۰۰۳-۱۰۷۰ه.ق) یعنی ملا محمدتقی مجلسی است. سال تولد آمنه خاتون در دست نیست. مؤلف ریاض العلماء که همزمان با وی می زیسته است، از او با عنوان فاضله، عالمه، صالحه، متقیه یاد کرده است.
افندی، میرزا عبداللّه، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۵، ص۴۰۷، قم، کتابخانه آیت اللّه العظمی نجفی مرعشی، ۱۴۰۱ق (۶ جلد.
در باره این ازدواج نوشته اند: چون استاد محمدصالح یعنی ملا محمدتقی مجلسی متوجه شد که شاگرد دانشمند میل به ازدواج دارد، روزی بعد از فراغت از تدریس به وی گفت اگر اجازه دهی دختری را برای شما خواستگاری کنم تا از رنج تنهایی آسوده شوی. شاگرد جوان سر به زیر انداخت و با زبان حال آمادگی خود را اعلام داشت. ملا محمدتقی مجلسی به اندرون رفت و آمنه بیگم را که در علوم دینی و ادبی به سرحد کمال رسیده بود فرا خواند و گفت: دخترم! شوهری برایت پیدا کرده ام که در نهایت فقر و تنگدستی و منتهای فضل و صلاح و کمال درسی است. ولی قبولی او بسته به اجازه تو است. آمنه بیگم، این دختر دانشمند و پاک سرشت در پاسخ پدر گفت: پدر! فقر و تنگدستی عیب مردان نیست. و بدین گونه موافقت خود را با همسری آن دانشمند مستمند اعلام داشت. عقد آن دو، ساعتی بعد بسته شد و عروس را آراسته و مهیا کردند و به حجله عروسی بردند. داماد در حجله، عروس و رخسار زیبای او را دید و متوجه شد که عروس گذشته از شهرت علم و فضل، رخساری زیبا هم دارد و پی برد که واقعا علامه، استاد بزرگوارش چه مهربانی درباره او داشته است. و دختر نیز چه عنصر تربیت یافته باکمالی است که با این زیبایی و آن علم و فضل و اصالت خانوادگی حاضر شده با شاگرد پدرش که طلبه ای مستمند است شوهر کند. پس به گوشه ای رفت و بر این نعمت و موهبت الهی سجده شکر نمود و سرگرم مطالعه که اتفاقا با مسئله علمی بسیار مشکلی مواجه شد که می بایست با دقت در آن می اندیشید تا آن را حل کند و برای مباحثه فردا با همتای خود یا تدریس آماده سازد. مطالعه آن صفحه مدتی طول کشید و عروس که ناظر کار وی بود، با فراست ذاتی پی برد که مسئله چیست و در چه کتابی است. داماد تا پاسی از شب مشغول مطالعه بود و فردا صبح برای مباحثه یا تدریس از خانه بیرون رفت. پس از رفتن داماد، عروس برخاست و کتاب را یافت. قلم به دست گرفت و مسئله را حل کرد و پاسخ داد و میان کتاب گذاشت تا داماد پس از بازگشت آن را ببیند. شب دوم چون داماد کتاب را گشود و سرگرم مطالعه شد، چشمش به نوشته عروس افتاد که با خط خود آن مسئله مشکل علمی از کتاب قواعد علامه حلّی را حل کرده و برای اطلاع او پاسخ را در جای خود نهاده است تا او رنج مطالعه و تفکر را بر خود هموار نسازد. پس از مطالعه و پاسخ دریافت که آن مطلب مشکل با سرانگشت همسرش حل شده است. بی درنگ پیشانی بر خاک نهاد و خداوند متعال را شکر کرد که چنین همسر دانشمندی به وی ارزانی داشته است. به همین جهت آن شب نیز تا بامداد مشغول مطالعه و عبادت و شکرگزاری بود. وقتی استاد داماد و پدر عروس، یعنی مجلسی اول، از ماجرا آگاه شد، داماد را خواست و به وی گفت اگر این دختر با تو هم افق نیست صریحا بگو تا دیگری را برایت عقد کنم. ولی داماد گفت: نه، علت نه این است که دختر دانشمند شما مورد علاقه من نیست، بلکه فقط به ملاحظه این است که می خواهم شکر خدا را به مقداری که می توانم به جا آورم که چنین همسری به من موهبت کرده است و من می دانم که هر چه کوشش کنم نمی توانم چنانکه باید شکر نعمت خدا را ادا کنم. چون محمدتقی مجلسی این سخن را از داماد باکمال و شاگرد فرزانه دانشمند خود شنید فرمود: آری، اعتراف به نداشتن قدرت برای شکرگزاری، خود دلیل به نهایت شکر بندگان است.
دوانی، علی، علامه مجلسی (بزرگ مرد علم و دین)، ص۴۸_ ۴۹، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
از این ازدواج فرزندان صالح و فاضلی حاصل شد؛ به نقلی شش پسر (برخی دو پسر) و یک یا دو دختر. از جمله «اولاد ذکور اول، فاضل مقدس علامه آقا محمدهادی مترجم قرآن مجید و شارح فی حدیث و کافیه نحو و غیر آنها از کتب و رسایل است. دوم فاضل مقدس آقا نورالدین محمد، سوم عارف کامل و شاعر ادیب آقا محمدسعید متخلص به اشرف است و چهارم فاضل عارف آقا حسنعلی است.»
بهبهانی، آقا احمد بن محمدعلی، مرآت الاحوال جهان نما (بخش یکم)، ص۱۳۰، مقدمه و تصحیح و تحشیه: علی دوانی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۰ش.
...
wikifeqh: آمنه_مجلسی
[ویکی شیعه] آمنه بیگم مجلسی. آمنه بیگم مجلسی یا آمنه خاتون از زنان عالم در دوره صفوی. او دختر محمدتقی مجلسی، خواهر علامه مجلسی و همسر ملاصالح مازندرانی بود. آمنه بیگم در جمع آوری احادیث بحارالانوار به علامه مجلسی کمک کرد.
کتاب هایی چون شرح بر الفیه ابن مالک، شرح بر شواهد سیوطی و مجموعه مسائل فقهی از آثار او است.
آمنه بیگم مجلسی یا آمنه خاتون دختر مجلسی اول و خواهر علامه مجلسی بوده است. نویسندگان او را معروف به علم و فضل در زمان خود دانسته اند.
عبدالله افندی نویسنده کتاب ریاض العلماء و حیاض الفضلاء که تقریبا هم عصر آمنه بیگم است او را صاحب فضل، علم و تقوا معرفی می کند.
آمنه بیگم مجلسی یا آمنه خاتون دختر مجلسی اول و خواهر علامه مجلسی بوده است. نویسندگان او را معروف به علم و فضل در زمان خود دانسته اند.
عبدالله افندی نویسنده کتاب ریاض العلماء و حیاض الفضلاء که تقریبا هم عصر آمنه بیگم است او را صاحب فضل، علم و تقوا معرفی می کند.
wikishia: آمنه_بیگم_مجلسی
[ویکی اهل البیت] آمنه بیگم مجلسی. آمنه بیگم مجلسی، عالم، محدث و فقیه سده یازدهم و دوازدهم قمری، بزرگ ترین دختر از چهار دختر ملا محمدتقی مجلسی و خواهر ملا محمدباقر مجلسی بود.
آمنه بیگم از کمال و جمال برخوردار بود. وی در خانواده علم و فضیلت و تقوا پرورش یافت و مدارج ترقی را تا درجه اجتهاد به سرعت پیمود. پدرش، ملا محمدصالح مازندرانی را که از افاضل شاگردان خود و مردی تهیدست ولی باتقوا و مورد احترام و علاقه و اعتمادش بود جهت ازدواج به او پیشنهاد کرد. و آمنه بیگم نیز با این بیان که «فقر و تنگدستی عیب مردان نیست»، موافقتش را با این ازدواج اعلام داشت.
آمنه بیگم زنی پرهیزگار و مجتهد بوده است. آقا احمد بهبهانی او را «فاضله مقدسه مجتهده» می نامد و صاحب ریاض نیز از او این گونه یاد می کند: «آمنه... فاضله عالمه صالحه متقیه است... شنیده ام همسرش با همه فضل و دانشی که دارد بعضی از مشکلات قواعد علامه حلی را از او استفسار می کند. آمنه خاتون خواهر استاد استناد ما (علامه مجلسی) مدظله است».
با توجه به این که صاحب ریاض این مطلب را در زمان حیات استاد خود، علامه مجلسی دوم نوشته، مؤید آن است که آمنه بیگم قبل از این تاریخ هم صاحب فضل و کمال بوده است.
مؤلف ریاحین الشریعه به استناد یک نسخه خطی ریاض العلما (موجود در کتابخانه ملک)، دو اثر به آمنه بیگم نسبت می دهد: شرح الفیه ابن مالک و دیگر شرح شواهد سیوطی. مؤلف ریاض الجنه نیز ضمن تمجید فضایل و کمالات وی می نویسد که کتابی بسیار خوب در فقه تا پایان عبادات تألیف کرده است.
علاوه بر این، وی در گردآوری اخبار بعضی از مجلدات بحارالانوار به برادرش نیز کمک می کرده است. بعدها نیز همسرش با همه علم و فضلی که داشت در حل بعضی از مسائل علمی با وی مباحثه و مذاکره می نمود.
مرحوم آیت الله بروجردی که از نوادگان بزرگ آمنه بیگم بود در رساله ای که راجع به سلسله خاندان خود و انتساب آن ها به خاندان های علمی شیعه نوشته، به دستخط جد اعلایش، سید محمد طباطبایی اصفهانی در پایان رساله خطی موالید پیغمبر و ائمه اطهار علیهم السلام، پس از نقل داستان ابن قولویه راجع به بازگرداندن حجرالاسود توسط قرامطه به مکه معظمه و نصب آن در جای خود نوشته است: «این داستان از جده ام، ثقه عالمه فاضله زاهده عابده، آمنه، از پدرش علامه مولی محمدتقی مجلسی نقل شده است» این مطلب مبین آن است که آمنه بیگم چه پایگاه والایی در نزد بزرگان علما داشته است.
وی مادر فرزندان عالم و نوادگان بزرگ است که از میان آن ها تاکنون دهها مجتهد، مرجع تقلید و دانشمند بلندآوازه دینی برخاسته اند. تاریخ فوت آمنه بیگم مشخص نیست.
آمنه بیگم از کمال و جمال برخوردار بود. وی در خانواده علم و فضیلت و تقوا پرورش یافت و مدارج ترقی را تا درجه اجتهاد به سرعت پیمود. پدرش، ملا محمدصالح مازندرانی را که از افاضل شاگردان خود و مردی تهیدست ولی باتقوا و مورد احترام و علاقه و اعتمادش بود جهت ازدواج به او پیشنهاد کرد. و آمنه بیگم نیز با این بیان که «فقر و تنگدستی عیب مردان نیست»، موافقتش را با این ازدواج اعلام داشت.
آمنه بیگم زنی پرهیزگار و مجتهد بوده است. آقا احمد بهبهانی او را «فاضله مقدسه مجتهده» می نامد و صاحب ریاض نیز از او این گونه یاد می کند: «آمنه... فاضله عالمه صالحه متقیه است... شنیده ام همسرش با همه فضل و دانشی که دارد بعضی از مشکلات قواعد علامه حلی را از او استفسار می کند. آمنه خاتون خواهر استاد استناد ما (علامه مجلسی) مدظله است».
با توجه به این که صاحب ریاض این مطلب را در زمان حیات استاد خود، علامه مجلسی دوم نوشته، مؤید آن است که آمنه بیگم قبل از این تاریخ هم صاحب فضل و کمال بوده است.
مؤلف ریاحین الشریعه به استناد یک نسخه خطی ریاض العلما (موجود در کتابخانه ملک)، دو اثر به آمنه بیگم نسبت می دهد: شرح الفیه ابن مالک و دیگر شرح شواهد سیوطی. مؤلف ریاض الجنه نیز ضمن تمجید فضایل و کمالات وی می نویسد که کتابی بسیار خوب در فقه تا پایان عبادات تألیف کرده است.
علاوه بر این، وی در گردآوری اخبار بعضی از مجلدات بحارالانوار به برادرش نیز کمک می کرده است. بعدها نیز همسرش با همه علم و فضلی که داشت در حل بعضی از مسائل علمی با وی مباحثه و مذاکره می نمود.
مرحوم آیت الله بروجردی که از نوادگان بزرگ آمنه بیگم بود در رساله ای که راجع به سلسله خاندان خود و انتساب آن ها به خاندان های علمی شیعه نوشته، به دستخط جد اعلایش، سید محمد طباطبایی اصفهانی در پایان رساله خطی موالید پیغمبر و ائمه اطهار علیهم السلام، پس از نقل داستان ابن قولویه راجع به بازگرداندن حجرالاسود توسط قرامطه به مکه معظمه و نصب آن در جای خود نوشته است: «این داستان از جده ام، ثقه عالمه فاضله زاهده عابده، آمنه، از پدرش علامه مولی محمدتقی مجلسی نقل شده است» این مطلب مبین آن است که آمنه بیگم چه پایگاه والایی در نزد بزرگان علما داشته است.
وی مادر فرزندان عالم و نوادگان بزرگ است که از میان آن ها تاکنون دهها مجتهد، مرجع تقلید و دانشمند بلندآوازه دینی برخاسته اند. تاریخ فوت آمنه بیگم مشخص نیست.
wikiahlb: آمنه_بیگم_مجلسی