[ویکی فقه] امتحان زنان مهاجر (قرآن). امتحان زنان مهاجر، برای روشن شدن ایمان آنان و عدم رجوع آنان به کفار بوده است.
لزوم آزمودن زنان مهاجر از میان کافران، برای روشن شدن ایمان آنان: «یا ایها الذین آمنوا اذا جاءکم المؤمنات مهاجرات فامتحنوهن اللـه اعلم بایمانهن فان علمتموهن مؤمنات فلا تر جعوهن الی الکفار لا هن حل لهم ولا هم یحلون لهن وآتوهم ما انفقوا ولا جناح علیکم ان تنکحوهن اذا آتیتموهن اجور هن ولا تمسکوا بعصم الکوافر واسالوا ما انفقتم ولیسالوا ما انفقوا ذلکم حکم اللـه یحکم بینکم واللـه علیم حکیم: ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که زنان باایمان بعنوان هجرت نزد شما آیند، آنها را آزمایش کنید -خداوند به ایمانشان آگاهتر است- هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را بسوی کفار بازنگردانید؛ نه آنها برای کفار حلالند و نه کفار برای آنها حلال؛ و آنچه را همسران آنها (برای ازدواج با این زنان) پرداخته اند به آنان بپردازید؛ و گناهی بر شما نیست که با آنها ازدواج کنید هرگاه مهرشان را به آنان بدهید و هرگز زنان کافر را در همسری خود نگه ندارید (و اگر کسی از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد،) حق دارید مهری را که پرداخته اید مطالبه کنید همان گونه که آنها حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شده اند) از شما مطالبه کنند؛ این حکم خداوند است که در میان شما حکم می کند، و خداوند دانا و حکیم است! » سیاق و زمینه این آیه شریفه چنین می رساند که بعد از صلح حدیبیه نازل شده . و در عهدنامه هایی که بین رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله وسلم ) و مردم مکّه برقرار گردیده نوشته شده است که اگر از اهل مکّه مردی ملحق به مسلمانان شد، مسلمانان موظفند او را به اهل مکّه برگردانند، ولی اگر از مسلمانان مردی ملحق به اهل مکّه شد اهل مکّه موظف نیستند او را به مسلمانان برگردانند. و نیز از آیه شریفه چنین برمی آید که یکی از زنان مشرکین مسلمان شده ، و به سوی مدینه مهاجرت کرده و همسر مشرکش به دنبالش آمده و درخواست کرده که رسول اللّه (صلی اللّه علیه و آله وسلم ) او را به وی برگرداند، و رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله وسلم ) در پاسخ فرموده : آنچه در عهدنامه آمده این است که اگر مردی از طرفین به طرف دیگر ملحق شود باید چنین و چنان عمل کرد، و در عهدنامه درباره زنان چیزی نیامده ، و به همین مدرک رسول اللّه (صلی اللّه علیه و آله وسلم ) آن زن را به شوهرش نداد، و حتی مهریه ای را که شوهر به همسرش داده بود به آن مرد برگردانید. دستور به امتحان ، با اینکه آنها را مؤ منان نامیده به خاطر آن است که آنها ظاهرا شهادتین را بر زبان، جاری می کردند و در سلک اهل ایمان بودند، اما امتحان برای این بود که اطمینان حاصل شود که این ظاهر با باطن هماهنگ است. اما نحوه این امتحان چنانکه گفتیم به این ترتیب بود که آنها را سوگند به خدا می دادند که مهاجرتشان جز برای قبول اسلام نبوده ، و آنها باید سوگند یاد کنند که به خاطر دشمنی با همسر و یا علاقه به مرد دیگری ، یا علاقه به سرزمین مدینه و مانند آن هجرت ننموده اند. این احتمال نیز وجود دارد که آیه دوازدهم همین سوره تفسیری باشد بر کیفیت امتحان زنان مهاجر «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَیٰ أَن لَّا یُشْرِ کْنَ بِاللَّـهِ شَیْئًا وَلَا یَسْرِ قْنَ وَلَا یَزْنِینَ وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِ ینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْ جُلِهِنَّ وَلَا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُ وفٍ ۙ فَبَایِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّـهَ ۖ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّ حِیمٌ : ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند، دزدی و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند، تهمت و افترایی پیش دست و پای خود نیاورند و در هیچ کار شایسته ای مخالفت فرمان تو نکنند، با آنها بیعت کن و برای آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است! » که (طبق آن باید) با پیغمبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بیعت کنند که راه شرک نپویند، و گرد سرقت و اعمال منافی عفت، و کشتن فرزندان ، و مانند آن نروند، و سر تا پا تسلیم فرمان رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) باشند. البته ممکن است کسانی در آن سوگند و این بیعت نیز خلاف بگویند اما مقید بودن بسیاری از مردم حتی مشرکان در آن زمان به مساءله بیعت و سوگند به خدا سبب می شد که افراد کمتر دروغ بگویند، و به این ترتیب امتحان مزبور، گرچه همیشه دلیل قاطعی بر ایمان واقعی آنها نبود اما غالبا می توانست بیانگر این واقعیت باشد. لذا در جمله بعد می افزاید: ((خداوند از درون دل آنها و ایمانشان آگاهتر است )) (الله اعلم بایمانهن ). ابن عباس می گوید : امتحان زنان نامبرده این بود که سوگند بخورند که بیرون آمدنشان از دار الکفر فقط به خاطر محبتی بوده که به خدا و رسولش داشته اند، نه اینکه از شوهرشان قهر کرده باشند، و یا مثلا از زندگی در فلان محل بدشان می آمده ، و از فلان سرزمین خوششان می آمده ، و یا در مکّه در مضیقه مالی قرار داشته اند، و خواسته اند در مدینه زندگی بهتری به دست آورند، و یا در مدینه عشق مردی از مسلمانان را در دل داشته اند، بلکه تنها و تنها انگیره شان در بیرون آمدن عشق به اسلام بوده . و سوگند را به عبارت یاد کنند به خدایی که به جز او هیچ معبودی نیست ، من جز به خاطر علاقه به اسلام از شهر خود بیرون نیامده ام سبیعه دختر حارث اسلمیه این سوگند را خورد، و رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله وسلم ) مهریه ای را او از شوهر کافر خود گرفته بود به شوهرش داد. مخارجی هم که برای او کرده بود داد، و خود او را به وی رد نکرد، و عمر بن خطاب با وی ازدواج نمود.
ملاک های آزمودن زنان مهاجر
ملاک های عادی و ظاهری، معیار آزمودن زنان مهاجر و مدعی ایمان: «یا ایها الذین آمنوا اذا جاءکم المؤمنات مهاجر ات فامتحنوهن اللـه اعلم بایمانهن فان علمتموهن مؤمنات فلا تر جعوهن الی الکفار لا هن حل لهم ولا هم یحلون لهن وآتوهم ما انفقوا ولا جناح علیکم ان تنکحوهن اذا آتیتموهن اجور هن ولا تمسکوا بعصم الکوافر واسالوا ما انفقتم ولیسالوا ما انفقوا ذلکم حکم اللـه یحکم بینکم واللـه علیم حکیم: ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که زنان باایمان بعنوان هجرت نزد شما آیند، آنها را آزمایش کنید -خداوند به ایمانشان آگاهتر است- هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را بسوی کفار بازنگردانید؛ نه آنها برای کفار حلالند و نه کفار برای آنها حلال؛ و آنچه را همسران آنها (برای ازدواج با این زنان) پرداخته اند به آنان بپردازید؛ و گناهی بر شما نیست که با آنها ازدواج کنید هرگاه مهرشان را به آنان بدهید و هرگز زنان کافر را در همسری خود نگه ندارید (و اگر کسی از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد،) حق دارید مهری را که پرداخته اید مطالبه کنید همان گونه که آنها حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شده اند) از شما مطالبه کنند؛ این حکم خداوند است که در میان شما حکم می کند، و خداوند دانا و حکیم است! » در این آیه، پس از موضوع امتحان، از علم خداوند به زنان مدعی ایمان سخن به میان آمده است؛ پس می توان گفت: امتحان مدعیان ایمان باید براساس ملاک های ظاهری و عادی باشد.
لزوم آزمودن زنان مهاجر از میان کافران، برای روشن شدن ایمان آنان: «یا ایها الذین آمنوا اذا جاءکم المؤمنات مهاجرات فامتحنوهن اللـه اعلم بایمانهن فان علمتموهن مؤمنات فلا تر جعوهن الی الکفار لا هن حل لهم ولا هم یحلون لهن وآتوهم ما انفقوا ولا جناح علیکم ان تنکحوهن اذا آتیتموهن اجور هن ولا تمسکوا بعصم الکوافر واسالوا ما انفقتم ولیسالوا ما انفقوا ذلکم حکم اللـه یحکم بینکم واللـه علیم حکیم: ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که زنان باایمان بعنوان هجرت نزد شما آیند، آنها را آزمایش کنید -خداوند به ایمانشان آگاهتر است- هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را بسوی کفار بازنگردانید؛ نه آنها برای کفار حلالند و نه کفار برای آنها حلال؛ و آنچه را همسران آنها (برای ازدواج با این زنان) پرداخته اند به آنان بپردازید؛ و گناهی بر شما نیست که با آنها ازدواج کنید هرگاه مهرشان را به آنان بدهید و هرگز زنان کافر را در همسری خود نگه ندارید (و اگر کسی از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد،) حق دارید مهری را که پرداخته اید مطالبه کنید همان گونه که آنها حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شده اند) از شما مطالبه کنند؛ این حکم خداوند است که در میان شما حکم می کند، و خداوند دانا و حکیم است! » سیاق و زمینه این آیه شریفه چنین می رساند که بعد از صلح حدیبیه نازل شده . و در عهدنامه هایی که بین رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله وسلم ) و مردم مکّه برقرار گردیده نوشته شده است که اگر از اهل مکّه مردی ملحق به مسلمانان شد، مسلمانان موظفند او را به اهل مکّه برگردانند، ولی اگر از مسلمانان مردی ملحق به اهل مکّه شد اهل مکّه موظف نیستند او را به مسلمانان برگردانند. و نیز از آیه شریفه چنین برمی آید که یکی از زنان مشرکین مسلمان شده ، و به سوی مدینه مهاجرت کرده و همسر مشرکش به دنبالش آمده و درخواست کرده که رسول اللّه (صلی اللّه علیه و آله وسلم ) او را به وی برگرداند، و رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله وسلم ) در پاسخ فرموده : آنچه در عهدنامه آمده این است که اگر مردی از طرفین به طرف دیگر ملحق شود باید چنین و چنان عمل کرد، و در عهدنامه درباره زنان چیزی نیامده ، و به همین مدرک رسول اللّه (صلی اللّه علیه و آله وسلم ) آن زن را به شوهرش نداد، و حتی مهریه ای را که شوهر به همسرش داده بود به آن مرد برگردانید. دستور به امتحان ، با اینکه آنها را مؤ منان نامیده به خاطر آن است که آنها ظاهرا شهادتین را بر زبان، جاری می کردند و در سلک اهل ایمان بودند، اما امتحان برای این بود که اطمینان حاصل شود که این ظاهر با باطن هماهنگ است. اما نحوه این امتحان چنانکه گفتیم به این ترتیب بود که آنها را سوگند به خدا می دادند که مهاجرتشان جز برای قبول اسلام نبوده ، و آنها باید سوگند یاد کنند که به خاطر دشمنی با همسر و یا علاقه به مرد دیگری ، یا علاقه به سرزمین مدینه و مانند آن هجرت ننموده اند. این احتمال نیز وجود دارد که آیه دوازدهم همین سوره تفسیری باشد بر کیفیت امتحان زنان مهاجر «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَیٰ أَن لَّا یُشْرِ کْنَ بِاللَّـهِ شَیْئًا وَلَا یَسْرِ قْنَ وَلَا یَزْنِینَ وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِ ینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْ جُلِهِنَّ وَلَا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُ وفٍ ۙ فَبَایِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّـهَ ۖ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّ حِیمٌ : ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند، دزدی و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند، تهمت و افترایی پیش دست و پای خود نیاورند و در هیچ کار شایسته ای مخالفت فرمان تو نکنند، با آنها بیعت کن و برای آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است! » که (طبق آن باید) با پیغمبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بیعت کنند که راه شرک نپویند، و گرد سرقت و اعمال منافی عفت، و کشتن فرزندان ، و مانند آن نروند، و سر تا پا تسلیم فرمان رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) باشند. البته ممکن است کسانی در آن سوگند و این بیعت نیز خلاف بگویند اما مقید بودن بسیاری از مردم حتی مشرکان در آن زمان به مساءله بیعت و سوگند به خدا سبب می شد که افراد کمتر دروغ بگویند، و به این ترتیب امتحان مزبور، گرچه همیشه دلیل قاطعی بر ایمان واقعی آنها نبود اما غالبا می توانست بیانگر این واقعیت باشد. لذا در جمله بعد می افزاید: ((خداوند از درون دل آنها و ایمانشان آگاهتر است )) (الله اعلم بایمانهن ). ابن عباس می گوید : امتحان زنان نامبرده این بود که سوگند بخورند که بیرون آمدنشان از دار الکفر فقط به خاطر محبتی بوده که به خدا و رسولش داشته اند، نه اینکه از شوهرشان قهر کرده باشند، و یا مثلا از زندگی در فلان محل بدشان می آمده ، و از فلان سرزمین خوششان می آمده ، و یا در مکّه در مضیقه مالی قرار داشته اند، و خواسته اند در مدینه زندگی بهتری به دست آورند، و یا در مدینه عشق مردی از مسلمانان را در دل داشته اند، بلکه تنها و تنها انگیره شان در بیرون آمدن عشق به اسلام بوده . و سوگند را به عبارت یاد کنند به خدایی که به جز او هیچ معبودی نیست ، من جز به خاطر علاقه به اسلام از شهر خود بیرون نیامده ام سبیعه دختر حارث اسلمیه این سوگند را خورد، و رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله وسلم ) مهریه ای را او از شوهر کافر خود گرفته بود به شوهرش داد. مخارجی هم که برای او کرده بود داد، و خود او را به وی رد نکرد، و عمر بن خطاب با وی ازدواج نمود.
ملاک های آزمودن زنان مهاجر
ملاک های عادی و ظاهری، معیار آزمودن زنان مهاجر و مدعی ایمان: «یا ایها الذین آمنوا اذا جاءکم المؤمنات مهاجر ات فامتحنوهن اللـه اعلم بایمانهن فان علمتموهن مؤمنات فلا تر جعوهن الی الکفار لا هن حل لهم ولا هم یحلون لهن وآتوهم ما انفقوا ولا جناح علیکم ان تنکحوهن اذا آتیتموهن اجور هن ولا تمسکوا بعصم الکوافر واسالوا ما انفقتم ولیسالوا ما انفقوا ذلکم حکم اللـه یحکم بینکم واللـه علیم حکیم: ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که زنان باایمان بعنوان هجرت نزد شما آیند، آنها را آزمایش کنید -خداوند به ایمانشان آگاهتر است- هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را بسوی کفار بازنگردانید؛ نه آنها برای کفار حلالند و نه کفار برای آنها حلال؛ و آنچه را همسران آنها (برای ازدواج با این زنان) پرداخته اند به آنان بپردازید؛ و گناهی بر شما نیست که با آنها ازدواج کنید هرگاه مهرشان را به آنان بدهید و هرگز زنان کافر را در همسری خود نگه ندارید (و اگر کسی از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد،) حق دارید مهری را که پرداخته اید مطالبه کنید همان گونه که آنها حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شده اند) از شما مطالبه کنند؛ این حکم خداوند است که در میان شما حکم می کند، و خداوند دانا و حکیم است! » در این آیه، پس از موضوع امتحان، از علم خداوند به زنان مدعی ایمان سخن به میان آمده است؛ پس می توان گفت: امتحان مدعیان ایمان باید براساس ملاک های ظاهری و عادی باشد.
wikifeqh: امتحان_زنان_مهاجر_(قرآن)