اسفند

/~esfand/

مترادف اسفند: اسپند، حرمل، حرمله، سپند، اسفندماه، حوت

برابر پارسی: اسپند

معنی انگلیسی:
esfand, wild rue, [twelfth month having 29 or 30 days

فرهنگ اسم ها

اسم: اسفند (پسر) (اوستایی) (تاریخی و کهن، طبیعت، کهکشانی) (تلفظ: esfand) (فارسی: اسفند) (انگلیسی: esfand)
معنی: پاک، مقدس، ماه دوازدهم سال شمسی، ( اوستایی )، ( در گاه شماری ) ماه دوازدهم از سال شمسی، ( در گیاهی ) دانه ی سیاه خوش بویی که آن را برای دفع چشم زخم در آتش می ریزند، ( در گیاهی ) گیاهی علفی چند ساله با گل های سفید و میوه ی ناشکوفا که دانه هایی سیاه رنگ در داخل میوه ی آن قرار دارد
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم اوستایی، اسم تاریخی و کهن، اسم طبیعت، اسم کهکشانی

لغت نامه دهخدا

اسفند. [ اِ ف َ ] ( اِ ) در اوستا سپنته صفت است ( در تأنیث سپنتا ) یعنی پاک یا مقدس ، برابر سانکتوس لاتینی. این صفت در اوستا از برای خود اهورمزدا و گروهی از ایزدان و مردمان و جز آن آورده شده است از آن جمله برای ارمیتی. سپنته در بسیاری از کلمات بسیط و مرکب فارسی بجا مانده مانند: اسفند یا سپند گیاهی که در لاتینی روتا نام دارد و دانه آن بخوری است معروف. حنظله بادغیسی گوید:
یارم سپند اگرچه بر آتش همی فکند
از بهر چشم تا نرسد مر ورا گزند
اورا سپند و آتش ناید همی بکار
با روی همچو آتش و با خال چون سپند.
همچنین سپند ( اسپند ) نام کوهی بوده در سیستان. اسدی گوید:
یکی شهر بد پشت اسپندکوه
بسی رهزنان گشته آنجا گروه.
و فردوسی گوید:
بخون نریمان کمر را ببند
برو تازیان تا بکوه سپند.
کلمات و نامهای امشاسپند و گوسپند ( گوسفند ) و اسفندیار و آذرباد مهراسپند از همین لغت سپنته ترکیب یافته است. سپندار و سپندارمذ و در پهلوی سپندارمت و در اوستا سپنتا آرمتی ، از دو کلمه ترکیب یافته است ودومین جزء آرمتی است و آن نیز از دو کلمه ساخته شده : آرم که از قیود است بمعنی درست یا آنچنان که شاید و باید و بجا و آن خود جداگانه در اوستا بکار رفته. و دیگری متی از مصدر من اوستائی بمعنی «اندیشیدن ». از ترکیب «ارم + متی » یک میم طبق قاعده ( که چون دو حرف هم جنس در کلمه مرکب آید یکی را در دیگری ادغام و در نوشتن حذف کنند ) ساقطشده است. اَرمتی بمعنی فروتنی و بردباری و سازگاری گرفته شده در مقابل ترومتی که بمعنی بادسری و خیره سری و ناسازگاری و برتنی و سرکشی است. بنابر آنچه گذشت آرمتی با صفت خود سپنتا ( سپنتا آرمتی ) که در فارسی سپندارمذ شده یعنی فروتنی پاک یا تواضع مقدس ، امروزه نام دوازدهمین ماه را اسفند گوئیم یعنی موصوفش را که ارمذ ( ارمت ، اَرمتی ) باشد از زبان انداخته ایم. رجوع به فرهنگ ایران باستان پورداود ج 1 ص 78، 82 شود. || نام ماه دوازدهم باشد از سال شمسی. ( برهان ). ماه سوم زمستان و ماه دوازدهم سال شمسی ایرانی ، مطابق حوت. اسپند. اسفندماه. اسفندار. اسپندارمذ. اسفندارمذ. || نام روز پنجم از هر ماه شمسی ایرانی.

اسفند. [ اِ ف َ] ( اِ ) اسفندانه. نام داروئی است که آنرا هزاراسفند نیز گویند و آن نوعی از سداب کوهی باشد و بعربی حرمل عامی خوانند. ( برهان ). تخمی است که سوزند چشم زخم را. حَرمَل. ( تاج العروس ).حَرمَلَه. اسپند. سپند. حرمل عامی. حرمل احمر. ابن البیطار در مفردات خود گوید: ابن سمجون گفته است : ازحرمل سپید و سرخ باشد، سپید آن حرمل عربی است که بیونانی مولی نامند و سرخ آن حرمل عامی است که آنرا بزبان فارسی اسفند خوانند.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

یکیاز امشاسپداننماینده بردباری و سازش اهورا مزدا و واسطه بین آفریدگارو آفریدگان است . در جهان خاکی نگهبانی زمین با اوست وی موکل بروز پنجم هر ماه شمسی ( اسپندار مذ روز ) و دوازدهمین ماه هر سال شمسی ( اسپندارمذماه اسفند ماه ) است . او را اسفند واسپند هم خوانند.
( اسم ) ۱ - ماه دوازدهم سال شمسی و ماه سوم زمستان . ۲ - روز پنجم از هر ماه شمسی . ۳ - یکی از امشاسپندان نمایند. بردباری و سازش اهورا و نگاهبان زمین . ۴ - گیاهی است از تیر. سدابیان که بیشتر در نواحی مرکزی و شرقی و جنوبی و غربی آسیا در آب و هوای بحر الرومی یا معتدل و نواحی استوایی میروید اسپند سپند حرمله سداب بری
نام الکه ایست در نیشابور

فرهنگ معین

(اِ فَ )( اِ. ) = اسپند. سپند: ۱ - آخرین ماهِ سال شمسی . ۲ - نام روز پنجم از هر ماه شمسی . ۳ - یکی از امشاسپندان ، نماد بردباری و نگاهبان زمین . ۴ - گیاهی است با گل های ریز سفیدرنگ و دانه های سیاه که دانه های سیاه آن را برای دفعِ چشم زخم ، روی آتش می ریزن

فرهنگ عمید

۱. ماه دوازدهم از سال خورشیدی، ماه سوم زمستان.
۲. (زیست شناسی ) گیاهی خودرو، با گل های سفید کوچک و دانه های ریز سیاه.
۳. (زیست شناسی ) دانۀ خوش بوی این گیاه که آن را برای دفع چشم زخم در آتش می ریزند: یارم سپند اگرچه بر آتش همی فکند / از بهر چشم تا نرسد مر وُرا گزند او را سپند و آتش نآید همی به کار / با روی همچو آتش و با خال چون سپند (حنظلۀ بادغیسی: شاعران بی دیوان: ۴ ).
۴. [قدیمی] = اسپندارمذ

گویش مازنی

/esfend/ اسفند – گیاهی از تیره ی سلاب وحشی – اسپند

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] اِسْفَنْد، نام دوازدهمین ماه از سال و سومین ماه از فصل زمستان در سال شمسی در تقویم کنونی ایرانیان و نیز نام پنجمین روز هر ماه شمسی در تقویم ایرانیان باستان .

[ویکی شیعه] اسفند (ماه). اسفند دوازدهمین و آخرین ماه سال خورشیدی (شمسی) است. این ماه در سال های عادی ۲۹ روز و در سال های کبیسه ۳۰ روز دارد.

دانشنامه عمومی

اِسفند یا اِسپند ( در فارسی افغانستان: حوت ) دوازدهمین و آخرین ماه سال در گاه شماری هجری خورشیدی است. اسفند سومین و آخرین ماه فصل زمستان است. این ماه در سال های عادی ۲۹ روز و در سال های کبیسه ۳۰ روز دارد. این ماه از روز ۳۳۷م سال شروع می شود و در روز آخر سال ( در سال های عادی روز ۳۶۵م و در سال های کبیسه روز ۳۶۶م ) پایان می یابد.
برج فلکی اسپندماه برج حوت ( ماهی ) است که دوازدهمین برج فلکی از دایرةالبروج است. نماد برج اسپند، دوماهی نامیده می شود. عنصر این برج آب است.
در گاه شماری زرتشتی پنجمین روز هر برج نیز اسپند نام دارد و دراسپندروز از اسپندماه، جشن سپندارمذگان برگزار می شود. ایزد این ماه امشاسپندسپندارمذ است.
این واژه در اوستایی «سْپِنْتَه آرمَئیتی» ( Spenta - Ârmaiti ) می باشد و نام چهارمین امشاسپند است، از دو بخش «سپنته» ( Spenta ) یا «سپند» به معنای پاک و مقدس و «آرمئیتی» ( Ârmaiti ) به معنای فروتنی و بردباری تشکیل شده است و در کل به معنای فروتنیِ پاک و مقدس است. این واژه در پهلوی «سپندارمت» ( SpandÂrmat ) و در فارسی «اسپندارمزد» و «سپندارمزد» و «اسپند» و «اسفند» شده است.
خیام در رساله ای موسوم به نوروزنامه که جزو رسایل منسوب به اوست، دربارهٔ این نام می نویسد:[ ۱]
«بدان جهت این ماه را اسفندارمذ نامیده اند که اسفند به زبان پهلوی به معنی میوه است، یعنی اندر این ماه، شکوفه های میوه ها و گیاهان به روییدن و آماده شدن برای رُستن آماده شوند و اندر این ماه، آفتاب، اندر برج حوت باشد. »
۱۳۸۸ - فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ در جریان اعتراضات مردمی جنبش سبز از کار برکنار شد.
۱۳۸۹ - ادامه اعتراضات جنبش سبز در ۱ اسفند ۱۳۸۹.
۱۲۸۹ - با تنظیم تاریخ رسمی کشور بر اساس گاه شماری هجری شمسی، استفاده از تقویم هجری قمری ممنوع شد. [ ۲]
• ۱۳۸۸ - دستگیری عبدالمالک ریگی
• ۱۳۸۸ - ثبت جهانی نوروز در مجمع عمومی سازمان ملل
۱۳۶۳ - تأسیس سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها ( سمت )
۱۳۱۷ - محمدرضا پهلوی برای ازدواج با فوزیه، خواهر ملک فاروق پادشاه مصر، به این کشور سفر کرد.
۱۳۱۸ - برای انجام سرشماری در شهر تهران، مردم شهر از خروج از خانه ها منع شدند. جمعیت تهران بر طبق این سرشماری ۵۴۰ هزار نفر اعلام شد.
• ۱۳۸۸ - ماهنامه ایراندخت و نشریه سینا لغو امتیاز و روزنامه اعتماد توقیف شد. [ نیازمند منبع]
۱۳۲۱ - شیوع بیماری تیفوس در تهران به دلیل وخامت وضع زندگی مردم هنگام اشغال نظامی ایران در جنگ جهانی اول
۱۳۲۴ - دکتر محمد مصدق، نمایندهٔ تهران در مجلس شورای ملی، شدیداً به شوروی که حاضر به خارج ساختن نیروهایش از ایران نمی شد، اعتراض کرد.
۱۳۲۹ - اجتماعات مردم تهران برای ملی شدن صنعت نفت و لغو قرارداد نفت با انگلستان، گسترش یافت.
۱۳۵۷ ‐ تأسیس کمیته امداد امام خمینی به دستور سید روح الله خمینی
۵۵۱ - ساخت تالار جدیدی در کاخ سلطنتی تیسفون که به نام طاق کسرا شهرت یافت، به پایان رسید.
۱۲۹۶ - گروهی از مردم تهران در میدان توپخانه اجتماع کردند و ضد انگستان و موافقتامهٔ تقسیم ایران شعار دادند.
۱۳۸۷ - نایب قهرمانی تیم کشتی آزاد ایران در مسابقات جام جهانی کشتی تهران با شکست مقابل تیم کشتی آذربایجان.
۱۲۹۰ - انتشار روزنامه بخارای شریف نخستین روزنامهٔ فارسی آسیای میانه در بخارا.
۱۳۷۹ - ثبت سد کریت در فهرست آثار باستانی ایران.
• ۱۳۷۹ - تخریب تندیس های بودا در بامیان توسط رژیم طالبان در افغانستان[ ۳]
عکس اسفند

اسفند (دلگان). اسفند روستایی در دهستان جلگه چاه هاشم بخش جلگه چاه هاشم شهرستان دلگان استان سیستان و بلوچستان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۲٬۴۳۰ نفر ( ۶۱۸خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس اسفند (دلگان)

اسفند (سیرجان). اسفند روستایی در دهستان پاریز بخش پاریز شهرستان سیرجان استان کرمان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۱۸۵ نفر ( ۵۶خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس اسفند (سیرجان)

اسفند (ولایت). اَسْفَنْد یا اَسْپَنْد یا اَزْفَنْد؛ یکی از ولایت های ربع نیشابور خراسان بزرگ؛ که در منابع مختلف از فرهادجرد یا فرهادگرد، به عنوان قصبه یا شهر مرکزی این ولایت، یاد شده است. این ولایت در مسیر راه نیشابور به مرو قرار داشته است. ولایت اسفند را در جغرافیای امروز، به شهرستان فریمان در استان خراسان رضوی ایران و حدی از نواحی پیرامون آن، مطابقت داده اند.
اسفند؛ یکی از ولایت های ربع نیشابور خراسان؛[ ۱] [ ۲] ؛ در «الاعلاق النفسیه»، نام این ولایت به صورت اشبند[ ۳] ؛ در «احسن التقاسیم»، أَسْفَنْد[ ۴] در «معجم البلدان»، أَشْفَنْد[ ۵] ثبت شده است. در ترجمه محمد حسین خلیفه نیشابوری بر کتاب تاریخ الحاکم، نام این ولایت به صورت ازقند آمده است. اما محمدرضا شفیعی کدکنی، گونه درست این واژه را اَزْفَنْد دانسته که تغییر شکل یافته یا گونه دیگر اَسْفَنْد، اَسْپَنْد، اَسْبَنْد و اَشْفَنْد است. [ ۶]
اسفند؛ از ولایت های دوازده گانه ربع نیشابور خراسان بزرگ[ ۱] [ ۲] [ ۳] ؛ بنا به گفته یاقوت حموی، کوره ( ناحیه ) بزرگی است از نواحی نیشابور و مرز آن از مرج الفضاء ( مرج الخطباء ) تا حدود زوزن و بوزجان بوده و هشتاد و سه قریه دارد. او در ادامه می گوید که عبدالله بن عامر، لشکر خویش را در همین منطقه فرود آورد و از آن روی که سرما بر آنها فشار آورد به نیشابور بازگشتند. [ ۵] اسفند، در تاریخ الحاکم، ولایتی آباد که در آن مرغزاهایی است توصیف شده[ ۷] و محمد مقدسی آن را رستاقی کوچک و کم میوه معرفی می نماید که جاده مرو از میان آن می گذرد. [ ۸] در «الانساب» سمعانی، ابوطلحه سرکت از اهالی اسفند، معرفی شده است. [ ۹]
یاقوت حموی، فرهادجرد را قصبه ( شهر مرکز ) ولایت اسفند معرفی کرده[ ۵] و سمعانی نیز فرهادجرد را از آبادی های ولایت اسفند نیشابور دانسته است[ ۹] و فرهادجرد یکی از قریه های هفتگانه قدیمی ربع نیشابور است که دارای قهندز ( کهندژ ) بوده است. [ ۱۰] فرهادگرد ( فرهادجرد ) ، در جغرافیای امروز، یکی از روستاهای فریمان در خراسان است. [ ۱۱] یکی از راویان حدیث، به نام ابوالفضل صالح بن نوح فرهادجردی نیشابوری به این قریه، منسوب است. [ ۱۲]
↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ابوعبدالله حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵ ) ، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص.   ص۲۱۷ ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ محمد بن احمد مقدسی ( ۱۳۶۱ ) ، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ترجمهٔ علینقی منزوی، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ص.   ج۲، ص۴۳۶ ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ابی علی احمد بن عمر ابن رسته ( ۱۹۸۲ ) ، الأعلاق النفسیه، لیدن: بریل، ص.   ص۱۷۱ ↑ شمس الدین ابی عبدالله محمد مقدسی ( ۱۹۰۶ ) ، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، لیدن: بریل، ص.   ص۳۰۰ ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ شهاب الدین ابی عبدالله یاقوت حموی ( ۱۹۷۷ ) ، معجم البلدان، بیروت: دارصادر، ص.   ج۱، ص۱۹۸ ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵ ) ، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص.   ص۲۱۷، ۲۸۸ ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵ ) ، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص.   ص۲۱۶ ↑ محمد بن احمد مقدسی ( ۱۳۶۱ ) ، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ترجمهٔ علینقی منزوی، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ص.   ج۲، ص۴۶۷ ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ابی سعد عبدالکریم بن محمد بن منصور التمیمی السمعانی ( ۱۹۸۰ ) ، الانساب، قاهره: مکتبة ابن التمیمیة، ص.   ج۹، ص۲۸۹ ↑ ابوعبدالله حاکم نیشابوری ( ۱۳۷۵ ) ، تاریخ نیشابور، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ص.   ص۲۸۸؛ نک: ۲۷۶۳/۲ ↑ علی اکبر دهخدا ( ۱۳۷۷ ) ، لغت نامه، تهران: دانشگاه تهران، ص.   ج۱۱، ص۱۷۱۳۱ ↑ غلامرضا تهامی ( ۱۳۸۵ ) ، فرهنگ اعلام تاریخ اسلام، تهران: شرکت سهامی انتشار، ص.   ج۲، ص۱۶۱۷
عکس اسفند (ولایت)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:اسپندارمذ

اسفند (گیاهان). گیاهی علفی و پایا با نام علمی Peganum harmala L، به ارتفاع ۳۰ـ۴۰ سانتی متر که بیشتر در اراضی فقیر مناطقی نظیر شمال آفریقا، منطقه مدیترانه، ترکیه، سوریه و ایران می روید. ظاهر این گیاه بوته مانند، پربرگ، به رنگ سبز زیبا و برگ هایش دارای تقسیمات باریک، دراز و نامنظم است. گل های درشت سفید مایل به سبز و زیبای آن دارای میوه ای پوشینه ای و پر از دانه های سیاه است. دانۀ اسفند از قدیم الایام نزد اعراب به عنوان خواب آور، معرق و ضد کرم معروف بوده است. همچنین دانه اش دارای اثر سمی است و در ایران از بودادن دانه اش برای ضدعفونی کردن برخی فضاهای بسته پرجمعیت استفاده می کنند. این گیاه را به عربی حرمل می نامند. در فرهنگ عامه ایرانی، اسفند دودکردنرایج ترین نوع دفع چشم زخم است که مشتی اسفند بر گرد سر شخصی که گمان می رود چشم خورده، می گردانند.

پیشنهاد کاربران

در تقویم لری بختیاری
ما جُل کَنُو:اسفندماه
اسفند:نمیدانم اطلاعی ندارم
اسفند ماهی با مهر و محبت خوش اخلاق و دوست داشتنی و خوشتیپ هستند خیلی زیبا و آراسته و. . . . . . . .
من اسفندی ام ، اسفندی ها آرام متین پاک و زیبا و سریع به نگاه اول عاشق میشن ولی پای عشقشون می ما نند .
واژه santoدراسپانیایی یعنی قدیس ازهمین ریشه میباشدنیزسن درفرانسه.

اسفند معنی آرامش هم میده
در اوستا " سپنتا آمئیتی " به معنای شیدایی پاک ، عشق مقدس.
متولد اسفندااااا دستا بالاااااااا بیاین وسط یه چیزی بگم
اسفند به معنی:گفتار نیک پندار نیک
ممنون
اسفند= اسپند= سپند= 3 پند
پندار کردار و گفتار نیک

بپرس