[ویکی فقه] علوم قرآنی علم رغم اینکه دیر زمانی نیست که به وجود آمده است بااین وجود با سرعت گسترش یافته است و دارای زیر مجموعه های فراوانی است. ا ز جمله این زیر مجموعه ها بحث «اسباب نزول» قرآن است.
اسباب نزول از دانش های وابسته به قرآن کریم و از شاخه های علوم قرآنی است که درباره زمینه ها و مقتضیات نزول آیات و سوره های قرآن بحث می کند. این دانش از زمان نزول قرآن کریم تاکنون همواره مورد توجه و اهتمام مفسران بوده است. گرچه اصطلاح اسباب نزول اصطلاحی قرآنی نیست و گویا نخستین بار واحدی نیشابوری آن را به کار برده است; اما هر یک از دو واژه «اسباب» و «نزول» بارها در قرآن، به معانی مختلفی به کار رفته است. نزول به معنای فرود آمدن است درباره اموری مانند: آفرینش لباس، آهن، چهارپایان، بارش باران، فروفرستادن عذاب، نزول قرآن بر پیامبر و ... به کار رفته است. در اصطلاح اسباب نزول، معنای اخیر مراد است. اسباب نیز جمع سبب است و به معانی گوناگونی در قرآن استعمال شده است; هم چون: ریسمان (حج/۲۲،۱۵)، درهای آسمان یا نواحی آن (مؤمن/۴۰، ۳۶; ص/۳۸، ۱۰)، راه و منزل (کهف/۱۸، ۹۲) و علم (کهف/۱۸،۸۴)، راه های عروج به آسمان (اسباب السماء)، مودت و پیوند. (بقره/۲، ۱۶۶) ; اما بعید نیست که سبب در ابتدا به معنای ریسمان محکم و بلندی بوده که با آن از جایی بالا یا پایین می روند، و معانی دیگر کاربردهای مجازی و استعاری آن است.
دیدگاه مفسران
به هر روی، در نگاه مفسران، به ویژه مفسران متأخر سبب نزول عبارت است از هر روی داد یا پرسشی در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله)که به اقتضای آن آیه یا آیاتی از قرآن هم زمان، یا در پی آن نازل شده است.
این تعریف از اسباب نزول با اندکی تغییر و احیاناً با افزودن قید یا قیودی مورد پذیرش همه مفسران قرار گرفته است. قید «وقوع در زمان پیامبر» مهم ترین قیدی است که مفسران در تعریف اسباب نزول بدان توجه کرده اند، تا براساس آن، حوادثی که پیش از اسلام رخ داده و آیاتی از قرآن به آن حوادث اشاره دارد، از دایره اسباب نزول خارج شود; بر همین اساس سیوطی بر واحدی خرده گرفته است که چرا وی داستان اصحاب فیل را به عنوان «سبب نزول» سوره فیل نقل کرده است ، یا علل و اسباب خُلَّت ابراهیم(علیه السلام) را سبب نزول آیه ۱۲۵ نساء/۴ «واتَّخَذَ اللّهُ اِبرهیمَ خَلیلا» دانسته است. البته اشکال سیوطی بر واحدی از روی دقت نبوده است; زیرا واحدی هرگز این دو روایت را سبب نزول دو آیه مورد اشاره ندانسته; بلکه به مناسبت، آن را نقل کرده است.
تفاوت سبب نزول و شأن نزول
طبق نظر برخی مفسران اسباب نزول غیر از شأن نزول است و حوادثی که پیش از اسلام، یا پس از نزول آیات قرآن رخ داده و گزارش آن در روایات اسباب نزول آمده، اسباب نزول آیات به شمار نمی آید. برخی محققان معاصر درباره این دست روایات اصطلاح «شأن نزول» به کار برده اند. از نظر این پژوهش گران، «شأن نزول» عبارت است از همه اشخاص یا حوادثی که قبل از عصر نزول قرآن، یا معاصر با نزول قرآن بوده و آیه یا آیاتی از قرآن درباره آن نازل شده است; هم چنین در مورد اشخاص یا حوادثی که پس از نزول آیات قرآن بوده و آیاتی از قرآن بر آن ها تطبیق داده شده نیز شأن نزول صادق است; در حالی که «سبب نزول» تنها به پیش آمدهایی گفته می شود که در پی آن آیه یا آیاتی نازل شده است.
باید توجه داشت که اصطلاح «شأن نزول» در برخی از تفاسیر و کتاب های علوم قرآنی معاصر و اغلب فارسی به کار رفته و گاه با سبب نزول مرادف دانسته شده است. گویا منشأ جعل و رواج این پراکنده واژه شأن در پاره ای از تفاسیر، به ویژه تفاسیر فارسی، مانند: کشف الاسرار میبدی و روض الجنان ابوالفتوح رازی و نیز کاربرد عبارت «فنزلت فی ...» در بسیاری از روایات اسباب نزول بوده است. (=> همین مقاله: الفاظ دال بر سبب نزول)
اصطلاح «اسباب نزول» اصطلاحی مستحدث است که سابقه آن حدوداً به قرن چهارم و پنجم هجری می رسد و پس از واحدی بود که این اصطلاح رایج و فراگیر شد; در حالی که پیش تر از آن، و هم به صورت پراکنده بعد از آن، گاه اصطلاح «التنزیل» به کار می رفته، و کتاب هایی نیز عنوان التنزیل به خود گرفته است. واژه تنزیل در روایاتی از پیامبر(صلی الله علیه وآله)، اهل بیت(علیهم السلام) و صحابه دیده می شود که در مقابل تأویل به کار می رفته و مراد از آن مورد نزول بوده است، یعنی معنای ظاهری آیه. مورد نزول آیه می تواند حادثه و واقعه ای خاص باشد که در این صورت به آن سبب نزول گفته می شود; بنابراین مورد نزول (تنزیل) اعم از سبب نزول است. هم چنین در برخی تعابیر به تنزیل «ظهر» نیز گفته می شود; در مقابل بطن و مراد از ظهر نیز مورد نزول و اعم از سبب نزول است.
اسباب نزول از دانش های وابسته به قرآن کریم و از شاخه های علوم قرآنی است که درباره زمینه ها و مقتضیات نزول آیات و سوره های قرآن بحث می کند. این دانش از زمان نزول قرآن کریم تاکنون همواره مورد توجه و اهتمام مفسران بوده است. گرچه اصطلاح اسباب نزول اصطلاحی قرآنی نیست و گویا نخستین بار واحدی نیشابوری آن را به کار برده است; اما هر یک از دو واژه «اسباب» و «نزول» بارها در قرآن، به معانی مختلفی به کار رفته است. نزول به معنای فرود آمدن است درباره اموری مانند: آفرینش لباس، آهن، چهارپایان، بارش باران، فروفرستادن عذاب، نزول قرآن بر پیامبر و ... به کار رفته است. در اصطلاح اسباب نزول، معنای اخیر مراد است. اسباب نیز جمع سبب است و به معانی گوناگونی در قرآن استعمال شده است; هم چون: ریسمان (حج/۲۲،۱۵)، درهای آسمان یا نواحی آن (مؤمن/۴۰، ۳۶; ص/۳۸، ۱۰)، راه و منزل (کهف/۱۸، ۹۲) و علم (کهف/۱۸،۸۴)، راه های عروج به آسمان (اسباب السماء)، مودت و پیوند. (بقره/۲، ۱۶۶) ; اما بعید نیست که سبب در ابتدا به معنای ریسمان محکم و بلندی بوده که با آن از جایی بالا یا پایین می روند، و معانی دیگر کاربردهای مجازی و استعاری آن است.
دیدگاه مفسران
به هر روی، در نگاه مفسران، به ویژه مفسران متأخر سبب نزول عبارت است از هر روی داد یا پرسشی در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله)که به اقتضای آن آیه یا آیاتی از قرآن هم زمان، یا در پی آن نازل شده است.
این تعریف از اسباب نزول با اندکی تغییر و احیاناً با افزودن قید یا قیودی مورد پذیرش همه مفسران قرار گرفته است. قید «وقوع در زمان پیامبر» مهم ترین قیدی است که مفسران در تعریف اسباب نزول بدان توجه کرده اند، تا براساس آن، حوادثی که پیش از اسلام رخ داده و آیاتی از قرآن به آن حوادث اشاره دارد، از دایره اسباب نزول خارج شود; بر همین اساس سیوطی بر واحدی خرده گرفته است که چرا وی داستان اصحاب فیل را به عنوان «سبب نزول» سوره فیل نقل کرده است ، یا علل و اسباب خُلَّت ابراهیم(علیه السلام) را سبب نزول آیه ۱۲۵ نساء/۴ «واتَّخَذَ اللّهُ اِبرهیمَ خَلیلا» دانسته است. البته اشکال سیوطی بر واحدی از روی دقت نبوده است; زیرا واحدی هرگز این دو روایت را سبب نزول دو آیه مورد اشاره ندانسته; بلکه به مناسبت، آن را نقل کرده است.
تفاوت سبب نزول و شأن نزول
طبق نظر برخی مفسران اسباب نزول غیر از شأن نزول است و حوادثی که پیش از اسلام، یا پس از نزول آیات قرآن رخ داده و گزارش آن در روایات اسباب نزول آمده، اسباب نزول آیات به شمار نمی آید. برخی محققان معاصر درباره این دست روایات اصطلاح «شأن نزول» به کار برده اند. از نظر این پژوهش گران، «شأن نزول» عبارت است از همه اشخاص یا حوادثی که قبل از عصر نزول قرآن، یا معاصر با نزول قرآن بوده و آیه یا آیاتی از قرآن درباره آن نازل شده است; هم چنین در مورد اشخاص یا حوادثی که پس از نزول آیات قرآن بوده و آیاتی از قرآن بر آن ها تطبیق داده شده نیز شأن نزول صادق است; در حالی که «سبب نزول» تنها به پیش آمدهایی گفته می شود که در پی آن آیه یا آیاتی نازل شده است.
باید توجه داشت که اصطلاح «شأن نزول» در برخی از تفاسیر و کتاب های علوم قرآنی معاصر و اغلب فارسی به کار رفته و گاه با سبب نزول مرادف دانسته شده است. گویا منشأ جعل و رواج این پراکنده واژه شأن در پاره ای از تفاسیر، به ویژه تفاسیر فارسی، مانند: کشف الاسرار میبدی و روض الجنان ابوالفتوح رازی و نیز کاربرد عبارت «فنزلت فی ...» در بسیاری از روایات اسباب نزول بوده است. (=> همین مقاله: الفاظ دال بر سبب نزول)
اصطلاح «اسباب نزول» اصطلاحی مستحدث است که سابقه آن حدوداً به قرن چهارم و پنجم هجری می رسد و پس از واحدی بود که این اصطلاح رایج و فراگیر شد; در حالی که پیش تر از آن، و هم به صورت پراکنده بعد از آن، گاه اصطلاح «التنزیل» به کار می رفته، و کتاب هایی نیز عنوان التنزیل به خود گرفته است. واژه تنزیل در روایاتی از پیامبر(صلی الله علیه وآله)، اهل بیت(علیهم السلام) و صحابه دیده می شود که در مقابل تأویل به کار می رفته و مراد از آن مورد نزول بوده است، یعنی معنای ظاهری آیه. مورد نزول آیه می تواند حادثه و واقعه ای خاص باشد که در این صورت به آن سبب نزول گفته می شود; بنابراین مورد نزول (تنزیل) اعم از سبب نزول است. هم چنین در برخی تعابیر به تنزیل «ظهر» نیز گفته می شود; در مقابل بطن و مراد از ظهر نیز مورد نزول و اعم از سبب نزول است.
wikifeqh: اسباب_نزول
[ویکی شیعه] اَسْبابِ نُزول یا شَأن نزول حوادث یا موقعیت هایی که در پی آن ها آیه یا آیاتی از قرآن نازل شده است. اسباب نزول نقش مهمی در تفسیر آیات قرآن دارند و در کتاب های علوم قرآن و تفاسیر به آنها توجه می شود. عالمان مسلمان کتاب های مستقلی درباره اسباب نزول نوشته اند. همه آیات قرآن شان نزول ندارند. برخی از قرآن شناسان مجموع اسباب نزول را حدود ۴۶۰ مورد دانسته اند.
اسباب، جمع سبب و به معنای هر چیزی است که برای رسیدن به هدف می توان از آن کمک گرفت؛ این کلمه و مشتقات آن در معانی پیوند، ابزار، باعث و خویشاوند به کار رفته اند.
منظور از اسباب نزول، پرسش ها، رفتارهای نیک و بد و همچنین حوادثی است که در زمان رسالت پیامبر(ص) اتفاق افتاده و در پی آنها برخی از آیات یا سوره های قرآن نازل شده است. گفته شده است اصطلاح اسباب نزول در نخستین آثار امامیه به صورت اسباب التنزیل به کار رفته و بعدها به صورت اسباب نزول القرآن یا اسباب النزول مصطلح شده و عنوان رشته ای از علوم قرآنی قرار گرفته است.
اسباب، جمع سبب و به معنای هر چیزی است که برای رسیدن به هدف می توان از آن کمک گرفت؛ این کلمه و مشتقات آن در معانی پیوند، ابزار، باعث و خویشاوند به کار رفته اند.
منظور از اسباب نزول، پرسش ها، رفتارهای نیک و بد و همچنین حوادثی است که در زمان رسالت پیامبر(ص) اتفاق افتاده و در پی آنها برخی از آیات یا سوره های قرآن نازل شده است. گفته شده است اصطلاح اسباب نزول در نخستین آثار امامیه به صورت اسباب التنزیل به کار رفته و بعدها به صورت اسباب نزول القرآن یا اسباب النزول مصطلح شده و عنوان رشته ای از علوم قرآنی قرار گرفته است.
wikishia: اسباب_نزول
[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است
اسباب نزول از دانش های وابسته به قرآن کریم و از شاخه های علوم قرآنی است که درباره زمینه ها و مقتضیات نزول آیات و سوره های قرآن بحث می کند. این دانش از زمان نزول قرآن کریم تاکنون همواره مورد توجه و اهتمام مفسران بوده است.
گرچه اصطلاح اسباب نزول اصطلاحی قرآنی نیست و گویا نخستین بار واحدی نیشابوری آن را بکار برده است؛ اما هر یک از دو واژه «اسباب» و «نزول» بارها در قرآن به معانی مختلفی بکار رفته است.
نزول به معنای فرود آمدن است درباره اموری مانند: آفرینش لباس، آهن، چهارپایان، بارش باران، فروفرستادن عذاب، نزول قرآن بر پیامبر و ... بکار رفته است. در اصطلاح اسباب نزول، معنای اخیر مراد است. اسباب نیز جمع سبب است و به معانی گوناگونی در قرآن استعمال شده است؛ همچون: ریسمان (سوره حج/22،15)، درهای آسمان یا نواحی آن (سوره مؤمن/40، 36؛ ص/38، 10)، راه و منزل (سوره کهف/18، 92) و علم (سوره کهف/18،84)، راه های عروج به آسمان (اسباب السماء)، مودت و پیوند. (سوره بقره/2، 166)؛ اما بعید نیست که سبب در ابتدا به معنای ریسمان محکم و بلندی بوده که با آن از جایی بالا یا پایین می روند و معانی دیگر کاربردهای مجازی و استعاری آن است.
به هر روی در نگاه مفسران به ویژه مفسران متأخر سبب نزول عبارت است از هر رویداد یا پرسشی در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله که به اقتضای آن آیه یا آیاتی از قرآن همزمان، یا در پی آن نازل شده است.
این تعریف از اسباب نزول با اندکی تغییر و احیاناً با افزودن قید یا قیودی مورد پذیرش همه مفسران قرار گرفته است. قید «وقوع در زمان پیامبر» مهم ترین قیدی است که مفسران در تعریف اسباب نزول بدان توجه کرده اند تا بر اساس آن، حوادثی که پیش از اسلام رخ داده و آیاتی از قرآن به آن حوادث اشاره دارد. از دایره اسباب نزول خارج شود بر همین اساس سیوطی بر واحدی خرده گرفته است که چرا وی داستان اصحاب فیل را به عنوان «سبب نزول» سوره فیل نقل کرده است یا علل و اسباب خُلَّت حضرت ابراهیم علیه السلام را سبب نزول آیه 125 سوره نساء/4 «وَاتَّخَذَ اللّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلاً» دانسته است.
البته اشکال سیوطی بر واحدی از روی دقت نبوده است؛ زیرا واحدی هرگز این دو روایت را سبب نزول دو آیه مورد اشاره ندانسته بلکه به مناسبت آن را نقل کرده است. به هر حال، تعریف اسباب نزول روشن است و حوادثی که پیش از اسلام یا پس از نزول آیات قرآن رخ داده و گزارش آن در روایات اسباب نزول آمده، اسباب نزول آیات به شمار نمی آید.
اسباب نزول از دانش های وابسته به قرآن کریم و از شاخه های علوم قرآنی است که درباره زمینه ها و مقتضیات نزول آیات و سوره های قرآن بحث می کند. این دانش از زمان نزول قرآن کریم تاکنون همواره مورد توجه و اهتمام مفسران بوده است.
گرچه اصطلاح اسباب نزول اصطلاحی قرآنی نیست و گویا نخستین بار واحدی نیشابوری آن را بکار برده است؛ اما هر یک از دو واژه «اسباب» و «نزول» بارها در قرآن به معانی مختلفی بکار رفته است.
نزول به معنای فرود آمدن است درباره اموری مانند: آفرینش لباس، آهن، چهارپایان، بارش باران، فروفرستادن عذاب، نزول قرآن بر پیامبر و ... بکار رفته است. در اصطلاح اسباب نزول، معنای اخیر مراد است. اسباب نیز جمع سبب است و به معانی گوناگونی در قرآن استعمال شده است؛ همچون: ریسمان (سوره حج/22،15)، درهای آسمان یا نواحی آن (سوره مؤمن/40، 36؛ ص/38، 10)، راه و منزل (سوره کهف/18، 92) و علم (سوره کهف/18،84)، راه های عروج به آسمان (اسباب السماء)، مودت و پیوند. (سوره بقره/2، 166)؛ اما بعید نیست که سبب در ابتدا به معنای ریسمان محکم و بلندی بوده که با آن از جایی بالا یا پایین می روند و معانی دیگر کاربردهای مجازی و استعاری آن است.
به هر روی در نگاه مفسران به ویژه مفسران متأخر سبب نزول عبارت است از هر رویداد یا پرسشی در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله که به اقتضای آن آیه یا آیاتی از قرآن همزمان، یا در پی آن نازل شده است.
این تعریف از اسباب نزول با اندکی تغییر و احیاناً با افزودن قید یا قیودی مورد پذیرش همه مفسران قرار گرفته است. قید «وقوع در زمان پیامبر» مهم ترین قیدی است که مفسران در تعریف اسباب نزول بدان توجه کرده اند تا بر اساس آن، حوادثی که پیش از اسلام رخ داده و آیاتی از قرآن به آن حوادث اشاره دارد. از دایره اسباب نزول خارج شود بر همین اساس سیوطی بر واحدی خرده گرفته است که چرا وی داستان اصحاب فیل را به عنوان «سبب نزول» سوره فیل نقل کرده است یا علل و اسباب خُلَّت حضرت ابراهیم علیه السلام را سبب نزول آیه 125 سوره نساء/4 «وَاتَّخَذَ اللّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلاً» دانسته است.
البته اشکال سیوطی بر واحدی از روی دقت نبوده است؛ زیرا واحدی هرگز این دو روایت را سبب نزول دو آیه مورد اشاره ندانسته بلکه به مناسبت آن را نقل کرده است. به هر حال، تعریف اسباب نزول روشن است و حوادثی که پیش از اسلام یا پس از نزول آیات قرآن رخ داده و گزارش آن در روایات اسباب نزول آمده، اسباب نزول آیات به شمار نمی آید.
wikiahlb: اسباب_نزول
[ویکی فقه] اسباب نزول (علوم قرآنی). اسباب نزول، امور زمینه ساز نزول آیات قرآن را می گویند.
به طور کلی، نزول قرآن بر دو گونه است: گاهی صرفا بر اساس مصلحت الهی و اراده او برای هدایت مردم به راه راست بوده است، و گاهی علاوه بر آنچه گفته شد، اسباب، عوامل و جهات خاصی چون سؤال مخاطبان اعم از کفار و مسلمانان ، حوادث اجتماعی و… نیز در نزول آیات الهی نقش داشته اند. مثلا بسیاری از آیات سوره بقره که سال اول هجرت نازل شده در توبیخ یهود است که در پیشرفت اسلام کارشکنی می کردند. و سوره حشر در خصوص کوچانیدن یهود بنی نظیر ، و سوره عادیات در خصوص اعراب وادی یابس یا غیر آنها نازل شده است. این زمینه ها را که موجب نزول سوره یا آیه ای می شد، اسباب نزول گویند.
فواید شناخت اسباب نزول
برخی در فایده شناخت اسباب نزول تشکیک کرده و آن را بحثی صرفا تاریخی دانسته اند، اما از نظر دانش مندان، شناخت اسباب نزول فواید بسیاری دارد؛ از جمله موارد ذیل:۱. کشف مفهوم آیه : با توجه به این که احادیث نزول، ظرف نزول آیه و شرایط آن را تبیین می کنند، آگاهی از اسباب نزول گاهی چنان اهمیت دارد که فهم معنای واقعی آیه، بدون آن ممکن نیست؛ مانند آیه: (ولله المشرق والمغرب فاینما تولوا فثم وجه الله ان الله واسع علیم)؛ "و مشرق و مغرب از آن خداست پس به هر سو رو کنید آنجا روی(به) خداست آری خدا گشایشگر داناست" که مدلول ظاهر لفظ نشان می دهد که بر نمازگزار ایستادن به جانب قبله ، چه در سفر و چه در حضر ، واجب نیست و به هر جا که رو کند درست است، اما این خلاف اجماع است و مفهوم درست آیه دانسته نمی شود مگر اینکه سبب نزول آن دانسته شود، و این نزول، هنگامی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم از مکه به مدینه می رفت سوار بر شتری، و نشسته نماز می خواند. و آیه در مورد نماز مستحبی است.۲. پی بردن به حکمت الهی و مصالح و مزایایی که آیات الهی به خاطر آن نازل گشته، باعث زیادت ایمان مومنین و تشویق به عمل به دستورات قرآن ] می گردد.۳. شناخت جایگاه و منزلت شخصیت های صدر اسلام و آگاهی از ضعف و قوت آنان: (ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد). این آیه منزلت رفیع امیرمؤمنان علی علیه السّلام را بیان می کند.۴. دفع توهم حصر، در موردی که ظاهر آیه دلالت بر حصر دارد. مثلا ظاهر آیه: (قل لا اجد فی ما اوحی الی محرما علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة او دما مسفوحا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقا اهل لغیر الله به) دلالت بر حصر محرمات در موارد مذکور در آیه دارد، اما با توجه به سبب نزول، این حصر را نپذیرفته اند.۵. نزد کسانی که در دوران امر بین عمومیت لفظ و سبب خاص، دومی را ترجیح می دهند، با شناختن سبب نزول، حکم ذکر شده به لفظ عام را اختصاص به مورد نزول می دهند.۶. اگر نسبت به حکم مستفاد از یک آیه مخصصی وارد شد، با شناخت سبب نزول، می فهمیم که مخصص، سبب نزول را از حکم عام خارج نمی کند و ناظر به سایر موارد خواهد بود، زیرا به اجماع ، حکم سبب باقی است و تخصیص ناپذیر است.۷. یکی دیگر از فواید علم به سبب نزول، شناخت افرادی است که آیه، به طور مشخص، ناظر به آنها است. مثلا در داستان "افک" ( تهمت به یکی از همسران پیامبر ) شناخت سبب نزول باعث منزه شدن دیگران می شود.۸. کمک به آسان شدن حفظ قرآن و تسهیل در فهم و تثبیت در ذهن شنونده را نیز از فواید علم به سبب نزول دانسته اند.و از این روی گروه انبوهی از محدثین صحابه و تابعین در صدر اسلام به ضبط و روایت اسباب نزول همت گماشته بودند و اخبار بیشماری در این باره نقل نموده اند. این روایات از طرق اهل سنت بسیار زیاد است و به چندین هزار روایت می رسد، و از طریق شیعه کم و شاید از چند صد بیشتر نباشد. البته همه روایات هم مسند و صحیح نیست بلکه بسیاری از آنها غیر مسند و ضعیف اند.
اعتبار اسباب نزول
...
به طور کلی، نزول قرآن بر دو گونه است: گاهی صرفا بر اساس مصلحت الهی و اراده او برای هدایت مردم به راه راست بوده است، و گاهی علاوه بر آنچه گفته شد، اسباب، عوامل و جهات خاصی چون سؤال مخاطبان اعم از کفار و مسلمانان ، حوادث اجتماعی و… نیز در نزول آیات الهی نقش داشته اند. مثلا بسیاری از آیات سوره بقره که سال اول هجرت نازل شده در توبیخ یهود است که در پیشرفت اسلام کارشکنی می کردند. و سوره حشر در خصوص کوچانیدن یهود بنی نظیر ، و سوره عادیات در خصوص اعراب وادی یابس یا غیر آنها نازل شده است. این زمینه ها را که موجب نزول سوره یا آیه ای می شد، اسباب نزول گویند.
فواید شناخت اسباب نزول
برخی در فایده شناخت اسباب نزول تشکیک کرده و آن را بحثی صرفا تاریخی دانسته اند، اما از نظر دانش مندان، شناخت اسباب نزول فواید بسیاری دارد؛ از جمله موارد ذیل:۱. کشف مفهوم آیه : با توجه به این که احادیث نزول، ظرف نزول آیه و شرایط آن را تبیین می کنند، آگاهی از اسباب نزول گاهی چنان اهمیت دارد که فهم معنای واقعی آیه، بدون آن ممکن نیست؛ مانند آیه: (ولله المشرق والمغرب فاینما تولوا فثم وجه الله ان الله واسع علیم)؛ "و مشرق و مغرب از آن خداست پس به هر سو رو کنید آنجا روی(به) خداست آری خدا گشایشگر داناست" که مدلول ظاهر لفظ نشان می دهد که بر نمازگزار ایستادن به جانب قبله ، چه در سفر و چه در حضر ، واجب نیست و به هر جا که رو کند درست است، اما این خلاف اجماع است و مفهوم درست آیه دانسته نمی شود مگر اینکه سبب نزول آن دانسته شود، و این نزول، هنگامی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم از مکه به مدینه می رفت سوار بر شتری، و نشسته نماز می خواند. و آیه در مورد نماز مستحبی است.۲. پی بردن به حکمت الهی و مصالح و مزایایی که آیات الهی به خاطر آن نازل گشته، باعث زیادت ایمان مومنین و تشویق به عمل به دستورات قرآن ] می گردد.۳. شناخت جایگاه و منزلت شخصیت های صدر اسلام و آگاهی از ضعف و قوت آنان: (ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد). این آیه منزلت رفیع امیرمؤمنان علی علیه السّلام را بیان می کند.۴. دفع توهم حصر، در موردی که ظاهر آیه دلالت بر حصر دارد. مثلا ظاهر آیه: (قل لا اجد فی ما اوحی الی محرما علی طاعم یطعمه الا ان یکون میتة او دما مسفوحا او لحم خنزیر فانه رجس او فسقا اهل لغیر الله به) دلالت بر حصر محرمات در موارد مذکور در آیه دارد، اما با توجه به سبب نزول، این حصر را نپذیرفته اند.۵. نزد کسانی که در دوران امر بین عمومیت لفظ و سبب خاص، دومی را ترجیح می دهند، با شناختن سبب نزول، حکم ذکر شده به لفظ عام را اختصاص به مورد نزول می دهند.۶. اگر نسبت به حکم مستفاد از یک آیه مخصصی وارد شد، با شناخت سبب نزول، می فهمیم که مخصص، سبب نزول را از حکم عام خارج نمی کند و ناظر به سایر موارد خواهد بود، زیرا به اجماع ، حکم سبب باقی است و تخصیص ناپذیر است.۷. یکی دیگر از فواید علم به سبب نزول، شناخت افرادی است که آیه، به طور مشخص، ناظر به آنها است. مثلا در داستان "افک" ( تهمت به یکی از همسران پیامبر ) شناخت سبب نزول باعث منزه شدن دیگران می شود.۸. کمک به آسان شدن حفظ قرآن و تسهیل در فهم و تثبیت در ذهن شنونده را نیز از فواید علم به سبب نزول دانسته اند.و از این روی گروه انبوهی از محدثین صحابه و تابعین در صدر اسلام به ضبط و روایت اسباب نزول همت گماشته بودند و اخبار بیشماری در این باره نقل نموده اند. این روایات از طرق اهل سنت بسیار زیاد است و به چندین هزار روایت می رسد، و از طریق شیعه کم و شاید از چند صد بیشتر نباشد. البته همه روایات هم مسند و صحیح نیست بلکه بسیاری از آنها غیر مسند و ضعیف اند.
اعتبار اسباب نزول
...
wikifeqh: بیان_نزول