اران
/~ArAn/
فرهنگ اسم ها
معنی: نام پادشاه آذربایجان در عهد باستان، نام قدیمی ایران، ) نام سرزمینی در شمال غربی ایران و مغرب دریای خزر ( کشور آذربایجان )، ) نام شهری است که قباد آن را بنا کرده است، ) نام شهری در کاشان، درای طبیعت گرم، همچنین اسم شهری قدیمی که قباد ان را بنا کرد
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم فارسی، اسم کردی، اسم تاریخی و کهن
اسم: اران (پسر) (فارسی) (تلفظ: aran) (فارسی: اران) (انگلیسی: aran)
معنی: شادی و نشاط، حنا که به دست و پا و محلسن زنند، نام قلعه ای قدیمی در قزوین
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
آران. ( اِخ ) نام مرکز خرّه کویرات کاشان ، و خر و الاغ های آنجا از نوعی بزرگ باشد چون استری :
خوانی دو سه آراست که آرایش آن بود
یک کله گاو و دو سه دست خر آران.
شفائی.
بمعنی ولایت اَرّان نیز آورده اند. رجوع به ارّان شود.اران. [ اَ نِن ْ ] ( ع اِ ) اَرانی. اَرانِب. ج ِ ارنب. خرگوشان. ( منتهی الارب ).
اران. [ اَ ] ( اِخ ) شهریست که قباد آنرا بنا کرده است. حلوان :
اران خواند آن شارسان را قُباد
که تازی کنون نام حلوان نهاد.
فردوسی ( از بعض لغت نامه ها ).
و رجوع به ارّان شود.اران. [ اَ ] ( اِخ ) از نواحی کارکَنده ساری. ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ص 121 و 129 ).
اران. [ اَرْ را ] ( اِ ) حنّا که بدان دست و پای و محاسن خضاب کنند. ( برهان قاطع ).
اران. [ اَرْ را ] ( اِخ ) اقلیمیست در آذربایجان ، همانجا که امروز از راه تسمیه جزء به اسم کل روسها بدان نام آذربایجان داده اند. صاحب برهان قاطع گوید: ولایتی است از آذربایجان که گنجه و بردع از اعمال آنست. گویند معدن طلا و نقره در آنجاست و بی تشدید هم گفته اند - انتهی. ولایتی است کثیرالأطراف در شمال غربی رود ارس و آنکه این سوی رود ارس باشد مقابل اران ، ابخاز نامند بتقدیم باء بر خاء. نام ولایت بزرگی است که بردع و گنجه و شمکور و بیلقان از شهرهای آنست و بین آن و آذربایجان رود ارس جاریست. امروزه قسمتی است از قفقازیه روس مشتمل بر دو شهر ایروان و نخجوان و در سال 1828 م. روسها بر این ناحیه تسلطیافتند. این شهر بدست سلمان بن ربیعة الباهلی بسال 25 هَ. ق. فتح شد و در اواخر قرن پنجم در قلمرو حکومت سلجوقیان درآمد و در اواسط قرن ششم گرجیان بعض شهرهای آن را تصرف کردند و در اواخر قرن ششم پهلوانان بر آن استیلا یافتند و متناوباً تاتارهای گرجیان بر آن میتاختند تا بسال 620 هَ. ق. جلال الدین بر آن مسلط شد. و ابن الاثیر گوید که زلزله ای شدید بسال 534 هَ. ق. بسیاری از ابنیه این ولایت را خراب کرد و خلقی کثیر در حدود 230 هزار تن بمردند. ( ضمیمه معجم البلدان ). دمشقی در نخبةالدهر گوید: و یقال ان قباد و نوشروان بنیا فی سهل ارّان مایزید علی ثلاثین مدینة و ارّان فی ارمینیة و بانیها ارّان بن کشلوجیم بن لیطی. و صاحب حدود العالم گوید: ناحیتی است که شهر بردع قصبه ٔآنست و شهرک بیلقان و باژگاه و شهر گنجه و شمکور و ناحیت خنان و شهر وردوقیه و قلعه و تفلیس و شکی و دِه مبارکی و شهر سوق الجبل و سنباطمان و ناحیت صنار و شهر بردیج و ناحیت شروان و خرسان و لیزان و شهرک کردوان و شاوران و دربند شروان و دربند خزران از این ناحیت است. و این ناحیتی است بسیارنعمت با آبهای روان و میوه های نیکو و از وی کرم قرمز و شلواربند و زیلوهای قالی و چوب و ابریشم و تود و روناس و شاه بلوط و کرویا و قندز و جامه های پشمین و نفط خیزد. - انتهی.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
شادی نشاط
دانشنامه عمومی
آران (آغجه آباد). آران ( به لاتین: Aran، تا ۵ اکتبر ۱۹۹۹ کویبیشف Kuybişev ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان آغجه آباد واقع شده است. آران ۱۶۵۵ نفر جمعیت دارد. [ ۱]
wiki: آران (آغجه آباد)
آران (تووز). آران ( به لاتین: Aran ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان تووز واقع شده است. آران ۴۸۱ نفر جمعیت دارد. [ ۱]
wiki: آران (تووز)
آران (داغستان). آران ( به لاتین: Aran ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در داغستان واقع شده است. [ ۱] [ ۲]
wiki: آران (داغستان)
آران (رودخانه). آران ( به انگلیسی: Aran ) ، ( در زبان باسکی Haran خوانده می شود ) ، ریزآبه چپی از آدور در شهرستان باسک فرانسه، آکیتن واقع در جنوب فرانسه است. طول آن ۴۸٫۴ کیلومتر است. [ ۱]
این رودخانه به نام Joyeuse نیز معروف بوده، [ ۱] که این نام، نام ریزآبه از بیدوز ( Bidouze ) نیز می باشد.
این رودخانه به نام Joyeuse نیز معروف بوده، [ ۱] که این نام، نام ریزآبه از بیدوز ( Bidouze ) نیز می باشد.
wiki: آران (رودخانه)
آران (شکی). آران ( به لاتین: Aran ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان شکی واقع شده است. آران ۴۶۷ نفر جمعیت دارد. [ ۱]
wiki: آران (شکی)
آران (یولاخ). آران ( به لاتین: Aran یا ۲۸ آوریل ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان یولاخ واقع شده است. آران ۷۲۶۳ نفر جمعیت دارد و پرجمعیت ترین منطقه پس از یولاخ در این شهرستان است. [ ۲]
wiki: آران (یولاخ)
اران (استان ساسانی). اران یا اردان ( که در منابع لاتین بنام آلبانی قفقاز شناخته می شود ) ، یکی از استان های شاهنشاهی ایران در دوران ساسانی بود. این منطقه که تقریباً برابر با جمهوری آذربایجان کنونی است، در سال ۲۵۲ میلادی توسط ساسانیان ضمیمه شد و با حمله مسلمانان به ایران تحت حاکمیت مسلمانان درآمد.
در سال ۲۵۲/۳ میلادی آران همراه با ایبریا و ارمنستان توسط شاپور اول ساسانی ( ح. ۲۴۰ - ۲۷۰ ) فتح شد. آران سلطنت خود را حفظ کرد، اگرچه پادشاه آن هیچ قدرت واقعی نداشت و بیشتر اقتدار مدنی، مذهبی و نظامی در اختیار مرزبان ساسانی در این منطقه بود. در اواسط قرن چهارم میلادی، پادشاه اران، اورنایر، وارد ارمنستان شد و توسط گریگوری روشنگر غسل تعمید یافت، اما مسیحیت به آرامی در اران گسترش یافت و پادشاه آران به ساسانیان وفادار ماند. پس از تقسیم ارمنستان میان بیزانس و ایران ( ۳۸۷ ) ، اران با کمک ساسانیان توانست تمام ساحل راست رود کورا تا رود آراکس، از جمله آرتساخ و اوتیک را از ارمنستان تصرف کند . [ ۴]
پادشاه ساسانی یزدگرد دوم فرمانی صادر کرد که بر اساس آن همه مسیحیان کشور ملزم به گرویدن به دین زرتشتی می شدند، زیرا او می ترسید که مسیحیان با رومیان که اخیراً مسیحیت را پذیرفته بود متحد شوند. این امر منجر به شورش آرانی ها و ارمنی ها و ایبری ها شد. با این حال، واچه، حاکم اران، از خویشاوندان یزدگرد دوم، به دین رسمی امپراتوری ساسانی گروید، اما به سرعت به مسیحیت بازگشت. در اواسط قرن پنجم به دستور پادشاه ساسانی پیروز یکم واچه در اوتیک شهری را در ابتدا به نام پیروزآباد بنا کرد و آن را مرکز اران ساخت که بعداً نام آن به پارتاو و سپس به بردا تغییر یافت . [ ۵] اران پس از مرگ واچه، سی سال بدون حاکم ماند. بلاش ساسانی دولت اران را با برگزیدن واچاگان، پسر یزدگرد و برادر واچه، حاکم قبلی اران، احیا کرد.
در پایان قرن پنجم میلادی، شاهزادگانی از خاندان پارتی مهرانیان که ادعا می کردند از تبار ساسانیان بودند، جایگزین سلسله حاکم باستانی آلبانی شد. آنها عنوان «ارانشاه» ( یعنی شاه آران ) را به خود اطلاق می کردند. [ ۶] [ ۷] خاندان مهران تحت حکومت مسلمانان تا ۲ - ۸۲۱ میلادی دوام آورد. [ ۸] در اواخر قرن ششم - اوایل قرن هفتم پس از میلاد، اران به میدان جنگ بین ایران ساسانی، امپراتوری بیزانس و خزرستان تبدیل شد که دو دومی اغلب به عنوان متحد عمل می کردند. در طول جنگ سوم ایران و ترک، خزرها به اران حمله کردند و رهبر آنها تون جبغو خان خود را ارباب آران معرفی کرد و بر بازرگانی و ماهیگیری رودهای کورا و آراکس مالیات وضع کرد. اران بعدها در جریان حمله اعراب به ایران توسط آنان تسخیر شد.
در سال ۲۵۲/۳ میلادی آران همراه با ایبریا و ارمنستان توسط شاپور اول ساسانی ( ح. ۲۴۰ - ۲۷۰ ) فتح شد. آران سلطنت خود را حفظ کرد، اگرچه پادشاه آن هیچ قدرت واقعی نداشت و بیشتر اقتدار مدنی، مذهبی و نظامی در اختیار مرزبان ساسانی در این منطقه بود. در اواسط قرن چهارم میلادی، پادشاه اران، اورنایر، وارد ارمنستان شد و توسط گریگوری روشنگر غسل تعمید یافت، اما مسیحیت به آرامی در اران گسترش یافت و پادشاه آران به ساسانیان وفادار ماند. پس از تقسیم ارمنستان میان بیزانس و ایران ( ۳۸۷ ) ، اران با کمک ساسانیان توانست تمام ساحل راست رود کورا تا رود آراکس، از جمله آرتساخ و اوتیک را از ارمنستان تصرف کند . [ ۴]
پادشاه ساسانی یزدگرد دوم فرمانی صادر کرد که بر اساس آن همه مسیحیان کشور ملزم به گرویدن به دین زرتشتی می شدند، زیرا او می ترسید که مسیحیان با رومیان که اخیراً مسیحیت را پذیرفته بود متحد شوند. این امر منجر به شورش آرانی ها و ارمنی ها و ایبری ها شد. با این حال، واچه، حاکم اران، از خویشاوندان یزدگرد دوم، به دین رسمی امپراتوری ساسانی گروید، اما به سرعت به مسیحیت بازگشت. در اواسط قرن پنجم به دستور پادشاه ساسانی پیروز یکم واچه در اوتیک شهری را در ابتدا به نام پیروزآباد بنا کرد و آن را مرکز اران ساخت که بعداً نام آن به پارتاو و سپس به بردا تغییر یافت . [ ۵] اران پس از مرگ واچه، سی سال بدون حاکم ماند. بلاش ساسانی دولت اران را با برگزیدن واچاگان، پسر یزدگرد و برادر واچه، حاکم قبلی اران، احیا کرد.
در پایان قرن پنجم میلادی، شاهزادگانی از خاندان پارتی مهرانیان که ادعا می کردند از تبار ساسانیان بودند، جایگزین سلسله حاکم باستانی آلبانی شد. آنها عنوان «ارانشاه» ( یعنی شاه آران ) را به خود اطلاق می کردند. [ ۶] [ ۷] خاندان مهران تحت حکومت مسلمانان تا ۲ - ۸۲۱ میلادی دوام آورد. [ ۸] در اواخر قرن ششم - اوایل قرن هفتم پس از میلاد، اران به میدان جنگ بین ایران ساسانی، امپراتوری بیزانس و خزرستان تبدیل شد که دو دومی اغلب به عنوان متحد عمل می کردند. در طول جنگ سوم ایران و ترک، خزرها به اران حمله کردند و رهبر آنها تون جبغو خان خود را ارباب آران معرفی کرد و بر بازرگانی و ماهیگیری رودهای کورا و آراکس مالیات وضع کرد. اران بعدها در جریان حمله اعراب به ایران توسط آنان تسخیر شد.
wiki: اران (استان ساسانی)
اران (بلژیک). شهر اران ( به فرانسوی: Herent ) در ناحیه اداری لوان در استان فلومیش بربان در منطقه فلاندری در کشور بلژیک واقع شده است.
wiki: اران (بلژیک)
اران (ساوجبلاغ). اران ( ساوجبلاغ ) ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز ایران است.
این روستا در دهستان سعیدآباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۵۶۸ نفر ( ۹۴ خانوار ) بوده است.
در حال حاضر جمعیت این روستا حدود۶۸۰۰ نفر است. این روستا یکی از زیباترین مناطق ییلاقی استان البرز است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین روستا در دهستان سعیدآباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۵۶۸ نفر ( ۹۴ خانوار ) بوده است.
در حال حاضر جمعیت این روستا حدود۶۸۰۰ نفر است. این روستا یکی از زیباترین مناطق ییلاقی استان البرز است.
wiki: اران (ساوجبلاغ)
پیشنهاد کاربران
آران به معنی اراسته و پاک
آران به معنی پاک و مقدس
اون ترکایی که میگن آران ترکی و به معنی جای گرم هس داری اشتباه میزنی تو کوردی این کلمه به معنی منطقه گرمسیر هس و از کوردهای کرمانجی که در جوارشون ساکن شدین یاد گرفتین شما ترکا که به منطقه گرمسیر میگین قشلاق
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
آخه آران کجا قشلاق کجا؟؟؟ تازه هیچ کشور ترک زبانی این کلمه آران رو استفاده نمیکنه برای منطقه گرمسیر حتی ترکیه هم همچین کلمه ای تو اتیمولوژیش نداره پس چجوری میایین به زور ترکیش میکنین؟؟ تو کوردی به جای سردسیر هم میگن زوزان میبینی که زوزان و آران هم آوا هستن مثل قشلاق و ییلاق شما که هم آوا هستش اصلن کلمه آران مال دهن ترکا نیس نه آوای ترکی داره نه ساختار زبان ترکی نه کلمات هم آوای مشابه داره در حالیکه آر و آگر ، آتر در کوردی یعنی آتش و آران هم یعنی آتشین و بسیار گرم، کوردا وقتی میگن گَل آری هستیم یعنی ملت آتش در زبان شما این کلمه هیچ ترکیب و ساختاری نداره خجالت بکشین از این همه جعلو دروغ، کلمات کوردی شروان ، شیروان ، آران ، آروان ، زوزان و پارزوان، . . . حالا ترکا بگردن هم آوای ترکی برا آران پیدا کنن ببینیم ، شیروان و شروان نام یکی از ایلات کورد کرمانج هستش که دقیقن شهر هم اسم ایل خودشون دارن شیروان یه شهر هستش که در هر بخش کوردستان وجود داره و کوردها ساکنینش هستش شیروان خراسان ساکنینش کوردهای کرمانج، شیروان کردستان عراق ساکنینش کورد ، شیروان کردستان ترکیه ساکنینش کورد ، شیروان باکو هم ساکنینش کورد هستن در باکو کلی کورد کرمانج زندگی میکنن که در قسمت های نخجوان ، زنگلان و زنگه زور و شیروان ساکن هستن، پس بهتره کلماتی رو غصب کنین که با زبانتون هم خوانی داشته باشه و حداقل کلمات هم آوا باهاش داشته باشه ضمنن طبق کتاب دیوان لغات الترک که قدمتش هزار سال است و نویسنده ش هم ترکه اصن اون زمان ترکی نبوده تو نقشه ای که کاشغری تو کتابش داره جاهایی که ترکا ساکن هستن رو نوشته و طبق اون نقشه و اون کتاب و حرفای خود کاشغری اون زمان هنوز ترکی وارد ایران و آناتولی نشده چطور پس ادعا میکنین حتی منابع خودتونم قبول ندارین یعنی اسم آران از زمان ساسانیان و زرتشتو و مادها بوده و آران یعنی آتشین آذربایجان که عربی شده آذرآبادگان و آتروپاتگان هستش یعنی سرزمین آتش یه تعداد ترک بعد اسلام وارد این مناطق شدن و زبان مردم محلی هم آسمیله کردن الان ترک زبانایی که زبانشون ترکی شده ولی هنوز کلمات قدیمی ایرانی در زبانشان مانده مثل همین آران مثل ادوات کشاورزی طبق نوشته حسن انزلی نویسنده ترک که اشاره کرده به کلمات باستانی ایرانی که در زبان ترک زبانان امروزی باقی مانده مثلن گردکان که تبریزی ها به گردو میگن یه واژه ایرانی و قدیمی هستش که کوردها هم استفاده میکنن پس وجود کلمات قدیمی تو زبانتان دلیل بر این نیس که اون کلمات ترکی باشه اگه قبول ندارین که زبانتون آسمیله شده باشه توقع ندارین که با زندگی در کنار و همسایگی کوردها تات ها تالش ها و گیلگ ها و فارسا و ارمنی ها کلمات ایرانی و ارمنی وارد زبانتان نشده باشه؟؟ دیگه شما صاف دارین وسط اینا زندگی میکنین و زبانتون تحت تاثیر زبانهای این اقوام بوده
اون ترکایی که میگن آران ترکی و به معنی جای گرم هس داری اشتباه میزنی تو کوردی این کلمه به معنی منطقه گرمسیر هس و از کوردهای کرمانجی که در جوارشون ساکن شدین یاد گرفتین شما ترکا که به منطقه گرمسیر میگین قشلاق
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
آخه آران کجا قشلاق کجا؟؟؟ تو کوردی به جای سردسیر هم میگن زوزان میبینی که زوزان و آران هم آوا هستن مثل قشلاق و ییلاق شما که هم آوا هستش اصلن کلمه آران مال دهن ترکا نیس نه آوای ترکی داره نه ساختار زبان ترکی نه کلمات هم آوای مشابه داره در حالیکه آر و آگر ، آتر در کوردی یعنی آتش کوردا وقتی میگن گَل آری هستیم یعنی ملت آتش در زبان شما این کلمه هیچ ترکیب و ساختاری نداره خجالت بکشین از این همه جعلو دروغ، کلمات کوردی شروان ، شیروان ، آران ، آروان ، زوزان و پارزوان، . . . حالا ترکا بگردن هم آوای ترکی برا آران پیدا کنن ببینیم ، شیروان و شروان نام یکی از ایلات کورد کرمانج هستش که دقیقن شهر هم اسم ایل خودشون دارن شیروان یه شهر هستش که در هر بخش کوردستان وجود داره و کوردها ساکنینش هستش شیروان خراسان ساکنینش کوردهای کرمانج، شیروان کردستان عراق ساکنینش کورد ، شیروان کردستان ترکیه ساکنینش کورد ، شیروان باکو هم ساکنینش کورد هستن در باکو کلی کورد کرمانج زندگی میکنن که در قسمت های نخجوان ، زنگلان و زنگه زور و شیروان ساکن هستن، پس بهتره کلماتی رو غصب کنین که با زبانتون هم خوانی داشته باشه و حداقل کلمات هم آوا باهاش داشته باشه ضمنن از دیوان لغات الترک حرف نزنین که قدمتش هزار سال بیشتر نیس قبل اونم اون مناطق بودن و اسمشون همون بوده و اصن اون زمان ترکی نبوده اینجا و اینکه دبوان لغات کاشغری نسخه واقعیش که عزبیه بخونین با اینی که ترکا به فارسی ترجمش کردن فرق داره کلن تحریف کردن کلمات رو حالا برین نسخه واقعیشو ببینین اصن کاشغری ننوشته آران کلمه ترکی است مثل اون نقشه که تو همون دیوان الغات الترکی جاهایی که ترکا ساکن هستن رو نوشته و طبق اون نقشه و اون کتاب و حرفای خود کاشغری اون زمان هنوز ترکی وارد ایران و آناتولی نشده چطور پس ادعا میکنین حتی منابع خودتونم قبول ندارین
آران در کوردی به معنی جای گرمسیر و قشلاق هستش و در کوردی به جای سردسیر و ییلاق هم زوزان میگن
آران یا اَرّان، سرزمینی است در قفقاز که حدود آن در دوره های مختلف تا اندازه ای متغیر بوده است و نام آن را جغرافی نگاران به شکل های گوناگون آورده اند. در نوشته های مؤلفان یونانی و رومیِ عهد باستان و سده های میانه، نام این سرزمین به صورت آلبانیا و آریانا و نام مردم آن آلبانوی و آریانوی آمده است. در زبان گرجی این نام به صورت رانی و در متون ارمنی اُلوانک ( اُلوان ) و اُغوانک ( اُغوان ) نوشته شده است.
... [مشاهده متن کامل]
اَران واژه ای است که در عصر اسلامی به ناحیه میان رود کر ( قفقاز ) و رود ارس در ماورای قفقاز گفته می شد. قبل از اسلام این اصطلاح برای تعیین تمام ماوراء قفقاز شرقی ( آذربایجان شوروی وقت ) یعنی آلبانی قدیم به کار می رفت.
ریشه نام اران در زبان گرجی ( رانی ) ، یونانی ( البانوی ) ، ارمنی ( الوانک، به چم مَردُم ) ، شناخته شده نیست. در بعضی از آثار لاتین به صورت آرین و در منابع عربی به صورت الران دیده می شود. پیش از ۳۸۷ میلادی، منطقه ای که بین دو رود واقع و شامل ایالات ارزخ، اولی و پئتکران بود و بخشی از ارمنستان شمرده می شد. بعد از تقسیم ارمنستان بین یونان و دولت ساسانی، در ۳۸۷ میلادی، دو ایالت نخستین به آلبانی/اران و دومی به ایران پیوست و این امر یکی از دلایل آشفتگی ها در تشخیص و تعیین مرز اران بود. زیرا ارمنی ها اران را تنها در منطقهٔ در شمال رود کر می دانستند.
در قرن هفتم میلادی جمیعت «اران بزرگ» کاملاً مخلوط شده بود و به سختی می توان از قومیتی مشخص صحبت کرد. با این حال، اصطخری و ابن حوقل می نویسد که الرانیه زبانی بوده است که در قرن چهارم تا دهم هنوز در برذعه بدان تکلم می شد.
اعراب نامی که رومی ها بر روی سرزمین ارمنستان ( یعنی اصطلاح ارمنیه ) گذاشتند را دربارهٔ تمام ماوراء قفقاز شرقی به کار بردند. زمانی که اعراب در محل ظاهر شدند، این سرزمین میان صاحبان کوچکِ بسیاری تقسیم شده بود که بعضی از آن ها مخصوصاً پس از سقوط ساسانیان، مطیعِ خزرها بودند. اران به واسطه ارمنستان، به مسیحیت گرویده و در دروان حکومت بنی امیه، اسماً زیر فرمان شاهان ارمنی قرار داشت که آن ها نیز به نوبهٔ خود، مطیع اعراب بودند.
نام آلبانیا و مردم آنجا از سده ۴ ق. م در جهان باستان شناخته بودند. این نام نخستین بار در مآخذ اواخر سده ۴ و اوایل سده ۳ ق. م ذکر شده است. استرابن در اثر خود از آلبانیا یاد کرده است. آریان مورخ یونانی به شرکت آلبانیا در پیکار گوگمل در ۳۳۱ ق. م در زمره سپاهیان داریوش سوم اشاره دارد. شرق قفقاز در مآخذ پارتی به صورت «اَردان» ذکر شده است.
... [مشاهده متن کامل]
اَران واژه ای است که در عصر اسلامی به ناحیه میان رود کر ( قفقاز ) و رود ارس در ماورای قفقاز گفته می شد. قبل از اسلام این اصطلاح برای تعیین تمام ماوراء قفقاز شرقی ( آذربایجان شوروی وقت ) یعنی آلبانی قدیم به کار می رفت.
ریشه نام اران در زبان گرجی ( رانی ) ، یونانی ( البانوی ) ، ارمنی ( الوانک، به چم مَردُم ) ، شناخته شده نیست. در بعضی از آثار لاتین به صورت آرین و در منابع عربی به صورت الران دیده می شود. پیش از ۳۸۷ میلادی، منطقه ای که بین دو رود واقع و شامل ایالات ارزخ، اولی و پئتکران بود و بخشی از ارمنستان شمرده می شد. بعد از تقسیم ارمنستان بین یونان و دولت ساسانی، در ۳۸۷ میلادی، دو ایالت نخستین به آلبانی/اران و دومی به ایران پیوست و این امر یکی از دلایل آشفتگی ها در تشخیص و تعیین مرز اران بود. زیرا ارمنی ها اران را تنها در منطقهٔ در شمال رود کر می دانستند.
در قرن هفتم میلادی جمیعت «اران بزرگ» کاملاً مخلوط شده بود و به سختی می توان از قومیتی مشخص صحبت کرد. با این حال، اصطخری و ابن حوقل می نویسد که الرانیه زبانی بوده است که در قرن چهارم تا دهم هنوز در برذعه بدان تکلم می شد.
اعراب نامی که رومی ها بر روی سرزمین ارمنستان ( یعنی اصطلاح ارمنیه ) گذاشتند را دربارهٔ تمام ماوراء قفقاز شرقی به کار بردند. زمانی که اعراب در محل ظاهر شدند، این سرزمین میان صاحبان کوچکِ بسیاری تقسیم شده بود که بعضی از آن ها مخصوصاً پس از سقوط ساسانیان، مطیعِ خزرها بودند. اران به واسطه ارمنستان، به مسیحیت گرویده و در دروان حکومت بنی امیه، اسماً زیر فرمان شاهان ارمنی قرار داشت که آن ها نیز به نوبهٔ خود، مطیع اعراب بودند.
نام آلبانیا و مردم آنجا از سده ۴ ق. م در جهان باستان شناخته بودند. این نام نخستین بار در مآخذ اواخر سده ۴ و اوایل سده ۳ ق. م ذکر شده است. استرابن در اثر خود از آلبانیا یاد کرده است. آریان مورخ یونانی به شرکت آلبانیا در پیکار گوگمل در ۳۳۱ ق. م در زمره سپاهیان داریوش سوم اشاره دارد. شرق قفقاز در مآخذ پارتی به صورت «اَردان» ذکر شده است.
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
اتاق خان خاتون بیگ لی لو سو بایرام همشون ترکین اگه تو زبان دیگه هم وجود داشته باشن از ترکی رفتن . در کل همه زبانها ریشه در ترکی دارن . این لی از ترکی وارد عربی و انگلیسی شده
لی علی لی محمد . happily fastly
لی علی لی محمد . happily fastly
اران= آران
جایی که هوای نسبتا گرم و آرام دارد.
کوهستان درمقابل آران
کوهستان = کو ه ستان
آران و کوهستان همراه هم میان
همانند قشلاق و ییلاق
قشلاق کلمه ترکی هست به معنای گرمسیر
مکان مناسب برای زمستان
... [مشاهده متن کامل]
قش یعنی زمستان
ییلاق یا یای لاق ترکی میباشد محل سکونت در تابستان = سردسیر
یای در زبان ترکی یعنی تابستان
جایی که هوای نسبتا گرم و آرام دارد.
کوهستان درمقابل آران
کوهستان = کو ه ستان
آران و کوهستان همراه هم میان
همانند قشلاق و ییلاق
قشلاق کلمه ترکی هست به معنای گرمسیر
مکان مناسب برای زمستان
... [مشاهده متن کامل]
قش یعنی زمستان
ییلاق یا یای لاق ترکی میباشد محل سکونت در تابستان = سردسیر
یای در زبان ترکی یعنی تابستان
قبول کردن اینکه ریشه این کلمه ایرانی - ترک هست و محدود نکردنش به آذری یا کردی یا پارسی و یا. . . اینقدر سخته؟
مردم آذربایجان محل تلاقی دو ملیت ترک و ایرانی هستن یعنی هم ایرانی ان هم ترکن مسلما نماد های ستاره یا خورشید یا آتش هم ریشه داره اینجا
مردم آذربایجان محل تلاقی دو ملیت ترک و ایرانی هستن یعنی هم ایرانی ان هم ترکن مسلما نماد های ستاره یا خورشید یا آتش هم ریشه داره اینجا
اسم اران در ترکی معنی جستجوگر میده ، آراماک یعنی جستوجو ، کامنت ها نشان دهنده نیازمند بودن یع عده به گلاده هست ، پانسگا واعا اسکلن
آران یک اسم اصیل کردی ایرانی است که البته ریشه پهلوی دارد، اون دسته از افرادی که خیلی زور میرنن از پیشینه پهلوی و ایرانی خود فرار کنند و مطالب پامنقلی پانتورکی را تکرار میکنند باید گفت چون شما زیاد اسم
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
آران رو روی بچه هاتون میزارید دلیل نمیشه این اسم ترکی باشه کما اینکه شما علی، محمد، حسن و . . هم زیاد میزارید پس این لابد این اسامی هم ترکی هستند؟؟؟؟ ضمنا در دل ایران یک شهرتاریخی به نام آران وجود دارد که قدمت آن از حمله مغول به ایران بیشتر است و البته نام آران در جمهوری جعلی باکو با نام شروان عجین شده که این اسم کوردی است.
اران زادگاه کردهای هزبانی بوده و یک نام کردی میباشد همانند شیروان یا شروان
اران یعنی سرزمین اتش
هزبانیان دودمانی کردتبار بودند که پس از اسلام و در حدود سده ۱۰ ( میلادی ) بر مناطقی از شمال عراق امروزی حکومت می کردند. مرکز حکومت آنان شهر اربلا بوده که احتمالاً محل همان شهر امروزی اربیل در کردستان عراق است. پیش از اسلام دولت آشوری تبار آدیابن در شمال عراق امروزی تا بخش هایی از شمال غربی ایران حکومت می کردند و مرکز حکومت آنان شهر اربلا ( احتمالاً اربیل امروزی ) بود. گرچه قلمرو حکومت آنان در دوره های مختلف تغییر می کرد، اما به طور کلی می توان گفت از اشنویه تا اربیل را در بر می گرفت. پس از اسلام این منطقه به تصرف اعراب مسلمان درآمد و مدتی بعد در همین منطقه حکومت هزبانیان شکل گرفت. سرانجام هزبانیان پس از نزدیک به دو قرن حکومت، توسط آلپ ارسلان سلجوقی در سال ۱۰۷۱ میلادی از بین رفتند. [۲]
... [مشاهده متن کامل]
بابا مردوخ روحانی در کتاب خود درباره خاندان هذبانی یا هزبانی می نویسد:
خاندان هذبانی از خاندانهای بزرگ و قدیمی کرد است؛ که مرکز نشیمن افراد آن اطراف �آران� و �دوین� بوده است. تیره های زیادی از این عشیره در طول تاریخ منشعب شده اند، از جمله: روادیان هذبانی که در آخر به روادیان شدادی معروف شدند، و ایوبیان هذبانی که سلاطین مصر از میان آنان برخاستند. گروهی دیگر به همان نام هذبانی شهرت دارند که بیشتر در موصل و نینوا و اربل ( اربیل ) و گاهی در نقاطی از آذربایجان حکومت کرده اند. [۳]
برخی از اُمرای هذبانی:
امیر محمدبن هلال هذبانی
جعفربن شکویه هذبانی
ابوالهیجا وهسودان هذبانی : ملقب به �ریب الدوله� و خواهر زاده وهسودان روادی که ارومیه و نواحی اطراف آن را تحت تصرف داشت. [۴]
ابوالحسن هذبانی
ابوعلی هدبانی
قطب الدین خسرو هذبانی : پدرش بلیل نام داشته و از مشاهیر قبیله هذبانی بوده است. او در قاهره مسجد و مدرسه ایی ساخت که به قطبیه معروف است.
امیرجمال الدین یوسف هذبانی
اران یعنی سرزمین اتش
هزبانیان دودمانی کردتبار بودند که پس از اسلام و در حدود سده ۱۰ ( میلادی ) بر مناطقی از شمال عراق امروزی حکومت می کردند. مرکز حکومت آنان شهر اربلا بوده که احتمالاً محل همان شهر امروزی اربیل در کردستان عراق است. پیش از اسلام دولت آشوری تبار آدیابن در شمال عراق امروزی تا بخش هایی از شمال غربی ایران حکومت می کردند و مرکز حکومت آنان شهر اربلا ( احتمالاً اربیل امروزی ) بود. گرچه قلمرو حکومت آنان در دوره های مختلف تغییر می کرد، اما به طور کلی می توان گفت از اشنویه تا اربیل را در بر می گرفت. پس از اسلام این منطقه به تصرف اعراب مسلمان درآمد و مدتی بعد در همین منطقه حکومت هزبانیان شکل گرفت. سرانجام هزبانیان پس از نزدیک به دو قرن حکومت، توسط آلپ ارسلان سلجوقی در سال ۱۰۷۱ میلادی از بین رفتند. [۲]
... [مشاهده متن کامل]
بابا مردوخ روحانی در کتاب خود درباره خاندان هذبانی یا هزبانی می نویسد:
خاندان هذبانی از خاندانهای بزرگ و قدیمی کرد است؛ که مرکز نشیمن افراد آن اطراف �آران� و �دوین� بوده است. تیره های زیادی از این عشیره در طول تاریخ منشعب شده اند، از جمله: روادیان هذبانی که در آخر به روادیان شدادی معروف شدند، و ایوبیان هذبانی که سلاطین مصر از میان آنان برخاستند. گروهی دیگر به همان نام هذبانی شهرت دارند که بیشتر در موصل و نینوا و اربل ( اربیل ) و گاهی در نقاطی از آذربایجان حکومت کرده اند. [۳]
برخی از اُمرای هذبانی:
امیر محمدبن هلال هذبانی
جعفربن شکویه هذبانی
ابوالهیجا وهسودان هذبانی : ملقب به �ریب الدوله� و خواهر زاده وهسودان روادی که ارومیه و نواحی اطراف آن را تحت تصرف داشت. [۴]
ابوالحسن هذبانی
ابوعلی هدبانی
قطب الدین خسرو هذبانی : پدرش بلیل نام داشته و از مشاهیر قبیله هذبانی بوده است. او در قاهره مسجد و مدرسه ایی ساخت که به قطبیه معروف است.
امیرجمال الدین یوسف هذبانی
در رابطه با نام اران
دوستانی که میگویند این نام ترکی هست پس در رابطه با نامهای شروان یا شیروان که بخشهای از خاک جمهوری اذربایجان کنونی را شکل میدادن چه نظری میدهند
نام های اران و شیروان و شروان و الان همگی کردی هستند و در حال حاضرم استفاده میشوند تنها کسی که به هر دو زبان کردی و ترکی مسلط است میتواند در این باره نظر بدهد
... [مشاهده متن کامل]
زمانیکه سلسله های شدادیان و روادیان کرد بر کل اذربایجان ایران و ارمنستان و جمهوری اذربایجان حکومت میکردن و سکه ضرب میکردن و در تبریز و مراغه حکومت مکیردن دقیقا ترکها کجا بودند
ترکهای غز اولین بار در زمان روادیان هم زمان با سلطنت غزنویان به این مناطق یعنی قفقاز تا اذربایجان ایران حمله کردند ولی نتوانستند بر منطقه قالب شوند در اخر طغرل سلجوقی روادیان را خراج گذار خودشون کردو سالها بعد الب ارسلانها انهارا نابود کردند تاریخ ترک ذر این منطقه این گونه شروع شده چطور ممکنه این اسم ترکی باشند بهتر است تاریخ بخوانید
زمان جلع خیلی وقته تموم شده
دوستانی که میگویند این نام ترکی هست پس در رابطه با نامهای شروان یا شیروان که بخشهای از خاک جمهوری اذربایجان کنونی را شکل میدادن چه نظری میدهند
نام های اران و شیروان و شروان و الان همگی کردی هستند و در حال حاضرم استفاده میشوند تنها کسی که به هر دو زبان کردی و ترکی مسلط است میتواند در این باره نظر بدهد
... [مشاهده متن کامل]
زمانیکه سلسله های شدادیان و روادیان کرد بر کل اذربایجان ایران و ارمنستان و جمهوری اذربایجان حکومت میکردن و سکه ضرب میکردن و در تبریز و مراغه حکومت مکیردن دقیقا ترکها کجا بودند
ترکهای غز اولین بار در زمان روادیان هم زمان با سلطنت غزنویان به این مناطق یعنی قفقاز تا اذربایجان ایران حمله کردند ولی نتوانستند بر منطقه قالب شوند در اخر طغرل سلجوقی روادیان را خراج گذار خودشون کردو سالها بعد الب ارسلانها انهارا نابود کردند تاریخ ترک ذر این منطقه این گونه شروع شده چطور ممکنه این اسم ترکی باشند بهتر است تاریخ بخوانید
زمان جلع خیلی وقته تموم شده
واژگان ( آرنج ، آرنگ ، آران ) همریشه هستند
این واژگان از خانواده زبان های هندواروپایی و در شاخه زبانهای آریایی ( پارسی ) هستند.
در زبانهای آریایی:
ریخت اوستایی: ARETHNA
ریخت پارسی باستان: ARASHNISH
... [مشاهده متن کامل]
ریخت پهلوی: ARANJ
ریخت سانسکریت: ARATNI
همچنین ریشه واژگان در دیگر شاخه های زبانهای هندواروپایی به ریخت زیر ( مشاهده عکس در پایین )
پسگشت ( =مرجع ) : چنانکه در برگه 54 از نِبیگِ ( فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان پارسی ) آمده است.
این واژگان از خانواده زبان های هندواروپایی و در شاخه زبانهای آریایی ( پارسی ) هستند.
در زبانهای آریایی:
ریخت اوستایی: ARETHNA
ریخت پارسی باستان: ARASHNISH
... [مشاهده متن کامل]
ریخت پهلوی: ARANJ
ریخت سانسکریت: ARATNI
همچنین ریشه واژگان در دیگر شاخه های زبانهای هندواروپایی به ریخت زیر ( مشاهده عکس در پایین )
پسگشت ( =مرجع ) : چنانکه در برگه 54 از نِبیگِ ( فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان پارسی ) آمده است.
اِران: اسم اصلی ایران درواقع اِران هستش ک معنیش میشه نجیب زاده ، سرزمین نجیب زادگان!
آران اسمی ایرانی است ( یعنی هند و اروپایی ) واژه های ترکی برگرفته از چینی و مغولی و سغدی و فارسی و عربی هستند و زبان سغدی هم زبانی ایرانی است ، مثل واژه سو به معنی آب از چینی گرفته شده است ، بجای کل کل
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
کردن از زبان ترکی ، یه واژه بگین که براستی ترکی باشه و برگرفته از زبان های دیگه نباشه ، همچین واژه ای نیست ، مثلن اتاق و خان و . . . از زبان سغدی گرفته شده اند و همینطور واژه های خاتون و پسوند لو یا لی ، همینطور واژه بیگ و بایرام و . . .
دختر گمشده ی ایران
آران یک ریخت و شکل دیگر از واژه ی ایران است، هیچ ربطی به ترک و تازی ندارد. قرار نیست همه ی دنیا ترک بوده باشد.
شمال رود ارس آران و شما شرق رود ارس شروان نام داشته.
نامی ایرانی و کهن است .
زمانی نه چندان دور مردم آران به آرانی بودن خود میبالیدند اما امروز همان مردم تاریخ را فراموش کرده و پانترکیسم نه تنها آنها را از تاریخ بیزار کرده بلکه از روی پرچم عثمانی برایشان پرچم ساخت و تمام ارزش های ملی و تاریخی شان را به گورستان ها سپرد.
... [مشاهده متن کامل]
خاقانی شروانی
نظامی گنجه ای
شمس تبریزی
هیچ کدام حتی یک بار به خود تُرک نگفته اند درحالی که در مناطق آران و آذربایجان ( جنوب رود ارس ) زندگی میکردند.
به کردستان میروی مردم کرد هستند و زبان کردی
به لرستان میروی مردم لر هستند و زبان لری
به بلوچستان میروی مردم بلوچ هستند و زبان بلوچی
به گرجستان میروی مردم گرجی و زبان گرجی
و . . .
و . . .
اما تا به آذربایجان میرسیم قضیه را پانترکیسم تغییر داده.
پیکر شمس تبریزی، خاقانی شروانی ، نظامی گنجه ای و . . . این شاعران آذربایجانی در گور میلرزد.
هیچگاه نمیپرسند آن آتشگاه باکو از کجا آمده؟
هیچگاه نمی پرسند قلعه ی دربند از کجا آمده؟
هیچگاه درباره ی سخنان استاد شهریار که فخر آذربایجان است تامل و اندیشه نمیکنند.
استاد شهریار: مرکز زبان پهلوی ( آذری ! نه ترکی ! ) آذربایجان بوده، مرکز نژاد آریا آذربایجان بوده! سر ایران آذربایجان بوده!
اما عده ای ناآگاه میگویند ما با قزاق و قرقیز و . . . هم نژادیم!!
حالا که کتاب نمیخوانید چرا به آینه نگاه نمیکنید؟
شمال رود ارس آران و شما شرق رود ارس شروان نام داشته.
نامی ایرانی و کهن است .
زمانی نه چندان دور مردم آران به آرانی بودن خود میبالیدند اما امروز همان مردم تاریخ را فراموش کرده و پانترکیسم نه تنها آنها را از تاریخ بیزار کرده بلکه از روی پرچم عثمانی برایشان پرچم ساخت و تمام ارزش های ملی و تاریخی شان را به گورستان ها سپرد.
... [مشاهده متن کامل]
خاقانی شروانی
نظامی گنجه ای
شمس تبریزی
هیچ کدام حتی یک بار به خود تُرک نگفته اند درحالی که در مناطق آران و آذربایجان ( جنوب رود ارس ) زندگی میکردند.
به کردستان میروی مردم کرد هستند و زبان کردی
به لرستان میروی مردم لر هستند و زبان لری
به بلوچستان میروی مردم بلوچ هستند و زبان بلوچی
به گرجستان میروی مردم گرجی و زبان گرجی
و . . .
و . . .
اما تا به آذربایجان میرسیم قضیه را پانترکیسم تغییر داده.
پیکر شمس تبریزی، خاقانی شروانی ، نظامی گنجه ای و . . . این شاعران آذربایجانی در گور میلرزد.
هیچگاه نمیپرسند آن آتشگاه باکو از کجا آمده؟
هیچگاه نمی پرسند قلعه ی دربند از کجا آمده؟
هیچگاه درباره ی سخنان استاد شهریار که فخر آذربایجان است تامل و اندیشه نمیکنند.
استاد شهریار: مرکز زبان پهلوی ( آذری ! نه ترکی ! ) آذربایجان بوده، مرکز نژاد آریا آذربایجان بوده! سر ایران آذربایجان بوده!
اما عده ای ناآگاه میگویند ما با قزاق و قرقیز و . . . هم نژادیم!!
حالا که کتاب نمیخوانید چرا به آینه نگاه نمیکنید؟
نام آلبانیا و مردم آنجا از سده ۴ ق. م در جهان باستان شناخته بود. این نام نخستین بار در مآخذ اواخر سده ۴ و اوایل سده ۳ ق. م ذکر شده است. استرابن در اثر خود از آلبانیا یاد کرده است. آریان مورخ یونانی به شرکت آلبانیا در پیکار گوگمل در ۳۳۱ ق. م در زمره سپاهیان داریوش سوم اشاره دارد. شرق قفقاز در مآخذ پارتی به صورت �اَردان� ذکر شده است.
... [مشاهده متن کامل]
گمان می رود نام اردان که در سده ۳ قبل میلاد به سرزمین آلبانیای قفقاز اطلاق شده است، مربوط به همسایگان جنوبی آلبانیا بوده باشد. این نام تاریخی کهن با �اران� که در متون جغرافیایی عهد اسلامی آمده، نزدیک است. [۷]
ریشه واژه اران شناخته نیست. گروهی از مؤلفان آن را با افسانه هایی درآمیخته اند. موسی کاغان کاتواتسی مؤلف �تاریخ سرزمین الوانک� در سده ۱۰ م اران را مردی از نوادگان یافث فرزند نوح پیامبر دانسته که بر سرزمین آلوانک فرمانروایی می کرد. اران چون مردی ملایم و خوشخوی بود وی را آغو یا آلو می نامیدند که در زبان ارمنی به معنای خوش خلق است. از این رو سرزمین زیر فرمان او آغوانک یا آلوانک نام گرفته است[۸]
جوانشیر قراباغی مؤلف تاریخ قره باغی که در سال ۱۲۶۳ ه. ق/۱۸۴۷ م نگارش آن را آغاز کرده دربارهٔ وجه تسمیه اران چنین نوشته: "چون در زمان نوح پیغمبر که طوفان شد و بعد از مدتی که از طوفان گذشته بود، یکی از اولاد و احفاد نوح در این ولایتها که میان رود کر و ارس واقعند و عبارت باشد از شهر تفلیس و گنجه و ایروان و نخجوان و اردوباد و بردع و بیلقان که در خاک قراباغ اند و الحال هر دو خراب هستند، در این ولایتها و خاک ها حکمران و صاحب شده و آباد نموده و همه را نام خود گذاشته موسوم به اران کرد، چون نام خود او اران بوده است " در متون عربی به صورت الران نوشته شده است. در برخی متن ها به صورت آران نیز نوشته اند. یاقوت اران را نامی عجمی ذکر کرده است. در برخی مآخذ به صورت ران نیز آمده است. [۹]
نمونه دیگری که مؤید وجود اران و منطقه مرزبان نشین در دوران پیش از اسلام است، عنوان ارانشاه است که دربارهٔ فرمانروایان این سرزمین به کار رفته است. کاغان کاتواتسی ضمن شرح احوال دودمان مهران که از خویشاوندان خسروپرویز پادشاه ساسانی بوده اند، به وردان دلاور اشاره می کند و می نویسد که او قصد داشت دودمان کهن ارانشاهان را برافکند نکته قابل توجه آنکه مؤلف عنوان ارانشاهان را به کسر الف �ارانشاهیک� نوشته است.
... [مشاهده متن کامل]
گمان می رود نام اردان که در سده ۳ قبل میلاد به سرزمین آلبانیای قفقاز اطلاق شده است، مربوط به همسایگان جنوبی آلبانیا بوده باشد. این نام تاریخی کهن با �اران� که در متون جغرافیایی عهد اسلامی آمده، نزدیک است. [۷]
ریشه واژه اران شناخته نیست. گروهی از مؤلفان آن را با افسانه هایی درآمیخته اند. موسی کاغان کاتواتسی مؤلف �تاریخ سرزمین الوانک� در سده ۱۰ م اران را مردی از نوادگان یافث فرزند نوح پیامبر دانسته که بر سرزمین آلوانک فرمانروایی می کرد. اران چون مردی ملایم و خوشخوی بود وی را آغو یا آلو می نامیدند که در زبان ارمنی به معنای خوش خلق است. از این رو سرزمین زیر فرمان او آغوانک یا آلوانک نام گرفته است[۸]
جوانشیر قراباغی مؤلف تاریخ قره باغی که در سال ۱۲۶۳ ه. ق/۱۸۴۷ م نگارش آن را آغاز کرده دربارهٔ وجه تسمیه اران چنین نوشته: "چون در زمان نوح پیغمبر که طوفان شد و بعد از مدتی که از طوفان گذشته بود، یکی از اولاد و احفاد نوح در این ولایتها که میان رود کر و ارس واقعند و عبارت باشد از شهر تفلیس و گنجه و ایروان و نخجوان و اردوباد و بردع و بیلقان که در خاک قراباغ اند و الحال هر دو خراب هستند، در این ولایتها و خاک ها حکمران و صاحب شده و آباد نموده و همه را نام خود گذاشته موسوم به اران کرد، چون نام خود او اران بوده است " در متون عربی به صورت الران نوشته شده است. در برخی متن ها به صورت آران نیز نوشته اند. یاقوت اران را نامی عجمی ذکر کرده است. در برخی مآخذ به صورت ران نیز آمده است. [۹]
نمونه دیگری که مؤید وجود اران و منطقه مرزبان نشین در دوران پیش از اسلام است، عنوان ارانشاه است که دربارهٔ فرمانروایان این سرزمین به کار رفته است. کاغان کاتواتسی ضمن شرح احوال دودمان مهران که از خویشاوندان خسروپرویز پادشاه ساسانی بوده اند، به وردان دلاور اشاره می کند و می نویسد که او قصد داشت دودمان کهن ارانشاهان را برافکند نکته قابل توجه آنکه مؤلف عنوان ارانشاهان را به کسر الف �ارانشاهیک� نوشته است.
در ثبت احوال کشور اگه به سایتش مراجعه کنید آران با ریشه ی ترکی آن مورد قبول بوده
بیشترین نامگذاری هم در منطقه آذربایجانی نشین هست
برید سایتش تا ببینید
بیشترین نامگذاری هم در منطقه آذربایجانی نشین هست
برید سایتش تا ببینید
گویا خانم روژینا گفتن که این کلمه ریشش کردی هست
اولا ک دیوان لغات ترک قدیمی تر هست و در آنجا نوشته شده ودر ضمن این کلمه اگه تو لغات کردی پیدا کردین میبینین ک نوشتار و گویشش کلان متفاوته
کلمه های زیادی از ترکی ب سایر زبان ها راه یافتند ک زیادم هستند
... [مشاهده متن کامل]
آران ترکی هست و اونی ک شما میگین "ئاران" هست
این رو ب احتمال زیاد از مقاله های کردی خوندین ن لغت نامه 🙂🙏
اولا ک دیوان لغات ترک قدیمی تر هست و در آنجا نوشته شده ودر ضمن این کلمه اگه تو لغات کردی پیدا کردین میبینین ک نوشتار و گویشش کلان متفاوته
کلمه های زیادی از ترکی ب سایر زبان ها راه یافتند ک زیادم هستند
... [مشاهده متن کامل]
آران ترکی هست و اونی ک شما میگین "ئاران" هست
این رو ب احتمال زیاد از مقاله های کردی خوندین ن لغت نامه 🙂🙏
آران کلمه ی است ترکی ب معنی دشت و جلگه ی گرم و. . .
خب ممکنه تو زبان های دیگر هم همچین کلمه ای باشه ولی این اسم ربطی ب کلمه ی "ئاران" کردی نداره
آران همان طور ک گفته شده اسم پادشاه بوده و در زبان ترکی به اول اسم پادشاهان ترک کلمه ی ( "آر" ) آورده میشود مثل آر اسلان که میشه شاه شیر ارسلان یا آرسالان ک تلفظ ترکیش هست
... [مشاهده متن کامل]
مثل ارطغرل که از ( ار طغرل ) ار ب معنی پادشاه در زبان ترکی و طغرل ک اسم هست
آران همچین در ترکی ب کسی گفته میشه ک دنبال چیزی میگرده
از آراماک میاد ینی گشتن
فارس زبان ها ب ایران اران میگفتند ولی هر جور حساب کنیم نمیشه ریشش رو کردی حساب کرد
از دست اندر کاران آبادیس خواهشمندم معنای فارسی ترکی و کردیش رو بگن هر سه در یک جا تا اشتباه نشه 🙏🙏🙏
خب ممکنه تو زبان های دیگر هم همچین کلمه ای باشه ولی این اسم ربطی ب کلمه ی "ئاران" کردی نداره
آران همان طور ک گفته شده اسم پادشاه بوده و در زبان ترکی به اول اسم پادشاهان ترک کلمه ی ( "آر" ) آورده میشود مثل آر اسلان که میشه شاه شیر ارسلان یا آرسالان ک تلفظ ترکیش هست
... [مشاهده متن کامل]
مثل ارطغرل که از ( ار طغرل ) ار ب معنی پادشاه در زبان ترکی و طغرل ک اسم هست
آران همچین در ترکی ب کسی گفته میشه ک دنبال چیزی میگرده
از آراماک میاد ینی گشتن
فارس زبان ها ب ایران اران میگفتند ولی هر جور حساب کنیم نمیشه ریشش رو کردی حساب کرد
از دست اندر کاران آبادیس خواهشمندم معنای فارسی ترکی و کردیش رو بگن هر سه در یک جا تا اشتباه نشه 🙏🙏🙏
اسم آران اسم ترکی هس نه کوردی ، اسمایه ترکی روهم به اسم کردها نکنین ، من اسم پسرم آران هس
خب تودیکشنری کوردی آران یا ( ئاران ) معنی [گرمسیر ، قشلاق، دشت وسیع]. رو میده ومتضادش هم زۆزان یا همون ییلاق، کوهستان و سردسیری رو میده
تا جائیکه بدونم ریشش کوردیه و اطلاعی از ادبیات ترکی ندارم ولی خب شاید تو زمانایه قدیم اسم یه مکانا و یه کسایی بوده باشه که متعلق به ترک ها بوده ولی اینجا ریشه و معنی و مفهومش رو خواسته پس ریشش میتونیم بگیم همون کوردیه
... [مشاهده متن کامل]
تا جائیکه بدونم ریشش کوردیه و اطلاعی از ادبیات ترکی ندارم ولی خب شاید تو زمانایه قدیم اسم یه مکانا و یه کسایی بوده باشه که متعلق به ترک ها بوده ولی اینجا ریشه و معنی و مفهومش رو خواسته پس ریشش میتونیم بگیم همون کوردیه
... [مشاهده متن کامل]
ریشه اسم کردی است . نویسنده و پژوهشگر لغت نامه سواد نداره فقط شماها که دو تا مقاله توی گوگل سرچ کردین و دوتا منبع اینترنتی خوندید. . . . . . . . عزیزان دل اینجا مملکت ادعا و عقده و رگ گردن کلفت کردنه
[آران] نه ترکی نه کردی بازمانده زبان پهلویه یه کم تاریخ بخونید مزخرف نگید ترکان کلن ۷۰۰ سال پیش از آسیا میانه اومدن وارد آذربایجان شدن پیش از اون پهلوی آذری صحبت میکردن کافیه سرچ کنید پهلوی آذری و ماد
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
آذربایجان ماد کوچک بوده و برخیش در ترکی باقی مونده این زبان هنوز در خلخال اردبیل هست ولی گویشوران بسیار کمی دارد بیشتریا ترک زبان شدن و کرد هم در زبان پهلوی بمعنی عشایره و صد در صد اونطور که میگن ماد همه بر نمیگردن فقط واسه عوام پسندانه اینو میگن کافیه سرچ کنید سقز توضیح کاملی دربارش داده شده که پایگذارانش ماد نبودن سکا بودن که آنهام آریایین ولی شهری مثه بوکان شهروندانش احتمال زیاد مادن بوک ها از طایفه ماد بودن هنوز این نام بر روی شهر هست و ما باید مهاجرتها رو هم در نظر بگیریم برخی هم از سمت کاسپین اومدن ( سمت مازندران یا گیلان ) مانند گوران که بر پایه دانشنامه ایرانیکا پژوهشگرای خارجی نوشتنش میتونید جستجو ساده کنید خاستگاه زبان گورانی کاسپینه نه غرب ایران یا شمال غرب برخلاف کرمانجی که زبانهای غربیه پس یعنی گورانها یا تبعید شدن یا به صورت عادی مهاجرت کردن اینش مشخص نیس و نمونش در تاریخ اومده کردان پارس کردان کرمان کردان دیلم ربطی به هویت کنونی کرد که نداره پس از اسلام از حدود ۴۰۰یا ۵۰۰ سال پیش بار هویت گرفته هیچ ستیزیم ندارم ممکن کسی اینو بخونه بد برداشت کنه فکر کنه من دارم اختلاف میندازم یا همچین چیزی ولی هرگز اینطور نیس واقعا مسخرس مردم مطالعه نمی کنند بعد میخوان اوضاع کشور درست شه سر تورک و کورد هنوز شما بچه بازی در میارید توهم میزنید تعصب الکی دارید میخواین کشور درست کنید!!
آران:نام ولایتی است از آذربایجان که گنجه و بردع از اعمال آن است
منبع:برهان قاطع
پس آران قسمتی از سرزمین آذربایجان بوده است
منبع:برهان قاطع
پس آران قسمتی از سرزمین آذربایجان بوده است
آران وبیدگل شهری در دل کویر مرکزی ایران بامردمانی خون گرم ومهمان نواز شهر با کلی جاهای دیدنی مردمانی با صفا باحال دوست داشتنی آران به معنی مکان مقدس وگرم یاد میشود
منطقه قفقاز ( آذربایجان. گرجستان. ارمنستان. جمهوری داغستان. جمهوری چچنستان و تقریبا قسمتهای از جمهوری کاباردینو - بالکاریا، روسیه ) اران نام داشته است و اران به معنی جزی از ایران است.
یکی از مناطق گردشگری
اران به معنی ایران در زبان لکی اوستا
آخه کسی که میگه آران کردی چطوری آخه تو میای میگی آران شبیه ا فلان کلمه شماست بعد میشه کردی عزیزم ما این کلمه اسم پادشاه ما بود چندین هزار سال رو بچه هامون میزاریم درصورتی که شما از این اسم استفاده نمی کنید مثل این میمونه که من بگم کژال کردی نیست ترکی
... [مشاهده متن کامل]
نمی دونم چرا شما همه تون متهد شدید اصالت ما ترک ها رو از بین ببرید ویا دزدی کنید وبه اسم خودتون بزنید
ولی ترک واصلاتش ما خون ها دادیم تا این اصالت به کوری چشم دشمنانش بمونه ما کسایی همچون کورشاد داشتیم که خودشو توی این راه فدا کرد
... [مشاهده متن کامل]
نمی دونم چرا شما همه تون متهد شدید اصالت ما ترک ها رو از بین ببرید ویا دزدی کنید وبه اسم خودتون بزنید
ولی ترک واصلاتش ما خون ها دادیم تا این اصالت به کوری چشم دشمنانش بمونه ما کسایی همچون کورشاد داشتیم که خودشو توی این راه فدا کرد
آران یعنی سروصدا، شلوغ، صحبت، حرف، زر، وِزوِز ( برای بچّه های زیر ۲۰ سال )
ئاران=آران نامی کردیست به معنای سرزمین آگران=سرزمین آتشها ( مکان و سرزمین مقدس در دین زرتشت ) از ریشه کردی ئار ان که ئار به معنای اتش و ان جمع برای نسبت دادن منطقه و جمع می باشد. جایگاه مقدس
ما آذری ها نیز یکی از اقوان ایران باستان هستیم و ریشه زبانی و نژادی ما ایرانیست نه ترکی. .
... [مشاهده متن کامل]
هرچند برادران ترک در تمام دنیا عزیزان ما هستند اما ما آذری ها فقط زبانمان در 8 الی 9 قرن گذشته از آذری به ترکی تعغیر کرده، اما اصالت ایرانی بودن و تمدن اجدادمان را فراموش نکرده ایم.
البته باید توجه داشت که آران نام الهه ی دین زرتشت در کتاب اوستا میباشد که این قدمت3 هزار ساله خود کردی بودن و ایرانی بودن ریشه و معنای اسم آران را برای کسانی که با تعصب کورکورانه سخن می گوند اثبات میکند.
قوم ترک عزیزمان کمتر از 1000 سال است از مغولستان به خاورمیانه ( بعضا ایران و ترکیه ) تشریف اورده اند. . چطور ادعای یک اسم 3000 ساله ایرانی، کردی را میکنند.
ما آذری ها نیز یکی از اقوان ایران باستان هستیم و ریشه زبانی و نژادی ما ایرانیست نه ترکی. .
... [مشاهده متن کامل]
هرچند برادران ترک در تمام دنیا عزیزان ما هستند اما ما آذری ها فقط زبانمان در 8 الی 9 قرن گذشته از آذری به ترکی تعغیر کرده، اما اصالت ایرانی بودن و تمدن اجدادمان را فراموش نکرده ایم.
البته باید توجه داشت که آران نام الهه ی دین زرتشت در کتاب اوستا میباشد که این قدمت3 هزار ساله خود کردی بودن و ایرانی بودن ریشه و معنای اسم آران را برای کسانی که با تعصب کورکورانه سخن می گوند اثبات میکند.
قوم ترک عزیزمان کمتر از 1000 سال است از مغولستان به خاورمیانه ( بعضا ایران و ترکیه ) تشریف اورده اند. . چطور ادعای یک اسم 3000 ساله ایرانی، کردی را میکنند.
آران بر خلاف عقیده برخی مورخان یا مردم عادی، نام قدیمی سرزمینهای شمالی رود ارس در آذر بایجان نیست. آران در زبان ترکی به معنی جلگه و دشت می باشد. معمولاً کشت دیم را را در کوهپایه و دامنه و کشت آبی را در جلگه و دشت انجام می دهند. مثلاً به زبان ترکی می گویند: بیر هیکتار " آران "دا سولو بوغدا اکمیشم و اون هیکتار " داغدا " دئم. = یک هکتار در " جلگه " گندم آبی کاشته ام و ده هکتار در "کوهستان " دیم. در تعریف جلگه و دشت به چهار پدیده کوهستان، سرزمین وسیع هموار با شیب ملایم، رودخانه و دریا یا دریاچه برمی خوریم. ( البته با کمی تفاوت در تعریف دشت و جلگه. )
... [مشاهده متن کامل]
مسلماً قسمتی از سرزمین آذربایجان جلگه و دشت یا همان " آران " می باشد ولی این دلیل نمی شود که در نامگذاری نام این قسمت را " آران " بگذاریم. آذربایجانی ها کلمه " آران " را به عنوان یک نوع ناهمواری و در مقابل کوهستان و دریا گفته اند، نه نام اختصاصی آنسرزمین. همه قسمتهای یک کشور از هر نوع ناهمواری که باشند، با نامی واحد خوانده می شوند بنابراین همه قسمتهای آذربایجان، آذربایجان است چه قسمت کوهستانی، چه دشتها و جلگه ها و چه دریا ها و دریاچه های آن. ما در کشور عزیزمان ایران هم دشتها و جلگه های زیادی داریم ولی این دشتها و جلگه ها را هم ایران می خوانیم.
... [مشاهده متن کامل]
مسلماً قسمتی از سرزمین آذربایجان جلگه و دشت یا همان " آران " می باشد ولی این دلیل نمی شود که در نامگذاری نام این قسمت را " آران " بگذاریم. آذربایجانی ها کلمه " آران " را به عنوان یک نوع ناهمواری و در مقابل کوهستان و دریا گفته اند، نه نام اختصاصی آنسرزمین. همه قسمتهای یک کشور از هر نوع ناهمواری که باشند، با نامی واحد خوانده می شوند بنابراین همه قسمتهای آذربایجان، آذربایجان است چه قسمت کوهستانی، چه دشتها و جلگه ها و چه دریا ها و دریاچه های آن. ما در کشور عزیزمان ایران هم دشتها و جلگه های زیادی داریم ولی این دشتها و جلگه ها را هم ایران می خوانیم.
نامی که در دوران کوچ عشایر شاهسون به منطقه ایی با آب و هوای گرمسیری و معتدل اتلاق میشده، قشلاق عشایر شاهسون آران نام داشته. هم اکنون نیز از کوچ عشایر در این منطقه ( مغان کنونی ) از اطلاح *آران ( قشلاق
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
عشایر شاهسون ) و ییلاق یاد میشود. نام پسرانه با ریشه ی تورکی. نام عامیانه ی منطقه ایی گرم و معتدل ( پارس آباد، مغان )
آران کلمه ای که هزاران سال پیش توسط ماجران کشورهای شمال ایران وترک زبان مثل قفقاز
به سر زمین ایران گفته شده و به سرزمین گرم که زمستان کمتری دارد اطلاق میشودوطبقه گفته واژه نامه دهخدا
ریشه نام ایران که بعد ها توسط اعراب آران به ایران تبدیل شد.
... [مشاهده متن کامل]
هم اکنون نیز میلیونها ترک زبان از این
کلمه استفاده
می کنند.
حالها بعضی
به چه دلیل مخوان هر طور شده مسیر این واژه را تغییر بدن وریشه خود را انکار کنند من نمیدونم
به سر زمین ایران گفته شده و به سرزمین گرم که زمستان کمتری دارد اطلاق میشودوطبقه گفته واژه نامه دهخدا
ریشه نام ایران که بعد ها توسط اعراب آران به ایران تبدیل شد.
... [مشاهده متن کامل]
هم اکنون نیز میلیونها ترک زبان از این
کلمه استفاده
می کنند.
حالها بعضی
به چه دلیل مخوان هر طور شده مسیر این واژه را تغییر بدن وریشه خود را انکار کنند من نمیدونم
آران در گذشته همانگونه که در تاریخ آمده بوسیله
کشورهای ترک زبان وارد ایران شده آران به منطقه
گرم ومعتدل گفته میشه که شمال کشور ما این
خاصیت و داردریشه آذربایجان ایران آریا همین واژه است
مگرنه اینکه سه هزار سال پیش از میلاد اقوام
... [مشاهده متن کامل]
ایران از کشورهای شمال وارد ایران شدند.
لطفا به دنبال حقایق باشید.
کشورهای ترک زبان وارد ایران شده آران به منطقه
گرم ومعتدل گفته میشه که شمال کشور ما این
خاصیت و داردریشه آذربایجان ایران آریا همین واژه است
مگرنه اینکه سه هزار سال پیش از میلاد اقوام
... [مشاهده متن کامل]
ایران از کشورهای شمال وارد ایران شدند.
لطفا به دنبال حقایق باشید.
آران در زبان ترکی به مناطقه گرم گفته میشود
یای در زبان ترکی به تابستان گفته میشو د ریشه
ییلاق است
قش در زبان ترکی به زمستان گفته میشود
ریشه قشلاق است
ییلاق و قشلاق در حقیقت ترکی. نه کردی
یای در زبان ترکی به تابستان گفته میشو د ریشه
ییلاق است
قش در زبان ترکی به زمستان گفته میشود
ریشه قشلاق است
ییلاق و قشلاق در حقیقت ترکی. نه کردی
در زبان عبری آران به معنی کوه استقامت هست
آران متضاد کلمه زوزان است
آران به کردی به معنی قشلاق است
زوزان به معنی ییلاق است
آران به کردی به معنی قشلاق است
زوزان به معنی ییلاق است
آران از ایران برگرفته شده، و مخفف آریا و آرین، به معنی پسر نجیب و آزاده و قهرمان است. و همچنین سرزمین مقدس و جایگاه نجبا که در شهر کاشان توسط قباد بنا شده.
آران کلمه ای تورکی وسومری هست به معنی دشت وسط. نام یونانی سومر یعنی بین النهرین که مسوپوتامیا است خود برگرفته از نام ترکی قدیمی تر یعنی پادان آرام است که در تورات هم آمده است. آران نام یه منطقه جغرافیایی
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
است واسمی که برای منطقه گذاشته میشه باید باشرایط محیط همخوانی داشته باشد. برای درک بهتر معنی کلمه آران مقاله ی اسماعیل اسماعیل زاده بنام تئوری واسکونیک آران را مطالعه کنید
برابر نوشته های رومی و یونانی سرزمین های فراسوی رود ارس که گروهی از آریایی ها باشندگان آن بودند " آران " نام گرفت ولی پس از جدایی از ایران و با اندیشه های تاریخ سازی جعلی بجای آن آذربایجان برگزیده شدکه همواره به بخش جنوبی ارس گفته می شد.
... [مشاهده متن کامل]
رومی ها آران را ، آلبانیا نیز گفته اند ولی آن چیزی که مورد پذیرش همه نویسندگان درستکار و فرهیخته است ، همان " آران " می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
رومی ها آران را ، آلبانیا نیز گفته اند ولی آن چیزی که مورد پذیرش همه نویسندگان درستکار و فرهیخته است ، همان " آران " می باشد.
اران یک اسم ترکیه ن کوردی نام پادشاه اذربایجان هم بوده اسم دلنشینیه و دقت کردمو دیدم ک مخفف اسم منم هس😂❤
آران یکی از اسامی پسرانه است و معنای متعددی دارد.
1 - آراسته و پاک
2 - سرزمین مقدس، سرزمین آریایی ، سرزمین خورشید
در اروپا اسم Aron با معنای استوار، مانند کوه، بلند قامت، و نورانی ذکر شده.
1 - آراسته و پاک
2 - سرزمین مقدس، سرزمین آریایی ، سرزمین خورشید
در اروپا اسم Aron با معنای استوار، مانند کوه، بلند قامت، و نورانی ذکر شده.
آران اسم کوردی و به معنیه اتش سوزان. ستودنی. بی نقص
1 - آران به معنی آر به معنی قهرمان و آن به معنی جایگاه است . یعنی سرزمین قهرمانان .
2 - نامی از فرزندان حضرت نوح بوده است. که موسس آران است .
3 - بمعنی سرزمین آفتاب است .
2 - نامی از فرزندان حضرت نوح بوده است. که موسس آران است .
3 - بمعنی سرزمین آفتاب است .
آغا تقریبا درسته ولی عزیزم این اسم ترکی نه کردی لطفا اصلاح کنید
اصن معلوم نیس کی به کیه ها خداوکیلی
اران همون ایران که خاستگاهش از اذربایجان و ترکهای شیراز و اصفهانه عزیزم لطفا تصحیش کن
واژه های ترکی ایرمک وکیامک و ایرمکیان رو بهتون پیشنهاد مینک جستو جو کنید
ممنون با تشکر
اصن معلوم نیس کی به کیه ها خداوکیلی
اران همون ایران که خاستگاهش از اذربایجان و ترکهای شیراز و اصفهانه عزیزم لطفا تصحیش کن
واژه های ترکی ایرمک وکیامک و ایرمکیان رو بهتون پیشنهاد مینک جستو جو کنید
ممنون با تشکر
پیشنهاد معنی آران یعنی آراسته و پاک اطمینان کامل دارم . اسم پسرمو گذاشتم آران
اسامی "آران"، "آرو"، "آرُ" ، "بیدگل" و "وِیگل" نامهای رسمی و محلی این منطقه است . درباره سبب این دو نامگذاری نظریات متعددی ابراز شده که به برخی از آنها اشاره می شود.
کلمه "آران" به معنای جایگاه مقدس ، مکان گرمسیر و . . . آمده و اصل آن از "آرین" ( نام دیگر قوم آریا یا "ایریا" ) بوده و "بیدگل" به معنای مکان بی گل یا از کلمه "بی بی گل" یا "ویگل و بی گل" گرفته شده است.
... [مشاهده متن کامل]
همچنین درباره نامگذاری آران چنین آمده است:
". . . و آران بن قاسان اکبر بوده است که پدر او قاسان اکبر باشد. بنابر قولی بانی اصل بلد کاشان بوده است و آران مذکور آن قریه را بنا کرد .
دین و آیین
درباره دین و آیین مردم آران و بیدگل در دورانهای قبل از اسلام خبر و اثری نیست ولی آثار باقیمانده از آتشکده های نیاسر و خرمدشت در اطراف کاشان و گورهای ساخته شده به شیوه آیین زرتشتی که در بعضی نقاط آران بر اثر گودبرداری نمایان گردیده، دلیل این مدعاست که مردم این منطقه قبل از اسلام دارای آیین زرتشتی بوده اند.
با طلوع خورشید اسلام و فتح نواحی غرب و مرکز ایران به دست سپاهیان اسلام، شهرهای قم، ری کاشان در زمره اولین مناطق مرکزی بودند که به اسلام گرویدند و از همان قرون اولیه به خاندان رسالت و امامت عشق و علاقه ورزیدند، چون روح اسلام واقعی را نزد آنان یافتند و ازآنها نیز پیروی نمودند.
قرار گرفتن آران و بیدگل در میان شهر های ری ، قم و کاشان و ارتباط این دیار با شهر های یاد شده و نیز مهاجرت سادات و علویان از حجاز و عراق به ایران و اقامت در این مرکز و وجود بقاع متبرک و زیارتگاههای آنان در این شهر و ابراز علاقه و ارادتهای خالصانه اهالی، از نشانه های بارز و آشکار گرایش به اسلام محمدی و تشییع علوی و مذهب جعفری بوده است.
موقعیت جغرافیایی و آب و هوا
شهرستان آران و بیدگل از توابع استان اصفهان با وسعت 6051 کیلومتر مریع، در شمالیترین نقطه استان اصفهان واقع است که حدود 90000جمعیت را در خود جای داده است و در پنج کیلومتری شمال کاشان قرار دارد. این شهرستان که در حاشیه جنوب غربی کویر مرکزی ایران واقع شده از شمال به دریاچه نمک و استانهای سمنان و قم، از مشرق به شهرستانهای نطنز و اردستان و از جنوب و غرب به شهرستان کاشان محدود می شود. شود.
ارتفاع متوسط شهرستان از سطح دریا 912 متر و در مختصات 51 درجه و 29 دقیقه طول جغرافیایی و 34 درجه و 14 دقیقه عرض جغرافیایی میباشد. باشد.
شهرستان آران و بیدگل بخش وسیعی از دشت آبرفتی حوضه جنوبی دریاچه نمک بوده و شیب آن از جنوب به شمال است. در قسمتهای شرق و شمال آن، تپه های ماسه ای به صورت نوار از جنوب شرقی به شمال غرب کشیده شده که طول آن در حدود 120 کیلومتر و عرض متوسط ان 25 کیلومتر و ارتفاع آن بین 800 تا 1000 متر است و در اصطلاح محلی به «بندریگ» شهرت دارد.
در نواحی جنوب و جنوب غربی این شهرستان، دشتهای کاشان و راوند واقع در میان آنها خشک رودهایی به وجود آمده که سیلابهای پراکنده و آبهای اضافی دامنه های شمالی ارتفاعات جنوبی کاشان را به دریاچه نمک منتقل می کند. کنند.
شهر آران و بیدگل با دارا بودن مرکزیت شهرستان به همین نام با مساحتی برابر 3/6051 کیلومتر مربع در شمال شرقی استان به نام دشت کاشان قرار گرفته که تا قبل از سال 1355 جز استان مرکزی بوده و پس از آن به استان اصفهان الحاق گردیده است.
فاصله این شهر تا مرکز استان 210 کیلومتر و نزدیکترین شهر به آن کاشان با کمتر از 6 کیلومتر می باشد. شهرستان آران و بیدگل در 50 درجه و 15 دقیقه تا 52 و 29 دقیقه طول شرقی و 33 درجه و 30 دقیقه تا 34 درجه و 27 دقیقه عرضی شمالی قرار دارد. ارتفاع متوسط شهر از سطح دریا 912 متر می باشد.
شهر آران و بیدگل در خط هم باران مابین 100 تا 150 میلی متر در سال قرار گرفته و با ضریب خشکی 5/4 جز منطقه فراخشک محسوب می گردد. با بررسی نقشه هم تبخیر ، شهر آران و بیدگل در گراف 3200 میلیمتری قرار گرفته یعنی پتانسیل تبخیر منطقه حدود 2/3 متر در طول سال می باشد. این شهرستان از شمال به کویر نمک و دریاچه قم از جنوب به شهرستانهای نطنز و برخوار و میمه از شرق به دشت کویر و از مغرب به شهرستان کاشان محدود می گردد.
پس از جدا شدن بخش آران و بیدگل ، دهستان سفید دشت به 9 آبادی و دهستان کویرات با 25 آبادی دارای سکنه از شهرستان کاشان ، شهرستان آران و بیدگل تشکیل یافته است.
این شهرستان از شمال به دریاچه نمک و استانهای تهران , سمنان و قم , از غرب به شرستان کاشان ، از جنوب به نطنز و از شرق به شهرستان اردستان محدود می گردد. این شهرستان دارای دوبخش مرکزی وکویرات می باشد وشهرهای نوش آباد - سفید شهر وابوزید آباد از توابع آن است.
نفت در آران و بیدگل
به دنبال انتشار یک بلوک نفتی در منطقه مرکزی ایران، پس از حضور یک حلقه چاه اکتشافی در شهرستان آران وبیدگل در اوایل 1382، فوران نفت از چاه نفت شماره 1 آران نشان داد که پس از 50 سال از آخرین اکتشاف در منطقه مرکزی ایران می توان در این منطقه به نفت دست یافت.
نفت اکتشاف شده در آران و بیدگل که شرکت چینی ” ساینوپک شگنلی“ توانست در عمق 4 هزار متری به آن دست یابد با درجه سبکی 40 APL از نوع بسیار مرغوب در جهان است.
سومین چاه اکتشافی نیز از اوایل سال 1383 در منطقه فخره آران و بیدگل آغاز شده است که به نتایج مثبتی برای وجود نفت در این حوزه دست یافته اند، که شاهد تحولی بزرگ در مناطق مرکزی کشور به ویژه شهرستان آران و بیدگل خواهیم بود.
کلمه "آران" به معنای جایگاه مقدس ، مکان گرمسیر و . . . آمده و اصل آن از "آرین" ( نام دیگر قوم آریا یا "ایریا" ) بوده و "بیدگل" به معنای مکان بی گل یا از کلمه "بی بی گل" یا "ویگل و بی گل" گرفته شده است.
... [مشاهده متن کامل]
همچنین درباره نامگذاری آران چنین آمده است:
". . . و آران بن قاسان اکبر بوده است که پدر او قاسان اکبر باشد. بنابر قولی بانی اصل بلد کاشان بوده است و آران مذکور آن قریه را بنا کرد .
دین و آیین
درباره دین و آیین مردم آران و بیدگل در دورانهای قبل از اسلام خبر و اثری نیست ولی آثار باقیمانده از آتشکده های نیاسر و خرمدشت در اطراف کاشان و گورهای ساخته شده به شیوه آیین زرتشتی که در بعضی نقاط آران بر اثر گودبرداری نمایان گردیده، دلیل این مدعاست که مردم این منطقه قبل از اسلام دارای آیین زرتشتی بوده اند.
با طلوع خورشید اسلام و فتح نواحی غرب و مرکز ایران به دست سپاهیان اسلام، شهرهای قم، ری کاشان در زمره اولین مناطق مرکزی بودند که به اسلام گرویدند و از همان قرون اولیه به خاندان رسالت و امامت عشق و علاقه ورزیدند، چون روح اسلام واقعی را نزد آنان یافتند و ازآنها نیز پیروی نمودند.
قرار گرفتن آران و بیدگل در میان شهر های ری ، قم و کاشان و ارتباط این دیار با شهر های یاد شده و نیز مهاجرت سادات و علویان از حجاز و عراق به ایران و اقامت در این مرکز و وجود بقاع متبرک و زیارتگاههای آنان در این شهر و ابراز علاقه و ارادتهای خالصانه اهالی، از نشانه های بارز و آشکار گرایش به اسلام محمدی و تشییع علوی و مذهب جعفری بوده است.
موقعیت جغرافیایی و آب و هوا
شهرستان آران و بیدگل از توابع استان اصفهان با وسعت 6051 کیلومتر مریع، در شمالیترین نقطه استان اصفهان واقع است که حدود 90000جمعیت را در خود جای داده است و در پنج کیلومتری شمال کاشان قرار دارد. این شهرستان که در حاشیه جنوب غربی کویر مرکزی ایران واقع شده از شمال به دریاچه نمک و استانهای سمنان و قم، از مشرق به شهرستانهای نطنز و اردستان و از جنوب و غرب به شهرستان کاشان محدود می شود. شود.
ارتفاع متوسط شهرستان از سطح دریا 912 متر و در مختصات 51 درجه و 29 دقیقه طول جغرافیایی و 34 درجه و 14 دقیقه عرض جغرافیایی میباشد. باشد.
شهرستان آران و بیدگل بخش وسیعی از دشت آبرفتی حوضه جنوبی دریاچه نمک بوده و شیب آن از جنوب به شمال است. در قسمتهای شرق و شمال آن، تپه های ماسه ای به صورت نوار از جنوب شرقی به شمال غرب کشیده شده که طول آن در حدود 120 کیلومتر و عرض متوسط ان 25 کیلومتر و ارتفاع آن بین 800 تا 1000 متر است و در اصطلاح محلی به «بندریگ» شهرت دارد.
در نواحی جنوب و جنوب غربی این شهرستان، دشتهای کاشان و راوند واقع در میان آنها خشک رودهایی به وجود آمده که سیلابهای پراکنده و آبهای اضافی دامنه های شمالی ارتفاعات جنوبی کاشان را به دریاچه نمک منتقل می کند. کنند.
شهر آران و بیدگل با دارا بودن مرکزیت شهرستان به همین نام با مساحتی برابر 3/6051 کیلومتر مربع در شمال شرقی استان به نام دشت کاشان قرار گرفته که تا قبل از سال 1355 جز استان مرکزی بوده و پس از آن به استان اصفهان الحاق گردیده است.
فاصله این شهر تا مرکز استان 210 کیلومتر و نزدیکترین شهر به آن کاشان با کمتر از 6 کیلومتر می باشد. شهرستان آران و بیدگل در 50 درجه و 15 دقیقه تا 52 و 29 دقیقه طول شرقی و 33 درجه و 30 دقیقه تا 34 درجه و 27 دقیقه عرضی شمالی قرار دارد. ارتفاع متوسط شهر از سطح دریا 912 متر می باشد.
شهر آران و بیدگل در خط هم باران مابین 100 تا 150 میلی متر در سال قرار گرفته و با ضریب خشکی 5/4 جز منطقه فراخشک محسوب می گردد. با بررسی نقشه هم تبخیر ، شهر آران و بیدگل در گراف 3200 میلیمتری قرار گرفته یعنی پتانسیل تبخیر منطقه حدود 2/3 متر در طول سال می باشد. این شهرستان از شمال به کویر نمک و دریاچه قم از جنوب به شهرستانهای نطنز و برخوار و میمه از شرق به دشت کویر و از مغرب به شهرستان کاشان محدود می گردد.
پس از جدا شدن بخش آران و بیدگل ، دهستان سفید دشت به 9 آبادی و دهستان کویرات با 25 آبادی دارای سکنه از شهرستان کاشان ، شهرستان آران و بیدگل تشکیل یافته است.
این شهرستان از شمال به دریاچه نمک و استانهای تهران , سمنان و قم , از غرب به شرستان کاشان ، از جنوب به نطنز و از شرق به شهرستان اردستان محدود می گردد. این شهرستان دارای دوبخش مرکزی وکویرات می باشد وشهرهای نوش آباد - سفید شهر وابوزید آباد از توابع آن است.
نفت در آران و بیدگل
به دنبال انتشار یک بلوک نفتی در منطقه مرکزی ایران، پس از حضور یک حلقه چاه اکتشافی در شهرستان آران وبیدگل در اوایل 1382، فوران نفت از چاه نفت شماره 1 آران نشان داد که پس از 50 سال از آخرین اکتشاف در منطقه مرکزی ایران می توان در این منطقه به نفت دست یافت.
نفت اکتشاف شده در آران و بیدگل که شرکت چینی ” ساینوپک شگنلی“ توانست در عمق 4 هزار متری به آن دست یابد با درجه سبکی 40 APL از نوع بسیار مرغوب در جهان است.
سومین چاه اکتشافی نیز از اوایل سال 1383 در منطقه فخره آران و بیدگل آغاز شده است که به نتایج مثبتی برای وجود نفت در این حوزه دست یافته اند، که شاهد تحولی بزرگ در مناطق مرکزی کشور به ویژه شهرستان آران و بیدگل خواهیم بود.
پاک وبی غش . سالم. کامل. بدون هرگونه الودگی
( واژه ترکی ) معتدل و میانه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥٤)