[ویکی فقه] اَبو عَبْدُ اللهِ شیعی، حسین بن احمد بن محمد زکریا (د ۲۹۵ق/ ۹۱۱ م)، داعی اسماعیلی و بنیان گذار خلافت فاطمیان در شمال افریقا بود.
ابوعبدالله در نیمه دوم سده ۳ ق به اسماعیله پیوست و ابن حوشب داعی منطقه یمن او را به مغرب فرستاد. در آن جا در طول تقریباً ۱۵ سال چنان قدرت و اعتباری کسب کرد که توانست با کمک سپاهی از قبایل کتامه خاندان های اغالبه، بنی مدرار و رستمیان تاهرت در شمال افریقا را براندازد و خلافت فاطمیان را پایه گذاری کند.
مهم ترین مرجع در باب ابوعبدالله
مهم ترین مرجع در باب ابوعبدالله کتاب افتتاح الدعوه اثر قاضی نعمان است که تقریباً یگانه منبع مورخان پس از وی به شمار می رود. این کتاب که در ۳۴۶ق/ ۹۵۷ م نوشته شده، مشروح ترین گزارش را در خصوص فعالیت های ابوعبدالله آورده است. قاضی نعمان که باید وی را نظریه پرداز خلافت فاطمیان به شمار آورد، به بیان دوره ای از تاریخ دعوت اسماعیلی پرداخته که از آخرین سال های دوره «ستر» و شروع فعالیت های علنی اسماعیلیه در یمن آغاز می شود و به ظهور عبیدالله مهدی در افریقیه و ابتدای خلافت فاطمیان پایان می پذیرد. گزارش قاضی نعمان به ویژه از آن جهت ممتاز است که منحصراً از مراحل دعوت عبیدی در یمن و شمال افریقا یاد کرده و به همین جهت از پراکندگی در ذکر وقایع ـ که دیگر مورخان، غالباً بدان دچار آمده اند ـ برکنار مانده است، به علاوه، این کتاب فقط حدود نیم قرن پس از وقایعی که قاضی نعمان به ذکر آن ها پرداخته، نگاشته شده است. همین ویژگی ها موجب شده که منابع بعدی درباره ابوعبدالله شیعی، افتتاح الدعوه را مبنای گزارش های خود قرار دهند.
استفاده دیگر منابع از کتاب افتتاح الدعوه
چنانکه «سیرة الحاجب جعفر» که اندکی پس از افتتاح الدعوه نوشته شده، تفصیل وقایع را به آن ارجاع داده و داعی ادریس در عیون الاخبار عین مطالب قاضی نعمان را خلاصه کرده است.افزون بر منابع اسماعیلی، منابع تاریخ عمومی اسلام نیز از گزارش های قاضی نعمان بهره بسیار برده اند. ابن اثیر در بیان حوادث مربوط به دعوت فاطمیان بیش تر از این کتاب استفاده کرده و مقریزی و ابن خلدون گزارش های او را خلاصه کرده اند. برخی تواریخ مغربی همچون کتاب ابن رقیق در خصوص تاریخ افریقیه و نیز تاریخ قیروان ابن شداد که خلاصه هایی از آن در آثار ابن اثیر، نویری و مقریزی (المقفی) آمده، نیز از قاضی نعمان سود جسته اند و از این طریق نوشته های نعمان وارد جریان اصلی تاریخ نگاری عمومی اسلامی شده است، اما باید بدین نکته توجه کرد که راه نقد و سنجش روایات قاضی نعمان عملاً مسدود است، چه او از بلند پایگان دستگاه فاطمیان و خود اسماعیلی مذهب بوده و این نکته البته در نگرش او به رخدادهای تاریخی بی تأثیر نمی توانسته باشد. افزون بر این با آن که به احتمال قوی به سبب همین مقام، به اسناد و مکاتبات دیوانی اغالبه و فاطمیان دسترسی داشته و از آن ها نقل کرده ، از منابع و راویان دیگر خود ذکری به میان نیاورده و همین روایت ها در غالب منابع پس از او تکرار شده است. با این همه برخی از منابع تاریخی به سبب گرایش های مذهبی خاص و گاه تحت تأثیر تبلیغات عبّاسی، حاوی مطالبی است که طبیعتاً در کتاب قاضی نعمان یافت نمی شود، از جمله بحث و طعن در نسب عبیدالله مهدی و تعالیم و روش های ابوعبدالله در دعوت و انتساب آن ها به مکر و حیله و سحر. با این همه، روایت ابن عذاری برگرفته از نوشته عریب، مستقل از افتتاح الدعوه است. از این گذشته برخی منابع ضداسماعیلی، گاه گزارش هایی متفاوت با آنچه منابع دیگر آورده اند، به دست می دهند.
منابع ضد اسماعیلی
...
ابوعبدالله در نیمه دوم سده ۳ ق به اسماعیله پیوست و ابن حوشب داعی منطقه یمن او را به مغرب فرستاد. در آن جا در طول تقریباً ۱۵ سال چنان قدرت و اعتباری کسب کرد که توانست با کمک سپاهی از قبایل کتامه خاندان های اغالبه، بنی مدرار و رستمیان تاهرت در شمال افریقا را براندازد و خلافت فاطمیان را پایه گذاری کند.
مهم ترین مرجع در باب ابوعبدالله
مهم ترین مرجع در باب ابوعبدالله کتاب افتتاح الدعوه اثر قاضی نعمان است که تقریباً یگانه منبع مورخان پس از وی به شمار می رود. این کتاب که در ۳۴۶ق/ ۹۵۷ م نوشته شده، مشروح ترین گزارش را در خصوص فعالیت های ابوعبدالله آورده است. قاضی نعمان که باید وی را نظریه پرداز خلافت فاطمیان به شمار آورد، به بیان دوره ای از تاریخ دعوت اسماعیلی پرداخته که از آخرین سال های دوره «ستر» و شروع فعالیت های علنی اسماعیلیه در یمن آغاز می شود و به ظهور عبیدالله مهدی در افریقیه و ابتدای خلافت فاطمیان پایان می پذیرد. گزارش قاضی نعمان به ویژه از آن جهت ممتاز است که منحصراً از مراحل دعوت عبیدی در یمن و شمال افریقا یاد کرده و به همین جهت از پراکندگی در ذکر وقایع ـ که دیگر مورخان، غالباً بدان دچار آمده اند ـ برکنار مانده است، به علاوه، این کتاب فقط حدود نیم قرن پس از وقایعی که قاضی نعمان به ذکر آن ها پرداخته، نگاشته شده است. همین ویژگی ها موجب شده که منابع بعدی درباره ابوعبدالله شیعی، افتتاح الدعوه را مبنای گزارش های خود قرار دهند.
استفاده دیگر منابع از کتاب افتتاح الدعوه
چنانکه «سیرة الحاجب جعفر» که اندکی پس از افتتاح الدعوه نوشته شده، تفصیل وقایع را به آن ارجاع داده و داعی ادریس در عیون الاخبار عین مطالب قاضی نعمان را خلاصه کرده است.افزون بر منابع اسماعیلی، منابع تاریخ عمومی اسلام نیز از گزارش های قاضی نعمان بهره بسیار برده اند. ابن اثیر در بیان حوادث مربوط به دعوت فاطمیان بیش تر از این کتاب استفاده کرده و مقریزی و ابن خلدون گزارش های او را خلاصه کرده اند. برخی تواریخ مغربی همچون کتاب ابن رقیق در خصوص تاریخ افریقیه و نیز تاریخ قیروان ابن شداد که خلاصه هایی از آن در آثار ابن اثیر، نویری و مقریزی (المقفی) آمده، نیز از قاضی نعمان سود جسته اند و از این طریق نوشته های نعمان وارد جریان اصلی تاریخ نگاری عمومی اسلامی شده است، اما باید بدین نکته توجه کرد که راه نقد و سنجش روایات قاضی نعمان عملاً مسدود است، چه او از بلند پایگان دستگاه فاطمیان و خود اسماعیلی مذهب بوده و این نکته البته در نگرش او به رخدادهای تاریخی بی تأثیر نمی توانسته باشد. افزون بر این با آن که به احتمال قوی به سبب همین مقام، به اسناد و مکاتبات دیوانی اغالبه و فاطمیان دسترسی داشته و از آن ها نقل کرده ، از منابع و راویان دیگر خود ذکری به میان نیاورده و همین روایت ها در غالب منابع پس از او تکرار شده است. با این همه برخی از منابع تاریخی به سبب گرایش های مذهبی خاص و گاه تحت تأثیر تبلیغات عبّاسی، حاوی مطالبی است که طبیعتاً در کتاب قاضی نعمان یافت نمی شود، از جمله بحث و طعن در نسب عبیدالله مهدی و تعالیم و روش های ابوعبدالله در دعوت و انتساب آن ها به مکر و حیله و سحر. با این همه، روایت ابن عذاری برگرفته از نوشته عریب، مستقل از افتتاح الدعوه است. از این گذشته برخی منابع ضداسماعیلی، گاه گزارش هایی متفاوت با آنچه منابع دیگر آورده اند، به دست می دهند.
منابع ضد اسماعیلی
...
wikifeqh: ابوعبدالله_شیعی