ابن بواب
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] ابوالحسن علی بن هلال از بزرگ ترین هنرمندان خوش نویس تاریخ تمدن اسلامی به حساب می آید.
ابن بواب خط نسخ را گسترش داد و برای آن اصول جدیدی وضع کرد؛ خطی که ناسخ همه خطوط برای کتابت کلام خدا گردید. این خط که در زمان ابن مقله و توسط وی اصول آن مطرح گردید، مقبولیت یافت. ابن مقله آن را خط بدیع نامیده بود. می گویند خط نسخ از ترکیب خط جلیل و خط طومار یا از هر یک به صورت منفرد مشتق گردیده است. هر دو خط «جلیل» و «طومار» از خط کوفی اخذ شده بود. چون این خط برای استنساخ قرآن مجید و کتب مختلف به جهت سهولت و راحتی خواندن و نوشتن مورد استفاده فراوان قرار گرفت، خط نسخ گفته و خوانده شد.ابن بواب توانست قواعد نوینی در خوشنویسی به وجود آورد و برای نخستین بار میزان سنجش حروف را تحت قاعده نقطه درآورده، آن چنان که هزار سال است برای خوش نویسان معیار تعداد نقطه ای مشخص برای کتابت سطح و در حروف رعایت می شود.
زندگی نامه
درباره زندگی وی اطلاعات بسیار اندکی در دست است. دقیقاً نمی دانیم کجا و در چه تاریخی متولد شده است الا این که اکثر عمر خود را در بغداد گذرانده و مدتی نیز در شیراز بوده است، اما قطعاً ایرانی و شیعی بوده است.می گویند پدرش نگهبان درب «بیت القضاء» و یا پرده دار دربار آل بویه بوده و لذا وی را بدین لحاظ ابن بواب می گفتند. شروع زندگی هنری وی با نقاشی در خانه ها آغاز می شود، سپس به هنر کتاب آرایی روی می آورد و خوش نویسی را نیز آغاز می کند. در همان زمان است که تحصیلات ادبی خویش را ادامه می دهد به طوری که در مقام واعظ دربار محمد منصور بغداد نیز مدت ها انجام وظیفه کرده است. وی در زبان عربی ادیبی است توانا که اشعاری از وی باقی مانده است.شهرت وی به آن جا می رسد که بهاءالدوله فرزند عضدالدوله دیلمی در روزگار آل بویه وی را کتاب دار و امین کتاب خانه خویش در شیراز کرده است. کتاب خانه دیلمی در شیراز در قرن چهارم هجری معروفیت بسیار زیادی داشته است. می گویند: فهرست کتاب خانه وی چندین مجلد شده است. در تاریخ آمده است: ابن بواب روزی گفت که در شیراز عهده دار کتابخانه بهاءالدوله بودم، روزی میان کتاب ها نسخه ای دیدم که جلدی سیاه داشت، آن را باز کردم، قرآنی بود به خط ابن مقله، اما جزء سی ام آن کامل نبود. این قرآن را به بهاءالدوله نشان دادم و از او خواستم تا اجازه دهد تا بررسی ام را به همان شیوه ابن مقله بنویسم و اگر وی نتوانست تشخیص دهد جایزه ای به من عطا نماید. می گوید: به کتابخانه رفتم و کاغذی کهنه را انتخاب کردم و مشغول کتابت گردیدم. بعد از چندی که قرآن آماده شده بود و یک سال از این رویداد گذشته بود، در دربار، بهاءالدوله سراغ قرآن را گرفت. به او نشان دادم، او نتوانست فرقی بین خط من و ابن مقله قایل شود و جایزه ای که از او خواستم تعدادی برگه های کاغذ کهنه بود که در کتاب خانه وی وجود داشت. اطلاعاتی که از وی در دست است نشان می دهد که وی به لباس و آرایش موهای خود بی توجه و دارای لحیه ای طولانی بوده است.می گویند: در دیوان حکومتی کاتبی بود به نام نصر بن مسعود؛ روزی علی بن هلال را تصادفاً دید و فوراً دست او را بوسید. ابن بواب گفت: چرا دست مرا می بوسی؟ وی جواب می دهد به خاطر آن که در بغداد مانند و مثل نداری، یکی این که در حسن خط نادره دورانی و دیگر ندیدم در عمرم کسی غیر از تو را که فاصله عمامه تا لحیه آن دو ذرع و نیم باشد!با همه شهرت و تلاش و محبوبیتی که در میان مردم داشته از جهت معیشتی و گذران زندگی به شدت در مضیقه بوده است.یاقوت حموی صاحب معجم البلدان می گوید: نامه ای از وی دیدم که به یکی از اعیان شهر نوشته بود که چرا به وعده خود وفا نکرده و «دو دینار» به او نداده بود؟ یاقوت می گوید: برای گرفتن دو دینار هفتاد سطر عبارت ادبی نگاشته بود. و ادامه می دهد که بعد از مرگ وی این نامه ۱۷ دینار خرید و فروش شد و قیمت آن بعد از اندکی به ۲۵ دینار رسید. در کتب تاریخی مطالبی است که نشان می دهد چگونه خط وی بعد از مرگش بسیار گران بها و پرقیمت شده و خرید و فروش می شده است.
اساتید
ابن بواب شاگرد دو نفر استاد خوش نویس به نام های محمد بن علی شیرازی سمسمائی و محمد بن اسد بوده که هر دو از شاگردان «ابن مقله» می باشند. می گویند: از فرزند ابن مقله نیز خط را آموخته است و آنچه راز و رمز خوشنویسی ابن مقله بوده و فرزندش می دانسته، به او یاد داده است.ابن مقله همان است که اقلام سته یعنی ثلث، محقق، ریحان، نسخ، توفیع، رقاع را از خط ثلث ایجاد کرد و در سال ۳۲۸ دست و زبان او به دستور خلیفه عباسی المقتدر بالله عباسی بریده شد و در زندان درگذشت.ابن مقله ملقب به «قروة الکتاب» شاگرد ابراهیم سبکری سیستانی بود. اقلام سته در زمان ابن بواب به نام های فوق شناخته نمی شد و در عهد ابن بواب معروفیت پیدا کرد.
شاگردان
...
ابن بواب خط نسخ را گسترش داد و برای آن اصول جدیدی وضع کرد؛ خطی که ناسخ همه خطوط برای کتابت کلام خدا گردید. این خط که در زمان ابن مقله و توسط وی اصول آن مطرح گردید، مقبولیت یافت. ابن مقله آن را خط بدیع نامیده بود. می گویند خط نسخ از ترکیب خط جلیل و خط طومار یا از هر یک به صورت منفرد مشتق گردیده است. هر دو خط «جلیل» و «طومار» از خط کوفی اخذ شده بود. چون این خط برای استنساخ قرآن مجید و کتب مختلف به جهت سهولت و راحتی خواندن و نوشتن مورد استفاده فراوان قرار گرفت، خط نسخ گفته و خوانده شد.ابن بواب توانست قواعد نوینی در خوشنویسی به وجود آورد و برای نخستین بار میزان سنجش حروف را تحت قاعده نقطه درآورده، آن چنان که هزار سال است برای خوش نویسان معیار تعداد نقطه ای مشخص برای کتابت سطح و در حروف رعایت می شود.
زندگی نامه
درباره زندگی وی اطلاعات بسیار اندکی در دست است. دقیقاً نمی دانیم کجا و در چه تاریخی متولد شده است الا این که اکثر عمر خود را در بغداد گذرانده و مدتی نیز در شیراز بوده است، اما قطعاً ایرانی و شیعی بوده است.می گویند پدرش نگهبان درب «بیت القضاء» و یا پرده دار دربار آل بویه بوده و لذا وی را بدین لحاظ ابن بواب می گفتند. شروع زندگی هنری وی با نقاشی در خانه ها آغاز می شود، سپس به هنر کتاب آرایی روی می آورد و خوش نویسی را نیز آغاز می کند. در همان زمان است که تحصیلات ادبی خویش را ادامه می دهد به طوری که در مقام واعظ دربار محمد منصور بغداد نیز مدت ها انجام وظیفه کرده است. وی در زبان عربی ادیبی است توانا که اشعاری از وی باقی مانده است.شهرت وی به آن جا می رسد که بهاءالدوله فرزند عضدالدوله دیلمی در روزگار آل بویه وی را کتاب دار و امین کتاب خانه خویش در شیراز کرده است. کتاب خانه دیلمی در شیراز در قرن چهارم هجری معروفیت بسیار زیادی داشته است. می گویند: فهرست کتاب خانه وی چندین مجلد شده است. در تاریخ آمده است: ابن بواب روزی گفت که در شیراز عهده دار کتابخانه بهاءالدوله بودم، روزی میان کتاب ها نسخه ای دیدم که جلدی سیاه داشت، آن را باز کردم، قرآنی بود به خط ابن مقله، اما جزء سی ام آن کامل نبود. این قرآن را به بهاءالدوله نشان دادم و از او خواستم تا اجازه دهد تا بررسی ام را به همان شیوه ابن مقله بنویسم و اگر وی نتوانست تشخیص دهد جایزه ای به من عطا نماید. می گوید: به کتابخانه رفتم و کاغذی کهنه را انتخاب کردم و مشغول کتابت گردیدم. بعد از چندی که قرآن آماده شده بود و یک سال از این رویداد گذشته بود، در دربار، بهاءالدوله سراغ قرآن را گرفت. به او نشان دادم، او نتوانست فرقی بین خط من و ابن مقله قایل شود و جایزه ای که از او خواستم تعدادی برگه های کاغذ کهنه بود که در کتاب خانه وی وجود داشت. اطلاعاتی که از وی در دست است نشان می دهد که وی به لباس و آرایش موهای خود بی توجه و دارای لحیه ای طولانی بوده است.می گویند: در دیوان حکومتی کاتبی بود به نام نصر بن مسعود؛ روزی علی بن هلال را تصادفاً دید و فوراً دست او را بوسید. ابن بواب گفت: چرا دست مرا می بوسی؟ وی جواب می دهد به خاطر آن که در بغداد مانند و مثل نداری، یکی این که در حسن خط نادره دورانی و دیگر ندیدم در عمرم کسی غیر از تو را که فاصله عمامه تا لحیه آن دو ذرع و نیم باشد!با همه شهرت و تلاش و محبوبیتی که در میان مردم داشته از جهت معیشتی و گذران زندگی به شدت در مضیقه بوده است.یاقوت حموی صاحب معجم البلدان می گوید: نامه ای از وی دیدم که به یکی از اعیان شهر نوشته بود که چرا به وعده خود وفا نکرده و «دو دینار» به او نداده بود؟ یاقوت می گوید: برای گرفتن دو دینار هفتاد سطر عبارت ادبی نگاشته بود. و ادامه می دهد که بعد از مرگ وی این نامه ۱۷ دینار خرید و فروش شد و قیمت آن بعد از اندکی به ۲۵ دینار رسید. در کتب تاریخی مطالبی است که نشان می دهد چگونه خط وی بعد از مرگش بسیار گران بها و پرقیمت شده و خرید و فروش می شده است.
اساتید
ابن بواب شاگرد دو نفر استاد خوش نویس به نام های محمد بن علی شیرازی سمسمائی و محمد بن اسد بوده که هر دو از شاگردان «ابن مقله» می باشند. می گویند: از فرزند ابن مقله نیز خط را آموخته است و آنچه راز و رمز خوشنویسی ابن مقله بوده و فرزندش می دانسته، به او یاد داده است.ابن مقله همان است که اقلام سته یعنی ثلث، محقق، ریحان، نسخ، توفیع، رقاع را از خط ثلث ایجاد کرد و در سال ۳۲۸ دست و زبان او به دستور خلیفه عباسی المقتدر بالله عباسی بریده شد و در زندان درگذشت.ابن مقله ملقب به «قروة الکتاب» شاگرد ابراهیم سبکری سیستانی بود. اقلام سته در زمان ابن بواب به نام های فوق شناخته نمی شد و در عهد ابن بواب معروفیت پیدا کرد.
شاگردان
...
wikifeqh: ابن بواب
[ویکی اهل البیت] ابوالحسن علی بن هلال خوشنویس و مذّهِب مشهور که در حدود نیمه دوم قرن چهارم تا اوایل قرن پنجم (سال 413ق/ 1022م) می زیسته است
شهرتش به ابن بواب به این جهت است که پدرش دربان آل بویه بود
ابوالفضل بن خیرون وی را از اهل سنت دانسته اما قاضی نورالله شوشتری او را در شمار شیعیان آورده است؛ این که سیدمرتضی در مرگ او مرثیه گفت می تواند رأی قاضی نورالله را تقویت کند به هرحال وی را به پارسایی و امانت ستوده اند
وی علاوه بر خوشنویسی و تذهیب در زمینه های دیگر از جمله وعظ و خطابه ، تعبیر رویا و شاعری اهتمام داشته است. قصیده رائیه در ادوات خوشنویسی از آثار منظوم ابن بواب است. .
حبیب اصفهانی از او به عنوان فقیه و حافظ کل قرآن نام می برد . ذهبی در سیر اعلام النبلا آورده است که ابن بواب پیش از خوشنویسی به نقاشی و نگارگری خانه ها اشتغال داشته سپس به تذهیب کتب سرانجام به کتابت پرداخته است . از مهارت ابن بواب در تذهیب می توان به قرآن موجود در موزه چستربیتی اشاره کرد. این قرآن به خط نسخ ابن بواب است که بهتر است بگوییم نسخ آمیخته به ریحان یا به عبارت دیگر نسخ ریحانی است. رایس این نسخه را که تذهیب آن را نیز کار ابن بواب برشمرده، از هر جهت مورد ارزیابی قرار داده است. هم چنین زمانی که ابن بواب سرپرست کتابخانه بهاءالدوله در شیراز بود جزء ناقض قرآن موجود در آن کتابخانه را که به خط ابن مقله بود، چنان با مهارت، کامل کرد که بهاءالدوله نتوانست آن را از خط ابن مقله تمییز دهد. از این امر به خوبی می توان دریافت که ابن بواب در شبیه نویسی و در تذهیب و صحافی بسیار ماهر بوده است .
ابن بواب در خوشنویسی شاگرد محمدبن اسعد و محمدبن سمسانی بود که هر دو شاگرد ابن مقله (272 - 328ق) بودند و نیز در منابع آمده که دختر ابن مقله به علی بن هلال تعلیم خوشنویسی داد و بی شک ابن بواب از خط ابن مقله تأثیر گرفته است، برای نمونه هندوشاه (ص208) آورده است که ابن طقطقی از کتابی یاد می کند که ابتدا می پنداشته به خط ابن مقله است، اما نظر یاقوت مستعصمی را درباره آن جویا می شود. یاقوت با دیدن نسخه و تأمل در آن درمی یابد که به خط ابن بواب است و می گوید که وی آن را به شیوه ابن مقله نوشته است ، لذا علی رغم تلاش ابن بواب در شبیه نویسی خط ابن مقله، توسط یاقوت مستعصمی پرده از ماجرا برداشته می شود.
ابن بواب کوشش می کرد تا خطوطی را که توسط خوشنویسان پیش از او، پایه گذاری شده اما به درجه کمال توفیق نیافته بودند را خود تکمیل کند برای نمونه: در یک نسخه خطی مربوط به سده 9ق/15م به نام رسالة فی علم الکتابة که موءلف آن ناشناخته است و در برلن نگهداری می شود، مطالبی راجع به ابن بواب آمده که رایس آن را نقل کرده است. موءلف این رساله می نویسد که ابن بواب دریافت که پیش از او خطاطان در اصلاح خط کوفی کوشیده اند و نیز بنومقله (ابن مقله، وزیر و برادرش) در بهترساختن توقیع و نسخ کوشش کرده اما در رسانیدن آن خطوط به درجه کمال توفیق نیافته اند. از این رو خود به تکمیل کار آنان پرداخت. هم چنین ابن بواب دریافت که استادش ابن اسد اشعار را به خط نسخ شبیه به محقق می نویسد. او این خط را نیز به درجه کمال رسانید. ذهبی ابن بواب را صاحب خط منسوب (خطی که هریک از حروف آن از لحاظ وضع و اندازه با حرف الف متناسب است) خوانده، اما ابن خلکان وضع این خط را به ابن مقله نسبت داده و نوشته است که ابن بواب به تهذیب و تنقیح این شیوه پرداخت و به آن، زیبایی و جلوه بخشید. رایس می گوید که تناسب هندسی حروف خط منسوب را ابن مقله به وجود آورد، اما ابن بواب که خود پیش از خوشنویس شدن با هنر تذهیب و نگارگری آشنا بود، با بینش هنرمندانه به این تناسب، زیبایی هنری بخشید . علاوه بر اصلاحات، وضع اصول و قواعد خطوط نسخ و ثلث، ابداع و پایه گذاری برخی از خطوط از جمله ریحان و محقق را نیز به ابن بواب نسبت می دهند. در تذکره خط و خطاطان میرزا حبیب الله اصفهانی به ابداع خطوط ریحان و محقق توسط وی اشاره شده است.
محمدبن حسن الطیبی در اوایل قرن دهم کتابی تألیف کرد که در آن 16 قلم را که منسوب به ابن بواب است و توسط پیروانش به طریقه وی نوشته شده یاد کرده و نمونه هایی از آنها را ارائه نموده است. این نمونه ها شامل خطوط ثلث المعتاد، منصور، مقتلان، تواقیع، جلیل ثلث، مصاحف، مسلسل، غیار، جلیل المحقق، ریحان، رقاع، ریاشی، لوءلوء حواشی و اشعار است و نامی از خط طومار در آن نیامده است. بعید نیست که خط های زمان ابن بواب تنها همین خطوط باشد. هم چنین احتمال دارد ابن بواب در نوشتن خطوطی که به طریقه وی نوشته شده مهارت تام داشته ولی اصل این خطوط از بین رفته و شیوه آن توسط پیروان ابن بواب ادامه پیدا کرده است . از دیگر خطوطی که به وی نسبت می دهند خطوط نرگس، ریحان، لوءلوء، مرسع، وشی و چند نوع دیگر است.
شهرتش به ابن بواب به این جهت است که پدرش دربان آل بویه بود
ابوالفضل بن خیرون وی را از اهل سنت دانسته اما قاضی نورالله شوشتری او را در شمار شیعیان آورده است؛ این که سیدمرتضی در مرگ او مرثیه گفت می تواند رأی قاضی نورالله را تقویت کند به هرحال وی را به پارسایی و امانت ستوده اند
وی علاوه بر خوشنویسی و تذهیب در زمینه های دیگر از جمله وعظ و خطابه ، تعبیر رویا و شاعری اهتمام داشته است. قصیده رائیه در ادوات خوشنویسی از آثار منظوم ابن بواب است. .
حبیب اصفهانی از او به عنوان فقیه و حافظ کل قرآن نام می برد . ذهبی در سیر اعلام النبلا آورده است که ابن بواب پیش از خوشنویسی به نقاشی و نگارگری خانه ها اشتغال داشته سپس به تذهیب کتب سرانجام به کتابت پرداخته است . از مهارت ابن بواب در تذهیب می توان به قرآن موجود در موزه چستربیتی اشاره کرد. این قرآن به خط نسخ ابن بواب است که بهتر است بگوییم نسخ آمیخته به ریحان یا به عبارت دیگر نسخ ریحانی است. رایس این نسخه را که تذهیب آن را نیز کار ابن بواب برشمرده، از هر جهت مورد ارزیابی قرار داده است. هم چنین زمانی که ابن بواب سرپرست کتابخانه بهاءالدوله در شیراز بود جزء ناقض قرآن موجود در آن کتابخانه را که به خط ابن مقله بود، چنان با مهارت، کامل کرد که بهاءالدوله نتوانست آن را از خط ابن مقله تمییز دهد. از این امر به خوبی می توان دریافت که ابن بواب در شبیه نویسی و در تذهیب و صحافی بسیار ماهر بوده است .
ابن بواب در خوشنویسی شاگرد محمدبن اسعد و محمدبن سمسانی بود که هر دو شاگرد ابن مقله (272 - 328ق) بودند و نیز در منابع آمده که دختر ابن مقله به علی بن هلال تعلیم خوشنویسی داد و بی شک ابن بواب از خط ابن مقله تأثیر گرفته است، برای نمونه هندوشاه (ص208) آورده است که ابن طقطقی از کتابی یاد می کند که ابتدا می پنداشته به خط ابن مقله است، اما نظر یاقوت مستعصمی را درباره آن جویا می شود. یاقوت با دیدن نسخه و تأمل در آن درمی یابد که به خط ابن بواب است و می گوید که وی آن را به شیوه ابن مقله نوشته است ، لذا علی رغم تلاش ابن بواب در شبیه نویسی خط ابن مقله، توسط یاقوت مستعصمی پرده از ماجرا برداشته می شود.
ابن بواب کوشش می کرد تا خطوطی را که توسط خوشنویسان پیش از او، پایه گذاری شده اما به درجه کمال توفیق نیافته بودند را خود تکمیل کند برای نمونه: در یک نسخه خطی مربوط به سده 9ق/15م به نام رسالة فی علم الکتابة که موءلف آن ناشناخته است و در برلن نگهداری می شود، مطالبی راجع به ابن بواب آمده که رایس آن را نقل کرده است. موءلف این رساله می نویسد که ابن بواب دریافت که پیش از او خطاطان در اصلاح خط کوفی کوشیده اند و نیز بنومقله (ابن مقله، وزیر و برادرش) در بهترساختن توقیع و نسخ کوشش کرده اما در رسانیدن آن خطوط به درجه کمال توفیق نیافته اند. از این رو خود به تکمیل کار آنان پرداخت. هم چنین ابن بواب دریافت که استادش ابن اسد اشعار را به خط نسخ شبیه به محقق می نویسد. او این خط را نیز به درجه کمال رسانید. ذهبی ابن بواب را صاحب خط منسوب (خطی که هریک از حروف آن از لحاظ وضع و اندازه با حرف الف متناسب است) خوانده، اما ابن خلکان وضع این خط را به ابن مقله نسبت داده و نوشته است که ابن بواب به تهذیب و تنقیح این شیوه پرداخت و به آن، زیبایی و جلوه بخشید. رایس می گوید که تناسب هندسی حروف خط منسوب را ابن مقله به وجود آورد، اما ابن بواب که خود پیش از خوشنویس شدن با هنر تذهیب و نگارگری آشنا بود، با بینش هنرمندانه به این تناسب، زیبایی هنری بخشید . علاوه بر اصلاحات، وضع اصول و قواعد خطوط نسخ و ثلث، ابداع و پایه گذاری برخی از خطوط از جمله ریحان و محقق را نیز به ابن بواب نسبت می دهند. در تذکره خط و خطاطان میرزا حبیب الله اصفهانی به ابداع خطوط ریحان و محقق توسط وی اشاره شده است.
محمدبن حسن الطیبی در اوایل قرن دهم کتابی تألیف کرد که در آن 16 قلم را که منسوب به ابن بواب است و توسط پیروانش به طریقه وی نوشته شده یاد کرده و نمونه هایی از آنها را ارائه نموده است. این نمونه ها شامل خطوط ثلث المعتاد، منصور، مقتلان، تواقیع، جلیل ثلث، مصاحف، مسلسل، غیار، جلیل المحقق، ریحان، رقاع، ریاشی، لوءلوء حواشی و اشعار است و نامی از خط طومار در آن نیامده است. بعید نیست که خط های زمان ابن بواب تنها همین خطوط باشد. هم چنین احتمال دارد ابن بواب در نوشتن خطوطی که به طریقه وی نوشته شده مهارت تام داشته ولی اصل این خطوط از بین رفته و شیوه آن توسط پیروان ابن بواب ادامه پیدا کرده است . از دیگر خطوطی که به وی نسبت می دهند خطوط نرگس، ریحان، لوءلوء، مرسع، وشی و چند نوع دیگر است.
wikiahlb: ابن_بواب
دانشنامه آزاد فارسی
ابن بَوّاب ( ـ۴۲۳ق)
دست خط ابن بَوّاب
(نام اصلی: ابوالحسن علاء الدین علی بن هلال) خوشنویس و ادیب ایرانی. پدرش دربان و پرده دار آل بویه بود و به این مناسبت به او «ابن الستری» و «ابن البواب» گفته اند. از شاگردان ابن مقله، و نیز ابوعبدالله محمد بن اسد بغدادی، و ابوبکر احمد بن سلیمان نجاد بود. آثار اندکی از او باقی مانده است، ازجمله دیوان اشعار الحاوره، رساله ای از جاحظ، در موزۀ اسلامی استانبول، به خطوط ثلث و نسخ، و قرآنی که تاریخ ۳۹۱ق دارد و در کتابخانۀ چستربیتی دابلین (ایرلند) نگهداری می شود. او اصلاحاتی را نیز در خط نسخ به وجود آورد و شکل هایی از خط ثلث را وارد آن کرد، زیرا این خط تا دورۀ ابن مقله متأثر از قواعد خط محقق بود. ابن البواب به کتابت نویسی مشهور است و ۶۴ قرآن کتابت کرده است. نوشتن شانزده نوع خط را به او منسوب می دانند. اشعاری نیز در فن خط و لوازم آن سروده است.
دست خط ابن بَوّاب
(نام اصلی: ابوالحسن علاء الدین علی بن هلال) خوشنویس و ادیب ایرانی. پدرش دربان و پرده دار آل بویه بود و به این مناسبت به او «ابن الستری» و «ابن البواب» گفته اند. از شاگردان ابن مقله، و نیز ابوعبدالله محمد بن اسد بغدادی، و ابوبکر احمد بن سلیمان نجاد بود. آثار اندکی از او باقی مانده است، ازجمله دیوان اشعار الحاوره، رساله ای از جاحظ، در موزۀ اسلامی استانبول، به خطوط ثلث و نسخ، و قرآنی که تاریخ ۳۹۱ق دارد و در کتابخانۀ چستربیتی دابلین (ایرلند) نگهداری می شود. او اصلاحاتی را نیز در خط نسخ به وجود آورد و شکل هایی از خط ثلث را وارد آن کرد، زیرا این خط تا دورۀ ابن مقله متأثر از قواعد خط محقق بود. ابن البواب به کتابت نویسی مشهور است و ۶۴ قرآن کتابت کرده است. نوشتن شانزده نوع خط را به او منسوب می دانند. اشعاری نیز در فن خط و لوازم آن سروده است.
wikijoo: ابن_بواب
پیشنهاد کاربران
ابوالحسن علاءالدین علی بن هلال مشهور به ابن بواب ( درگذشت ۱۰۲۲ یا ۱۰۳۱ م در بغداد ) از معروفترین خوشنویسان در اوائل سده پنجم هجری/یازدهم میلادی در دوره خلفای عباسی و آل بویه است. او در خطوط مختلف به جا مانده از ابن مقله تصرفاتی کرد و قواعدی تازه در خوشنویسی به وجود آورد.
... [مشاهده متن کامل]
ابن بواب به عنوان استاد زمان خود شناخته شد و شیوه ای که او در خوشنویسی پدید آورد تا حدود دویست سال تا هنگام حمله مغول بدون رقیب بود و قوانینی که برای خوشنویسی وضع کرد که به خط منسوب شهرت دارد او قواعد نوینی در خوشنویسی به وجود آورد و برای نخستین بار میزان سنجش حروف را تحت قاعده «نقطه» درآورد. این قواعد هنوز هم پس از گذشت نزدیک به هزار سال در اغلب خطوط اسلامی و توسط همه خوشنویسان رعایت می شود. خط نسخ که توسط او شکل نهایی و متکامل یافت رفته رفته به خط رایج تمامی سرزمین های اسلامی تبدیل شد و امروزه اغلب حروف چاپی مدرن عربی و فارسی با استفاده از این خط طراحی شده اند.
دربارهٔ زندگی علی ابن هلال اطلاعات بسیار اندکی در دست است. تاریخ و محل تولد او دقیقاً مشخص نیست آنچه از منابع گوناگون پیداست در اواخر سده چهارم هجری/ دهم میلادی اتفاق افتاده و او بیشتر عمر خود را در بغداد گذرانده و مدتی نیز در شیراز بوده است. اکثراً او را قطعاً عرب و احتمالاً شیعه دانسته اند و برخی منابع معتبر او را عرب و متولد عراق می دانند. ابن بواب خوشنویسی را نزد محمد بن اسد آموخت و سپس نزد محمد بن علی شیرازی سمسمائی یا سِمسِانی تکمیل کرد که هر دو از شاگردان ابن مقله بوده اند. او را همچنین شاگرد شخصی به نام ابراهیم سبکری سیستانی می دانند. شاگردان معروف او عبارتند از: محمدبن عبدالملک و سید قاسم که آن ها دارای شاگردانی مانند احمد بن فضل الله ترکستانی و عبدالمؤمن بن صفی الدین اصفهانی بودند که سرانجامِ آنان به استاد بزرگی چون یاقوت مستعصمی این هنر را منتقل کردند که سلسله دیگر خوشنویسان ایران و عرب و ترکیه به او برمی گردد به این ترتیب در شجره اجازات خوشنویسی یاقوت، عموم خوشنویسان از شاگردان ابن بواب بوده اند و ابن بواب سنتی را که به وسیله ابن مقله پایه ریزی شده بود قوام بخشید و از طریق یاقوت مستعصمی به خوشنویسان دیگر انتقال داد؛ هرچند هرگز این دو را به طور مستقیم ندیده بود.
... [مشاهده متن کامل]
ابن بواب به عنوان استاد زمان خود شناخته شد و شیوه ای که او در خوشنویسی پدید آورد تا حدود دویست سال تا هنگام حمله مغول بدون رقیب بود و قوانینی که برای خوشنویسی وضع کرد که به خط منسوب شهرت دارد او قواعد نوینی در خوشنویسی به وجود آورد و برای نخستین بار میزان سنجش حروف را تحت قاعده «نقطه» درآورد. این قواعد هنوز هم پس از گذشت نزدیک به هزار سال در اغلب خطوط اسلامی و توسط همه خوشنویسان رعایت می شود. خط نسخ که توسط او شکل نهایی و متکامل یافت رفته رفته به خط رایج تمامی سرزمین های اسلامی تبدیل شد و امروزه اغلب حروف چاپی مدرن عربی و فارسی با استفاده از این خط طراحی شده اند.
دربارهٔ زندگی علی ابن هلال اطلاعات بسیار اندکی در دست است. تاریخ و محل تولد او دقیقاً مشخص نیست آنچه از منابع گوناگون پیداست در اواخر سده چهارم هجری/ دهم میلادی اتفاق افتاده و او بیشتر عمر خود را در بغداد گذرانده و مدتی نیز در شیراز بوده است. اکثراً او را قطعاً عرب و احتمالاً شیعه دانسته اند و برخی منابع معتبر او را عرب و متولد عراق می دانند. ابن بواب خوشنویسی را نزد محمد بن اسد آموخت و سپس نزد محمد بن علی شیرازی سمسمائی یا سِمسِانی تکمیل کرد که هر دو از شاگردان ابن مقله بوده اند. او را همچنین شاگرد شخصی به نام ابراهیم سبکری سیستانی می دانند. شاگردان معروف او عبارتند از: محمدبن عبدالملک و سید قاسم که آن ها دارای شاگردانی مانند احمد بن فضل الله ترکستانی و عبدالمؤمن بن صفی الدین اصفهانی بودند که سرانجامِ آنان به استاد بزرگی چون یاقوت مستعصمی این هنر را منتقل کردند که سلسله دیگر خوشنویسان ایران و عرب و ترکیه به او برمی گردد به این ترتیب در شجره اجازات خوشنویسی یاقوت، عموم خوشنویسان از شاگردان ابن بواب بوده اند و ابن بواب سنتی را که به وسیله ابن مقله پایه ریزی شده بود قوام بخشید و از طریق یاقوت مستعصمی به خوشنویسان دیگر انتقال داد؛ هرچند هرگز این دو را به طور مستقیم ندیده بود.