غزل
۱ - ( مصدر ) رشتن ریسیدن ۲ - ( اسم ) رشته ریسمان رسن .
جمع غازله
[ گویش مازنی ] /ghazel/ اسب سفید
قزل ارسلان
لغه بمعنی رشته دیوان بیابانی یا غولان است
( مصدر ) ۱ - غزل گفتن ۲ - غزل خواندن .
( مصدر ) غزل گفتن .
( صفت ) ۱ - غزلسرا ۲ - مطرب .
غزلسرایی .
[ گویش مازنی ] /ghazel telaa/ خروس سفید و نقره ای
دهی است از دهستان حومه بخش کرج شهرستان تهران که در ۱۵ هزار گزی باختر کرج و ۷ هزار گزی جنوب راه شوسه کرج قزوین واقع است
غزل گفتن غزل پرداختن
( اسم ) سبدی که زنان در آن رشته را به وقت دوختن نگاهدارند .
( صفت ) شاعر غزل گوی .
نام کتابی از تورات نشید الانشاد سرود سلیمان
( مصدر ) غزل سرودن غزل پرداختن .
قسمی ماهی قزل آلا قسمی نوار
۱ - مطلع غزل . ۲ - برگزی ...