معهودمعوج شدهمعوقمعوق گذاردنمعوق کردنمعونتمعکوسمعکوس کردنمعکوس کنندهمعیارمعیار گیریمعیارهامعیاریمعیشتمعینمعین فعلمعین نایبمعین کردنمعین کنندهمعینیمعیوبمعیوب ساختنمعیوب سازیمعیوب کردنمغمغارهمغازهمغازه اغذیه فروشیمغازه پارچه فروشیمغازه خوراک پزیمغازه دارمغازه رومغازه گردی کردنمغازه ملبوس مردانهمغالطهمغالطه کنمغاکمغایرمغایر بودنمغایرتمغبون کردنمغتنممغتنم شمردنمغذیمغربمغرب زمینمغربیمغرضمغرضانهمغرور