سفید چون زنبقسفید شدنسفید شوندهسفید گذاردن قسمتی از نقاشیسفید مایل به تارسفید مایل به خاکستریسفید موییسفید همچون برفسفید کاری کردنسفید کردنسفید کنندهسفید یکدستسفیدابسفیداب سربسفیدبختسفیدگرسفیدهسفیده تخم مرغسفیده یاختهسفیدهء تخم مرغسفیدک زدنسفیدیسفیدی پوستسفیرسفیر پاپسفیر زنسفیر کبیرسفینهسفینه ء هواییسفینه فضاییسفیهسفیهانه خندیدنسقسقراطسقراطیسقزسقزیسقط جنینسقط جنین غیر عمدیسقط جنین کنندهسقط جنینیسقط شدهسقط نوزاد نارس یا رشد نکردهسقط کردنسقفسقف اطاقی را تخته پوش کردنسقف دارسقف دار کردنسقف دهانسقف ساز