فیلمبرداری کردنفیمابینفیوزفیوزدارکردنقاءدقاءلقاءل شدن جنبه انسانی برای خداقاءمقاءم بذاتقاءم مقامقاءم نگاهداشتنقاءم کردنقاءمهقابقاب سقفقاب شیشهقاب عکسقاب عینکقاب گذاردنقاب کردنقابضقابلقابل اتکاقابل اثباتقابل اجراقابل اجرا بودنقابل اجراءقابل احترامقابل اداره کردنقابل ارتباطقابل ارتجاعقابل ارتجاع بودنقابل ارزیابیقابل ارزیابی یا تقویمقابل ازدواج و همسریقابل استفادهقابل استماعقابل استنباطقابل استینافقابل اسنادقابل اشتعالقابل اصلا حقابل اطمینانقابل اعتراضقابل اعتمادقابل اعمالقابل انتخابقابل انتقالقابل اندازه گیریقابل انعطاف