قاب عکس


برابر پارسی: فرآویز

لغت نامه دهخدا

قاب عکس. [ ب ِ ع َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) از قاب ترکی به معنی ظرف + عکس. چارچوبی که عکس در وی گیرند.

فرهنگ فارسی

از قاب ترکی بمعنی ظرف و عکس . چار چوبی که عکس در وی قرار گیرند .

دانشنامه عمومی

قاب عکس یک سجاف زینتی برای یک نگاره، نظیر نقاشی یا عکس است، که به منظور ارتقا، نمایش ساده تر، یا حفاظت از آن تهیه می شود.
عکس قاب عکسعکس قاب عکس
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

کادر

مترادف ها

mount (اسم)
ترفیع، صعود، کوه، تپه، پایه، مقوای عکس، قاب عکس، مرکوب

panel (اسم)
هیئت، قطعه، تابلو، تشک، قاب عکس، صفحه هیئت، قاب سقف، نقاشی بروی تخته، نقوش حاشیه دار کتاب، اعضای هیئت منصفه، قطعه مستطیلی شکل، عرق گیر

فارسی به عربی

جبل , لجنة

پیشنهاد کاربران

بپرس