1. fish occur in most lakes
اکثر دریاچهها دارای ماهی هستند.
2. hallucinations occur in certain mental disorders
برخی نابسامانیهای روانی موجب پیدایش اوهام میشود.
3. accidents which occur at home
حوادثی که در خانه رخ میدهد
4. didn't it occur to you that he might be lying?
آیا فکر نکردی که ممکن است دروغ بگوید؟
5. successful marriages do not occur by themselves, but are planned carefully
ازدواجهای موفقیتآمیز،خود به خود روی نمیدهند بلکه با دقت طرح ریزی میشوند.
6. that sound does not occur in the persian language
آن صدا در زبان فارسی وجود ندارد.
7. the expected storm did not occur
توفان پیش بینی شده به وقوع نپیوست.
8. Miracles sometimes occur, but one has to work terribly hard for them.
[ترجمه khl lk hgkhc hsj] معجزات گاهی اتفاق می افتد، اما باید برای آن ها سخت کار کرد|
[ترجمه ترگمان]معجزات گاهی اتفاق میافتد، اما باید برای آنها سخت کار کند
[ترجمه گوگل]معجزه ها گاهی اوقات رخ می دهند، اما باید برای آنها سخت و سخت ...