get up

/ˈɡetˈəp//ɡetʌp/

معنی: خاستن، برخاستن، بلند شدن، درست شدن، پاگردیدن
معانی دیگر: 1- برخاستن، پاشدن، بلند شدن (از صندلی یا بستر) 2- به هم جور کردن، انشا کردن، سازمان دادن، برخاست طرز، ترکیب، شکل

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to stand up or sit up.
مشابه: arise

- He got up from the sofa and left.
[ترجمه ه] او ( مذکر ) از روی مبل بلند شد و رفت
|
[ترجمه علی] بلند شدن از رختخواب
|
[ترجمه زینب] اون از مبل بلد شد و رفت
|
[ترجمه 🏴‍☠️🏴‍☠️🏴‍☠️🏴‍☠️🏴‍☠️] بلند شدن . می تونه بلند شدن از هر جا یا هر چیز باشه
|
[ترجمه 🏴‍☠️🏴‍☠️🏴‍☠️🏴‍☠️🏴‍☠️] بلند شدن
|
[ترجمه 🏴‍☠️🏴‍☠️🏴‍☠️🏴‍☠️🏴‍☠️] او از مبل بلند شد
|
[ترجمه گوگل] از روی مبل بلند شد و رفت
[ترجمه ترگمان] از روی نیمکت برخاست و رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to rise from bed.
مشابه: arise, awake, awaken

- I'll get up early tomorrow.
[ترجمه ارسلان] من فردا زود بلند خواهم شد
|
[ترجمه ام البنین] من فردا زود بیدار خواهم شد
|
[ترجمه فاطمه] من فردا زود بیدار میشوم
|
[ترجمه گوگل] فردا زود بیدار میشم
[ترجمه ترگمان] فردا صبح زود بیدار می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a set or combination of clothing and decoration; outfit; costume.
مشابه: costume, guise, rig

(2) تعریف: overall look, arrangement, or style, as of a publication.

جمله های نمونه

1. If you lie down with dogs, you will get up with fleas.
[ترجمه sahar] اگر باسگ ها دراز بکشی، کک میزنی
|
[ترجمه Ghazal] اگه با سگا دراز بکشی با کک بیدار میشی
|
[ترجمه Cu] اگر با سگ ها بخوابی با کک ها بیدار خواهی شد .
|
[ترجمه گوگل]اگر با سگ دراز بکشی با کک بلند می شوی
[ترجمه ترگمان]اگر با سگ ها به زمین دراز بکشی، با کک بیدار می شوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If you get up early, try not to disturb everyone else.
[ترجمه گوگل]اگر زود بیدار می شوید، سعی کنید مزاحم دیگران نشوید
[ترجمه ترگمان]اگر زود بیدار شدید، سعی کنید که مزاحم دیگران نشوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Failure is not falling down, but refusing to get up.
[ترجمه انسیه] شکست، زمین خوردن نیست اما مانع بلند شدن می شود.
|
[ترجمه Mh] شکست زمین خوردن نیست، بلکه خودداری از بلند شدن است.
|
[ترجمه گوگل]شکست زمین خوردن نیست، بلکه خودداری از بلند شدن است
[ترجمه ترگمان]شکست در حال سقوط نیست، اما از بلند شدن خودداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It doesn't make any sense to get up so early.
[ترجمه محمد پویا] انقدر زود بیدارشدن اصلاً معنی نداره!
|
[ترجمه گوگل]اینقدر زود بیدار شدن معنی نداره
[ترجمه ترگمان]خیلی زود بیدار می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When I get up in the morning, my hair is always sticking up.
[ترجمه امیررضا ابراهیم زاده] وقتی که صبح ها بیدار می شوم ( معمولا ) همیشه موهایم آشفته و سیخ می شود
|
[ترجمه گوگل]صبح که از خواب بیدار می شوم، موهایم همیشه بلند است
[ترجمه ترگمان]صبح ها که بیدار می شوم، موهایم همیشه سیخ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They get up to all sorts behind your back.
[ترجمه گوگل]آنها پشت سر شما همه جور بلند می شوند
[ترجمه ترگمان] اونا همه جور پشت سرت هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Things to do today: Get up; Be awesome; Go back to bed.
[ترجمه گوگل]کارهایی که امروز باید انجام دهید: برخیزید عالی باش؛ برگرد به رختخوابت
[ترجمه ترگمان]امروز کار باید کرد: بلند شو، عالی باش، برگرد به رختخواب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Not having to get up early is just one of the perks of being retired.
[ترجمه گوگل]زود بیدار نشدن تنها یکی از مزایای بازنشستگی است
[ترجمه ترگمان]مجبور نیستم زود پاشم فقط یکی از مزایای بازنشسته شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Don't say you won't fall. Say you'll get up. -Miriam Homann.
[ترجمه گوگل]نگو سقوط نمیکنی بگو بلند میشی -میریام هومان
[ترجمه ترگمان]نگو که سقوط نمی کنی بگو که بلند میشی - Homann \"- ه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Every morning when I get up,seeing you and the sunshine,that's the future I want.
[ترجمه گوگل]هر روز صبح که بیدار می شوم، تو و آفتاب را می بینم، این آینده ای است که می خواهم
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح وقتی بلند می شوم، شما و خورشید را می بینم، این آینده ای است که من می خواهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She finds it very difficult to get up early.
[ترجمه گوگل]برای او خیلی سخت است که زود بیدار شود
[ترجمه ترگمان]خیلی مشکل است که زود از خواب بیدار بشوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His custom was to get up early and have a cold bath.
[ترجمه گوگل]رسم او این بود که زود بیدار شود و حمام آب سرد بخورد
[ترجمه ترگمان]عادتش این بود که زود برخیزد و حمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's a real strain having to get up so early!
[ترجمه گوگل]این یک فشار واقعی است که باید خیلی زود بیدار شوید!
[ترجمه ترگمان]خیلی سخته که این قدر زود بلند شه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We have to get up early to catch the tide.
[ترجمه گوگل]ما باید زود بیدار شویم تا موج را جبران کنیم
[ترجمه ترگمان]باید زود بلند شیم تا جزر و مد رو بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The train has to get up steam again after a stop.
[ترجمه گوگل]قطار بعد از توقف باید دوباره بخار شود
[ترجمه ترگمان]قطار باید بعد از توقف دوباره بخار بلند شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. She looks ridiculous in that getup.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مسخره در آن است
[ترجمه ترگمان]او در این لباس مسخره به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. I hardly recognized him in that getup!
[ترجمه گوگل]من به سختی او را در آن بلند شدن شناختم!
[ترجمه ترگمان]من به زحمت او را در این لباس شناختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. She wore some sort of ridiculous cowgirl getup.
[ترجمه گوگل]او نوعی لباس گاوچران مسخره به تن داشت
[ترجمه ترگمان]اون یه جور لباس دخترونه مسخره پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Nobody would dare talk to me in this getup.
[ترجمه گوگل]هیچ کس جرات نمی کند با من صحبت کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس جرات نمی کرد در این لباس با من حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Yes, but tomorrow we have to getup early and go shopping.
[ترجمه گوگل]بله، اما فردا باید زود بیدار شویم و برویم خرید
[ترجمه ترگمان]بله، اما فردا باید زود به خرید برویم و به خرید برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. You're quite irresistible in that sexy skin-tight getup ?
[ترجمه گوگل]شما در آن لباس تنگ و سکسی کاملا غیر قابل مقاومت هستید؟
[ترجمه ترگمان]تو در این لباس سکسی سکسی کاملا غیرقابل مقاومت هستی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. While this girl's getup might pass for Comme des Gar?
[ترجمه گوگل]در حالی که بلند شدن این دختر ممکن است برای Comme des Gar بگذرد؟
[ترجمه ترگمان]در حالی که لباس فرم آن دختر می توانست از دروازه غار بالا برود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Where did she get that getup? She looks like a hooker.
[ترجمه گوگل]او آن را از کجا آورد؟ او شبیه یک هوکر است
[ترجمه ترگمان]اون لباس رو از کجا گیر آورده؟ به نظر یه جنده میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. You look mighty cute in that little getup.
[ترجمه گوگل]شما در آن نشستن کوچک بسیار زیبا به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان] تو اون لباس کوچولو خیلی خوشگل شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. His getup was exceedingly elegant.
[ترجمه گوگل]بلند شدن او فوق العاده زیبا بود
[ترجمه ترگمان]این لباس خیلی شیک و برازنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Josh showed up at the party in a 1920s gangster getup.
[ترجمه گوگل]جاش در یک مهمانی گانگستری در دهه 1920 ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]جاش در دهه ۱۹۲۰ در این حزب ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. You wouldn't want to get the cold shoulder from Victoria Beckham in this getup.
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید در این مسابقه از ویکتوریا بکهام سردرگم شوید
[ترجمه ترگمان]تو که نمی خوای از دست ویکتوریا در این لباس استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خاستن (فعل)
rise, appear, get up

برخاستن (فعل)
up, step up, rise, uprise, arise, get up, levitate

بلند شدن (فعل)
rise, arise, get up, levitate, ascend, mount, upheave, louden, uprear

درست شدن (فعل)
right, get up

پاگردیدن (فعل)
get up

انگلیسی به انگلیسی

• get out of bed, wake up, stand up
a get-up is a strange or unusual set of clothes; an informal word.
outward appearance (slang); outfit (slang); fashion (slang); style, format

پیشنهاد کاربران

Getup
A more casual and colloquial term for an outfit or ensemble.
اسم
یک اصطلاح معمولی تر و محاوره ای برای یک ست لباس یا گروه.
مثال؛
She put together a cool getup for the concert.
A friend might ask, “Where did you get that stylish getup?”
...
[مشاهده متن کامل]

A person might comment on someone’s outfit by saying, “Nice getup! You always have great style. ”

از جایی لباسی رو بلند کردن
یه کاربرد دیگه از get up
? did you get up to much
اگر خواستید از کسی بپرسید که آخر هفته خودش رو چطور گذرونده؟ مثلا مراسم خاصی شرکت کرده یا فعالیت خاصی انجام داده؛ می تونید استفاده کنید.
🇮🇷 همتای پارسی: برخاستن 🇮🇷
get up: بلند شدن
Show a leg!
Get out of bed! Primarily heard in UK.
به جز چیزهایی که گرامیان فرمودند یکی دیگر از چم های get up : پیشرفت کردن می شود.
پاسخ به کاربر Mrjn:
هنگامیکه برف میاید، راهها پر از برف می شوند و رانندگی در راهِ پُر از برف دشوار میشود. از همین رو می گویند: get up یعنی بلند کردنِ خودرو به قصد گذر و پیشروی از مانعی همچون برف.
دوستان فعل get up رو تو این جمله چی معنی میکنید؟
what if we can’t get up our driveway duo to the snowstorm?
سر پا شدن. رو به راه و روال شدن
Get up, on your fkn knees : بلند شو/برخیز، روی زانوهات
بلند شدن از خواب
در مورد مکان:
✅بالا آمدن
✅بالا رفتن
?How'd you get up here
چجوری اومدی بالا ( این طبقه )
چجوری تونستی بیای اینجا ( این طبقه )
The Dogs of War 1980🎥
سَرووَضع، لباس.
I'll just get the form up on the screen now
اکنون فرم را روی صفحه نمایش می دهم.
wake up:بلند شدن
i always get up early.
من همیشه زود بیدار میشوم
از خواب بلند شدن
فعل get up به معنای بیدار شدن
فعل get up یک فعل عبارتی جداشدنی است، یعنی حرف اضافه اش می تواند با فاصله از فعل اصلی بیاید. فعل get up به معنای بلند شدن از جای خود بعد از دراز کشیدن و یا نشستن است. مثلا:
...
[مشاهده متن کامل]

the class got up when the teacher came in ( وقتی معلم وارد شد دانش آموزان کلاس بلند شدند. )
فرق بین get up و wake up در این است که wake up به معنی باز کردن چشم ها بعد از خوابیدن است. اما get up به معنای بلند شدن از جای خود بعد از از خواب بیدار شدن است. مثلا:
he always gets up early ( او همیشه زود از خواب بیدار می شود. )
فعل get up در حالت گذرا به معنای کسی را بیدار کردن است. مثلا:
?could you get the kids up ( می توانی بچه ها را بیدار کنی؟ )
منبع: سایت بیاموز

بالا آوردن. lets get the form up on my screen اجازه بده یه فرمی تو سیستم ( کامپوتر ) بالا بیارم مثلا تا ثبت نام کنم تو رو
دست و پا کردن. جور کردن
get your monkey up
روی سگ کسی را بالا آوردن
برخواستن
در بعضی جملات معنی "رفتن" هم میده
بلند شدن از بستر ( تخت )
یعنی از جا بلند شدن یا برخواستن
لباس مسخره و عجیب
get up=بلند شدن، برخاستن
سوار شدن
رسیدن
We got up to page 56 in the last lesson
it was raining when I got up
وقتی از خواب بیدار شدم داشت باران میبارید
🌡🌡
برخاستن، بلند شدن یا بیدار شدن
leave sleeping
تو دمای هوا, برا افزایش دما it gets up 20C به معنی رسیدن, بالا رفتن هستش
Get up بیشتر برای وقتی است که میخواهیم یکی را وادار به بلند شدن بکنیم و برای بیدار کردن کسی که مثلا صبح زود برای کاری یا رفتن به مدرسه بیدار کنیم و. . . .
لباس بیرون که باهم دیگه ست هستند
بر پا کردن. مثل برپا کردن کنسرت
ظاهر
بلن شدن
در جایی به معنی رفتن
مثال:
I 'd really love to get up to Boston for a couple of days
بالا رفتن
Washington get up to about 32 Celsius.
٠٠٠٠٠ ( صبح زود ) ٠٠٠٠٠
برای مثال در جمله :
. On sunday , I going to get up early
یکشنبه من زود بیدار خواهم شد.
انجام دادن کاری که نباید انجام دهید، خطا کردن
بالا رفتن
The cat get up the tree
برخاستن
بلندشدن - بیدار شدن
بلند شدن - به پا خاستن
بر پا ایستادن
بیدار شدن
بلند شدن
بیدارشدن

لباس پوشیدن

get up به معنی بلند شدن از رختخواب یا محل خواب است و با wake up فرق دارد. wake up یعنی لحظه ای که چشمان فرد باز میشود ( باز شدن چشمان فرد پس از خوابیدن )
I woke up at 6:00 but i got up at 6:30 because i didn't have anything to do
ساعت 6 از خواب بیدار شدم ولی ساعت 6 و نیم از رختخواب بلند شدم چون کاری نداشتم انجام بدهم.
مترادف outfit، به معنای تیپ و لباس پوشیدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥٣)

بپرس