[ترجمه گوگل]من مطمئناً در آینده ای قابل پیش بینی در اینجا زندگی خواهم کرد [ترجمه ترگمان]من مطمئنا برای آینده اینجا زندگی می کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Macmillan wrote back saying that he could certainly help.
[ترجمه دکتر محمدشکیبی نژاد] مک میلان در پاسخ اطمینان داد که مساعدت خواهد کرد.
|
[ترجمه گوگل]مک میلان پاسخ داد و گفت که مطمئناً می تواند کمک کند [ترجمه ترگمان]مک میلان در جواب گفت که مسلما می تواند کمک کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A generation ago genetic codes were certainly unknown.
[ترجمه دکتر محمدشکیبی نژاد] چندین دهه پیش قطعاً کدهای ژنیک نامفهوم و ناشناس بودند.
|
[ترجمه گوگل]یک نسل پیش، کدهای ژنتیکی قطعا ناشناخته بودند [ترجمه ترگمان]چند نسل پیش، کده ای ژنتیکی به طور قطع ناشناخته بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Georgia certainly didn't seem to be a fool.
[ترجمه دکتر محمدشکیبی نژاد] به نظر نمی رسید جورجا آدم احمقی باشد ( جمله با فعل و قید ایهامی مجهولی است )
|
[ترجمه گوگل]گرجستان مطمئناً احمق به نظر نمی رسید [ترجمه ترگمان]جورجیا واقعا احمق به نظر نمی رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There certainly wasn't any malice in her comments.
[ترجمه گوگل]مطمئناً هیچ بدخواهی در نظرات او وجود نداشت [ترجمه ترگمان]مسلما هیچ بدخواهی در نظرات او وجود نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She certainly hasn't been pining while you were away!
[ترجمه گوگل]او مطمئناً در مدتی که شما نبوده اید سوزن نمی کند! [ترجمه ترگمان]اون موقع که تو نبودی خیلی ناراحت و ناراحت نشده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. An invasion would certainly precipitate a political crisis.
[ترجمه گوگل]یک تهاجم مطمئناً یک بحران سیاسی را تسریع خواهد کرد [ترجمه ترگمان]حمله قطعا موجب ایجاد یک بحران سیاسی خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Music can certainly enrich your whole life.
[ترجمه گوگل]موسیقی مطمئناً می تواند کل زندگی شما را غنی کند [ترجمه ترگمان]موسیقی قطعا می تواند کل زندگی شما را غنی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I can certainly feel the effects of too many late nights.
[ترجمه گوگل]من مطمئناً می توانم تأثیرات شب های دیرهنگام زیادی را احساس کنم [ترجمه ترگمان]من قطعا می توانم تاثیرات شب های خیلی دیر را حس کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He certainly was not politically inactive.
[ترجمه گوگل]او مطمئناً از نظر سیاسی منفعل نبود [ترجمه ترگمان]او قطعا از لحاظ سیاسی غیر فعال نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Everything goes amiss with him, he has certainly bad luck.
[ترجمه دکتر محمدشکیبی نژاد] رونالد واقعاً ( چشم شور ) و بدبیاری هست, هر چیزی با او فاجعه می شود. . . !!
|
[ترجمه گوگل]همه چیز با او خراب می شود، او قطعاً بدشانسی دارد [ترجمه ترگمان]همه چیز با او بد پیش می رود، مسلما بد بخت و اقبال است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The timely rain will certainly bring on the crops.
[ترجمه گوگل]باران به موقع قطعاً برای محصولات زراعی به ارمغان خواهد آورد [ترجمه ترگمان]باران به موقع به طور حتم محصول را خواهد آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Without treatment, she will almost certainly die.
[ترجمه گوگل]بدون درمان، او تقریباً به طور قطع خواهد مرد [ترجمه ترگمان]بدون درمان حتما میمیره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Poor organization was certainly a contributory factor to the crisis.
[ترجمه گوگل]سازماندهی ضعیف مطمئناً عاملی در ایجاد بحران بود [ترجمه ترگمان]سازمان ضعیف قطعا یک عامل موثر در این بحران بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
مطمئنا (قید)
assuredly, certainly
قطعا (قید)
certainly, forsooth
یقینا (قید)
certainly, surely
حتما (قید)
presently, certainly, inevitablly
همانا (قید)
indeed, certainly
محققا (قید)
indeed, certainly, surely
تخصصی
[صنعت] اطمِنان، حتمی
انگلیسی به انگلیسی
• doubtlessly, definitely of course! you use certainly to emphasize what you are saying when you are making a statement. you also use certainly when you are agreeing with what someone has said or suggested. you say certainly not when you want to say `no' in a strong way.
پیشنهاد کاربران
1. بدون تردید . بطور مسلم. مطمئنا. یقینا 2. ( در پاسخ سوال ) البته! حتما! مثال: this is certainly a hard work بدون تردید این یک کار سخت است. our incomes are certainly lower درآمدهای ما مطمئنا و مسلما کمتر است. Shall we eat now?’ ‘Certainly. ’ می شود الان بخوریم؟ بله. البته!
بدون شک، قطعاً مثال: She will certainly be at the meeting tomorrow. او فردا قطعاً در جلسه حاضر خواهد شد.
اطمینان، یقین. قطع، امر مسلم، قانون فقه: یقین، روانشناسی: یقین، بازرگانی: قطعیت. بی گمان
بدون شک، قطعا Certainly, I can help you with that. بدون شک، می توانم به شما کمک کنم.