پوشه یا پرونده بزرگ و محکمپوشکپوشیتلپوشیدارپوشیدگان پرده غیبپوشیدگیپوشیدگی امریپوشیدنپوشیدن لباس های مخصوصپوشیدنیپوشیدنی و جامهپوشیدهپوشیده از ابرپوشیده از درختپوشیده از طلاپوشیده از موپوشیده دارندپوشیده داشتنپوشیده دلقپوشیده دندانپوشیده رایپوشیده رخپوشیده روپوشیده رویپوشیده سخن گفتنپوشیده شدنپوشیده گفتنپوشیده گوییپوشیده مخفیپوشیده نویسیپوشیده و پنهانپوشیده و در پردهپوشیده و رمزدارپوشینهپوشیهپوطارپوغوس بک پیرومیانپوفپوف پف pofپوف سوکپوف کردنپوف کنکپوفستپوفیدنپوفیوزپوفیوسپوقانهپوقهپوگروم شچوچینپوگروم یدوابنه